kayhan.ir

کد خبر: ۵۲۴۹۵
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۷
در گفت‌وگو با خبرنگار کیهان مطرح شد

مردم: طی ۲ سال اخیر عمدتا از دولت وعده شنیده‌ایم

با گذشت نیمی از عمر دولت یازدهم، بسیاری از مردم معتقدند این دولت، عمدتا وعده داده و کمتر به شعارهای خود خصوصا در زمینه رفاه اقتصادی عمل کرده است.

در همین رابطه رضا حمدی 45 ساله نیروی خدماتی یک شرکت خصوصی به خبرنگار اقتصادی کیهان می‌گوید: در 2 سال گذشته زندگی من علاوه بر این که بهتر نشده روز بروز بدتر هم شده است.
او می‌گوید: آقای روحانی برای این که از مردم رای بگیرد، وعده‌های خیلی شیرینی داد مثلا می‌گفت که وضع زندگیتان را خوب می‌کنم، بیکاری و گرانی را از بین می‌برم، ولی تا به حال اغلب آنها محقق نشده است.
وی اضافه کرد: من بابت تمیز کردن راه پله‌های شرکت، هفته‌ای 25 هزار تومان حقوق می‌گیرم در ضمن از طرف کمیته امداد امام‌خمینی(ره) هم جهت دریافت سبد کالا معرفی شدیم، ابتدا به اندازه 75 هزار تومان جنس به ما می‌دادند ولی در چند ماه اخیر حدود 30 هزار تومان جنس می‌دهند وقتی اعتراض کردیم، گفتند بروید خدا را شکر کنید که همین مقدار را هم به شما دادند!
وعده بی‌عمل فایده‌ای ندارد
زهره خسروی 55 ساله، خانه‌دار می‌گوید: از روز اولی که برخی مسئولان دولتی سرکار آمدند جز وعده ما چیزی از آنها ندیدیم، شوهرم بازنشسته است، سه فرزند جوان تحصیل کرده هم دارم که هر سه بیکار و مجرد هستند که خرج آنها را هم باید پدرشان تامین کند.
او ادامه داد: خدا پدر احمدی‌نژاد را بیامرزد که این یارانه‌ها را داد، اگر دست این دولت بود که مثل سبد کالا، یک بار می‌دادند و دیگر تمامش می‌کردند.
او اضافه کرد: من یک زن کم‌سوادی هستم ولی همین را از دنیا فهمیدم که مملکت را با حرف و شعار نمی‌شود اداره کرد، اگر چهار بار شعار دادی و عمل نکردی، مردم می‌فهمند که اهل کار نیستی و دیگر اگر حرف راست هم بزنی مثل چوپان دروغگو، کسی از تو باور نمی‌کند و موقع لازم خودت می‌مانی و خودت، مسئولان دولت باید برای جوانها کار ایجاد کنند و اگر نمی‌توانند مردانه بگویند نمی‌توانیم.
700 روز گذشت
 شعار 100 روزه چه شد؟
مهرداد عباس‌زاده، راننده تاکسی هم می‌گوید: مگر همین آقای رئیس‌جمهور نبود که برای حل مشکلات مملکت می‌گفت من برنامه 100 روزه اقتصادی دارم، پس چه شد؟ اکنون که بیش از 700 روز از آن زمان گذشته، پس چی شد؟
تا کی مردم نباید تکلیف خودشان را بدانند و هر روز صبح که از خانه بیرون می‌آیند منتظر افزایش قیمتهای جدید باشند.
این شهروند تهرانی ادامه می‌دهد: اگر امروز یک قطعه را برای ماشینت خریدی، برد کردی وگرنه باید فردا قیمت بیشتری بپردازی، آیا نتیجه وعده‌های انتخاباتی این بود؟
پروین پارسایی محمدی 35 ساله که معلم است هم می‌گوید: مشکلات جامعه فرهنگی کشور و بخصوص قشر معلم که احتیاجی به گفتن ندارد، زیرا هر خانواده‌ای حداقل یک فرزند مدرسه‌ای دارد و با مشکلات آنها آشنا است. من نمی‌خواهم از اجحافی که بر طبقه معلم طی این 2 سال شده بگویم، من می‌خواهم از زندگی برخی از دانش‌آموزانی بگویم که از فرط فقر و بیکاری پدر و مادرشان ترک تحصیل کردند و به جمع کودکان کار و یا ولگردان کوچه و خیابان پیوستند، بگویم.
او افزود: چرا آقای روحانی به قانون اساسی که گفته تحصیل رایگان است عمل نمی‌کند، چرا باید در این مملکت برخی افراد و آقازاده‌ها با رانت‌های خود میلیاردها تومان زراندوزی کنند ولی برخی دانش‌آموزان هزینه خرید لوازم‌التحریر را هم ندارند.
توافق هم نتیجه‌ای نداشت
خانم کبری حسین‌زاده که پرستار است هم می‌گوید: حدود یک ماه است که توافق هسته‌ای انجام شده ولی من هیچ‌گونه تغییری در سطح امکانات حداقل بیمارستان خودمان ندیدم و فکر هم نمی‌کنم که حالا، حالاها تغییرات محسوسی انجام بشود، چون مشکل مملکت ما توافق هسته‌ای نبود، مشکل مملکت ما سوء مدیریت است.
پیمان کاشانی دانشجو هم می‌گوید:این که به مردم وعده دادند گیر همه مشکلات مملکت ما توافق هسته‌ای است یک وعده دروغ است، زیرا هنوز یک ماه از توافق نگذشته مسئولین دولت شعارشان عوض شده و می‌گویند منتظر ارزانی نباشید، توافق معجزه نمی‌کند. مگر آقای رئیس‌جمهور نبود که می‌گفت مشکل آب هم به توافق بستگی دارد، پس چرا حالا می‌گویند توافق معجزه نمی‌کند.
او اضافه کرد: ربط دادن مشکلات اقتصادی کشور به تحریم‌ها به معنی توجیه کم‌کاری مسئولان و شانه خالی کردن آن از زیر بار مسئولیتی است که به واسطه شغلشان دارند.
او ادامه داد: اگر در شرایط تحریم مسئولین ما به وظایف خود به درستی عمل می‌کردند و مانع این افسارگسیختگی نمی‌شدند که دلال برای اقتصاد ما تصمیم بگیرد، اکنون این مشکلات وجود نداشت.
این دانشجوی دانشگاه علامه اظهار داشت: اکثر کارشناسان اقتصادی بر این عقیده هستند که ریشه مشکلات اقتصادی ما در تحریم نهفته نیست، مشکلات اقتصادی ما در ناکارآمدی دولت و تیم اقتصادی او است که توان کار کردن ندارد، وقتی برخی وزیران دولت دارای چند شغل و مدیریت چند شرکت صادرات و واردات هستند لذا به ضرر خود عمل نمی‌کنند و جلوی واردات اجناس بنجل را نمی‌گیرند.
این دانشجو که خود را فرزند یک تولیدکننده معرفی کرد، می‌‌گوید: توافق در زندگی ما هیچ اثری نداشته و نخواهد داشت زیرا به تولید بها نمی‌دهیم، ما چرم خام را صادر می‌کنیم و در عوض کفش و کیف بنجل خارجی وارد می‌کنیم برای شما روشن است و برای من بچه تولیدکننده روز شب تاریک شده چون پدرم نمی‌تواند چک‌هایش را پاس کند و کارگاهش را برای فروش گذاشته تا بلکه بدهی‌هایش را بپردازد.
یکی از تولیدکنندگان هم می‌گوید: این که بگوییم در آینده وضع‌مان به لحاظ رفع تحریم‌ خوب می‌شود خوش خیالی است، مگر به واسطه تحریم ما وارداتمان را بیشتر کنیم که باز به تولیدکننده و چرخه‌ تولید در مملکت ضرر بیشتری زده‌ایم.
عبدالکریم حسن‌زاده افزود: تا زمانی که دولت به توان و داشته‌های مردم خودمان ایمان نیاورد و  فقط به فکر راضی نگهداشتن قشر مرفه است اتفاقی در اقتصاد رخ نمی‌دهد.