kayhan.ir

کد خبر: ۶۷۵۶۳
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۸:۳۳

تلاش برای انحطاط جامعه از سوی دربار پهلوی(فساد عصر پهلوی)


در عصر پهلوی اول و دوم حرکت به سمت غرب و غربگرایی با سرعت خیره کننده‌ای آغاز گردیده بود. غربگرایی، نه به معنای بهادادن به دانش‌های جدید غربی، بلکه ستایش از الگوهای فرهنگی مغرب زمین بویژه عیاشی و خوش گذرانی از جمله خصایص حکومت پهلوی بود. دولت مردان ایران در این عصر  الگوی فرهنگی غرب را محور برنامه‌ها و سیاست‌های پیشرفت در کشور را  دنبال رو غرب و  الگوبرداری از فرهنگ غربیان می‌دانستند. اینان حتی در توسعه فرهنگ و بالابردن سطح علمی دانشگاه‌های کشور نیز از الگوی فرهنگی غرب (آمریکا، انگلیس) پیروی می‌کردند و می‌کوشیدند رفتار و مسیر حرکت خود را در اداره کشور براساس آنچه که در غرب روی می‌داد هماهنگ سازند.
از مشخصات جامعه ایران در عصر منحوس پهلوی گسترش و رواج انواع فساد(اداری، مالی و اخلاقی) در ارکان دولت و جامعه است که در نتیجه آن ثروت ملت توسط دولت و دربار سلطنتی حیف و میل می‌شد و یا به جیب یغماگران خارجی
می‌رفت.
رواج فساد در ابعاد وسیع آن، از اساسی‌ترین ویژگی‌های حکومت پهلوی به شمار می‌رود، روحیه دولت مردان عصر پهلوی غالبا در جهت ترویج فساد و شکستن قبح آن بود و کسی که تسلیم چرخ فساد نمی‌شد، ناتوان، ناهماهنگ و مرتجع قلمداد می‌گردید.از مستخدم اداره گرفته تا وزیر و وکیل و... در این گردونه غرق شده و به آن تظاهر می‌کردند، دروغ و دورنگی مد روز شده و رشوه گرفتن علامت عرضه و لیاقت به شمار
می‌رفت.
آمار و ارقام مربوط به اماکن فساد و فحشا، مراکز فروش مشروبات الکلی، قمارخانه‌ها، کاباره‌ها و دانسینگ‌ها، تعداد معتادان مواد مخدر، میزان رشوه‌ها و پرونده‌های جرایم مختلف، نمونه‌ای از فساد اخلاقی در جامعه بود. در این دوره فساد و فحشا به صورت‌های مختلف، جامعه را فرا گرفته و توسعه یافت و حکومت هم علاوه بر اینکه ممانعتی ایجاد نمی‌کرد، با وسایل مختلف به آن دامن می‌زد، قمارخانه‌های مجهز و کازینو‌های شبانه روزی وابسته به دولت، همیشه دایر بود و پول‌های هنگفت بدست آمده از نفت در آنها صرف می‌شد و در نهایت به مجامع معتبرتری از همین نوع در خارج منتقل می‌شد. جزیره کیش که با صرف میلیاردها دلار به صورت مونت کارلوی ایران در می‌آمد و برای آن خطوط ویژه هواپیماهای کنکورد در نظر گرفته شده بود، نمونه‌ای از هزینه‌های هنگفت جهت عیاشی بود، در سال‌های آخر سلطنت شاه، به لحاظ آشفتگی‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز فساد مالی، فحشاء به صورت یک بحران اجتماعی در آمده بود. محله‌های بدنام و فحشا خانه‌ها بسیار زیاد شده و تنظیم روابط اجتماعی براساس آنها انجام می‌شد، روز به روز بر تعداد فواحش و مراکز فحشا افزوده می‌شد و آمار غیررسمی حکایت از 50 هزار فاحشه در ایران داشت، محله‌های بدنام در تهران و شهرستانها به صورت پایگاه بزرگ جنایت و فساد و قتل و اعتیاد در آمده بود و علاوه بر حاشیه خیابان‌ها که لانه فساد بود، در زندان‌ها نیز فساد و فحشا بیداد می‌کرد.
از دیگر مراکز فساد در عصر پهلوی سینما بود که البته مفاسد رژیم در سینما به حدی بود که بسیاری از نویسندگان، سینما را یکی از عوامل اصلی رواج ابتذال و فحشا در جامعه آن عصر دانسته و بر آن تاخته و آزادی اعطایی که سیاست گذاران به سینما داده‌اند را نکوهش می‌نمودند: «این صحنه‌های افتضاح و رسوایی که با کمال آزادی وقاحت در پرده سینما نمایش می‌دهند و ستاره‌های ایرانی با بدنهای لخت و عریان در حال رقص و هم آغوش شدن با جنس مخالف در پرده ظاهر می‌شوند، جز رموز بی‌عفتی و هرز‌گی و بی‌بندوباری و شهوت پرستی و جنایت چیز دیگری را به تماشا کنندگان یاد نمی‌دهد... مفاسدی چون شیوع مدها و آرایش‌های تازه، رذایل اخلاقی، دلسردی زن و شوهر، اتلاف وقت، آلودگی روح و...» روزنامه رستاخیز که در سال‌های عصر پهلوی خود را داعیه‌دار بررسی سینمای ایران وانمود می‌کرد، تا حدی آشکار به مبحث ابتذال و رواج آنها بها می‌داد که باعث شگفتی بود.
 انعکاس نگرش‌های نویسندگان در خصوص روش‌های بازیگری در این روزنامه بدین صورت بود: «یکی از آن چیزهایی که دست و پای بازیگران ما را می‌بندد، چیزی است که در این اجتماع اسمش را (آبرو) گذاشته‌اند. اگر یک بازیگر در صحنه به فکر آبرویش باشد، بازیگری است بی‌آبرو... عامل دیگری که دست و پای بازیگر ایرانی را می‌بندد، (نجابت)
است».
فساد در سینمای ایران در طول این 50 سال دوران حکومت پهلوی به حدی بود که روحانیت از قدم گذاشتن در سینما احتراز می‌کرد. روحانیت در راس همه آنها امام خمینی«ره» سینما را از عوامل اصلی ابتذال و فساد جوانان می‌دانستند و از آثاری که دین و ارزش‌های دینی را در فضایی از عریانی و بی‌عفتی هتاکی می‌کند، مورد حمله قرار می‌دادند.