kayhan.ir

کد خبر: ۴۷۹۲۴
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۵

اخبار ویژه

تبرئه رژیم سعودی و تخطئه فرهنگ ایرانی از سوی آقای مشاور!
همکار سابق روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع می‌گوید، حس همکاری در میان ما ایرانی‌ها بسیار کم است وگرنه عربستان مایل است با ما همکاری و شراکت کند؟
محمود سریع‌القلم در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای شرق گفت: ایران فی‌الذاته باید قدرتش درهمه صحنه‌ها افزایش پیدا کند. اما اگر این افزایش قدرت باعث شود که ما با همسایگان خود وارد یک جنگ سرد شویم، آنگاه معلوم است که درتاکتیک‌ها و روش‌هایمان ایراد وجود دارد. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، عربستان یک کشور مهم منطقه است؛ به لحاظ سیاسی، نظامی، نفتی و اقتصادی. ما باید نهایت تلاشمان را بکنیم که با عربستان همکاری داشته باشیم و آنها از اینکه قدرت ما افزایش یابد، هراسی نداشته باشند. آنها احساس می‌کنند ما حاضر نیستیم شریک‌شان شویم.
وی می‌افزاید: عربستان در محافل بین‌المللی خیلی می‌گوید بیاییم در مسائل منطقه‌ای با همدیگر شریک شویم. شما سیاست خارجی‌تان را چند جانبه‌گرایی کنید. حتی عربستان بارها این را گفته که حضور ایران در عراق، ضرورتی ژئوپلیتیک است اما اگر قرار باشد این حضور به ضرر دیگران باشد، خوب نیست. این حضور باید با همکاری دیگران باشد. بالاخره عراق و عربستان با همدیگر همسایه و عرب هستند و تاریخ مشترک هم دارند. حتی آنها تا آنجا پیش می‌روند که می‌گویند حضور ایران در سوریه و لبنان هم یک ضرورت ژئوپلیتیک است. اما اگر قرار باشد این یک بازی صفر-یک باشد و ایران با قدرت‌های منطقه‌ای همکاری نکند، آنها هم می‌روند و با بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شریک می‌شوند و قدرت نظامی خودشان را روز به روز افزایش می‌دهند.
سریع‌القلم با تخطئه فرهنگ مردم ایران گفت: ما با دولت‌های منطقه، همکاری‌های جدی و پایداری نداشته‌ایم. البته از دیدگاه توسعه‌گرایان، من این را به فرهنگ ایرانی مرتبط می‌دانم. امیدوارم اشتباه کنم. ولی مطالعه و تحقیق و مشاهده، این را به من می‌گوید. حتی به لحاظ تاریخی، من از فرهنگ عمومی و رایج ایرانی این را می‌فهمم که ایرانی‌ها در سهیم شدن با همدیگر مشکل دارند. به نظر می‌رسد که لابه‌لای رفتارهای فرهنگی ما چنین ناخودآگاهی وجود دارد که اگر من با کسی همکاری کنم، از ابهت، شوکت، جایگاه و امنیتم کم می‌شود. بنابراین حس همکاری در ایرانی‌ها بسیار کم است.
این اظهارات در حالی است که عربستان از حامیان و تحریک‌کنندگان رژیم صدام برای جنگ 8 ساله علیه ملت ایران بود و پس از آن نیز علی‌الدوام به خصومت با کشورمان در حوزه نفت و امنیت منطقه‌ای ادامه داده و غیر از کشورمان بر علیه منافع ملت‌های مسلمانی چون عراق، افغانستان، سوریه، بحرین، یمن، لبنان، مصر و لیبی وارد عمل شده است.
نظر آقای سریع‌القلم کجای این رفتار خصمانه علیه ملت‌های منطقه - و نه فقط ملت ما- بوی همکاری و شراکت می‌دهد؟ و اگر بنای بر شراکت باشد در کدام جنایت‌های عربستان باید شریک شد یا بر سر منافع کدام یک از ملت‌های منطقه باید معامله کرد؟ از جناب سریع‌القلم باید پرسید مثلا در عراق یا سوریه چگونه می‌توان با عربستان تعامل کرد در حالی که بی‌ثباتی و ناامنی امروز این کشورها مشخصا زیر سر دلارهای نفتی و استخبارات عربستان است که به نیابت از آمریکا و رژیم صهیونیستی عمل می‌کنند؟ سؤال بعدی این است که آیا از قبل تعامل‌کذایی و ادعایی، گستاخی آل سعود در تعرض به زائران ایران، کارشکنی در بازار نفت و گسترش جنایت‌ها علیه یمن سر بر نیاورد؟ و آیا خصومت سعودی‌ها امروز بیش از چند سال قبل نیست. که نگاه رفاقت و همکاری با عربستان هنوز در دولت حاکم نشده بود؟ خباثت و سرسپردگی عربستان را چرا باید توجیه کرد و وضعیت فعلی را به فرهنگ و روحیه ایرانی نسبت داد؟
سریع‌القلم البته برخلاف جریان تبلیغات رسانه‌ای که آمریکا را طرف میانه‌رو در مذاکرات می‌داند و به تخطئه اسرائیل می‌پردازند، اعتراف جالبی درباره مذاکرات کرده مبنی بر اینکه « اگر بخواهیم جایگاه و توانایی 5+1 را در مذاکرات کمی کنیم، من می‌گویم چین: صفر، سه کشور اروپایی: صفر، آمریکا: 85، روسیه: 15. 95 درصد از عدد آ‌مریکا هم، مربوط به قدرت و تشکیلات یهود در آمریکا است.»
اینکه 95 درصد سهم آمریکا در مذاکرات متعلق به تشکیلات صهیونیستی است، معلوم می‌کند که ادعای تقابل آمریکا و اسرائیل در مذاکرات از اساس دروغ است.

نرخ رشد ادعایی دولت چه قدر محتوا دارد؟
مانور برخی مسئولان دولتی روی آمار رشد اقتصادی با انتقاد برخی روزنامه‌های حامی مواجه شد.
روزنامه شرق از قول محمد قلی یوسفی، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نوشت: طبق آخرین آمار از سوی بانک مرکزی، رشد اقتصادی سه درصدی برای سال گذشته اعلام شده است، اما باید گفت این رشد حتی اگر وجود داشته باشد نیز چیزی را نشان نمی‌دهد، چرا که رفاه و پیشرفت اقتصادی منتج از آن حاصل نشده است. به عقیده من، هر نوع رشد در اقتصاد باید به افزایش کارآیی، بهره‌وری و ایجاد اشتغال در کشور برسد تا بتوان آن را دارای اهمیت خواند.
وی می‌افزاید: وقتی این رشد اقتصادی هیچ یک از این ویژگی‌ها را ندارد، اهمیت آن زیر سؤال می‌رود، چرا که هر کشوری در هر مقطعی هم که باید رشد را تجربه می‌کند، اما میزان و نتایج آن باید مد نظر قرار گیرد. از سویی باید بررسی کرد که چه شاخص‌هایی برای تبیین رشد اقتصادی در نظر گرفته شده است و این رشد چه تأثیری روی زندگی مردم دارد. رشد زمانی معنادار است که با افزایش تولیدات صنعتی و کشاورزی، رفاه بیشتر و اشتغال همراه باشد. در غیر این صورت به راحتی می‌توان مشاهده کرد که رشد اقتصادی از طریق تزریق پول یا صادرات نفت یا فعالیت‌های غیر مولد، ایجاد شده باشد که کمکی به تقویت اقتصادی کشور نخواهد کرد.
از سوی دیگر روزنامه آرمان در یادداشتی خاطرنشان کرد: جامعه به آمار و ارقام‌های منتشر شده چندان اعتمادی ندارد. یکی از مهمترین دلایل کم‌اعتمادی آحاد جامعه نسبت به آمار و ارقام اعلامی از سوی مؤسسات دولتی تطبیق وضعیت معیشتی موجود نسبت به میزان تورم اعلام شده از سوی دولت است.
آرمان افزود: مقایسه این نرخ تورم با نرخ تورمی که هر روز آحاد جامعه در برابر خرید روزانه سبد معیشتی خود می‌نمایند تردیدهایی را در مورد صحت این آمار پدید می‌آورد. همین امر ممکن است باعث شود باور مردم نسبت به سایر آمارهای دولتی صرف‌نظر از هر منشأ اعلامی نیز با چالش روبه‌رو شود. گذشته از اینکه اگر نرخ 3 درصد رشد اقتصادی هم واقعی باشد ظرفیت جذب نیروی آماده به کار کشور را ندارد، علی‌ایحال این رشد اقتصادی 3 درصد در قیاس با سایر متغیرهای اقتصادی همخوانی ندارد. متأسفانه رسم بر این شده که مسئولین برای فرصت بخشیدن به اظهارات خود از آمارها کمک بگیرند و به سبب تعدد آمارها گاهاً از آن دسته از آمارهایی بهره می‌گیرند که بیشتر با هدف آنان سازگار است.
از سوی دیگر فرشاد مؤمنی اقتصاددان معتقد است: در ادبیات توسعه ذیل حداقل 21 عنوان تصریح می‌شود که می‌توان شرایطی را در نظر گرفت که رشد اقتصادی اتفاق بیفتد بدون اینکه تغییر معنی‌داری در بنیه تولید ملی و کیفیت زندگی عامه مردم حاصل شده باشد و علی‌الاصول مسئولان اقتصادی دولت هم به این کاستی‌ها و محدودیت‌های شاخص مورد اشاره آگاهی دارند اما مرتب این را تکرار می‌کنند. فقط می‌توان از سر شفقت و دلسوزی برای دولت و آینده کشور این مسئله را گوشزد کرد که مبادا آنچه به عنوان ابزار تبلیغاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد در ذهن سیاست‌گذاران هم جدی گرفته شود.
وی در یادداشت خود در آرمان تصریح می‌کند: واقعیت این است که با مقیاس‌های متعددی در گزارش‌های تهیه شده در همین دولت نشان داده شده که بخش قابل اعتنایی از کاهش تورم بیش از اینکه محصول اعمال سیاست‌های مشخصی از ناحیه دولت باشد، در واقع محصول واکنش عقلایی مردم نسبت به توقف روندهای تهدیدزا و تنش‌آفرین بوده است.
این اقتصاددان معتقد است: بیشترین تکیه‌گاه دولت محترم و دست‌اندرکاران امور اقتصادی آن، تمرکز در کند کردن رشد پایه پولی است و این در حالی است که در همان دوره‌ای که چنین ادعایی مطرح شد گزارش‌های رسمی حکایت از رشد نسبتاً معنی‌دار نقدینگی داشت. بنابراین اگر مردم نسبت به سیاست‌های تنش‌آفرین و آینده‌هراسانه انتظارات خود را تفسیر کرده‌اند این به معنای اتخاذ سیاست‌های اقتصادی مشخص و کارآمد از ناحیه دولت نیست.
وی ادامه می‌دهد: باید مشفقانه از مسئولان اقتصادی کشور خواست تا به سمت ارتقای بنیه تولید ملی و ایجاد ظرفیت‌های جدید برای تقاضای فرصت‌های شغلی حرکت کنند.

مگر آمریکایی هستید که «مرگ بر آمریکا» به شما برخورد؟!
رسانه‌های زنجیره‌ای به حضور گسترده و معنادار مردم در مراسم تشییع و بدرقه پیکر شهدای غواص با عصبانیت واکنش نشان داده و تلاش کردند این حادثه تاریخی را به حاشیه ببرند.
به گزارش جهان، در حالی که جمعیت شرکت‌کننده در مراسم تشییع شهدای غواص خواستار ادامه راه این شهدا و عمل به پیام شهادت مظلومانه آنان مبنی بر تسلیم‌ناپذیری در مقابل دشمنان شده بودند، رسانه‌های زنجیره‌ای تلاش کردند شعارها و دست‌نوشته‌های انقلابی مردم را در این مراسم زیر سؤال ببرند.
گرچه انتظار می‌رفت که رسانه‌های مذکور و همچنین دولت و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای با تأسی از پیام‌های انقلابی شرکت‌کنندگان در تشییع پیکر شهدا، پیام این مراسم باشکوه را درک کنند اما با فرافکنی و متهم کردن مردم، راه فرار از پاسخگویی را انتخاب کردند. اعتراض این رسانه‌ها به دست‌نوشته‌ها، شعارها و نیز سخنان سخنرانان مراسم تشییع شهداست. آنها شرکت کنندگان را متهم می‌کنند که این مراسم را تبدیل به میتینگ سیاسی کرده‌اند، در حالی که به گواهی شاهدان عینی، ایستادگی در مقابل دشمنان و باج ندادن به آنها و تسلیم‌ناپذیری و نبرد با دشمنان شعار اکثریت قریب به اتفاق بدرقه‌کنندگان شهدا بوده است. با این حال مشخص نیست که چرا «دولت‌دوستان» شعارهای ضداستکباری را به خود گرفته‌اند و خود را مخاطب شعارهایی همچون «هیهات منا‌الذله»، «مرگ بر آمریکا»، «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسین است نه تحریم‌ها»، «تا آخر ایستاده‌ایم»، «خون شهیدان ما قابل اکسید نیست»، «در منطق شهادت تحریم حرف مفت است»، «نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا»، «عزت قابل مذاکره نیست حتی اگر دستهای ما بسته باشد»، «لب تشنه جان دهیم سازش نمی‌کنیم»، «این سند جنایت کدخداست» و صدها شعار انقلابی و خط امامی دیگر می‌پندارند؟
به راستی اگر اینها خود را در خط امام می‌دانند و مدعی هستند که در مقابل دشمنان کوتاه نیامده‌اند، چرا از این شعارها برافروخته شده‌اند؟ چرا بدون اشاره و بیان عبارت مورد نظر در مورد همه شعارها حکم کلی می‌دهند؟ چرا خود را مخاطب شعارهای ضد آمریکایی مردم می‌دانند؟ آیا بدرقه کنندگان اقدام اشتباهی کرده‌اند که بیانات امام و رهبری را به دست گرفته و فریاد زده‌اند؟ آیا اشتباه کرده‌اند که بر سر آمریکا فریاد زده‌اند و ماهیت قاتلان اصلی شهدای مظلوم غواص را افشا کرده‌اند؟ آیا خلاف کرده‌اند که از مذاکره‌کنندگان و دولت خواسته‌اند که از تحریم نهراسند و همه چیز را به تحریم گره نزنند و عزت ملی را با هیچ چیز معامله نکنند؟

فیتز پاتریک: پروتکل الحاقی فراتر از نمونه‌برداری محیطی است
طبق پروتکل الحاقی، تأسیسات نظامی نیز مورد بازرسی قرار می‌گیرند و این موضوع صرفاً به نمونه‌برداری محیطی محدود نمی‌شود.
مارک فیتز پاتریک (مدیر برنامه خلع سلاح هسته‌ای در مؤسسه بین‌المللی مطالعات راهبردی) با اشاره به این مطلب تصریح کرد: ایران با اجرای پروتکل الحاقی در لوزان موافقت کرده؛ طبق این پروتکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از حق نمونه‌برداری محیطی از هر منطقه‌ای از ایران برخوردار است که طبق ادله منطقی مشکوک به انجام فعالیت در زمینه مواد هسته‌ای یا چرخه سوخت هسته‌ای است. تأسیسات نظامی از شرط «هر منطقه» مستثنی نیستند.
وی در وبسایت مؤسسه مذکور نوشت: پروتکل الحاقی امکان «دسترسی تکمیلی» بازرسان به تأسیسات را به منظور حل مسایل مربوط به درستی آنچه یک کشور درباره برنامه هسته‌ای‌اش اعلام می‌کند، فراهم می‌آورد. طبق بیانیه‌ای که ایران و 5+1 در دوم آوریل در لوزان سوئیس امضا کردند، حقوق مربوط به دسترسی آژانس به تأسیسات ایران تقویت شد. براساس سندی که آمریکا منتشر کرد، ایران ملزم به دادن اجازه بازرسی به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تأسیسات مشکوک و یا ادعاها درباره وجود تأسیسات غنی‌سازی مخفی، تأسیسات تبدیل، تولید سانتریفیوژ یا تأسیسات تولید کیک زرد در  هر کجای این کشور خواهد بود.
فیتز پاتریک افزود: حسن روحانی رئیس جمهور ایران در کنفرانس خبری به این سؤال پاسخ نداد که آیا بازرسان مجاز به دسترسی به تأسیسات نظامی و دانشمندان هسته‌ای ایران خواهند بود بلکه گفت «ایران هرگز اجازه نخواهد داد خارجی‌ها به بهانه‌ای به اسرار کشور دسترسی پیدا کنند.»
فیتز پاتریک تصریح کرد: نمونه‌برداری از اطراف تأسیسات مورد نظر ممکن است امکان تشخیص انجام فعالیت با استفاده از مواد هسته‌ای را فراهم کند. اگر این فعالیت مورد نظر ارتباطی با مواد هسته‌ای نداشته باشد اما، به عنوان مثال، در ارتباط با اقدامات تسلیحاتی باشد، نمونه‌برداری محیطی کافی نیست. نمونه‌برداری محیطی در مواردی که ایران اقدام به پاکسازی و از بین بردن نشانه‌ها و رد پای اورانیوم می‌کند نیز کافی نیست. در چنین مواردی آژانس باید بر ورود به تأسیسات پافشاری کند. مذاکرات باید موجب برخورداری از حقوق دسترسی فراتر از موارد ذکر شده در پروتکل شود.
ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا در مصاحبه با پی‌بی‌اس تصریح کرد، که موضع آمریکا درباره دسترسی بر سایت‌های نظامی ایران تغییر نمی‌کند.