اخبار ویژه
جشن برای چشمآبیها به جای پرسش از دستاورد مذاکرات
روزنامه های زنجیرهای، در بحبوحه سقوط شاخص بورس و گرانتر شدن طلا و ارز، برای سفر مقامات اروپایی به ایران جشن گرفتند.
تیتر و عکس نخست برخی از روزنامههای شبهاصلاحطلب به این شرح است:
- آرمان امروز: دیپلماسی بانوی خندان در تهران
- اعتماد: کاروان چشمآبیها در تهران؛ سفرهای پیدرپی مذاکرهکنندگان و مقامهای اروپایی به ایران، از آغاز دورانی جدید خبر میدهد
- شرق: این 3 زن؛ حضور دو تن از زنان مؤثر مذاکرات هستهای در تهران
- فرهیختگان: امروز موگرینی، فردا فابیوس به تهران میآیند؛ خون بازی دلواپسان ]اشاره به نقش سیاه فابیوس در صادرات خونهای آلوده به ایدز به ایران[
روزنامه ایران که با اشاره به سفر فابیوس، تیتر نخست خود را به «فصل جدید در روابط تهران-پاریس» اختصاص داده بود، یادداشت نخست خود را نیز به مقاله لوران فابیوس اختصاص داد؛ کسی که نقش پلیس بد را از ژنو تا وین بازی کرد و پیشنهاددهنده مکانیسم ماشه برای بازگشت اتوماتیک و سریع تحریمها علیه ایران بود.
اما روزنامه اعتماد توضیح نداده «چشمآبی بودن» سیاستمداران اروپایی چه خیری عاید ملت ایران میکند؟ و چرا این روزنامه و روزنامههای مشابه به جای رفتار طلبکارانه با سیاستمداران دورو و بیصداقت غربی، تبدیل به ماشین تبلیغاتی آنها شدهاند. جالب اینکه روزنامه آرمان در ستون کاریکاتور، یک رپرتاژ کاریکاتوری برای شرکت بدعهد رنو منتشر کرد!
اما روزنامه شرق که تیتر «حضور دو تن از زنان مؤثر مذاکرات در تهران؛ این سه زن» را برای صفحه اول خود انتخاب کرد، با اشاره به سفر فدریکا موگرینی و هلگا اشمید مینویسد: «بانوی سوم مسافر تهران نیست. او وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکاست. بدون اغراق نمیتوان نقش او را در مذاکره هسته ای ایران و 5+1 نادیده گرفت؛ البته برخی اظهاراتش موجب اعتراض ایرانیها و حتی دستگاه دیپلماسی شد؛ اما بعد از پایان مراسم اعلام توافق در وین، زمانی که همکارانش برای آغاز دوره بازنشستگیاش کف میزدند، بغض شرمن، زنی که بسیار سخت به نظر میرسید، نشان میداد نقش او نیز در دستیابی به این توافق نادیدهگرفتنی نیست.»
شرمن همان کسی است که در بحبوحه مذاکرات هستهای تصریح کرده فریبکاری در ژن ایرانیهاست.
یادآور میشود عملیات روانی بر سر سفر مقامات اروپایی درحالی است که در عمل اتفاقی در حوزه تحریمها رخ نداده و طرف غربی این تعهد محدود را به حداقل 8-9 ماه دیگر و بعد از انجام تعهدات ایران موکول کرده است.
دولت نباید در رویای معجزهآفرینی سرمایه خارجی سر کند
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی میگوید اولویت در تحول اقتصادی، رونق تولید داخلی و عدالت است و نه گرایش به سرمایههای خارجی.
فرشاد مومنی در مصاحبه با روزنامه آرمان میگوید: دولت محترم به رغم تجربه دولت احمدینژاد باز در سال 1393 قیمت حاملهای انرژی را به طور متوسط 55 درصد افزایش داد و در مقام انتقاد وقتی نکاتی مطرح شد، واکنش دولت در بهترین حالت این بود که شیب کارهای نادرستی را که دولت قبلی میکرد، خیلی کاهش دادیم، در حالی که بحث این بود که شما در فعالیت انتخاباتیتان وعده متوقف کردن فعالیتهای نادرست دولت قبل را میدادید و شما اصلا نگفتید که کار دولت قبل را میخواهم ادامه دهم با شیب کمتر. این نقض عهد است.
وی درباره برنامه ششم توسعه و رویکرد به خارج میگوید: به صورت ایجابی به دولت محترم پیشنهاد میکنیم که در دوره برنامه ششم توسعه به جای اینکه در رویای جذب سرمایه خارجی و دل بستن به معجزهآفرینی آن قرار داشته باشیم، تمهیداتی بیندیشیم که با بازگرداندن اعتماد به سرمایهگذاران بخشهای مولد کشور، سرمایههای موجود مادی و انسانیمان را حفظ کنیم و حداقل آهنگ خروج این سرمایهها را کند کنیم. نکته دو؛ تا زمانی که بحران اصلی در اقتصاد ایران بحران تولید زیر ظرفیت و ورشکستگی پیدرپی تولیدکنندگان داخلی است، تمرکز افراطی و بدون برنامه بر جذب سرمایه خارجی چه معنی دارد؟
مومنی معتقد است: ما اول باید ظرفیت عظیم، اما بلااستفادهای را که همه هزینههای ملی برای شکلگیری و فعال شدن آن پرداخت شده و هیچ بار مالی جدید و اضافهای را به نظام ملی تحمیل نمیکند، به صورت برنامهای در دستور کار قرار دهیم و بحران تقاضای موثر در اقتصاد ملی و مشکلات مربوط به فقر گسترده یا بحران آن را نیز با اولویت ریشهیابی و حل و فصل کنیم. این مسئله اخیر بسیار حیاتی است و دولت محترم باید برای آن هم یک برنامه اصولی در دستور کار قرار دهد.
وی همچنین خاطرنشان کرد: امیدواریم گوشی هم برای شنیدن باشد و خیری هم در این زمینه برای کشور به بار آید. مسیر توسعه عادلانه جز از طریق اقدامات مبتنی بر «برنامه» قابل پیمودن نیست. پس دولت باید هوشیار باشد که طفرهروی از تعهد به برنامه و دور زدن مردم و نمایندگان آنها با هر توجیه و بهانهای که باشد، به معنی علاقه به باز تولید و استمرار نهادهای مشوق رانت و ربا و فساد اقتصادی است.
گزارش اعتماد از نقش دولت در سقوط شاخص بورس
«سهامدارانی که طی یک سال اخیر روند حرکتی شاخص بورس انتظارات آنها را برآورده نکرده است، با اعلام خبر توافق نهایی هستهای و تحریمهایی که قرار است طی ماههای آینده لغو شود، دوباره به رکوردشکنیهای شاخص امید بستند، هرچند در ابتدا شاخص بورس با ثبت رکوردهای جدیدی امید تازهای در بازار سهام ایجاد کرد، ولی در ادامه روند صعودی بورس متوقف و به عقب بازگشت.»
روزنامه دولتی ایران با انتشار مطلب فوق نوشت: پس از امضای توافق تاریخی که فعالان بازار سرمایه سالها انتظار آن را میکشیدند چرا شاخص بورس سیر نزولی به خود گرفت؟
سیدحمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه برخلاف آنکه بازار سرمایه بعد از دستیابی کشور به توافق هستهای انتظار داشت که این گشایشهای سیاسی روزنه امیدی را به روی بازار بگشاید شاهد افت بیشتر شاخص بورس بودیم به «ایران» گفت: در بدبینانهترین حالت ممکن ما باید بعد از برداشته شدن سایه یک ریسک عظیم سیاسی بر فعالیتهای اقتصادی بازار سرمایه رشد اندکی را تجربه میکردیم که متأسفانه بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد.
وی با اشاره به اینکه در حالت منطقی بعد از توافق بازار باید 15 الی 20 درصد رشد شاخص را تجربه میکرد، افزود: این رشد شاخص بر مبنای جو روانی مثبت ناشی از حذف یک ریسک مؤثر بر بازار در کوتاهترین زمان باید 3 الی 4 روز رخ میداد.
وی با اشاره به اینکه حتی یک هفته قبل از دستیابی کشور به توافق شاخص سهام حدود 10 درصد رشد کرد و انتشار داشتیم این رشد ادامهدار باشد، عامل اول حرکت بازار برخلاف انتظار سهامداران و سرمایهگذاران را عرضههای سنگین سهام از سوی شرکتها که عمدتا دولتی بودند در یک هفته قبل از دستیابی به توافق عنوان کرد.
میرمعینی عامل دوم را تغییر انتظارات سرمایهگذاران از بازار برشمرد و افزود: زمانی که توافق هستهای حاصل شد سرمایهگذاران برخلاف تصور خود شاهد کاهش ارزش بازار بودند و این وضع باعث شد انتظارات سرمایهگذاران تغییر کند و آنها نیز به خیل فروشندگان سهام بپیوندند.
وی سومین دلیل کاهش ارزش بازار سرمایه را برگزاری نامناسبت مجامع و همزمانی آن با توافق هستهای عنوان کرد و آخرین عامل را حمایت نکردن دولت از آثار روانی ناشی از برداشته شدن ریسک بازار دانست و عنوان کرد: دولت که مدتهاست به دنبال تقویت بازار سرمایه بود در این برهه که یک عامل محرک مهم در بازار سرمایه رقم خورده بود رفتاری متفاوت به نمایش گذاشت. در حالی که میتوانست با حمایت بازار و در نظر گرفتن بستههای محرک و تزریق پول دوباره بازار سرمایه را زنده کند تا زمانی که آثار واقعی توافق در بازار ظاهر شود.
همزمان روزنامه اعتماد با پیشبینی «احتمال سقوط آزاد بورس به کانال 50هزارواحدی» نوشت: عقبنشینیهای بورس بعد از توافق هستهای همچنان ادامه دارد. شاخص کل بازار سرمایه دیروز هم 536 واحد افت کرد و به 66 هزار و 441 واحد رسید. بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری دیروز بیشترین میزان عرضه را داشتند و بدین ترتیب بیشترین تاثیر منفی را بر بازار گذاشتند.
براساس تحلیلهای موجود بازار در شرایط کنونی به نقطه مقاومتی مهمی رسیده و در صورت شکسته شدن این مقاومت ممکن است شاخص به کانال 50هزار واحدی سقوط کند.
اما نکته جالب در بازار این بود که برخی از فعالان بازار، نظری متفاوت درباره علت افزایش عرضه توسط حقوقیها اعلام میکردند. در حالی که در روزهای اخیر انگشت اتهام بسیاری از کارشناسان بازار، حقوقیها را نشانه گرفته بود و برخی از شرکتهای مرتبط با دولت دهم را به دستکاری بازار متهم میکردند، این بار برخی شایعات درباره دخالت دولت یازدهم در بازار سهام شنیده میشود.
اعتماد میافزاید: بر این اساس برخی از تحلیلگران دولت یازدهم را متهم ردیف اول سقوط بورس بعد از توافق هستهای میدانند و معتقدند دولت برای جلوگیری از ورشکستگی بانکها اجازه رشد بازار سرمایه را نمیدهد. براساس این سناریو در صورتی که دولت دست بازار را باز میگذاشت از همان روز توافق شاهد حجم تقاضای خرید و رشد شتابان شاخصها بودیم ولی این اتفاق در کمال شگفتی نیفتاد و بازار در سرپایینی نزول افتاد و باعث افزایش عرضه حقوقیهایی که بعضا ارتباط خوبی هم با دولت یازدهم دارند شد.
بر این اساس تحلیلگران تکنیکال که پیش از این پیشبینی میکردند در شرایط تمدید یا شکست توافق بازار تا 56 هزار واحد سقوط میکند و در صورت توافق میتواند تا قله 86 هزار واحدی بالا بیاید امروز معتقدند روند منفی فعلی بازار تا پایان سال ادامه خواهد داشت.
برگشت خودکار و سریع تحریمها چگونه در برجام و قطعنامه جاسازی شد
طرف غربی به طور پیچیده مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها را در برجام و قطعنامه 2231 گنجانده و این در حالی است که بنابر کتاب خاطرات روحانی پذیرش ساز و کار ماشه یکی از خطوط قرمز اصلی مذاکرهکنندگان در سالهای 82 تا 84 بوده است و در آن سالها تلاش زیادی شده که پرونده هستهای ایران به صورت خودکار به شورای امنیت نرود.
به گزارش مشرق، یکی از موضوعات مهم در متن برجام و قطعنامه شورای امنیت بحث ساز و کار «ماشه» است. در متن برجام و قطعنامه شورای امنیت به این بحث اشاره شده و یکی از راهکارهای برگشتپذیری تحریمها همین ساز و کار ماشه است.
ساز و کار ماشه (trigger mechanism) روندی است که آمریکاییها از ابتدا بر آن تأکید داشتند و محتوای آن این است که باید ساز و کاری پیشبینی شود که اگر ایران تعهدات خود را نقض کرد، تحریمهای رفع شده این کشور پس از توافق، به سرعت قابل بازگشت باشند. این ماشه باید همیشه آماده چکاندن باشد تا به تعبیر غرب، تهران همواره سایه تحریمها را بالای سرخود احساس کرده و به مفاد توافق پایبند بماند.
متن قطعنامه نشان میدهد که نهایتا ساز و کاری در آن پیشبینی شده که هر چند بازگشت تحریمها را، آن طور که روسیه میخواست همچنان نیازمند تصمیمگیری شورای امنیت میداند، اما از آن مهمتر، همان طور که واشنگتن هدفگذاری کرده بود، حق وتو را از روسیه و چین گرفته و این ابزار را در اختیار تمامی اعضا قرار داده که بتوانند به سادگی تحریمهای ایران بازگردانند.
در حقیقت فرآیند بازگشت تحریمها برعکس شده است؛ یعنی، به جای آنکه شورای امنیت برای بازگرداندن تحریمهای ایران رأیگیری کند، به صورت دورهای برای «ادامه لغو» تحریمها رأیگیری میکند. در چنین حالتی هر کدام از اعضای دائم شورای امنیت قادر خواهد بود با استفاده از حق وتو، از تصویب «ادامه لغو» تحریمها جلوگیری کرده و موجب بازگشت تحریمها شود.
بندهای 36 و 37 متن برجام به همین ساز و کار ماشه اشاره میکند. همچنین در بندهای 11 و 12 قطعنامه 2231 نیز ساز و کار ماشه تصویب شده است.
این دو بند توضیح میدهند که شورای امنیت سازمان ملل ظرف 30 روز پس از دریافت ابلاغیه کشور شاکی مبنی بر «عدم پایبندی اساسی» طرف مقابل، باید «ادامه لغو تحریمهای ایران» را به رأی بگذارد. در این حالت است که آمریکا یا هر یک از دیگر اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، میتوانند به سادگی با استفاده از حق وتو، مانع تصویب ادامه لغو شده و موجب شوند که قطعنامههای پیشین و تحریمهای مربوطه به صورت خودکار «از نیمه شب به وقت گرینویچ سیامین روز پس از دریافت تذکر» همانطور که حالا اجرا میشوند، به طور کامل احیا شوند.
در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هستهای که خاطرات و دیدگاههای حسن روحانی در زمان مسئولیت وی پرونده هستهای در آن درج شده است، مطالب زیادی درباره این ساز و کار ذکر شده است. روحانی در صفحه 207 کتابش درباره ساز و کار ماشه مینویسد: «آمریکا و متحدانش همچنان به آژانس و به شورای حکام فشار میآوردند که در قطعنامه نوعی مکانیسم «ماشه» در نظر گرفته شود.» وی در توضیح مکانیسم ماشه در پانوشت همان صفحه مینویسد: «منظور از ماشه این بود که اگر در آینده قصور یا نقضی گزارش شود، پرونده به صورت خودکار به شورای امنیت ارجاع شود.» روحانی در ادامه درباره این ساز و کار بیشتر مینویسد. او در صفحه 227 کتاب خود دو نکته را جزء خطوط قرمز نظام میداند و مینویسد: «در متن قطعنامه، علاوه بر مسئله «اطلاع» در مورد بحث «ماشه» هم حساس بودیم و آن را خط قرمز قلمداد کردیم.»
تلاشهای روحانی در سال 82 برای جلوگیری از تصویب ساز و کار ماشه در صفحه 228 اینگونه نقل شده است: «در نهایت، مکانیسم ماشه که قرار بود با جمله «ارجاع به شورای امنیت در صورت روشن شدن هرگونه قصور جدی جدید ایران» در قطعنامه ذکر شود، به شکل معتدلتری در بند 8 با این جملهبندی که «اگر قصور جدی جدیدی کشف شود، همه گزینهها قابل بررسی است،» مطرح شد.»