خودجوشی مراسم مردمی درکاروان حسینی (ع)(بخش دوم)
پیرغلامان کربلایی مشعل فروزان راه حسینی(ع)(گزارش روز)
یکی از شاخصههای مجالس سوگواری آقا اباعبدالله الحسین(ع) شور و خروش آحاد مختلف مردم بویژه جوانان و حضور پرشور آنها در چنین مراسمی است. تشکیل دستههای عزاداری و دادن نذریهای مختلف همه و همه حکایت از این دارد که امام سوم شیعیان در دل و جان دوستارانش چنان حضور دارد که هیچ کس نمیتواند در این ایام بیتفاوت باشد. اما در این میان مداحان اهل بیت علیهم السلام در این ایام سوگواری رسالت مهمی بر دوش دارند.
رهبر معظم انقلاب در بیاناتی گهربار در اردیبهشت 90 در جمع مداحان میفرمایند: «شأن مداح این است؛ یعنی برانگیختن عواطف، و به کمک اندیشه و خرد بردنِ این عواطف. شأن مداح و ستایشگر - این حرفهای که امروز در کشور ما بحمداللّه بهوفور وجود دارد - این است که بتواند با بیان هنری، با شیوهی هنری، با اجرای هنری، معرفت را در بین مردم گسترش دهد. این شد محور اصلی. شعری که انتخاب میکنید، لحنی که انتخاب میکنید، شیوهای که در آن با مردم حرف میزنید، در این جهت قرار بگیرد؛ در جهت افزایش معرفت و عمق بخشیدن به هدایت مردم و داناییهای آنها از دین و از راه زندگی؛ این کاری است که جامعهی مداح به بهترین وجهی میتواند انجام دهد.»
مداحی عشق است، خلوص و نجابت و معرفت است. به تجربه ثابت شده که نام مداحانی برتارک پیشانی تاریخ به یادگار میماند که اتفاقا در پی هیچ چیز جز اشاعه عشق حسینی(ع) و نیز آفرینش شور توام با شعور در مجالس عزاداری آقا ابا عبدالله (ع) نبودهاند. مداحی رسالت سنگینی است، چرا که مداحان با دلهای آحاد جامعه سر و کار دارند. پس معلمانی تعلیمدهندهاند که بیشتر جوانان پرشور هیئتی و انقلابی از آنها الگو میگیرند.
اشعار مداحی آینه تصاویر کربلا
پاساژ مهستان -راسته سی دی فروشیهای مذهبی و مداحی-لبریز جوانان هیئتی ست. از زیر پرچم سبز حسینی (ع) و بَنرهای بزرگ که رد میشوم به جوانان سیه پوشی بر میخورم که به عشق هیئت و امام حسین (ع) به اینجا آمدهاند تا سیدیهای مداحی مناسب محرم را برای هیئت و تکایای خود خریداری کنند.
جواد سر آبادانی جوان 21 ساله دانشجویی است که در میانه پاساژ سرگرم چک کردن نرم افزارهای تبلتش است.
وی برایمان میگوید که اشعار مذهبی بسیاری سروده و خودش در انتخاب سی دیهای مداحی بیشاز همه چیز به شعرو ریتم مداحی توجه دارد. در میان صحبتهایش به نکته ظریفی اشاره دارد: «سبک باید نه خیلی قدیمی و نه سخیف و دور از شان مجلس امام حسین (ع) باشد. بعضیها در مداحی تنها از واقعه کربلا حرف میزنند خیلی کم پیدا میشود که وقایع را با شعر زیبا به تصویر بکشند. تصویرسازی در شعر دل مستمع جوان را به لرزه در میآورد واشک از چشمانش سرازیر میکند. لازم نیست کپیبرداری از سبکها و ریتمهای وارداتی را به کار گیریم تا مستمع به گریه بیفتد. فقط روخوانی وقایع نباشد. باید به تصویر کشیده شود که هر یک از اصحاب چگونه به شهادت رسیدند؟»
الگویی برای جوانان هیئتی
در گوشه دیگری از پاساژ پیراهنهای مشکی آویزان شدهاند. جوانان هیئتی پوششی ساده دارند.
فرهاد رفیع یکی دیگر از جوانان هیئتی برایمان میگوید: «خیلی از بچههای هیئت ما حتی از طرز لباس پوشیدن، نحوه سلام دادن و احوال پرسی کردن مسئول هیئتها و مداحان استفاده میکند و الگو میگیرند چه برسد به احوالات اخلاقی و معنوی آنان، بنابراین افرادی که خادم الحسین هستند و سرپرستی هیئات را بر عهده دارند یا مداح هستند باید بر روی رفتار و سکنات خود خیلی دقت داشته باشند. گویی که یک معلم هستند در بین جوانان هیئتی.»
جوان دیگری معتقد است: «ایام محرم ایام درس آموزی از این مکتب بزرگ است. من فکر میکنم سوای درسهای بزرگی مثل آزادگی از قیام حسینی، باید با اخلاق خوب و برخوردهای اجتماعی در بطن این مراسم برای جوانان الگوی مناسب درست کرد.»
یک عمر سیه پوشی در فراق مولای عشق (ع)
صحبتهایش شیرین و پند آموزند. یک جورایی صحبت میکند و آدرسهای حکایتهای تاریخی را به صحبتهایش پیوست میدهد که دل آدمی مریدش میشود. شاید همین نکته مهم تضمینکننده اقبال در کار مداحی باشد که باید دل مستمع را به دست آورد، ولا غیر.
حاج آقا امیر حسن احمدی مداح با اخلاق اهل بیت (ع) برایمان از آسید باقر حکیم یکی از بازاریهای قدیمی تهران و خادم دستگاه امام حسین(ع) میگوید: «تمام عمر عزادار سید الشهدا (ع) بود. هر پنجشنبه و جمعه به کل فقرای محله خودش و محلات همجوار آبگوشت میداد. چهارشنبهها روضه حضرت ابوالفضل(ع) داشت و پنجشنبهها روضه حضرت رقیه (ع). لباسهای بسیار سادهای میپوشید. خیلی ساده. در فرودگاه آشنایانی به او نهیب زدند که آقا اینقدر ساده پوشی شایسته مقام شما و این سفر نیست. ایشان پاسخ داد: «بالاخره همه مردم-هرچند فقیر- در این حدی که پوشش من است، لباس به تن دارند. منهم میخواهم در حد همه مردم باشم، نه بیشتر.»
این حکایت به خوبی نشان میدهد که همه دستاندرکاران مجالس آقا و حتی بانیان و گردانندگان باید مراقب احوالات از ریزترین مسائل تا بارزترین سکناتشان باشند. احمدی با ورق زدن خاطراتش میگوید: «با اینکه وضع مالی ام خوب بود، در شب عروسی ام نخواستم شام دهم. گفتم بگذار آن بچه هیئتی که چشمش به مداح هیئت است ساده زیستی را الگو قرار دهد. بعد آخرهای شب یک وقت دیدیم یک حاج آقایی شام عروسیمان را فرستاد. ما هم بردیم محلات پایین و بین فقرا توزیع کردیم.»
احمدی حرف زیبایی میزند، وی میگوید: «هر وقت میروم جلسه روضه بازار( قنات آباد ) و به عکسهای پیر غلامان روی در و دیوار نگاه میکنم، حالم دگرگون میشود. این پیر غلامان کسانی هستند که به جوان ترها خط فکری میدادهاند و هنوز هم باید جایگاه ایشان در مجالس عزاداری حسینی (ع) جایگاه ویژه و محفوظی باشد. اگر مداح با بزرگان مانوس باشد غرور و ناآگاهی او را به بیراهه نمیکشاند.»
وی ادامه میدهد: «یکبار جوانی در هیئت از من سوال کرد: «آیا امام حسین (ع) برای نماز کشته شد؟ من به او پاسخ دادم: فعل امام (ع)حجت است. نماز و روزه امام(ع) حجت است. امام حسین (ع) برای سه چیز قیام کرد: احکام، اخلاق و اعتقاد. نماز هم چون جزء احکام است بنابراین بله امام (ع) برای نماز قیام کرد. جو هیئت، روضه و حسینیه باید طوری باشد که جوان بتواند سوالات خود را نیز مطرح کرده وپاسخ درستی دریافت کند. اگر در این جلسات پیرغلامان حاضر باشند، روند جلسات به درستی طی خواهد شد. وگرنه خدای نکرده همه چیز تحت الشعاع غیرحقیقت قرار خواهد گرفت و مداحی هم ملعبه میشود. برای دوری از ملعبه شدن -آنچنان که در تاریخ میخوانیم زمان یزیدیان احکام ملعبه شده بود- و نیز دوری از آسیبها و بدعتها ضروری است که جوانان در رکاب پیر غلامان قرار بگیرند.»
این مداح اهل فن در باب سبکهای مداحی برایمان توضیح میدهد: « مداحان باید دائما در حال به روز کردن دانش و تعلیم خود باشند. باید همه مراکز ساماندهی مداحی و تربیت مداحان جوان دست به دست هم بدهند و حرکت منسجم آموزش را آغاز کنند. این طور که هر کس راه خود را بیهماهنگی با دیگری در پیش گیرد، اتفاقی روی نخواهد داد. چرا بزرگان ما کلاس مقتل، شعر، ادبیات عرب نمیگذارند و بهطور مستمر نیرو تربیت نمیکنند؟»
مداح باید مبدا خواسته جوان را کربلایی کند
مداح باید بتواند مبدا میل و خواسته جوان را تغییر دهد به سمت کربلایی شدن. این را که حاج آقا احمدی مداح میگوید دلمان میلرزد. به راستی مبدا میل ما کجاست؟امام حسین(ع) یا -نعوذبالله – غیراو. آیا در زندگی و همه امورمان خواستههایمان حسینی اند؟ همین موضوع در باب مداحی هم صادق است. آیا برای حسینی شدن میخوانیم و تاثیر میگذاریم؟
این ذاکر اهل بیت (ع) در مورد آن دسته جوانان هیئتی که معمولا خود را آخر مجالس بعد از اتمام سخنرانی تنها به جلسه مداحی میرسانند و صرفا به خیال شور آفرینی روانه مجالس میشوند، می گوید: «جوانان از مداح الگو میگیرند. اگر مداح بخواهد تاثیر گذار باشد باید همان گونه که اثر بخش است رفتار و کردارش باشد. برای مثال خود مداح دقیقه نود بعداز اتمام سخنرانی وارد جلسه نشود. خود او نیز پای منبر بنشیند و درس بگیرد. خودسازی داشته باشد. مبدا خواسته ایش را شهرت قرار ندهد بلکه حسینی شدن قرار دهد. اگر مداح در جلسه اینگونه رفتار کند، مستمعین جوان نیز تاثی خواهند گرفت.»
یکی از پیر غلامان امامزاده حسن(ع) حاج محسن ترنج بودهاند که در ایام پر برکت حیاتشان در صحن امامزاده برای مراسمات مذهبی و روضه خوانیها برنامهریزی منسجم و خوبی داشته اند. اتفاقا سخنرانان، روضه خوانان و مداحانی را جستوجو کرده و دعوت میکردند که آن زمان گمنام و اکنون از بنامها و سرشناسانند.
احمدی مداح برایمان میگوید: «یکبار از ایشان سوال کردم: آقا این افراد را از کجا جستوجو میکنید و به مجلس میآورید که اینقدر زیبا اجرا میکنند؟ وی پاسخ داد: بعضی منبرها مثل آبکش میمانند. آبکش را در آب فرو میبرند، پر است و بیرون میآورند خالی. اما بعضی منبرها کپسول است، ابتدا مستمع در خود فرو میدهد و بعد اندک اندک شروع به باز شدن و تاثیر گذاری میکند.»
این مداح اهل بیت(ع) در جای دیگری از صحبتهایش به سیر و سلوک مداح حاج بهاری بزرگ که در ابن بابویه به خاک سپرده شدهاند پرداخته و میگوید: «این مداح اهل بیت (ع) 50سال پیش فوت شده اما وقتی قبردوطبقه وی را برای تدفین پسرش شکافتند، دیدند در قبر نیز دست برسینه به حالت سلام دادن به امام حسین(ع) است. پسر این مداح بازگو میکرد که هر وقت پدرم قرار مداحی و روضه خوانی داشت، ساعتی قبل نماز میخواند. سپس شعر مداحی را برای خود زمزمه میکرد و روی برگه شعر روضه اشک میریخت. میگفت این گریه مجلس روضه ام را کربلایی میکند. از روی برگه بیاشک و حزن اباعبدالله (ع) هیچگاه نخواند.»
ثواب مداحی و روضه خوانی
حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «اى ابا هارون آيا شعرى در مصيبت امام حسين(ع) برايم مى خوانى؟» ابا هارون میگويد: پس براى آن حضرت شعرى خواندم و آن جناب گريست. سپس فرمودند: «همان طورى كه پيش خود شعر و مرثيه میخوانيد برايم بخوان، يعنى با رقّت و لطافت.» ابا هارون مى گويد: « پس اين بيت را براى آن جناب با رقّت و لطافت خواندم: «امرر على جدث الحسين فقل لاعظمه الزّكية.» يعنى گذر كن بر قبر حضرت حسين بنعلى(ع)، پس به استخوان هاى پاك و مطهّرش بگو. ابا هارون میگويد: امام(ع) گريست، سپس فرمود: «بيشتر برايم بخوان.» پس قصيده ديگر براى حضرتش خواندم. ابا هارون میگويد: امام(ع) گريستند و صداى گريه اهل منزل را از پشت پرده شنيدم. سپس ابا هارون مى گويد: وقتى از خواندن فارغ شدم حضرت به من فرمودند: « اى اباهارون كسى كه در مرثيه حسين بن على(ع) شعرى خوانده و خود گريه كرده و ده نفر ديگر را بگرياند بهشت برايشان واجب میگردد و كسى كه در مرثيه حسين(ع) شعرى خوانده و خود گريه كرده و يك نفر ديگر را بگرياند بهشت براى هر دو واجب مىشود و كسی که امام حسين (ع) را نزدش ياد كنند و از چشمش به مقدار بال مگس اشك بيايد ثواب و اجر او بر خداست و خداوند براى وى به كمتر از بهشت اجر و ثواب نمى دهد.» (كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص339و340. )