kayhan.ir

کد خبر: ۷۳۶۸۹
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۸

اخبار ویژه




دولت در ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان نماینده داشت
یک منتخب مجلس دهم فاش کرد دولت رسما در ائتلاف‌های انتخاباتی نقش و دخالت داشته است.
سهیلا جلودارزده در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: کسانی مانند مطهری،  جلالی و نعمتی به دلیل داشتن مشی‌معتدل در تعامل با دولت تدبیر و امید بودند و به همین دلیل از قرابت زیادی با جریان اصلاحات برخودار بودند. البته دولت آقای روحانی در شورای عالی سیاستگذاری نماینده داشت. آقای مرتضی بانک این مسئولیت را برعهده داشتند.
این اظهارات در حالی است که بنابر برخی گزارش‌ها برخی وزرای دولت نیز علنا در انتخابات نقش آفرینی می‌کردند. به گفته کاظم جلالی، ثبت‌نام وی در تهران با پیگیری و اصرار جهانگیری و وزرای ارتباطات، اطلاعات و کشور انجام شد.
جلودارزاده در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات مسئول تهیه و ارائه لیست انتخاباتی بود. همه احزاب اصلاح‌طلب نمایندگان خود را به شورای عالی سیاستگذاری فرستاده بودند.
وی می‌گوید: پیش‌بینی ما این بود که از لیست اصلاح‌طلبان ممکن است در نهایت پانزده تا شانزده نفر وارد مجلس شوند. این در حالی بود که مردم تهران آشنایی اندکی با سابقه و کارنامه برخی از چهره‌‌های جوان حاضر در لیست اصلاح‌طلبان داشتند و تنها چهره‌های شناخته شده را از قبل می‌شناختند.
به دلیل همین بی‌تجربگی اغلب منتخبان است که جلودارزاده می‌گوید: شورای عالی سیاستگذاری به صورت دقیق و منسجم برای این مسئله برنامه‌ریزی کرده است. این شورا درحال تدوین چگونگی عملکرد نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم است و تمام جوانب مسئله را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
برخی اصلاح‌طلبان مانند حجاریان و تاجرنیا با اذعان بر بی‌تجربگی نماینده‌های اصلاح‌طلب خواستار تشکیل پارلمان سایه! در خارج از مجلس برای کنترل و مدیریت مجلس شده‌اند.
جلودارزاده درباره ریاست مجلس دهم می‌گوید: به نظر من آقای عارف و آقای لاریجانی باید در این زمینه با یکدیگر تعامل کنند. مسئله دیگر، مردم به دنبال تغییر ساختارهای مجلس هستند. به همین دلیل ریاست آقای لاریجانی در چنین شرایطی ضروری نیست؛ به هر حال ایشان رئیس مجالس هشتم و نهم نیز بوده‌اند. در نتیجه ریاست آقای عارف بر مجلس می‌تواند منشا تغییرات مهمی در ساختارهای مجلس شود.

حاشیه‌پردازی بزک‌کنندگان برای فراموشی غارت آمریکا
روزنامه‌های زنجیره‌ای و شبه اصلاح‌طلب در ماجرای غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران توسط آمریکا، همچنان شگرد فرار به جلو و طفره از پاسخگویی را در پیش گرفته‌اند.
این روزنامه‌ها روز پنج‌شنبه در اقدامی هماهنگ سعی کردند با انداختن توپ به زمین احمدی نژاد از پاسخ به پرسش‌های مهمی که در ماجرای اخیر پیش آمده طفره بروند.
بیشتر صفحات اول این روزنامه‌ها به شرح زیر است:
- ایران: گریز رئیس دولت سابق از پاسخ به پرسش کلیدی (چرا اموال ایران را در آمریکا سرمایه‌گذاری کردید؟)
- آرمان: بیانیه احمدی‌نژاد با طعم طلبکاری، ادامه دوئل احمدی‌نژاد و جهانگیری
- اعتماد: هشدار روحانی، دفاع احمدی‌نژاد
- آفتاب یزد (با عکس احمدی‌نژاد): فرار به جای عذرخواهی
- مردم‌سالاری: فرار به جلو؛ گریز از پاسخگویی
- وقایع اتفاقیه: فرار ناپلئونی احمدی‌نژاد
اکنون باید پرسید که فرار به جلو واقعی به جای پاسخگویی را کدام طیف مرتکب شده‌اند؟ اولاً آقای عباس عراقچی و برخی مقامات مطلع دیگر تصریح کرده‌اند سرمایه‌گذاری کذایی در آمریکا در سال‌های آغازین دولت اصلاحات و نه دولت احمدی‌نژاد صورت گرفته است.
ثانیاً اگر این خبر را نادیده بیانگاریم و ماجرا را خلاف واقعیت به دولت قبل نسبت دهیم، باز هم صورت مسئله اصلی سر جای خود باقی است و آن اینکه مرتکب این اقدام (سرمایه‌گذاری 2 میلیارد دلاری) هر کس که بوده باشد، خطایی استراتژیک مرتکب شده و خوش گمانی بی‌جا و خلاف منطق نسبت به شیطان بزرگ را به خرج داده است؛ که افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی برای فرار از پاسخگویی می‌گویند نباید این خوش‌گمانی صورت گرفت.
گریبان نفاق جدید و کاسبان برجام را باید همین جا گرفت. آیا اعتماد درحد 2 میلیارد دلار به آمریکا خطا است- که حتماً خطاست- اما اعتماد کلان‌تر و بزرگ‌تر به رژیم آمریکا در توافق برجام و خسارت‌های اساسی به برنامه هسته‌ای که ارزش امروزین آن 30 میلیارد دلار ارزیابی می‌شود، خطا نیست؟ اگر آمریکا قابل اعتماد نیست  و باید او را دشمن خبیث و بدعهد شمرد- که واقعیت هم همین است- چگونه همین جماعت در طول سه سال به بزک بی‌سابقه شیطان بزرگ پرداخته و از دشمن قسم خورده 60 سال گذشته، تصویر شریک و دولت معتدل و مؤدب و میانه‌رو ساختند؟ این همان سؤال بزرگی است که پدرخوانده‌‌های نشریات زنجیره‌ای هم پاسخی برای آن ندارند چرا که خیانت در هیچ قاموسی قابل توجیه و تأویل نیست.
نکته مهم در ماجرای غارتگری آمریکا، همزمانی آن با ملاقات نابه‌جای آقایان ظریف و سیف با وزیران خارجه و خزانه‌داری آمریکا در نیویورک است که بار توهین و تحقیر مضاعفی را با خود دارد. یعنی این غارت توأم با توهین نه در دولت سابق بلکه از دوره مدیریت دولت فعلی (دارای حسن‌ظن تمام به آمریکا در حدی که اوباما را مؤدب، میانه‌رو بخواند) صورت گرفته است.
نکته دیگری که درباره اقدام زشت نشریات زنجیره‌ای قابل تأمل است، تلاش این طیف آلوده برای انداختن توپ مجادله در زمین گروه‌های داخلی (دعوای حیدری- نعمتی میان احمدی‌نژاد و روحانی) برای ایجاد حاشیه امنیت به نفع آمریکا و مصون داشتن آن از پاسخگویی است.

آمریکا اگر پاس‌های طلایی دولت را گل نمی‌کرد جای تعجب داشت!
ساده‌اندیشی یک طیف سیاسی در خوش‌بینی به آمریکا موجب شد تا همان‌گونه که دستاورد ایران از برجام «تقریبا» هیچ بود دستاورد آمریکا نیز «تقریبا همه‌چیز» باشد.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب با انتشار این تحلیل نوشت: دولت تدبیر و امید برخلاف تظاهر و ادعایش نشان داده به همان اندازه که فاقد درک سیاسی و فهم استراتژیک از ماهیت دیپلماسی آمریکا در مذاکرات اتمی بود و بی‌مبالاتانه همه مقدرات کشور را به فرجام مذاکرات اتمی گره زد و آن را بی‌محابا در تریبون‌های عمومی نیز فریاد زد و از آن طریق به رسواترین شکل ممکن نقاط آسیب‌پذیرخود را به آمریکایی‌ها نشان داد.
اکنون و در فردای برجام نیز با هویدا شدن شرارت آمریکایی‌ها در ناکارآمد کردن برجام از طریق بی‌وقعی به بسترهای لازم‌الاصلاح و لازم‌الاجرا در مسیر عملیاتی شدن برجام مشخص شد پایوران دولت از درک و فهم بازی زیرکانه آمریکایی‌ها در پسابرجام نیز عاجز مانده‌اند.
این در حالی است که واشنگتن با موفقیت در حال مدیریت بحران در ایران با اهرم همین برجامی‌اند که به نقطه امید و فلاح و رستگاری دولت مبدل شده. وقتی هر عقل سلیمی می‌پذیرد وفق بدیهی‌ترین منهیات دنیای سیاست نباید از دولت متخاصمی در اندازه آمریکا تعهد و همیاری توقع کرد.
وی با اشاره به سخنان عجیب یک دیپلمات ارشد ایرانی در شورای روابط خارجی آمریکا می‌نویسد: وقتی یک دیپلمات ایرانی در اوج مذاکرات به طرف مقابل گرآ می‌دهد که، اگر به ما پوئن ندهید تندروها در ایران به قدرت بازخواهند گشت(!) چنین اتفاقی را باید به عنوان یک شاهکار سیاسی  از مجموعه بی‌مبالاتی‌های شاخص در نظام بین‌الملل ثبت کرد. لذا بر روال «ولی‌الله سیف» که معتقد است ثمره برجام برای ایران «تقریبا هیچ» است! ثمره همین برجام از جوار بی‌حذفی سیاستمداران دولت تدبیر و امیدبرای طرف آمریکایی تقریبا «همه‌چیز» را محقق کرده!
وقتی یک دیپلمات نامدبرانه به دولت متخاصم چگونگی به شکست کشاندن و ایجاد بحران در ایران را گرآ می‌دهد و بارها و به تناوب در مصاحبه‌ها و کنفرانس‌های خبری و نشست‌های دیپلماتیک بر این نکته ابرام می‌ورزد که اگر برجام شکست بخورد و اگر آمریکایی‌ها به ما (دولت تدبیر و امید)  امتیاز ندهند؛  تندروها برمی‌گردند(!) آیا در چنین فرآیندی و برآیندی باید از دولت متخاصم توقع داشت این پاس شیرین و طلایی را بی‌وقعی کند؟
سجادی ادامه می‌دهد: این فرجام برجامی است که طرف ایرانی را از منتهی‌الیه جوزدگی به این باور رسانده بود که آمریکایی‌ها در مواجهه با مسئله‌ ایران قائل به ربط‌اند و برای ایشان یک جناح دلبری و جناح دیگر بدسگالی می‌کند!  برخی تعامل‌گرایان مدعی تدبیر و امید مسرورانه قیاس بنفس کرده که آمریکاییان نیز مانند ایشان مبتلا به شیدایی و شوریدگی و شیفتگی به امثال سیدمحمد خاتمی و منزجر و متنفر و مشمئز از امثال احمدی‌نژادند. این در حالی است که در تحلیل نهایی و در محور مختصات سیاسی آمریکا تفاوتی بین «محمد» و «محمود»  نیست و اساسا هر ایرانی در محور مختصات سیاسی آمریکا بر اساس «نفر در واحد رعیت» محاسبه می‌شود.
تعامل‌گرایان وهم‌اندیشانه غافل از این واقعیت عریان‌اند که منافع ملی آمریکا بیرون از منافع ملی ایران تعریف شده و برخلاف باور دولت تدبیر و امید واشنگتن چندان در تکلف شیدایی یک جناح و مساعدت به ایشان بر علیه جناح مقابل به منظور پاسداشت منافع ملی ایران نیست.
به قول  و اعتراف صریح و با تاخیر «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه پیشین ایالات متحده و برخلاف خوش‌بینی ظریف که در مصاحبه با نیویورکر اظهار داشت «ما امیدوار بودیم که تعاملی بیشتر با آمریکا در این موضوع (هسته‌ای) بی‌اعتمادی را کاهش دهد» کاندولیزا رایس وزیر خارجه اسبق آمریکا می‌گوید: «ایران همیشه تاریخ برای آمریکا و آمریکایی کشوری غیرقابل اعتماد بوده است، و هرگونه تلاشی که در جهت تغییر این استراتژی انجام شده، نتوانسته این بی‌‌اعتمادی را اصلاح کند؛ گرچه خود آمریکا نیز هرگز به دنبال اعتمادسازی نبوده است، چون در مراودات بین‌المللی آمریکا، اعتماد به کشوری چون ایران معنا ندارد».
حاملان دولت تدبیر و امید نفهمیدند و نمی‌خواهند بفهمند که آمریکایی‌ها اگر از میانه جناح‌های سیاسی در ایران روی خوش به پراگماتیسم‌ها نشان می‌دهند این از آن بابت نیست که می‌توانند با این جناح بر سر تخاصمات به تفاهم برسند. اهتمام اصلی ایشان دلبری از یک جناح است تا از این طریق در منطقه‌ای که سایز و قواره کشورها را کدخدا تعیین می‌کند(!) بتواند موجبات چالش  و نزاع سیاسی در ایرانی که تن به اتوریته کدخدا نداده را با انتقال بحران به داخل، فراهم آورد.

زیان‌های برجام به مراتب بیشتر از غارت 2 میلیارد دلاری آمریکاست
حمید رسایی نماینده مردم تهران در واکنش به اظهارات وزیر اطلاعات مبنی بر اینکه غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران ریشه در دولت نهم داشته است، گفت: دولتمردان می‌گویند که دولت قبل نباید به آمریکا اطمینان می‌کرد و اوراق قرضه در بانک‌های آمریکا را خریداری می‌کرد چون آمریکایی‌ها غیرقابل اعتمادند.
به گزارش خبرگزاری بسیج، رسایی اظهار داشت: اولاً که براساس مستندات شورای عالی امنیت ملی، اصل سرمایه‌گذاری و خرید این اوراق در دولت اصلاحات صورت گرفته و کارشناسان وزارت اطلاعات همان ایام این موضوع را تذکر داده‌اند چطور وزیر اطلاعات از این سابقه اطلاع ندارد. علاوه بر این مسئولی که در دولت اصلاحات به خاطر این اقدام برکنار شده بود مجدداً در یکی از کشورهای خارجی بکار گرفته شده و مسئولیت می‌گیرد و اشتباه دولت نهم در سال 85 تمدید و استمرار این روند است.
وی ادامه داد: علاوه بر این باید پرسید که اگر دولت قبل نیز چنین سرمایه‌گذاری در بانک‌های آمریکایی کرده و به تعبیر دولتمردان، به آمریکا اعتماد کرده، پس چرا دولت تدبیر و امید صدها برابر این مبلغ را در قمار برجام روی میز قرار دادند و چنین اعتمادی را به آمریکا و غرب کرده است؟!
نماینده مردم تهران با بیان اینکه دولت یازدهم با سیاست‌های خود، هزینه غیرقابل ارزش‌گذاری را در راه سازش با آمریکا پرداخته تصریح کرد: آقای روحانی با تماس تلفنی‌اش با رئیس جمهور آمریکا که در تاریخ انقلاب بی‌سابقه بود پا روی خون هزاران شهید انقلاب اسلامی ایران گذاشت تا شاید از این طریق بتواند رضایت کدخدا را جلب کرده و بخشی از تحریم‌های ظالمانه را از بین ببرد با این وجود چنین اتفاقی عملاً نیفتاد و ما همچنان تحت فشار و تحریم غرب هستیم.
وی تصریح کرد: 2 میلیارد دلار اموال ایران که از سوی آمریکا غارت شد در مقابل سرمایه‌هایی که دولت یازدهم برای رابطه و اعتماد به آمریکا به هدر داد بسیار ناچیز بود؛ بنده نگران اموال غارت شده مردم نیستم چراکه می‌توان با تلاش‌های دیپلماتیک و پیگیری‌های مکرر آن را به کشور بازگرداند یا جبران کرد هر چند که بعید است این دولت کار خاصی در این زمینه انجام دهد.
رسایی با اشاره به خدشه‌دار شدن عزت ملت ایران در زمان دولت یازدهم، گفت: مهمتر از آن 2 میلیارد دلار، عزت ملت ایران است که خدشه‌دار شده و همچنین ویژگی‌های جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی در برابر نظام سلطه می‌باشد که به تاراج رفته است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بی‌محلی‌های پادشاه سعودی به رئیس جمهور ایران اسلامی، زانو زدن وزیر امور خارجه در مقابل امیر کویت و قضایای پیش‌آمده در مسابقات فوتبال بین تیم‌های ایرانی و عربستانی، تنها بخشی کوچک از پایمال شدن عزت ملت ایران در منطقه است که همه آنها هزینه است.