kayhan.ir

کد خبر: ۸۲۹۰۱
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۹

ناامید از مدعیان امید!



صحبت‌های صریح و بی‌پرده مسئولین عالی رتبه کشوری با مردم را در ذات خود می‌توان زیبا پنداشت، با این حال و با در نظر گرفتن این موضوع، سخنان رئیس جمهوری با مردم، در سال آخر دولتش بسیار زیباتر شمرده می‌شود؛ زیرا در نگاه اول باید این‌طور برداشت کرد که گزارشی از عملکرد سه ساله دولت آماده است. با این تفاسیر مسلماً چنین صحبت‌هایی التیام بخش بسیاری از دردها خواهد بود و پیوندی مستحکم میان دولت و ملت بوجود خواهد آورد.
بخش‌هایی از سخنان اخیر ریاست جمهوری به گشایش‌های ایجاد شده در دوران پسا برجام اشاره دارد. پر واضح است که در خانه‌ها سفره‌ها خالی، دست‌ها بسته‌تر و جیب‌ها هم خالی‌تر شده است. بی‌اثر بودن رفت و آمد خارجی‌ها در این دوره از تاریخ بسیار بیشتر از هر زمانی حس می‌شود. از اجرای برجام چندین ماه می‌گذرد و در این مدت، رفت و آمد‌های متعددی جلوی چشم مردم خودنمایی کرده است، اما هیچ کدام نتیجه مثبتی برای مردم سوغات نیاورده است.
آن روزهایی که دولت سوت قطار اجرای برجام را به تندی می‌کشید، دلواپسان انقلاب اسلامی به منادیان تدبیر بارها تذکر دادند که طرف مقابل خدعه می‌کند، نباید اعتماد کرد؛ لذا اول ریل را بگذارید و ضمانتی برای رفت و برگشت تهیه کنید که به چنین روزهایی دچار نشویم. واقعیت این است که برجام اجرا نمی‌شود و ابزاری که بتواند طرف غربی را مجبور به عمل کند، در دست دولت نیست. این روزها تخم مرغ‌های چیده شده در سبد مذاکرات جوجه نشده‌اند و سود خاصی عاید دولت محترم و مردم صبور نشده است.
باتدبیران، سایه‌ای به نام جنگ را دستمایه حرکت در مسیری کردند که امروز به دلیل ضمانت‌های سنگین بین‌المللی به راحتی نمی‌توان از آن برگشت. فارغ از اینکه سناریوی تهدید آمیز «سایه جنگ»، و شعار مذاکره برد - برد رنگ باخته است؛ دولت به دلیل عدم توفیقات برجام، دست و پا بسته‌تر از هر زمان دیگری در داخل و خارج به سر می‌برد. جایگاه دیپلماسی منطقه‌ای جمهوری اسلامی به لطف زانو زدن‌ها از بین رفته و همینطور در فضای بین المللی، برجام به مثابه سنگی است که زبان و دست دولت زیر آن گیر کرده است.
رنج آورترین قسمت سخنان را باید در ناگفته‌ها جست و جو کرد. آنجایی که اشاره‌ای به سنگ اندازی دولت آمریکا به واسطه تحریم‌های جدید و قانون منع ویزا و... نشد و صرفا کنگره را مسئول تمام بدعهدی‌ها جلوه می‌دادند. از آن دردناک‌تر نیز آنجاست که به استکبار جهانی به شکلی کاملا زیر پوستی وعده مذاکره در دیگر موضوعات - در صورت عمل به تعهدات برجامی- داده می‌شد، ظاهرا آقای رئیس جمهور فراموش کرده بودند که برجام یک استثنا بود و دیگر چنین فرصتی برای هیچ طرفی ایجاد نخواهد شد. بعید به نظر می‌رسد که دیگر کسی بتواند با طرف مقابل تلفنی صحبت کند یا دست در دستش بگذارد و یا حتی جسورانه آنها را مودب و باهوش بخواند.
در سال آخر دولت وعده گشایش‌های جدیدی داده شد و حتی از اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی هم صحبت شد! شاید کمتر کسی نداند که سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در سال 92 توسط رهبر معظم انقلاب برای همین دولت تبیین شد؛ و سوال اینجاست که دکتر حسن روحانی واردات اقلام مختلف به کشور، وابستگی شدید به فروش نفت، تعطیلی تولیدی‌های بزرگ داخلی و آمار اسفناک بیکاری، دقیقا کدام قسمتش با اقتصاد مقاومتی سازگار است؟ آیا احترام به درک و شعور مردم انتظار زیادی است؟! مضاف بر موارد مذکور حقوق‌های نجومی مدیران با تدبیر، و دست داشتن نزدیکان رئیس جمهور در این امر به ادعای رئیس سازمان بازرسی کل کشور و خودباختگی دولت برای خرید هر نوع هواپیما - چه ژاپنی چه آمریکایی و چه فرانسوی- نیز از دیگر موارد متعارض با اقتصاد مقاومتی است.
جمعیت بیکار در کشور موج می‌زند و آقایان خیره به افق مرز‌ها و دست کارگران خارجی انتظار توفیقات روز افزون را می‌کشند. از طرفی دولت شعار مبارزه با فساد می‌دهد و از طرفی نیز هیئت مدیره مفسد را برای یکی از بانک‌ها انتخاب می‌کند. مدعیان راستگویی و اخلاق مداری، فارغ از تمامی توهین‌های بی‌سابقه به منتقدین و مردم که بعضا نمی‌توان ذکر کرد، به واسطه رفتار دوگانه با ولی نعمتان ماقبل انتخابات، در مظان ناکارآمدی شدید گرفتار آمده اند.
ناگفته نماند که در این نوشتار اشاره‌ای به سخنان و آمارهای چشم نواز ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دکتر حسن روحانی مبنی بر پرش از روی رکود و تورم‌های یک رقمی نشد؛ چرا که همراه با شخص ایشان معتقدیم شاخص و مبنای قضاوت تنها و تنها سفره مردم است.
* مسعود رشید / فعال دانشجویی