شیوههای ترویج مطالعه در بین اقشار مختلف جامعه(بخش نخست)
یک فنجان چای پشت پنجره فصلها(گزارش روز)
به تقویم رو میزی که نگاهی میاندازم هفته کتاب و کتابخوانی از راه رسیده است.اگر چه خیلیها میپندارند تنها ایام نمایشگاه کتاب در قلب اردیبهشت ماه فصل کتاب است اما باید گفت در جای دیگری از تقویم نیز واژگان زیبای کتاب و کتابخوانی تکرار شده تا بدانیم همه روزها و همه فصلها متعلق به کتاب است. فصل کتاب بهار بیخزان است.
گالیا توانگر
در دهه شصت در سیستم آموزشی اگرچه امکانات بسیار محدود تری نسبت به امروز وجود داشت اما دائما لفظ کتاب و کتابخوانی از زبان مربیان پرورشی وقت به گوشمان میخورد .حتی در نقاط محروم و روستاها معلمین سعی میکردند به تشکیل یک کتابخانه کلاسی و یا کتابخانههای سیار که بین چند روستا مشترک میبود،همت گمارند. همه این تلاشها علی رغم وجود امکانات محدود گویای این بوده که همواره اهمیت کتاب و کتابخوانی و ترویج فرهنگ کتابخوانی در سیستم آموزشی اهمیت ویژه و خاصی داشته است. چه برسد به زمان حال که هم امکانات دو چندان شده و هم اهداف سیستم آموزشیمان در جهت ترویج و تشویق به عادات نیکویی چون مطالعه در بین کودکان و نوجوانان پر رنگتر و با جدیت بیشتری مطرح میشود.اگر چه ترویج کتابخوانی باید درهمه سطوح و اقشار جامعه صورت پذیرد اما اهل فن معتقدند تنها فرصت طلایی برای علاقهمندسازی و نهادینه کردن عادت به کتابخوانی در همین سن کودکی و نوجوانی آن هم در خانواده و محیط آموزشی پایه گذاری میشود و باید از این فرصت نهایت استفاده را برای تشویق و علاقمندسازی داشت.
توسعه و ترویج کتابخوانی در دهههای 1970 و 1980 میلادی مورد توجه یونسکو قرار گرفت و اکنون از موضوعات و دغدغههای بزرگ کشورهای در حال توسعه است.
اهل فن معتقدند چنانچه بتوانیم سطح اُنس با کتاب را در جامعه ارتقا دهیم تاثیرات چند وجهی آن از جمله رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه را در آینده بین نسلهای آتی شاهد خواهیم بود.
ترویج عادت به مطالعه نیازمند راهبردی ملی و برنامهریزی برای حلقههای گوناگون کتاب و کتابخوانی است. این حلقهها شامل تالیف،نشر،برپایی وتجهیز کتابخانههای عمومی و... است.یک سوی دیگر این حلقهها دسترسی به کتابهای مناسب و ارزان و نیز ایجاد انگیزه برای کتابخوانی است.اگر از سطح خرد به کلان بنگریم همانطور که گفته شد باید تشویق و ترغیب به مطالعه از خانواده و سپس در محیط آموزشی توسط مربیان مدارس آغاز کرد.
روزهای خاصی کتابخانه مدرسه باز است!
سامان محبیان یک جوان کتابخوان را در محوطه یکی از کتابخانههای عمومی شهر میبینیم. وی که مشغول مطالعه کتب درسی خویش است برایمان در مورد کتابخانه مدرسه شان میگوید: «کتابخانه مدرسهمان امکاناتش بسیار محدود و ساعات باز بودنش در حد زنگهای تفریح و روزهای خاصی که کتابدار در مدرسهمان حضور دارد،است. این باعث میشود که بچهها نتوانند از محیط کتابخانه بهطور دائم برای نشستن و خواندن کتاب استفاده کنند. در حالی که اگر امکانات کتابخانه مدرسهمان طوری بود که ساعات بیشتری پذیرای بچهها لااقل برای نشستن و مطالعه کردن کتب درسی و غیردرسی میبود، علاقهمندی به حضور در کتابخانه و مطالعه نیز بیشتر میشد.»
وی به لیست کتابهای قدیمی و بعضا به روز نشده کتابخانه دبیرستانشان اشاره کرده و میگوید: «از وقتی که گوشیهای تلفن همراه و تبلتها سیستم عاملشان اندروید شده بیشتر بچههای ما کتابهایی را که میخواهند،از طریق مجازی و با دانلود کردن در گوشی همراه، تبلت و یا رایانهشان مطالعه میکنند. هم برای خودش کلاس دارد و هم میتوان با دانلود کردن هر کتابی را که بخواهیم سریعتر به آن دسترسی پیدا کنیم. ضمن اینکه در هر محیطی اتوبوس و یا سرویس مدرسه نیز همراهمان است و میتوانیم کتاب مورد نظرمان را بخوانیم. از همین روست که بچهها بیشتر دوست دارند از محیط کتابخانه مدرسه برای نشستن و مطالعه کردن-استفاده از فضا- بهره بگیرند که آن هم عملا امکانش نیست. چون تنها در ساعات و روزهای خاصی در کتابخانه باز میشود!»
وی به چند دستگاه رایانه قدیمی کتابخانه مدرسهشان اشاره کرده و میگوید: «رایانه در کتابخانه مدرسهمان است اما آنقدر تعدادشان کم است که کفاف نیاز کلیه دانش آموزان را نمیدهد.مثلا ما نمیتوانیم هر وقت که نیاز داریم از آنها برای انجام تحقیقات کلاسی خود و یا لااقل دانلود کتابهای مجازی استفاده کنیم.»
کتابداری دانش تخصصی و تجربه میخواهد
توانمندی مروج،گزینش کتاب مناسب، ایجاد انگیزه برای خواندن و به کارگیری روشهای نو در کتاب خوانی همگی از گامهای موثر در ترویج کتابخوانی بهویژه در بین قشر کودک و نوجوان محسوب میشوند.
زیبا دانشور یک کتابدار فرهنگی برایمان میگوید: «متاسفانه همیشه این طور بوده که به یک فرهنگی که سن بالایی دارد و در آستانه بازنشستگی است و یا اصلا کارش تدریس پارهای از دروس است کلید کتابخانه مدرسه را میسپارند و کتابخانه را رها میکنند. مروج باید ادبیات را بشناسد تا آثار ادبی ناب و پر کشش و تاثیر گذار برای مخاطبان خود بر گزیند.مروج باید مخاطب را بشناسد و با مراحل رشد زبانی،شخصیتی، شناختی و اجتماعی اوآشنا باشد. مروج باید بداند برای رشد همه جانبه دانش آموز در هر گروه سنی خواندن کدام کتاب مناسب است؟ باید با فن بیان آشنا باشد.هنگام ترویج تا حد امکان با مخاطب ارتباط دیداری برقرار کند و صدای خود را با توجه به حالات آنها پایین و بالا ببرد. باید توانایی به مشارکت طلبیدن مخاطبان را داشته و با طرح پرسشهایی آنها را به اندیشیدن وادارد ویا به دنبال کردن داستان یا موضوع علاقهمندتر سازد. برای موفقیت در این زمینه باید خود از پیش کتاب را مطالعه کرده باشد و درباره موضوع کتاب آگاهی کافی پیدا کند.»
شاید یکی از مشکلاتی که در مورد درس تاریخ و یا علوم اجتماعی داریم و بچهها نسبت به خواندن این دروس علی رغم شیرین بودنشان بیرغبتی نشان میدهند به همین ضعف عملکرد کتابخانهها در بدنه آموزشی بر میگردد، چرا که این دروس عمدتا باید با سفارش به تحقیق کتابخانهای و کنفرانس در کلاس درس ارائه شوند.مروجی که نه کتاب به روز در کتابخانه اش است و نه خود نسبت به کاوش و یافتن عناوین جدید و لااقل توصیه عناوین به دانشآموزان انگیزه و رغبتی دارد چطور میتواند واسطه تشویق به مطالعه واقع شود؟
دانشور ضمن بیان مطالب بالا ادامه میدهد: «مروج باید خود به کتابی که برای خواندن بر میگزیند علاقمند باشد و موضوعی را که در کتاب مطرح شده باور داشته و به خوبی درک کرده باشد تا با توضیحات شفاف خویش آن موضوع را در ذهن و روح و قلب مخاطبان تزریق کند. در عین داشتن اعتماد به نفس آماده در پی یادگیری مطالب نو باشد. هنگام کتابخوانی با مخاطبان به گفت و گو و تبادل اندیشه پرداخته و بیش از آنکه بگوید ،گوش فرا دهد. با آداب ،سنن،باورها و روانشناسی جمعی که میخواهد برای آنها ترویج کند، آشنا باشد.»
رونق مطالعه مجازی سدی برای شکوفایی کتابخانهها نیست
این بهانه خوبی نیست که بگوییم چون کتابخوانی به صورت مجازی رواج یافته پس چه نیازی به تجهیز کتابخانه و خرید عناوین جدید کتب است. اولا هنوز هم همگان در هر نقطهای امکان و دسترسی به فناوری جدید و مطالعه اینترنتی را ندارند و در ثانی اُنس با کتاب صرفا با پیش رو قرار دادن کتاب و تورق آن حاصل میشود. بهانه قدیمی دیگراین است که مخاطبین به ویژه قشر دانشآموز و دانشجو بهتر است کتب درسی خود را مطالعه داشته باشند و در طول سال تحصیلی نیازشان به کتب غیردرسی اندک است.هیچ یک از این بهانهها و بهانههای مشابه نتوانسته در سطح دنیا از نیاز به تجهیز کتابخانهها با انواع و اقسام کتب و موضوعات بکاهد. امیر علی مولا نسب یک کتابخوان حرفهای موضوعات تاریخی که برای خودش سیر مطالعاتی نیز دارد و هدفمند مطالعه میکند، میگوید: «من هنوز مثل دهه شصت به اهمیت نصب قفسه کتاب در کلاس درس ایمان دارم. هنوز هم معتقدم علی رغم ورود فناوریهای جدید و رونق مطالعه مجازی باید در گوشهای از خانه کتابخانه در نظر گرفت و در حراجیها به دنبال کتابهای قدیمی با ورق کاهی و بوی خوششان قدم زد. من با این حسها خودم را تازه میکنم.»
سیما عاشوری مادر یک کنکوری نیز با گلایه از عملکرد کتابخانههای عمومی سطح شهر برایمان میگوید:«اینکه میگویند خیلی از کتابخانههای عمومی سطح شهر 24 ساعته ارائه خدمات دارند در واقعیت چنین نیست. من برای فرزندم در منطقه محل سکونتمان به دنبال کتابخانهای بودم که بعد از ظهرها ساعات بیشتری باز باشد تا فرزندم با قرار گرفتن در محیط کتابخانه سعی بیشتری در مطالعه دروسش داشته باشم ولی هر چه تلاش کردم میسر نشد و نبود.»
ادارهها و سازمانها بن کتاب هدیه دهند
می گویند ایرانیها 18 دقیقه در روز مطالعه دارند این در حالی است که سرانه مطالعه در دنیا 45 دقیقه است. روشن است که باید تلاش دو چندانی برای بالا بردن آمار مطالعه و کتاب و کتابخوانی صورت پذیرد و هر چه بذر این تلاش در دل خانوارهای ایرانی جوانه بزند ثمره بیشتری را شاهد خواهیم بود.
مینا قدوسی یک خانهدار و مادر دو نوجوان دخترو پسر در پاسخ به این سوال که آیا کتاب در سبد خرید خانواده شما جایگاهی دارد؟ به گزارشگر کیهان پاسخ میدهد: «سعی میکنم بخشی از البسه بچهها را خودم بدوزم و یا لباسهای زمستانی مورد نیازشان را ببافم و با همین صرفه جوییهای اندک برایشان هر ماه پنج تا هشت کتاب میخرم. اسمشان را در کتابخانه محله نیز ثبت نام کردهام و بخش دیگری از کتاب هایشان را از این طریق تامین میکنیم. ضمنا مشترک مجلات کودک و نوجوان نیز هستند.»
وی به وضعیت شغلی همسرش اشاره کرده و میگوید: «همسرم کارمند دولت است. ادارهها و سازمانها سالهای سال است که بن کتاب را از سبد کمک هزینههای خود به کل حذف کردهاند. اگر هر از چند گاهی از این جهت نیز تدابیری اندیشیده شود،ترویج و تشویق به مطالعه در بین خانوادهها ریشهدار خواهد شد.»
جای خالی کتاب در سبد کالای بازنشستگان
مهران رفعتی یک بازنشسته دوست دارد در ساعات پایانی شب در کتابخانه عمومی شبانه روزی محله شان واقع در یک پارک به مطالعه پرداخته و اوقات خوش و پر باری را برای خودش رقم بزند.اما پای صحبتش که مینشینم درمییابم که زیاد از امکانات کتابخانه محله شان راضی نیست. وی میگوید: «اولا رمانهای داستانی و تاریخی دست اول و به روز یا اصلا به کتابخانه محلهمان نمیرسد و یا اگر هم بعد از مدتها در قفسهها جای بگیرند آنقدر تعدادشان محدود است که تند تند به امانت میروند و خیلی طول میکشد تا پس از چاپ به دست کتابخوان برسد. بودجه بازنشستهها هم کفاف این را نمیدهد که خودشان این قبیل کتابها را خریداری کرده و تدارک ببینند.دستاندرکاران باید برای ترویج کتابخوانی ابتدا به این موارد توجه کنند. حتی خیرین نیز میتوانند یک گوشه کار را بگیرند که تقویت کتابخانهها و ترویج مطالعه کم از فعالیتهای خیر دیگر نیست و چه بسا ثواب دو چندانی در پی دارد.»
وی ادامه میدهد: «چرا نباید مسئولین امور بازنشستگی در تلاش برای احیای بن کتاب باشند؟ این مقوله باید در سبد کالای بازنشستگان پیش بینی شود. مقولهای که حتی یکبار هم به آن پرداخته نشده است. لااقل میتوان از سازمانهای مختلف خواست که با کتابفروشیها و انتشارات مختلف قرارداد بسته و در تخفیف کتاب به این قشر و خانوادههایشان یاری رسانند.»
تاثیرات روحی همنشینی با یار مهربان
اینشتین جمله زیبایی دارد: «افکار و اندیشههای انسان به گونهای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشهها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیونها انسان را در راه مخصوصی بیندازد.»
بنابراین نباید اهمیت کتاب را از نظر دور داشت. بسیاری از حرکتهای عظیم و سرنوشت ساز بشری را که مورد مطالعه قرار دهیم سرمنشا آن کتبی بوده که در روشنگری اذهان نقش به سزایی داشتهاند. از این روست که معجزه پیامبر اکرم(ص) نیز کتاب قرآن مجید است.چرا در این فصل زیبای پاییزی با یک فنجان چای داغ ،کتاب در دست و پنجرهای بارانی اوقات خوش و فرح بخشی را برای خویش رقم نزنید. عادت به کتابخوانی ذهن را منظم و تمرکز را بر روی مسائل اساسی بیشتر میکند. کسانی که با کتاب مانوسند، استرس و اضطراب کمتری متوجهشان است.