kayhan.ir

کد خبر: ۴۲۳۶۷
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۱

اخبار ویژه

یار انقلاب یا نردبان اپوزیسیون؟!
فردی که پیش از این تصریح کرده بود اپوزیسیون دنبال استفاده از هاشمی جمهوری اسلامی است، مدعی دلسوزی برای آقای هاشمی شد.
صادق زیباکلام ضمن مقاله‌ای در روزنامه شرق نوشت: به نظر می‌رسد توهین از جانب برخی چهره‌ها و جریانات سیاسی خاص نسبت به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی حد و مرزی ندارد. به هر حال میان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بخشی از اصولگرایان، سال‌هاست شکاف جدی ایجاد شده و هر قدر هم جلوتر می‌رویم این شکاف گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌شود.
وی هاشمی‌ را چهره مورد وثوق که حق به گردن انقلاب و نظام دارد توصیف کرد و نوشت: به نظر می‌رسد دست‌کم بخشی از بغض و کینه نسبت به این شخصیت بزرگ انقلاب که به صورت توهین به ایشان خود را ظاهر می‌کند، در حقیقت به واسطه معضل حل‌نشدنی سیاسی‌ای به نام «آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی» و حضور باثبات وی در تاریخ مبارزات دوران پهلوی، انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات در میانه میدان تحولات سیاسی و مدیریتی کشور است.
این موضع‌گیری آمیخته با بی‌صداقتی در حالی است که زیباکلام 12خرداد 1392 در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای بهار گفته بود: «حاکمیت اپوزیسیون نمی‌خواهد اما ما نمی‌توانیم اپوزیسیون را از دید حاکمیت تعریف کنیم. همان‌گونه که ما می‌بینیم هاشمی به اپوزیسیون تبدیل می‌شود، حاکمیت هم این را می‌بیند و به هاشمی می‌گوید آشیخ اکبر باید تکلیفت را معلوم کنی؛ از شما بهره‌برداری می‌کنند و هل می‌دهند تا چهره‌ای بسازند که در مقابل نظام قرار بگیری. ضرورت دموکراسی‌خواهی، اینها (نهضت آزادی، سازمان مجاهدین انقلاب، دفتر تحکیم) را پشت سر کسی سوق خواهد داد که شنل اپوزیسیون را به تن کند. هاشمی که عمر نوح ندارد. 5 یا 10 سال دیگر با ما نخواهد بود اما جنبش ادامه پیدا می‌کند. اگر هاشمی، خاتمی و هر کسی نتواند حداقل خواسته‌های این جنبش را لبیک بگوید، جنبش آنها را پس می‌زند. نگران نباشید که آقای رفسنجانی می‌تواند پا به پای ما بدود یا نه، اگر نتواند همپا با جبهه اپوزیسیون بدود، حذف می‌شود... مهم نیست هاشمی چه می‌کند. او یا می‌تواند پا به پای این قطار باشد یا نه. اگر حذف شد هیچ اتفاقی نمی‌افتد، اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا می‌کند».
زیباکلام که در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود ایده‌آل ما روحانی و حتی عارف و خاتمی هم نیست بلکه واسلاو هاول و آنگ سان‌سوچی و بازرگان است، بعدها گفت اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد. او در مصاحبه 20 مرداد 92 با سایت ضدانقلابی کلمه تصریح می‌کند: «اپوزیسیون به کمتر از شتر رضایت نداده. دوران انقلاب کنار دانشگاه تهران چادر زده بودند و برای کومله و حزب دموکرات کردستان لباس و پتو جمع‌آوری می‌کردند در حالی که این احزاب در حال جنگ با سپاه و ارتش بودند. بعد از دوم خرداد ما چه گفتیم؟ گفتیم درباره ولایت فقیه بحث کنیم، جنگ بعد از فتح خرمشهر درست نبود، قصاص این‌ گونه است، نعوذبالله خدا و پیغمبر آن‌گونه است. اگر این دفعه هم دچار همین خطا بشویم و بگوییم شتر، نه روحانی و نه پدر جد روحانی کاری نمی‌توانند بکنند. باید یاد بگیریم میلی‌متری به جلو برویم».
گفتنی است زیباکلام در بحبوحه انتخاب رئیس‌مجلس خبرگان (اسفندسال گذشته) نیز ضمن مقاله‌ای در روزنامه شرق از «دگردیسی کامل هاشمی رفسنجانی» خبر داده بود.

هیجان مدیر نفتی برای خام‌فروشی نگران‌کننده است
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با هشدار نسبت به احتمال کاهش قیمت نفت در صورت توافق احتمالی هسته‌ای، تمرکز روی خام‌فروشی را خطا خواند.
فرشاد مؤمنی در مصاحبه دیگری با خبر آن لاین نسبت به برخی مواضع مدیران نفتی انتقاد کرد و گفت: اگر کسانی که امور فنی و اجرایی نفت را برعهده داشتند و خلأ ناشی از وجود استراتژی را پر می‌کردند صلاحیت‌های علمی و فنی داشته باشند و در جای خود و در جایگاهی که متناسب با صلاحیت‌هایشان است، قرار بگیرند، جایگاه بسیار رفیع و ارزنده‌ای دارند. اما مقوله طراحی استراتژی از حیطه وظایف و صلاحیت‌های آنها به کلی فاصله دارد. به خاطر دارم که به محض این که این توافق به صورت مقدماتی امضا شد و بیانیه مشترک بیرون آمد، یکی از واکنش‌ها این بود که وزیر نفت که امور اجرایی نفت را برعهده دارد، با شادمانی اعلام کرد که ما افزایش چشم‌گیر تولید را در دستور کار قرار خواهیم داد. من همان زمان این سؤال را مطرح کردم که واقعاً بررسی شده چنین کاری به صلاح کشور هست یا نیست؟ چون همه ما می‌دانیم که شرایط بازار نفت و نوع این بازار به گونه‌ای است که با تغییرات کوچک در بخش عرضه یا تقاضا، نوسانات بسیار بزرگ اتفاق می‌افتد.
وی ادامه می‌دهد: وقتی که این مقام مسئول اجرایی این قدر سهل‌انگارانه، شتاب‌زده، غیرکارشناسی و احساسی چنین صحبتی را مطرح کرد، من دوباره به یاد این مشکل بنیادی افتادم. الان هم که به صورت عمومی مطرح می‌کنم، با این امید است که حداقل در چارچوب تلاش‌هایی که برای تدوین و تصویب برنامه ششم توسعه کشور صورت می‌گیرد، ما تکلیف را روشن کنیم.
مؤمنی گفت: در واقع وقوف روش شناختی به جایگاه نفت در فرآیند توسعه ملی و اعتنا و اهتمام به مسأله ظرفیت جذب اقتصاد ملی اثرگذار بود؛ مسایلی که متأسفانه زیر سایه برنامه شکست خورده تعدیل ساختاری که همه چیز را می‌خواست به دست نامرئی بازار احاله دهد، فراموش شد و در دوره تعدیل بی‌سابقه‌ترین ناکارآمدی‌ها، فسادها، اتلاف‌ها و اسراف‌ها را مشاهده می‌کردیم. فلسفه وجودی اجازه عمل کردن آزادانه به نیروهای بازار در سطح نظری این است که ما را به سمت تخصیص بهینه منابع پیش ببرد، اما آنچه که عملاً اتفاق افتاد، ضد آن فلسفه وجودی بود.

یارگیری نهضت آزادی از باند مهدی هاشمی معدوم
رئیس گروهک نهضت آزادی می‌گوید «مدرسین جوانی که در حوزه رشد کرده‌اند باید برای انتخابات خبرگان کاندیدا شوند».
ابراهیم یزدی که طبق اسناد لانه جاسوسی و اظهارات برخی مقامات آمریکایی جزو «رابطین خوب آمریکا» و «کسی که تا دلتان بخواهد آمریکایی است» ارزیابی می‌شود در مصاحبه با ایلنا در مورد حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی مجلس گفت: باید همه در انتخابات شرکت کنند. هر کسی که در خود صلاحیت حضور در انتخابات را می‌بیند و شرایط را برای حضور خود مساعد استنباط می‌کند، باید برای انتخابات مجلس پیش‌رو حضور یابد، صرف نظر از اینکه تأئید صلاحیت می‌شوند یا خیر.
وی با اشاره به همزمانی انتخابات مجلس دهم با انتخابات خبرگان رهبری، گفت: معتقدم مدرسین جوانی که در حوزه رشد کرده‌اند، باید برای انتخابات کاندید شوند و اگر قرار است اصلاحاتی انجام شود در چارچوب این مجموعه اصلاحات ممکن است و جز با مشارکت مستقیم و دائم هم نمی‌شود اعمال اصلاحات کرد و جلوی انحرافات را گرفت و اشکالات را مرتفع کرد.
ادعای دلسوزی و اصلاح‌طلبی و مقابله با انحرافات در حالی است که نهضت آزادی در جریان جنگ تحمیلی به عنوان ستون پنجم دشمن در جنگ روانی و تضعیف روحیه ملت ایران عمل می‌کرد.
حضرت امام(ره) 19 بهمن 1366 و در پاسخ نامه محتشمی وزیر کشور وقت که در مورد صلاحیت اعضای نهضت آزادی برای کانداتوری و فعالیت حزبی استناد کرده بود، تصریح فرمودند: «در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی، مسائل فراوانی است که بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است که پرونده این نهضت و همین طور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت می‌دهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید آمریکای جهانخوار را- که هر چه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملت‌های تحت سلطه او دارند از ستمکاری اوست- بهتر از شوروی ملحد می‌دانند و این از اشتباهات آن‌ها است. در هر صورت به حسب این پرونده‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند، ملت‌های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر حتی منافقین- این فرزندان عزیز مهندس بازرگان- بیشتر و بالاتر است... نتیجه آن که نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بی‌اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند می‌گردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند».
بنابراین با عنایت به سوابق خیانت نهضت آزادی جای سؤال است که این گروهک آمریکایی با نقاب اصلاح‌طلبی کدام هدف را دنبال می‌کند و ابراهیم یزدی آدرس کدام مدرسین جوان را می‌دهد؟
برخی اعضای گروهک موسوم به «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم» در آشوب‌افکنی سال 88 فعالیت داشتند و بعضاً دستگیر هم شدند. شماری از این طیف‌ با حلقه جرس در لندن و عناصری نظیر کدیور مرتبطند.
مهدی هاشمی معدوم که بیت آقای منتظری را قبضه کرده بود در اعترافات خود تصریح می‌کند که سعی داشت با ایجاد برخی گروه‌های مجعول، در برابر «جامعه مدرسین» موازی‌سازی کرده و ایجاد انحراف نماید.

رد پول‌های کثیف معلوم است اگر اراده برخورد باشد
شناسایی رد پول‌های کثیف کار چندان دشواری نیست اگر که اراده کافی وجود داشته باشد.
روزنامه رسالت در این زمینه با اشاره به برخی هیاهوهای تبلیغاتی نوشت: «پول کثیف» که مدتی است وارد ادبیات رقابت‌های انتخاباتی جریان‌های سیاسی شده، ابداع وزیر کشور می‌باشد. ورود پول‌های کثیف به رقابت‌های انتخاباتی سم یک رقابت اخلاقی است و حرف درستی هم هست. پیش از این هم موضوع پول‌های کثیف و ورود آن به رقابت‌های انتخاباتی در محاکمه شهردار اسبق تهران در دولت سازندگی رونمایی شد. همچنین پول‌های کثیف شهرام جزایری به کروبی مدتها نقل محافل سیاسی بود. پیدا کردن رد پول‌های کثیف توسط دستگاه‌های امنیتی کشور در انتخابات مهم است برای اینکه دموکراسی در ایران را از کثافت‌کاری‌های اخلاقی و سیاسی دور نگه می‌دارد. اما نکته‌ای مهم در اینجا وجود دارد که باید وزیر محترم کشور و وزیر محترم اطلاعات و به ویژه شورای عالی امنیت ملی به آن پاسخ دهند.
این روزنامه افزود: کنگره آمریکا و نیز پارلمان انگلیس و سازمان‌های به اصطلاح طرفدار دموکراسی همه ساله بودجه‌ای را تصویب می‌کنند برای کمک به مخالفان حکومت در ایران و آن را مخفیانه انجام نمی‌دهند و علنی اعلام می‌کنند. جرج سوروس و بنیادهای مختلف آمریکا هر کدام سخاوتمندانه در این باره رقم‌های درشتی را اختصاص می‌دهند. سؤال این است که این پولها آیا کثیف است یا تمیز؟ اگر کثیف است کجا رصد می‌شود و اگر تمیز است دلیل تمیزی آن را بیان کنند.
هر کس که این روزها از جلوی کیوسک روزنامه‌فروشی عبور کند می‌فهمد که روزنامه‌های به اصطلاح دوم خردادی و اصلاح‌طلب 4 برابر روزنامه‌های اصولگرا هستند هم از نظر حجم صفحات و هم از نظر تولید محتوا. هزینه عظیم این رسانه‌های مکتوب از کجا می‌آید. برخی از آنها حتی کمترین آگهی هم ندارند.
رسالت خاطرنشان کرد: اکنون جمع زیادی از روزنامه‌نگاران ایرانی در لندن، واشنگتن، پاریس و برخی کشورهای اروپایی علیه مصالح انقلاب و منافع ملی قلم می‌زنند. یک دهه پیش همه آنها در روزنامه‌های اصلاح‌طلب قلم می‌زدند. طبیعی است امروز زندگی آنها با پول‌های کثیف دشمنان انقلاب اداره می‌شود. اما دیروز که در ایران قلم می‌زدند با چه پولی زندگی خود را اداره می‌کردند؟! اگر آن پولها کثیف بود دستگاه‌های امنیتی باید به این سؤال پاسخ دهند که آیا پول‌هایی که امروز آنها را اداره می‌کند تمیز است یا کثیف؟!