kayhan.ir

کد خبر: ۴۵۲۳۸
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۷

اخبار ویژه

اگر بزک‌کنندگان اسرائیل در روزگار یزید بودند !
مشاور سابق کروبی گفت: اگر برخی روشنفکرنماها در 14 قرن پیش هم می‌بودند به امام حسین(ع) به خاطر مبارزه با یزید ایراد می‌گرفتند.
داریوش سجادی با اشاره به اظهارات «صادق-ز» نوشت: او در ادامه اصرار بر میدان‌داری تخت حوضی‌های سیاسی متداولش اکنون ساز جدیدی  را کوک کرده و به تناوب و تعدد در مناسبت‌های سخنورانه خود و در تعریض به مواضع ضدصهیونیستی جمهوری اسلامی فرموده و می‌فرمایند: «چه کسی به جمهوری اسلامی ایران رسالت مبارزه با اسرائیل را داده است؟ چه کسی همه‌پرسی کرده است؟  هر چند پرسش فعلی ایشان در مذمت مبارزه با اسرائیل را می‌توان و باید قرائتی نوین از همان شعار «نه غزه- نه لبنان»  شهر آشوبان سبز در 88 تلقی کرد.
شعار فاقد شعوری که با ملامت بنام سبزهائی در تاریخ معاصر ایران سند خورد که  پیش از این به اعتبار ایرانیت و داعیه انسانیت با تاسی به آموزه «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند- چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار» سبزاندیشانه(!) فخر «مشرف‌الدین»‌شان را با عالم و آدم می‌فروختند!
شعار مذموم و فاقد مفهومی که نامدبرانه و بی‌اخلاقانه از بدآموز معروف و مذموم آمریکائیان تحت عنوان «این مشکل شماست» به عاریت گرفته شد! بدآموزی که ملهم از فرهنگ متفرعنانه آمریکائی، خویش‌کامانه و خودخواهانه دنیا را بر محور «خویش‌بینی» و «خویش بیش‌بینی» تعریف کرده و در مواجهه با مرارت و مشقت دیگران مبتلا به بی‌وقعی‌اند!
سجادی می‌افزاید: اگر این قبیل افراد 14 قرن قبل بودند می‌گفتند اصلا چه کسی به حسین‌‌ ابن علی وظیفه مبارزه با یزید رو داده!؟  اصلا چرا نباید مشروعیت حکومت یزید رو قبول کنیم!؟ امام همه‌پرسی کرد!؟ معمرین و شیوخ مجوز مبارزه با یزید را به حسین دادند!؟ نتیجه؛ کوفه یک شهر نیست! یک شگرد است! یک خصلت است!

فکت‌شیت محرمانه چگونگی حذف یارانه‌ها!
مشخص نیست دولت برای حذف پردرآمدها از لیست یارانه‌بگیران چه معیارهایی را در نظر گرفته است اما آنچه مسلم است، اظهارات متناقض مسئولان درباره حذف بخشی از مردم نشان می‌دهد مسئولان قصد شفاف‌سازی در این باره را ندارند.
به گزارش «فردا» به تازگی در حالی که سخنگوی دولت اعلام کرد یارانه نقدی 4 میلیون نفر از ابتدای سال جاری حذف شده است و این خبر روی خط همه رسانه‌های خبری بازنشر شد، دفتر سخنگوی دولت این خبر را تکذیب و اعلام کرده: خبر حذف 4 میلیون یارانه‌بگیر از قول نوبخت در برخی رسانه‌ها اعلام شد، صحت ندارد تا موج تأیید و تکذیب‌های یارانه‌ای ادامه‌دار شود.
اوایل اردیبهشت ماه بود که وزیر اقتصاد که سال گذشته از تهیه لیست 10 میلیون ثروتمند و آمادگی برای حذف یارانه آنها خبر داده سپس اظهارات خود را تکذیب کرده بود، با تأیید حذف تعدادی از مردم از لیست یارانه‌بگیران عنوان کرد: کماکان تعداد قابل ملاحظه‌ای از دریافت یارانه‌های نقدی حذف نشده‌اند. درباره یارانه‌ها باید از آقای ربیعی سؤال شود، زیرا مسئولیت حذف یارانه‌های نقدی بر عهده ایشان است اما فرآیند شناسایی و حذف شروع شده و ادامه دارد.
در همین بحبوحه بود که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی حذف پردرآمدها در اواخر سال 93 را تأیید کرد و با اعلام اینکه «حذف گروهی نداریم» از اعتراض 0/3 درصدی به حذف یارانه‌بگیران در سال 1393 خبر داد.
فردا می‌نویسد: چالش بزرگ دولت در خصوص حذف یارانه نقدی نداشتن اطلاعات مناسب بوده و هست. به همین دلیل بود که اوایل روی کارآمدن دولت روحانی، مسئله کنترل کردن حساب‌های بانکی مردم مطرح شد که حسن روحانی در آن روزها قاطعانه اعلام کرد، دولت قصد سرک کشیدن در زندگی خصوصی مردم را ندارد. این در حالی است که وزیر رفاه چند ماه پیش درباره پایش اطلاعات اقتصادی مردم گفته بود: «الان ما می‌دانیم آنهایی که ملک بالای 800 میلیون تومان دارند چه کسانی هستند یا چه کسانی 3 بار سفر خارجی رفته‌اند!» این گفته‌های وزیر رفاه از آنجایی جالب توجه بود که اعلام شده بود رئیس جمهور با سرک کشیدن در زندگی شخصی مردم مخالف است اما ظاهراً این اتفاق رخ داده است!
احد رستمی با اشاره به اینکه کارگروه بررسی حذف یارانه اقشار پردرآمد با محوریت وزارت رفاه، جلسات نهایی خود را برگزار می‌کند، تأکید کرده بود که نتیجه دقیق این نشست‌ها به زودی اعلام خواهد شد اما با وجود حذف یارانه‌بگیرها این اعلام هنوز رخ نداده است.

سیاست‌های اقتصادی کارگزاران دشمن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی
یک اقتصاددان می‌گوید سیاست‌های تعدیل در دولت سازندگی و بعد از آن، موجب از دست رفتن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی شد.
حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا در نشست «جهانی شدن، توسعه یا استثمار» به تحولات اقتصاد ایران در دهه 70 پرداخت و گفت: بعد از این دوره شاهد تغییرات اساسی در نگاه به ارزش‌های انقلابی (ساده‌زیستی، مشارکت مردم و توجه به گروه‌های مردمی) هستیم. این تغییر جهت از عدالت اجتماعی به حفظ یا امنیت سرمایه رخ می‌دهد. ما در دهه 1360 همچنین شاهد افزایش چشمگیر جمعیت هستیم. این بیش‌‌زایی که در دهه 60 صورت می‌گیرد، تاثیرش را در دهه‌های بعد نشان می‌دهد. دهه 1370 شاهد تغییر جدی در سیاستگذاری‌های عمومی و نقش دولت هستیم.سیاست‌های تعدیل ساختاری اصلی‌ترین جهت‌گیری اقتصادی دولت می‌شود. واگذاری مسئولیت‌های اجتماعی به بخش خصوصی نمونه‌ای از این قضیه است. عوارض اجتماعی این تصمیمات و فرسوده شدن ارزش‌هایی که در دهه اول انقلاب (مثل ارزش‌های انقلاب و جنگ) شکل گرفته بود. در دهه 1360 سرمایه بزرگ اجتماعی شکل می‌گیرد که در دهه 1370 دور ریخته می‌شود. در این دهه سرمایه اجتماعی مستهلک می‌شود علت آن تشویق به دسترسی به سرمایه و قدرت و ثروت برای همه است.
وی می‌افزاید: در دهه 1370 استقراض از بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول صورت می‌گیرد و منابع بزرگی وارد کشور می‌شود. در این دهه به اسم خصوصی و کوچک کردن دولت، عملا اختصاصی سازی صورت می‌گیرد و منابع بخش عمومی به ثمن بخس به دوستان و آشنایان و رفقا در قدرت توزیع می‌شود. اینها از دلایل اصلی رشد نابرابری  در کشور و فرسوده‌تر شدن شدید سرمایه اجتماعی می‌انجامد. در این دهه اعتماد مردم به سیاست‌های بخش عمومی به شدت مستهلک می‌شود.
راغفر معتقد است: از اوایل دهه 1370 ما با آسیب‌های اجتماعی جدی مواجه هستیم که تاکنون ادامه دارد، وی‌گفت: با وجود تغییر و تحولاتی که در دولت‌های مختلف بعد ازجنگ صورت گرفته سیاست‌های تعدیل ساختاری همچنان در دستور کار دولت‌ها بوده است. این سیاست در دولت‌ سازندگی دولت اصلاحات و دولت نهم و دهم و دولت تدبیر و امید دیده می‌شود و در همه این دولت‌ها صرف‌نظر از اینکه تفاوت‌های فاحشی که داشته‌اند، این سیاست‌ها وجود داشته است.

الویری: کرباسچی در فروش تراکم مصوبه شورای عالی شهرسازی را دور زد
شهردار اصلاح‌طلب تهران در دوره اول شورای شهر می‌گوید سیاسی‌کاری برخی اعضای شورا موجب تشنج و انحلال شورا شد.
مرتضی الویری در مصاحبه با روزنامه اعتماد و درباره علت اختلافات در شورای شهر و میان شورا و شهرداری روی ابهامات قانونی و فقدان مدیریت قبلی در شهرداری انگشت می‌گذارد و سپس می‌گوید: عامل سومی که به این دو عامل کمک و اوضاع را آشفته‌تر کرد حضور دو سه نفر عضو شورای شهر بود که دوز سیاسی آنها از دوز تخصصی‌شان بالاتر بود و کل شورای شهر را به طرف موضع‌گیری سیاسی سوق می‌دادند.
وی درباره اینکه این عده از جمله عبدالله نوری و حجاریان بودند، می‌گوید: بنا ندارم از کسی اسم ببرم. اگرچه داخل شورای شهر افراد فهیم و با سابقه‌های مدیریتی خوب و کلان بودند اما فضای سیاسی شورا به سمتی رفت که دیدیم در مجلس فعلی هم 10-15 نفر هستند مجلس را به هم می‌ریزند. یک کافه را ممکن است دو نفر تمام صندلی‌هایش را به هم بریزند اما اکثریت غذا زهرمارشان می‌شود. متأسفانه در شورای شهر اول هم همین اتفاق افتاد حضور یکی دو نفر که متأسفانه به شدت سیاسی بودند و همه مسائل را با آن عینک نگاه می‌کردند موجب قطب‌بندی سیاسی در شورا شد.
به آقای حجاریان گفتم اگر آقایان اصرار دارند روی فرد دیگری تفاهم کنند که امور شهر بهتر می‌شود، درگیری و دعوا ندارد. من آمادگی دارم استعفا دهم. یک روز آقای حجاریان به اتاق من آمد. برگه‌ای آورد که هشت نفر امضا کرده بودند مبنی بر اینکه ما روی آقای ملک مدنی تفاهم کردیم. گفتم بسیار خوب، من استعفا می‌دهم اما متاسفانه معلوم شد بیش از اینکه تفاهم روی ملک مدنی داشته باشند تفاهم روی رفتن من داشتند.
آقای اصغرزاده، آقای خسروی و تعدادی دیگر. بعد که آقای ملک‌مدنی آمد بلافاصله درگیری‌ها با شدت بیشتری شروع شد و آن‌قدر درگیری‌ها تند شد که بحث تحقیق و تفحص مجلس پیش آمد و منتج به انحلال شورای شهر شد.
دو جریان سیاسی در داخل شورای شهر وجود داشت: یکی جریان مشارکت، یکی هم جریان کارگزاران و هر کدام از طرفین تمایل داشتند مدیرانی که نصب می‌کنم طبق سلیقه یکی ازآنها باشد.
الویری درباره تخلف فروش تراکم هم می‌گوید: اولا فروش تراکم در زمان من شروع نشد. در زمان آقای کرباسچی شروع شد و آقای آخوندی که وزیر مسکن و شهرسازی بود در مورد بحث‌های فروش تراکم و اینکه آقای کرباسچی را متهم کرد مصوبه شورای عالی شهرسازی را اجرا نمی‌کند علیه شهرداری شکایت کرد.
وقتی من شهردار شدم دقیقا مجری مصوبه شورای عالی شهرسازی شدم. در کمیسیون ماده 5 شهردار رئیس کمیسیون است. تمام موارد را در آنجا بر مبنای مجوزی که شورای عالی شهرسازی داده بودند عمل کردم. بنابراین باید بگویم در مورد فروش تراکم حتی یک مورد خلاف ضوابط قانونی عمل نکردیم. حتی یک مورد وجود نداشت برای همین در استیضاح من که مطرح شد در این زمینه شما می‌بینید چیزی وجود ندارد.
الویری درباره احتمال حضور ناطق نوری در انتخابات مجلس هم گفت: من با خود ایشان صحبت کردم ایشان هیچ تمایلی به حضور ندارند. چندی پیش با ایشان صحبت کردم اعلام کردند دلایلی هم ذکر کردند من چون اجازه ندارم باید از خود ایشان بپرسید.

رقابت جلالی با باهنر در انتخابات هیئت رئیسه مجلس؟
یک نماینده حامی دولت از تلاش کاظم جلالی برای جانشینی باهنر در هیأت رئیسه مجلس خبر داد.
ابراهیم نکو در مصاحبه با آریا از رایزنی‌های گسترده کاظم جلالی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس برای حضور در هیأت رئیسه مجلس خبر داد و گفت: احتمالاً در انتخابات هیأت رئیسه مجلس تغییراتی در نوابین رئیس مجلس صورت گیرد البته اگرچه آقای جلالی مدتی است برای رسیدن به نوابی ریاست مجلس تلاش‌های خودش را آغاز کرده اما تا قبل از رأی‌گیری نمی‌توان گفت از میان آقایان باهنر و ابوترابی فرد، کدام یک از هیأت رئیسه جدا می‌شوند.
وی درباره ریاست مجلس هم تأکید کرد: با توجه به شرایطی که آقای لاریجانی دارند من فکر می‌کنم ایشان ابقا خواهند شد.
عابد فتاحی، نماینده اصلاح‌طلب هم در گفت‌وگو با آریا از آغاز رایزنی‌ها برای انتخابات هیأت رئیسه در مجلس خبر داد و گفت: من فکر می‌کنم در هیأت رئیسه مجلس تغییراتی صورت گیرد.
 این نماینده مجلس تأکید کرد که این تغییرات احتمالاً در ترکیب منشی‌های هیأت رئیسه اعمال شود.
وی اظهار داشت: آقای لاریجانی در این دور هم در ریاست مجلس ابقا می‌شود البته در نوابین ایشان احتمال تغییراتی وجود دارد.

عطریانفر: عارف اگر می‌ماند بدتر از بلای هاشمی بر سرش می‌‌آمد
عضو مرکزیت کارگزاران گفت انصراف عارف در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 از خودگذشتگی نبود و او چاره‌ دیگری نداشت.
بنا بر اعلام کسانی چون محمدعلی نجفی در آخرین نظرسنجی اصلاح‌طلبان که 4 روز قبل از روز رای‌گیری انجام شد، عارف (تنها نامزد این طیف) بیش از 18 درصد رای نداشت اما بعد از انتخابات همین طیف صلاح‌طلب مدعی شدند روحانی به خاطر پایگاه اجتماعی ما توانسته رئيس جمهور شود.
محمد عطریانفر در گفت‌وگو با روزنامه آرمان اظهار داشت: آقای عارف اگر بخواهد توفیق داشته باشد نباید فراموش کند که باید ذیل جبهه اصلاحات فعالیت کند تا از او حمایت شود. اگر کسی بگوید من کاری با شورای راهبردی ندارم، قطعا رقیب تلقی خواهد شد. بنابراین آقای عارف هم برای ادامه فعالیتشان باید خودشان را با شورای راهبردی هم افق کنند.
عضو کارگزاران می‌افزاید: درباره انصراف آقای عارف از کاندیداتوری ریاست جمهوری در سال 92 هم باید گفت کار او از خودگذشتگی نبود، بلکه یک تصمیم عاقلانه بود چرا که او جز این مسیر، مسیر دیگری نداشت. آقای عارف بر سر یک سه راهی خوب، بد و راه وسط نبود. او بر سر دو راهی خوب یعنی خروج و بد به معنای ماندن و تقبل شکست بود. بنابراین اینگونه نبود که اگر او در صحنه می‌ماند نفرین اصلاح‌طلبان نصیب فرد دیگری به جز او می‌شد. از این جهت ما آقای عارف را ستایش می‌کنیم که به فهم درست دست پیدا کرد و از صحنه خارج شد. اگر آقای عارف انصراف نمی‌داد چه می‌شد؟ قطعا برای آینده سیاسی ایشان هم بد بود و سخت‌تر از همان بلایی که سال 84 بر سر آقای هاشمی آوردند او را مورد نقد قرار می‌دادند. از این حیث تنها راه منطقی ایشان همین بود.