kayhan.ir

کد خبر: ۹۳۲۹۸
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۳

اخبار ویژه



رویترز: مذاکرات 3 جانبه نشانه انزوای آمریکا است
غیبت آمریکا در مذاکرات 3 جانبه سوریه، نشانه تبدیل این بازیگر با نفوذ به یک نظاره‌گر است.
وبسایت دویچه وله در تحلیلی با موضوع مذاکرات 3 جانبه ایران، روسیه و ترکیه بر سر سوریه نوشت: جای آمریکا در مذاکرات صلح سوریه در مسکو خالی بود. وزیران امور خارجه سه کشور روسیه، ترکیه و جمهوری اسلامی ایران، در راستای چاره‌جویی برای بحران سیاسی سوریه در مسکو با یکدیگر گفت‌وگو و مذاکره کردند. آمریکا مدعی است که عدم حضورش در مذاکرات صلح سوریه به معنی کاهش نفوذ این کشور در تحولات خاورمیانه نیست.
تصمیم باراک اوباما برای حمایت و پشتیبانی محدود از نیروهای میانه‌رو مخالف اسد در سوریه از گستره نفوذ و نقش آمریکا در تحولات سوریه کاسته است.
خبرگزاری رویترز با انتشار گزارشی درباره عدم حضور آمریکا در مذاکرات صلح سوریه به سیاست خارجی آمریکا در سوریه پرداخته است. براساس این گزارش، علیرغم اینکه آمریکا برای مدتی طولانی یکی از بازیگران سیاسی جنگ داخلی در سوریه و دیگر بحران‌های منطقه بود، حال ناگزیر شده به نظاره‌گر بدل شود؛ نظاره‌گری که در برابر چشمان او، رژیم اسد با پشتیبانی متحدان خود شورشیان را از شرق حلب بیرون رانده و بر سر برقراری آتش‌بس به توافق رسیده است.
دویچه وله افزود: اعتراف دنیس راس، سیاستمدار کهنه‌کار و ارشد آمریکایی و یکی از مشاوران دولت‌های جمهوری‌خواه و دموکرات در آمریکا در این زمینه بسیار گویاست. این کارشناس مسائل خاورمیانه و ایران در ارتباط با سیاست‌های آمریکا در منطقه گفته است «آمریکا با دست خود، بدل به بازیگری کم‌اثر در بحران سوریه شده است.»
این در حالی است که جان‌کربی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده که عدم حضور آمریکا در مذاکرات صلح سوریه به معنی کاهش نفوذ این کشور در تحولات سوریه نیست. بنا بر اظهارات او، آمریکا از هر تلاشی برای برقراری صلح در سوریه پشتیبانی می‌کند. جان‌کربی افزوده که آمریکا در تحولات سوریه و بسیاری دیگر از مسائل منطقه حضور و نقشی فعال دارد.
گزارشگر رویترز معتقد است: مذاکرات صلح سوریه در مسکو، علیرغم ترور سفیر روسیه در آنکارا از آن حکایت دارد که پوتین مایل به همراهی بیشتر با کشورهای ایران و ترکیه است و از این طریق بر آن است تا نفوذ خود را در خاورمیانه و بسی فراتر از آن افزایش دهد. از سوی دیگر، مذاکرات مسکو از آن حکایت دارد که این کشور برای پیشبرد سیاست خود از انتظار کسب نتیجه از مذاکرات طولانی و بی‌حاصل با دولت اوباما بر سر سوریه مأیوس شده است.
رویترز از قول یک مقام آمریکایی که نامش را منتشر نکرده نوشت: همکاری روسیه با ایران درباره سوریه، باعث شده تا آمریکا منزوی شود.

دلشوره انتخابات را دارید چاره‌اش خدمتگزاری است نه انحصار‌طلبی
«آقای واعظی چنانچه از هم اکنون نگران نتیجه انتخابات هستند شایسته می‌نماید به جای سیاسی کردن فضای کشور، در حیطه مسئولیت خود برای رفع مشکلات کشور، برنامه‌ریزی و اقدام کنند چرا که بهترین تبلیغات برای تداوم یک دولت، عملکرد آن دولت خواهد بود».
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در جلسه‌ای سیاسی که با حضور اعضای حزب اعتدال و توسعه استان کردستان، استاندار، معاون نیروی انسانی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، مشاورین استاندار و عده‌ای از اعضای شورای شهر سنندج و مدیران برگزار شد به عنوان یک مقام دولتی ورودی زودهنگامی به بحث انتخابات 96 داشت. واعظی که معاون سیاسی حزب اعتدال و توسعه ایران هم می‌باشد در این جلسه انتخاباتی اظهار داشت «ما فکر می‌کنیم اگر آقای احمدی‌نژاد می‌آمد،  یک مقدار کار ما در ستاد انتخابات مشکل‌تر می‌شد که به مسائل غیرواقع پاسخ دهیم اما به دلیل دو قطبی شدن، رأی آقای روحانی تضمین بود.
وی افزود: «شما می‌دانید وقتی رأی  از یک حدی بالاتر رود تضمین شده است اما من فکر می‌کنم که در 29 اردیبهشت، انتخابات سختی خواهیم داشت چون هر کس با هر تفکری که کاندیدا شود، هدفش تخریب آقای روحانی است.  برخی عقبه دارند، پول دارند و زور دارند و ما فکر می‌کنیم اصلا در حزب اعتدال و توسعه نباید احساس کنیم که انتخابات آسانی است.»
به نوشته الف، اظهار مسائل انتخاباتی جناحی توسط یک مقام دولتی، آن هم در حالی که مدت زیادی تا انتخابات مانده، موجب خواهد شد که فعالان سیاسی هم این فضا را تقویت کنند و در این حالت در فاصله زیادی از انتخابات، فضای کشور سیاسی می‌شود و تبعات منفی آن غیر قابل اجتناب خواهد بود.
به بیان روشن‌تر در کشور ما؛ به طور میانگین هر سال شاهد برگزاری یک انتخابات هستیم و در حالت معمول برای هر یک از این انتخابات‌ها، امکانات قابل‌توجهی صرف می‌شود و وقت و فکر زیادی از مسئولین و مردم صرف برنامه‌ها و مجادلات سیاسی می‌شود اما ورود زودهنگام در انتخابات انرژی و امکانات بیشتری را هدر می‌دهد، آن هم در وضعیتی که ما برای رفع مشکلات کشور باید از حداکثر پتانسیل خود استفاده کنیم.
علاوه بر اینها فعالیت انتخاباتی توسط وزیر دولت آن هم از نوع زودهنگام آن در وضعیتی که جامعه با مشکلات اقتصادی متعدد مواجه است این گمان را در میان مردم تقویت می‌کند که از دست ندادن قدرت برای دولت از حل مشکلات مردم مهم‌تر است.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که برخی دولتی‌ها چنانچه از هم‌اکنون نگران نتیجه انتخابات هستند بهتر است به جای سیاسی کردن فضای کشور پیش از موعد، برای رفع مشکلات اصلی اقتصادی کشور همچون بیکاری و رکود که خود معترف آن هستند، برنامه‌ریزی و اقدام کنند چرا که بهترین تبلیغات برای تداوم یک دولت، عملکرد آن دولت خواهد بود.

نمی‌خواهید بپذیرید که آمریکا شما را سر کار گذاشته است؟!
صورت مسئله در تحریم‌های 10 ساله‌ای که آمریکا علیه ایران تصویب کرد روشن است و نامه ظریف به موگرینی نمی‌تواند پاسخی به این نقض برجام باشد.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب با انتقاد از بی‌عملی وزارت خارجه درباره نقض برجام نوشت: نامه ظریف به فدریکا موگرینی و درخواست از وی به منظور تشکیل کمیسیون مشترک برای رسیدگی به بدعهدی اخیر آمریکا در تمدید تحریم‌های 10 ساله ایران ‌(ISA)  تلاشی است عبث که قطعا به اتفاق خاصی منجر نخواهد شد.
متاسفانه دیپلماسی آقای ظریف، ذهنی و انتزاعی و فاقد ضمانت اجراست صورت قضیه در ماجرای تمدید ISA  توسط آمریکا بسیار روشن است و آن را نباید در چشم‌انداز برجام فهم و تعقیب کرد.
آقای ظریف! آنچه را که در دانشکده خوانده‌اید فراموش کنید. واقعیت دنیای سیاست متفاوت با ذهنیات و حفظیات تدریس شده در دانشکده‌های علوم سیاسی است و برخلاف تصور جنابعالی در نظام بین‌الملل، قبل از «مسئولیت» این «قدرت» است که حرف اول را می‌زند.
همین ذهنی‌گرایی ساده‌اندیشانه آقای ظریف است که او را وامی‌دارد تا در «اجلاس امنیتی تهران» بفرمایند: «مجموعه شرایط و دلایل را اگر کنار هم بگذاریم به این نتیجه می‌رسیم که قدرت هژمون و دوران هژمونی سر آمده است و دیگر نمی‌توان از قدرت هژمون سخن گفت»!
کاش «دکتر» لااقل تأسی به همان «هنری کیسینجری» می‌کرد که کتاب‌اش را با پشت‌نویس «تقدیم به دشمن قابل احترامم» به ظریف هدیه داد و مردرندانه با همان یک جمله «دکتر» را فریفت تا خود و سیاستمداران هم‌کلاس و هم‌سنت با خود در کلاس دیپلماسی قدرت‌محور آمریکایی کماکان و زیرکانه به همان دیپلماسی قدرت‌محور متعهد باقی بمانند و مشق سیاست کنند!
آقای دکتر ظریف کیسینجر همین هفته گذشته در مصاحبه با جفری گلدبرگ گفت «استفاده از قوای نظامی بخشی از فرآیند دیپلماسی است. دیپلماسی و قدرت دو کنش مجزا نیستند؛ آن‌ها با یکدیگر پیوند خورده‌اند... این نکته به سه مولفه وابسته است: در اختیار داشتن قدرت کافی و مرتبط، اراده تاکتیکی برای به کارگیری آن و یک دکترین استراتژیک که به یک قدرت اجتماعی با ارزش‌هایش نظم می‌بخشد».
آقای «دکتر» چنین صراحتی از جانب کیسینجر یعنی حضرتعالی و مشابه شما، تا اطلاع ‌ثانوی از جانب کدخدا سر کار گذاشته شده‌اید!

تورم 2 رقمی می‌شود یا همین حالا بالای 20 درصد است؟!
درحالی که بازار ارز و کالا و خودرو و لوازم خانگی افزایش‌های 10 تا 30 درصدی را تجربه می‌کنند، یک روزنامه حامی دولت نوشت تورم دو رقمی (بالای 10 درصد) در سال آینده باز می‌گردد.
اعتماد می‌نویسد: نرخ تورم دوباره دو رقمی می‌شود. پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول از نرخ تورم در سال آینده افزایش این نرخ به 11 درصد است. پیش از این نیز پیش‌بینی می‌شد تورم تک‌نرخی دوامی نداشته باشد و حال خانم پرفیلد، رئیس هیئت مشاوره صندوق بین‌المللی پول به مسئولان پولی ایران طی نامه‌ای هشدار می‌دهد که مراقب افزایش نقدینگی و سیاست‌های بودجه‌ای باشند.
در سال 1395 کنترل تقاضا موجب عدم افزایش تورم شد، در حالی که نقدینگی به شدت افزایش یافته است. در واقع تنگنای مالی موجب شده نرخ سود بانکی در رقمی بالا و بدون تناسب با شرایط روند کاهشی تورم در اقتصاد ایران قرار بگیرد. از سوی دیگر، نرخ بالای سود بانکی، مصرف‌کننده را به تعویق مصرف تشویق می‌کند و باعث می‌شود تقاضای مصرف‌کننده غیرفعال باقی بماند. در مجموع شرایطی رقم می‌خورد که مصرف‌کننده منابع خود را جای خرید، به شکل سپرده نگهداری کند. اما این شرایط تا کی می‌تواند تداوم یابد. در دوره‌های گذشته نیز که نرخ تورم تک‌رقمی شده بود؛ تداوم این نرخ ممکن نشد. این‌بار هم به عقیده تحلیلگران فشار رشد بالای نقدینگی سرانجام فنر تورم را آزاد می‌کند.

از شعار احیای سازمان مدیریت تا دهن‌کجی به برنامه دولت یازدهم
دولت به اسم احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بر سرکار آمد اما در عمل برنامه‌نویسی و پایبندی به آن را کنار گذاشت:
روزنامه صبح نو در تحلیلی نوشت: در خرداد 1392 یکی از ایده‌هایی که به منصه ظهور گذارده شد، بازتأسیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود؛ چراکه دولت قبل متهم به بی‌برنامگی و تضعیف قوای برنامه‌ریزی کشور بود و نامزد پیروز بر این ویژگی تأکید داشت که با احیای سازمان مدیریت، بر این نقیصه فائق خواهد آمد.
دیری نپایید که سازمان مذکور در آبان و دی 93 مجدد متولد شد، اما کشور درگیر چالشی مهم بود، سالی از اتمام برنامه پنجم توسعه می‌گذشت و سیاست‌های ناظر بر آن آماده می‌شد، ولی خبری از برنامه‌نویسی برای ششمین برنامه نبود. این روند موجب چالش‌هایی در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز شد، به نحوی که گفته می‌شد برخی مدیران ارشد اجرایی بر این باور نیستند که می‌بایست برنامه‌ای هادی سایر راهبردنویسی‌ها و اقدامات برنامه‌ای باشد و نهایتاً نیز در نیمه دوم سال94، متن‌هایی بی‌ارتباط با هم و با نام‌هایی تازه نظیر احکام برنامه ششم و... به عنوان برنامه معرفی شدند.
در همان مقطع روشن شد که گویی اراده دولت، بر این قرار گرفته که به جد برنامه‌ای را به مجلس ارائه نکند. مدتی بعد و در تابستان 95 و در اندکی بی‌خبری، مجدداً سازمان مدیریت برنامه‌ریزی دستخوش تغییر شد و به دو شق قدیمی‌تر خود (یعنی برنامه و بودجه و امور اداری- استخدامی) رجعت کرد. اما باز هم تحرکی برای برنامه ششم صورت نگرفت تا جایی که مجلس ناچار از کسب مجوزهای لازم و ورود به این عرصه شد و در همین روزها برنامه ششم درحال تصویب است.
این توصیف اجمالی، خبر از رویدادی مهم‌تر از انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در سال 87 می‌دهد، چرا که به یک‌باره قاعده‌ای بیست و چند ساله بدون ادله و استدلال‌های مکفی در حال حذف شدن است. بی‌آن که جایگزینی برای آن وجود داشته باشد و بیم آن می‌رود که بی‌برنامگی فراتر از مرحله طراحی در مرحله اجرا نیز، متوقف شود.

دلار قرار بود 500 تومان شود اما از 4 هزار تومان هم گذشت!
در حالی که دلار دیروز از مرز 4 هزار تومان گذشت، یک روزنامه حامی دولت از حواله دلار 4070 تومانی خبر داده است.
روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: دلار دیروز (پریروز) با ثبت نرخ سه هزار و 985 تومان، رکوردی دیگر به نام خود ثبت کرد و چهار راه استانبول را در شوک فرو برد؛ شوک افزایش قیمتی که دلیلی برای خود نمی‌دید و فقط افزایش قیمت می‌یافت. به گفته یکی از صرافان بازار آزاد، «زمزمه‌ای برای افزایش قیمت در بازار وجود ندارد اما خریدار در بازار هست و قیمت‌ها هم صعودی است.»
یک صراف می‌گوید: «نرخ سه هزار و 985 تومانی دیروز صبح، بالاترین نرخ بوده و دلیل خاصی هم ندارد. مردم انتظار داشتند که قیمت‌ها کاهش پیدا کند اما نکرد و خرید از سر گرفته شد؛ البته دلال بازی هم در بازار هست و همین امر به روند صعودی قیمت‌ها کمک کرده.»
او ارزش حواله‌های دلاری را در روزهایی که پیش‌بینی‌ها از شکسته شدن رکورد چهار هزار تومانی دلار در آینده نزدیک حکایت می‌کنند، بالای چهار هزار تومان اعلام می‌کند، «اسکناس دلار، این روزها کمتر از چهار هزار تومان ارزش دارد اما حواله آن، حدود چهار هزار و 60 تا چهار هزار و 70 تومان است.»
صعود قیمت دلار به بالای 4 هزار تومان در حالی است که اوایل سال گذشته در جشن و هیجان‌های خیابانی برانگیخته شده از سوی دولتمردان، کاهش قیمت دلار به هزار یا پانصد تومان (یک چهارم یا یک هشتم قیمت فعلی) القا می‌شد.