ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
نقش تخریبی نهضت آزادی در جنگ تحمیلی (پاورقی)
تالیف: کامران غضنفری
در طی هشت سال جنگ، که همه دنیای استکبار از صدام پشتیبانی کرده و با ملت مظلوم ایران میجنگیدند، نهضت آزادی همواره به تخریب روحیه مردم، نفی دفاع مقدس و محکوم کردن ادامه جنگ اقدام میکرد .1
در تمامی مقاطع مختلف جنگ، در حالی که مردم با امکانات محدود درصدد دفاع از کشور به عنوان یک تکلیف الهی بودند، نهضت آزادی تنها یک وظیفه بر عهده داشت و آن تضعیف روحیه و دامن زدن به تبلیغات ضد مبارزه، برای اثبات لزوم سازش و تسلیم در برابر خواست استکبار بود .2
در یکی از جلسات سازمان ملل متحد، طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق، پشت تریبون قرار گرفت تا در اثبات ادعای رژیم بغداد مبنی بر جنگ طلبی ایران و صلح طلبی صدام، دلیل و برهان اقامه کند. وی در این سخنرانی در اثبات ادعاهای صدام، بارها به جزواتی اشاره کرد که وی آنها را مواضع گروههای صلح طلب داخل ایران مینامید. این جزوات همان گونه که وزیر خارجه وقت عراق به حاضرین نشان داد، اعلامیه ها و نوشتههای نهضت آزادی بود. عنوان یکی از این جزوات عبارت بود از «پایان عادلانه جنگ بی پایان». نهضت آزادی در این جزوه که طارق عزیز با خوشحالی فراوان به آن استناد میکرد، شعار ملت ایران یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه» را ناشی از افکار مارکسیستی خوانده بود .3
روزنامه جمهوری اسلامی طی مقالهای در سال 81، در مورد مواضع نهضت آزادی در دوران جنگ مینویسد : « نهضت آزادی در دوران جنگ، با صدور اطلاعیه و نامه پراکنی علیه رزمندگان، همصدا با بوقهای استکباری عمل میکرد و در بسیاری از موارد از مواضع سازمان منافقین حمایت میکرد ... پس از فرار بنی صدر و انسجام فرماندهی نظامی، کشور شاهد پیروزیهای بزرگی در جبهههای جنگ بود از جمله فتح خرمشهر، آزادی غرب کشور و ورود نیروهای رزمنده ما به داخل عراق برای تأمین امنیت مرزی. اعضای نهضت آزادی از جمله مهندس بازرگان با صدور بیانیه و هم صدایی با بوقهای استکباری اقدام به تضعیف رزمندگان مینمودند. رادیو بی بیسی تقریباً به طور مرتب اقدام به انعکاس سخنان این گروه که عین خواست آمریکا و حتی اسرائیل بود میکرد. به عنوان نمونه، در اردیبهشت 1364، بازرگان در مصاحبه با روزنامه لوموند خواستار آن شد که دولت ایران بر سر میز مذاکره با عراق بنشیند. همین درخواست از طرف دیوید کیمخه، مدیر کل وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، برخی اعضای شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا و اروپا نیز شنیده میشد» .4
دکتر عباس شیبانی نیز در مورد مواضع مهندس بازرگان در دوران جنگ میگوید:
«در جنگ، استدلال مهندس بازرگان بسیار استدلال غلط و ناواردی بود. آنها معتقد بودند که جنگ با عراق را نیمه کاره و بدون اجرای عدالت و حتی بدون تعیین شدن طرف متجاوز و شروع کننده جنگ و بدون احقاق حقوق ضایع شده ملت ایران، رها کنیم. حال آن که بعد از حمله عراق به کویت معلوم شد که امام، صدام را درست شناخته بود و اگر ما هم رها میکردیم، او رها نمیکرد. امام روحیه صدام را از اول میدانست ولی بازرگان در قضیه جنگ، خیلی سطحی قضاوت میکرد»5
نهضت آزادی در بیانیه «پایان عادلانه جنگ بی پایان» در سال 1364، شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه» را غیر اسلامی دانسته و اعلام میدارد که این طرز فکر مارکسیستی بوده و به فلسفه و دیالکتیک مارکس مربوط میشود ! 6
پس از آن که نهضت آزادی در فروردین 1365 بیانیهای در مخالفت با جنگ صادر میکند، رادیو آزادی که توسط آمریکا راه اندازی شده بود، آن را این گونه بازتاب میدهد : « نهضت آزادی به رهبری بازرگان که در استقرار رژیم جمهوری اسلامی نقش اساسی به عهده داشته، با صدور بیانیهای جنگ ایران و عراق را حرام اعلام کرد .» !7
نهضت آزادی در بهمن 65 نیز طی نامه سرگشادهای با وقاحت هر چه تمامتر، رزمندگان و جانبازان را آتش بیار صهیونیست ها مینامد ! این خائنین در نامه خود مینویسند : « ملت شهید پرور ایران و جانبازان سراپا ایثار و شجاعت ما، آتش بیار تنور جهانسوز صهیونیست ها به زیان اسلام و ایران گشته اند» .8
نهضت آزادی همان مفاد و مضامین تبلیغاتی رادیو بغداد، رادیو اسرائیل، رادیو بی بی سی و رادیو آمریکا علیه دفاع مقدس ایران را در داخل کشور تکرار و تئوریزه میکرد ... اطلاعیههای نهضت آزادی به منزله دعوتنامه موشکباران شهرها بود چون نهضت آزادی پس از هر بار موشکباران شهرها اطلاعیه میداد و همان اهداف دشمن را آگاهانه یا ناآگاهانه، در اطلاعیههای خود پیاده میکرد. مضمون این اطلاعیه ها به این صورت بود که مردم از جنگ مأیوس و خسته هستند و به ادامه آن تمایل ندارند. جالب آن که همین اطلاعیه ها در جلسات توجیه سیاسی ارتش بعث مورد استناد قرار میگرفت و به گفته برخی اسرای بعثی، وقتی آنها اعتراض یا سؤال میکردند که فایده حمله به مناطق غیر نظامی ایران چیست، فرماندهان آنها در تأیید مؤثر بودن این حملات، اطلاعیههای نهضت آزادی را به عنوان سند میخواندند. 9
در عملیات والفجر 10، در اسفند ماه 1366، یک سرتیپ عراقی در میان اسرای عملیات به چشم میخورد. چند روز بعد از اسارت، از وی سؤال شد که به چه دلیل عراق مجدداً جنگ شهرها را آغاز کرده و موشکباران مناطق مسکونی ایران را از سر گرفته است ؟ سرتیپ عراقی پاسخ داد:
«در یک جلسه توجیهی که جمعی از افسران ارتش عراق شرکت داشتند، فردی به نمایندگی از گروه رجوی ( منافقین ) در تشریح اوضاع داخلی ایران اعلام کرد حمله عراق به شهرها میتواند مردم را بر ضد نظام بشوراند و مسئولین جمهوری اسلامی را به پذیرش خواستهای بغداد وادار کند. این فرد در اثبات این ادّعا به جزوات و نشریات نهضت آزادی اشاره میکرد و یک نوشته چهاربرگی که ترجمه عربی قسمتهایی از نظریات و مواضع نهضت آزادی در آن بود، بین افسران ارشد عراقی توزیع کرد». 10
یعنی در واقع مسئولیت بسیاری از بمبارانهای مناطق مسکونی کشور و شهادت هزاران نفر از مردم مسلمان این سرزمین، بر عهده سران خائن نهضت آزادی است که با اعلامیههای خود، رژیم جنایتکار صدام را به کشتار بیشتر مردم تشویق میکرده اند.
دکتر علی اکبر ولایتی در مصاحبهای میگوید :
« رو به روی رزمنده ها، صدام و پشت سرشان [ به عنوان دشمن داخلی ] نهضت آزادی بود. یعنی رو به روی شما توپهای عراقی ها بود و پشت سرتان خنجری بود که از سوی بعضی افراد بر پشت جبهه مقاومت فرو میرفت و آن هم تبلیغات نهضت آزادی بود» .11
نهضت آزادی در بیانیه اردیبهشت 1367 خود خطاب به امام خمینی میگوید:
«یکی دیگر از استدلالهایی که برای ادامه جنگ و کشتار و خودداری از پایان دادن به جنگ و هر گونه اتخاذ راه صحیح عنوان میگردد، این است که ما در برابر خون شهیدان و مادرهای آنان چه جوابی خواهیم داشت ؟ مثل این که چون عدهای روی اعتقاد شخصی یا تبلیغ و تلقینهای دولتی، عملیات فداکارانهای به سود اسرائیل و ابرقدرت ها و به زیان ایران و اسلام انجام دادهاند ؛ حالا وارثین واقعی یا ادعایی آنها از ملت و مملکت طلبکارند و باید حتماً برنامه نافرجام آنها اجرا شود ».12
زهی بی شرمی و رذالت ! نهضت آزادی با خباثت هر چه تمام تر، ماهیت آمریکایی و ضد ملی خود را بروز داده، ایثار شهدای جنگ تحمیلی را «عملیات فداکارانهای به سود اسرائیل و ابرقدرت ها» میخواند ! به راستی نهضت آزادی به سرکردگی مهندس بازرگان، در دوران جنگ تحمیلی، آیا جز خیانت به نظام جمهوری اسلامی و مردم شهید داده این کشور، کار دیگری هم کرده است ؟!
منابع در دفتر روزنامه موجود است
در طی هشت سال جنگ، که همه دنیای استکبار از صدام پشتیبانی کرده و با ملت مظلوم ایران میجنگیدند، نهضت آزادی همواره به تخریب روحیه مردم، نفی دفاع مقدس و محکوم کردن ادامه جنگ اقدام میکرد .1
در تمامی مقاطع مختلف جنگ، در حالی که مردم با امکانات محدود درصدد دفاع از کشور به عنوان یک تکلیف الهی بودند، نهضت آزادی تنها یک وظیفه بر عهده داشت و آن تضعیف روحیه و دامن زدن به تبلیغات ضد مبارزه، برای اثبات لزوم سازش و تسلیم در برابر خواست استکبار بود .2
در یکی از جلسات سازمان ملل متحد، طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق، پشت تریبون قرار گرفت تا در اثبات ادعای رژیم بغداد مبنی بر جنگ طلبی ایران و صلح طلبی صدام، دلیل و برهان اقامه کند. وی در این سخنرانی در اثبات ادعاهای صدام، بارها به جزواتی اشاره کرد که وی آنها را مواضع گروههای صلح طلب داخل ایران مینامید. این جزوات همان گونه که وزیر خارجه وقت عراق به حاضرین نشان داد، اعلامیه ها و نوشتههای نهضت آزادی بود. عنوان یکی از این جزوات عبارت بود از «پایان عادلانه جنگ بی پایان». نهضت آزادی در این جزوه که طارق عزیز با خوشحالی فراوان به آن استناد میکرد، شعار ملت ایران یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه» را ناشی از افکار مارکسیستی خوانده بود .3
روزنامه جمهوری اسلامی طی مقالهای در سال 81، در مورد مواضع نهضت آزادی در دوران جنگ مینویسد : « نهضت آزادی در دوران جنگ، با صدور اطلاعیه و نامه پراکنی علیه رزمندگان، همصدا با بوقهای استکباری عمل میکرد و در بسیاری از موارد از مواضع سازمان منافقین حمایت میکرد ... پس از فرار بنی صدر و انسجام فرماندهی نظامی، کشور شاهد پیروزیهای بزرگی در جبهههای جنگ بود از جمله فتح خرمشهر، آزادی غرب کشور و ورود نیروهای رزمنده ما به داخل عراق برای تأمین امنیت مرزی. اعضای نهضت آزادی از جمله مهندس بازرگان با صدور بیانیه و هم صدایی با بوقهای استکباری اقدام به تضعیف رزمندگان مینمودند. رادیو بی بیسی تقریباً به طور مرتب اقدام به انعکاس سخنان این گروه که عین خواست آمریکا و حتی اسرائیل بود میکرد. به عنوان نمونه، در اردیبهشت 1364، بازرگان در مصاحبه با روزنامه لوموند خواستار آن شد که دولت ایران بر سر میز مذاکره با عراق بنشیند. همین درخواست از طرف دیوید کیمخه، مدیر کل وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، برخی اعضای شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا و اروپا نیز شنیده میشد» .4
دکتر عباس شیبانی نیز در مورد مواضع مهندس بازرگان در دوران جنگ میگوید:
«در جنگ، استدلال مهندس بازرگان بسیار استدلال غلط و ناواردی بود. آنها معتقد بودند که جنگ با عراق را نیمه کاره و بدون اجرای عدالت و حتی بدون تعیین شدن طرف متجاوز و شروع کننده جنگ و بدون احقاق حقوق ضایع شده ملت ایران، رها کنیم. حال آن که بعد از حمله عراق به کویت معلوم شد که امام، صدام را درست شناخته بود و اگر ما هم رها میکردیم، او رها نمیکرد. امام روحیه صدام را از اول میدانست ولی بازرگان در قضیه جنگ، خیلی سطحی قضاوت میکرد»5
نهضت آزادی در بیانیه «پایان عادلانه جنگ بی پایان» در سال 1364، شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه» را غیر اسلامی دانسته و اعلام میدارد که این طرز فکر مارکسیستی بوده و به فلسفه و دیالکتیک مارکس مربوط میشود ! 6
پس از آن که نهضت آزادی در فروردین 1365 بیانیهای در مخالفت با جنگ صادر میکند، رادیو آزادی که توسط آمریکا راه اندازی شده بود، آن را این گونه بازتاب میدهد : « نهضت آزادی به رهبری بازرگان که در استقرار رژیم جمهوری اسلامی نقش اساسی به عهده داشته، با صدور بیانیهای جنگ ایران و عراق را حرام اعلام کرد .» !7
نهضت آزادی در بهمن 65 نیز طی نامه سرگشادهای با وقاحت هر چه تمامتر، رزمندگان و جانبازان را آتش بیار صهیونیست ها مینامد ! این خائنین در نامه خود مینویسند : « ملت شهید پرور ایران و جانبازان سراپا ایثار و شجاعت ما، آتش بیار تنور جهانسوز صهیونیست ها به زیان اسلام و ایران گشته اند» .8
نهضت آزادی همان مفاد و مضامین تبلیغاتی رادیو بغداد، رادیو اسرائیل، رادیو بی بی سی و رادیو آمریکا علیه دفاع مقدس ایران را در داخل کشور تکرار و تئوریزه میکرد ... اطلاعیههای نهضت آزادی به منزله دعوتنامه موشکباران شهرها بود چون نهضت آزادی پس از هر بار موشکباران شهرها اطلاعیه میداد و همان اهداف دشمن را آگاهانه یا ناآگاهانه، در اطلاعیههای خود پیاده میکرد. مضمون این اطلاعیه ها به این صورت بود که مردم از جنگ مأیوس و خسته هستند و به ادامه آن تمایل ندارند. جالب آن که همین اطلاعیه ها در جلسات توجیه سیاسی ارتش بعث مورد استناد قرار میگرفت و به گفته برخی اسرای بعثی، وقتی آنها اعتراض یا سؤال میکردند که فایده حمله به مناطق غیر نظامی ایران چیست، فرماندهان آنها در تأیید مؤثر بودن این حملات، اطلاعیههای نهضت آزادی را به عنوان سند میخواندند. 9
در عملیات والفجر 10، در اسفند ماه 1366، یک سرتیپ عراقی در میان اسرای عملیات به چشم میخورد. چند روز بعد از اسارت، از وی سؤال شد که به چه دلیل عراق مجدداً جنگ شهرها را آغاز کرده و موشکباران مناطق مسکونی ایران را از سر گرفته است ؟ سرتیپ عراقی پاسخ داد:
«در یک جلسه توجیهی که جمعی از افسران ارتش عراق شرکت داشتند، فردی به نمایندگی از گروه رجوی ( منافقین ) در تشریح اوضاع داخلی ایران اعلام کرد حمله عراق به شهرها میتواند مردم را بر ضد نظام بشوراند و مسئولین جمهوری اسلامی را به پذیرش خواستهای بغداد وادار کند. این فرد در اثبات این ادّعا به جزوات و نشریات نهضت آزادی اشاره میکرد و یک نوشته چهاربرگی که ترجمه عربی قسمتهایی از نظریات و مواضع نهضت آزادی در آن بود، بین افسران ارشد عراقی توزیع کرد». 10
یعنی در واقع مسئولیت بسیاری از بمبارانهای مناطق مسکونی کشور و شهادت هزاران نفر از مردم مسلمان این سرزمین، بر عهده سران خائن نهضت آزادی است که با اعلامیههای خود، رژیم جنایتکار صدام را به کشتار بیشتر مردم تشویق میکرده اند.
دکتر علی اکبر ولایتی در مصاحبهای میگوید :
« رو به روی رزمنده ها، صدام و پشت سرشان [ به عنوان دشمن داخلی ] نهضت آزادی بود. یعنی رو به روی شما توپهای عراقی ها بود و پشت سرتان خنجری بود که از سوی بعضی افراد بر پشت جبهه مقاومت فرو میرفت و آن هم تبلیغات نهضت آزادی بود» .11
نهضت آزادی در بیانیه اردیبهشت 1367 خود خطاب به امام خمینی میگوید:
«یکی دیگر از استدلالهایی که برای ادامه جنگ و کشتار و خودداری از پایان دادن به جنگ و هر گونه اتخاذ راه صحیح عنوان میگردد، این است که ما در برابر خون شهیدان و مادرهای آنان چه جوابی خواهیم داشت ؟ مثل این که چون عدهای روی اعتقاد شخصی یا تبلیغ و تلقینهای دولتی، عملیات فداکارانهای به سود اسرائیل و ابرقدرت ها و به زیان ایران و اسلام انجام دادهاند ؛ حالا وارثین واقعی یا ادعایی آنها از ملت و مملکت طلبکارند و باید حتماً برنامه نافرجام آنها اجرا شود ».12
زهی بی شرمی و رذالت ! نهضت آزادی با خباثت هر چه تمام تر، ماهیت آمریکایی و ضد ملی خود را بروز داده، ایثار شهدای جنگ تحمیلی را «عملیات فداکارانهای به سود اسرائیل و ابرقدرت ها» میخواند ! به راستی نهضت آزادی به سرکردگی مهندس بازرگان، در دوران جنگ تحمیلی، آیا جز خیانت به نظام جمهوری اسلامی و مردم شهید داده این کشور، کار دیگری هم کرده است ؟!
منابع در دفتر روزنامه موجود است