kayhan.ir

کد خبر: ۸۱۲۰۵
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۱
فاصله زیاد تا جایگاه واقعی

ورزش ایران، ابزار و شرایط پیشرفت را داراست


سرویس ورزشی-
ورزش ایران از لحاظ منابع مادی و نیروی انسانی دارای ظرفیت و توانایی‌های نهفته و بالقوه‌ای است که در صورت بودن فرهنگ قدرشناسی، برخوردار بودن از روحیه مثبت و اعتماد به نفس کافی و اراده لازم و بالاخره برنامه‌ریزی کارآمد و جهت‌گیری شده به سوی هدف و... می‌تواند جایگاه خود را به مراتب بالاتر از اینجایی که حالا هست، ارتقا و بهبود بخشد.
اوایل هفته گذشته آقای دکتر سجادی معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای وزارت ورزش درباره شرایط ورزش ایران و به ویژه آخرین وضعیت کاروان اعزامی ورزش ایران به المپیک (2016- ریو) مفصل سخن گفت. صحبت‌های آقای سجادی خواندنی و حاوی اطلاعات مفید و بدرد بخوری بود که خیلی از بخش‌های آن می‌تواند، موضوع یک مقاله جداگانه باشد، اما ما از کلیت آن مصاحبه برداشت و نتیجه‌گیری کلی داشتیم که در این صفحه به آن خواهیم پرداخت، اما حیف است که در مقدمه این نوشته اشاره‌ای به جزئیات اظهارات معاون محترم وزیر نداشته باشیم. آقای سجادی می‌گوید: ما توانستیم برای حضور در این دوره از بازی‌ها، 63 سهمیه از 20 استان کشور در 14 رشته ورزشی کسب کنیم که این گستردگی بسیار خوب و کارشناسی شده بود، ضمن آن که در تاریخ ورزش ایران این میزان کسب سهمیه برای نخستین بار اتفاق افتاده است.
این جمله را به ویژه تعبیر و مفهوم «گستردگی» را داشته باشید تا برویم سراغ نکته بعدی. ایشان در ادامه گفته است: «من فکر می‌کنم در سه رشته به طور قطع، بتوانیم صاحب مدال شویم. کشتی در دو بخش آزاد و فرنگی، تکواندو و وزنه‌برداری شانس ما برای کسب مدال هستند و امیدوارم بتوانیم در این رشته‌ها، به مدال‌های خوش‌رنگی دست پیدا کنیم و...
و باز در ادامه: «در رشته‌های دیگر مثل دوومیدانی و تیراندازی شانس کسب مدال داریم، البته نسبت به سه رشته‌ای که در بالا متذکر شدم، کمتر، اما امکان کسب یک یا دو مدال وجود دارد و...».
گستردگی
همان‌طور که در مقدمه آوردیم، اظهارات آقای سجادی مفصل‌تر است منتها ما برای نگارش این مقاله بیشتر به همین نکاتی که در چند فراز بالا آمد، کار داریم. همان‌طور که حتماً ملاحظه کرده‌اید صحبت‌های ایشان امیدوارکننده است و این امیدواری باعث خوشحالی و امیدواری دوستداران ورزش هم می‌شود. البته آنچه در صحبت‌های اشاره شده ایشان بیشتر موجب امیدواری است، آنجاست که ایشان بحث «گستردگی» را مطرح کردند: «63 سهمیه از 20 استان کشور در 14 رشته ورزشی». این آمار موجب امیدواری می‌شود که اولاً، این تعداد بیشترین سهمیه کسب شده برای اعزام به المپیک است و ثانیاً، ما از 20 استان کشور، ورزشکار المپیکی داریم و ثالثاً ورزش ما در صحنه المپیک در 14 رشته ورزشی، نام و حضور خود را اعلام کرده است.
پیش بینی‌های قابل اعتنای
آقای معاون
یک نکته دیگر را حیفمان می‌آید اشاره نکنیم و آن «پیش‌بینی» ایشان از مدال‌آوران و نتایج کاروان ورزش ایران در المپیک است که می‌گوید: «من فکر می‌کنم در سه رشته به طور قطع، بتوانیم صاحب مدال شویم.» ما روی حرف ایشان در این‌باره حساب می‌کنیم و آن را جدی می‌گیریم، به خوانندگان عزیز هم عرض می‌کنیم پیش‌بینی آقای دکتر سجادی را جدی بگیرند، چون به ما ثابت شده که ایشان در این‌باره، ارزیابی دقیق و کاملاً کارشناسانه دارد. در این‌باره چند نمونه و مثال در ذهن و به یاد داریم که به یکی از آنها اشاره می‌کنیم. در روزهای آغازین المپیک پکن، هشت سال پیش (2008) جلسه‌ای در دفتر کمیته ملی المپیک مستقر در مرکز خبری خبرنگاران (Main-Press) با حضور مسئولان کمیته ملی المپیک (آقایان دکتر قره‌خانلو و سجادی و...) و خبرنگاران اعزامی از ایران برگزار شد در آن جلسه، حرف‌ها و بحث‌های زیادی درباره المپیک و وضعیت کاروان ورزشی ایران در پکن به میان آمد. یکی از این بحث‌ها با سؤال آقای دکتر سجادی شکل گرفت که نظر حضار و پیش‌بینی آنان را درباره نتایج مسابقات ورزشکاران اعزامی پرسید و سؤال مشخص این بود که به نظر شما، چه کسی یا کسانی از جمع ورزشکاران ایرانی، شانس مدال طلا دارند؟ اگر اشتباه نکرده باشیم این جلسه وقتی تشکیل شد که حذف حمید سوریان از گردونه رقابت‌های فرنگی مسجل شده بود. هر کدام از دوستان در آن جلسه اظهارنظر و پیش‌بینی خود را مطرح کردند، مثلاً یادمان می‌آید که یکی از همکاران کشتی‌نویس از «مهدی تقوی» به عنوان شانس مدال طلا نام برد و...، بنده حرفی نزدم، چون اولاً شناخت و اشراف لازم را نداشتم و ثانیاً به طور کلی نتایج رقابت‌های ورزشی را امری غیرقابل پیش‌بینی می‌دانم (چه کسی فکر می‌کرد آلمان در خاک برزیل، 7 گل به این تیم بزند، یا تیم نه چندان قدرتمند پرتغال، قهرمان اروپا شود و... الخ!)
در آخر نوبت خود سؤال‌کننده یعنی آقای سجادی شد که گفت، من فکر می‌کنم شانس اصلی و بزرگ کاروان ورزشی ایران برای کسب مدال طلا، «هادی ساعی» باشد و بعد دلایل خود را ذکر کرد، از جمله اینکه رفتار و حرکات هادی در دهکده المپیک پکن، یادآور حرکات و رفتار رسول خادم در دهکده المپیک آتلانتاست و همان جدیت، عزم، اراده و بالاخره تمرکزی که  رسول در کار خود داشت به طوری که حتی در رستوران موقع صرف ناهار و شام رو به دیوار و پشت به حاضران می‌نشست و... اتفاقاً همین طور  هم شد و همان‌طور که خوانندگان محترم و علاقه مندان ورزش اطلاع دارند، در آن دوره از بازی‌ها، تنها هادی ساعی، آن هم در آخرین روز برگزاری مسابقات، موفق شد، صاحب گردن‌آویز طلا شود و ضمن اینکه به مقام «پرافتخارترین ورزشکار ایرانی در المپیک (با 2 طلا و یک برنز) دست یافت، موجب شد تا پرچم کشور عزیز ایران به اهتزاز درآید و سرود مقدس جمهوری اسلامی در عرصه بازی‌های المپیک پکن، مترنم شود. همان‌‌طور که اشاره شد درباره پیش‌بینی‌های کارشناسانه دکتر سجادی، حداقل چند نمونه دیگر در ذهن نگارنده‌ است که از آن می‌گذریم و می‌رویم سراغ منظور اصلی و موضوعی که ما را به نگارش این مطلب واداشت.
فاصله زیاد تا جایگاه واقعی
قرار شد ما نتیجه‌گیری کلی خود را از اظهارات معاون محترم وزارت ورزش در این مقاله بیاوریم؛ «الوعده، وفا». عرض می‌کنیم: حرف‌های آقای سجادی ضمن اینکه حاوی مطالب مثبت و پیش‌بینی‌های امیدوار کننده‌ای بود، بیانگر این واقعیت هم بود که ورزش ما تا رسیدن به جایگاه واقعی و اندازه‌های ایده‌آل فاصله زیادی دارد. البته این فاصله قابل پیمودن است و برای پر کردن این فاصله و رسیدن به قافله پیشروان ورزش دنیا، کارهای بسیاری در مقاطع مختلف زمانی (کوتاه و بلند مدت) باید انجام دهد.
بدون تعارف و اغراق و براساس واقعیات مسلم و ملموس و قابل مشاهده، ورزش ایران از لحاظ منابع مادی و نیروی انسانی دارای ظرفیت و توانایی‌های نهفته و بالقوه‌ای است که در صورت دارا بودن فرهنگ قدرشناسی، برخوردار بودن از روحیه مثبت و اعتماد به نفس کافی و اراده لازم و بالاخره برنامه‌ریزی کارآمد و جهت‌گیری شده به سوی هدف، و... می‌تواند جایگاه خود را به مراتب بالاتر از اینجایی که حالا هست، و در آن قرار گرفته، ارتقاء و بهبود بخشد.
کارهای معطل مانده ورزش
باز برای انجام این کار و تحقق این هدف نباید - چنان‌که تاکنون کم و بیش رفتار کرده‌ایم- فقط به حرف و شعار «ما می‌توانیم» اکتفا کنیم و دل خوش داریم و از توانایی‌های پنهان و داشته‌های غنی و ارزشمند اما معطل مانده یا نفله شده ورزش سخن بگوییم، بلکه باید عمل و اقدام قاطعانه را مقدم بر حرف و شعار قرار دهیم و شعار «ما می‌توانیم» در عرصه ورزش را، عملی نماییم و عینیت بخشیم. پیش از این به ویژه در روزها و ماه‌های آغاز کار مدیریت جدید بارها درباره «کارهای معطل مانده در ورزش» نوشته‌ایم و بر آن این نکته را نیز افزوده‌ایم که اتفاقاً یکی از دلایل اینکه ورزش آن‌طور که مطلوب است سر و سامان نمی‌یابد و کار و بار آن به خوبی پیش نمی‌رود، همین روی زمین ماندن و انجام نشدن کارهای معطل مانده است. کارهایی که به دلایل مختلف به ویژه از آنجا که اولاً سخت و زمان‌بر است، ثانیاً با منافع- غالباً نامشروع- جریان‌های صاحب نفوذ در ورزش در تضاد است، ثالثاً موجب می‌شود که ورزش و همه چیز ورزش و همه رشته‌های ورزش نظم و نسق بگیرد و هر چیزی سر جای خودش و هر کسی در جایگاه خودش قرار گیرد و... تاکنون انجام نشده و مسئولان ورزش به ویژه طی دوره‌های اخیر- به ویژه از زمان پایان جنگ تحمیلی- که اولاً اکثراً ورزشی نبوده، ثانیاً دنبال دردسر نمی‌گشتند و صرفاً دنبال نتیجه و پر کردن کارنامه بودند و هم به خاطر نابلدی و هم به دلیل آسان‌گیری و خود را میهمان چند روزه ورزش دانستن، از دست زدن به کارهای ساختاری، پرهیز و ابا می‌کردند.