kayhan.ir

کد خبر: ۶۵۱۸۶
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۱

در قلمرو فرهنگ و هنر و اندیشه و جامعه (2)


بهمن دُرّی
حکایت جهانگردان جاسوس
گسترش گردشگری و آشنایی خارجیان مشتاق به سفر به ایران با فرهنگ اسلامی- ایرانی و آداب و رسوم ملتمان، علاوه بر مزایای سیاسی و اقتصادی، دارای ابعاد گوناگون فرهنگی نیز هست؛ به تعبیر درست‌تر بازدید از جاذبه‌های گردشگری در کشور از سوی مردم آن سوی مرزهایمان، هم فرصت است و هم تهدید.
ایجاد فرصت‌های شغلی، جذب سرمایه‌های خارجی، رونق کسب و کار، زمینه‌سازی برای انعقاد قراردادهای اقتصادی و تفاهم‌نامه‌های سیاسی، کمرنگ شدن دروغ بافی‌های غرب علیه مردم نجیب و متمدن ایران اسلامی و بالاخره آشنایی خارجی‌ها با پیشرفت‌های علمی در دوره پس از انقلاب اسلامی، فرصت‌های قابل اعتنای مقوله گردشگری و ایران‌گردی است. اما از تهدیدهای مترتب آن و مقاصد سیاسی و ضد ایرانی برخی از جاسوسان قدرت‌های جهانی که در قالب گردشگر و جهانگرد، به ایران سفر می‌کنند و آزادانه و بی‌هیچ مانع و سدی به مراکز حساس کشورمان سرک می‌کشند و یا با معاندین و ضد انقلاب‌های مقیم وطن دیدار و خوش و بش می‌کنند، نباید غافل شد. وقتی «برنو فوشه» سفیر تام‌الاختیار فرانسه در تهران گفته: «... فرصت خوبی برای ایران ایجاد شده است؛ چون مردم زیادی در فرانسه زندگی می‌کنند که اطلاعات بسیار زیادی از تاریخ، تمدن و ادبیات ایران دارند و چیزهای زیادی از این کشور می‌دانند و واقعاً علاقه‌مند سفر به ایران و بازدید از جاذبه‌های گردشگری ایران هستند...» باید بیش از پیش هوشیار بود که چند بار از یک سوراخ گزیده نشویم.
خط بطلان بر نظر منتقدنماها
داستان‌های تاریخی با بن‌مایه‌های دینی و مذهبی- به ویژه داستان‌های برگرفته از زندگی حماسی ائمه معصومین(ع)ـ دارای ظرفیت‌های فرهنگی مضاعفی است که هنرمندان ما می‌توانند با بهره‌گیری از آن، آثار فرهنگی و هنری ماندگاری را خلق نمایند. نمایش «خورشید کاروان» کاری از گروه فدک امسال در ایام محرم و صفر 25 ساله شد؛ یعنی برای بیست و پنجمین سال پیاپی این نمایش- که براساس داستان معروف «دیر راهب» به عنوان یکی از مستندترین داستان‌های تاریخی صدر اسلام نوشته شده- به اجرا درآمد و همچنان مورد استقبال مردمی قرار گرفت.
یادم می‌آید وقتی اجرای اول این نمایش در سال 70 اتفاق افتاد بسیار هدف اقبال عمومی قرار گرفت، اما تصور نمی‌رفت به صورت مستمر، 25 سال اجرا داشته باشد و یا در این سال‌ها، علاوه بر سالن‌های بزرگ تهران، در شهرهای بزرگ و کشورهای آسیایی و اروپایی از جمله امارات، هلند، انگلیس و... به روی صحنه رود. این نخستین نمایش در تاریخ هنرهای نمایشی است که 25 سال اجرا داشته است. نمایش، مضمونی دینی دارد و یکی از بزرگترین وقایع تاریخ اسلام؛ یعنی حماسه کربلا را روایت می‌کند.
موفقیت این نمایش در کنار استقبال اخیر از فیلم‌های دینی «محمد رسول‌الله(ص)» و «شاهزاده روم»، خط بطلانی بر نظر برخی از منتقدین و کارشناس‌نماهای هنرهای نمایشی و سینما است که ادعا می‌کنند؛ «فیلم‌های مذهبی و دینی جایگاهی در هنر ایران ندارند و یا این آثار با سرمایه‌های سنگین ساخته می‌شوند اما از استقبال مردمی برخوردار نیستند! و بالاخره این آثار سفارشی هستند و ذائقه مردم با فیلم‌های سفارشی میانه‌ای ندارد!»
حال باید گفت: آفتاب آمد دلیل آفتاب...
زندگی و زمانه
در خزان کتاب و کتابخوانی این ایام، انتشار کتاب ارزشمند و دیدنی و خواندنی «روایتی از زندگی و زمانه آیت‌الله خامنه‌ای» انصافاً غنیمت است و دست مریزاد دارد و اهتمام گردآورندگان آن ستودنی است؛ خدا قوت.
باز هم مظلومیت فرهنگ
در پیش‌نویس برنامه پیشنهادهای ششم توسعه که به تازگی از سوی ستاد برنامه ششم منتشر شده است نشانه‌ای از رفع مظلومیت از ساحت فرهنگ دیده نمی‌شود و علی‌الظاهر در برروی پاشنه همیشگی می‌چرخد و انگار نه انگار که بن مایه همه پیشرفت‌ها از فرهنگ سرچشمه می‌گیرد. بیانات مقام معظم رهبری نباید به راحتی مورد غفلت و فراموشی قرار گیرد: «فرهنگ مایه اصلی هویت ملت‌هاست. فرهنگ یک ملت است که می‌تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فن‌آور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند. اگر فرهنگ در کشوری دچار انحطاط شد و یک کشور هویت فرهنگی خودش را از دست داد. حتی پیشرفت‌هایی که دیگران به آن کشور تزریق کنند نخواهد توانست آن کشور را از جایگاه شایسته‌ای در مجموعه بشریت برخوردار کند و منافع آن ملت را حفظ کند.» (در جمع کارکنان صدا و سیما- 83/2/28)
جای خالی کتاب‌های ارزشی
در میان خیل کتاب‌های منتشر شده، شاید آثار برجسته و قابل دفاع و نیز متناسب با فرهنگ اصیل اسلامی- ایرانی بسیار اندک و انگشت‌شمار باشند. کافی است سری به راسته خیابان انقلاب بزنید تا شاهد خودنمایی کتاب‌هایی با اسامی عجیب و غریب و روی جلدهای شرم‌آور در ویترین کتاب‌فروشیها باشید؛ و صد البته جای خالی کتاب‌های ارزشی و ارزشمند را هم کاملاً احساس می‌کنید. در این آشفته‌بازار، رنگ و بوی یاس و ناامیدی و استحاله ارزش‌های دینی و ملی آزاردهنده است. کتابخانه‌ها هم سوت و کور است و سکوت کسالت‌بار، میهمان اصلی آن. و نیز در فصل امتحانات و آزمون سراسری، مبدل به حیاط خلوت دانش‌آموزان و دانش‌جویان برای دست‌یابی به کتاب‌های کمک درسی می‌شود. کتابخانه ملی هم که با دیوان‌سالاری و ضوابط دست و پاگیر نوشته و نانوشته‌اش به مدد مدیریت اشرافی، مانند سد سکندر در برابر کتابخوان‌ها و علاقه‌مندان به کتاب عمل می‌کند.
راستی مسئولان فرهنگی کشور اگر قرار باشد خواندن کتابی را به فرزندان و خانواده خود توصیه کنند نشانی کدام کتاب و کتابخانه را می‌دهند؟!