kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۵۹۳
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۸
برشی از کتاب «انقلاب اسلامی و گروه‌های تجزیه‌طلب»

خاندانی که هنرش تجزیه بلاد اسلامی است(پاورقی)


Research@kayhan.ir
اصغر حیدری
اشاره:
مرور اتفاقات سال‌های اخیر در کشورهای اسلامی منطقه غرب آسیا، بررسی کننده را به یک واقعیت انکارناپذیر رهنمون می‌شود و آن نقش آل سعود در برنامه‌های دشمنان اسلام برای تجزیه سرزمین‌های مسلمین است؛ نقشی که همزاد با قدرت‌یابی این خاندان در سرزمین حجاز است.
بخشی از کتاب انقلاب اسلامی و گروه‌های تجزیه‌طلب نوشته اصغر حیدری به تلاش‌های جاهلانه سعودی‌ها در کمک به گروهی اندک و دارای داعیه تجزیه خوزستان از پیکره میهن اسلامی‌مان پرداخته است. کتاب انقلاب اسلامی و گروه‌های تجزیه‌طلب که از سوی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی منتشر شده حاوی شش فصل است که در آن تلاش‌های ناکام تجزیه‌طلبانه دشمن در مناطقی مثل آذربایجان، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ترکمن صحرا و کردستان از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است.
***
در تیر ماه 1390 «مرکز مطالعات ایران و اعراب» که ریاست آن را جاسوس و مأمور اینتلجنس سرویس انگلستان و ضد انقلاب فراری علیرضا نوری‌زاده برعهده دارد، کنفرانسی چند روزه را در لندن برگزار نمود که در آن افراد و گروه‌هایی از اپوزیسیون ایران مانند جمهوری‌خواهان، سلطنت‌طلبان، مشروطه‌خواهان، روزنامه‌نگاران ضد انقلاب، فعالان دانشجویی، فعالان جنبش سبز و فعالان حقوق زنان بر سر شکل نظام سیاسی مورد نظر خود پس‌از براندازی جمهوری اسلامی(!) به منازعه و مشاجره پرداختند. در کنفرانس مذکور علاوه بر سایر طرح‌های ضد ایرانی، طرحی با مضمون تغییر نام «استان خوزستان» به «استان عربستان» مطرح گردید و نوری‌زاده در همان نشست که اخبار آن به بیرون درز کرده، پیشنهاد نمود ایران تجزیه شود و استان خوزستان- که آن را استان عربستان می‌نامید- به سعودی‌ها واگذار شود! فرد دیگری تحت عنوان «فعال حقوق بشر در نشست حقوق بشر سازمان ملل» با نشان دادن نقشه‌ای که در آن بوشهر و مناطقی از استان خوزستان تحت مالکیت عربستان سعودی درآمده بود، افکار مشوش خود را مطرح نمود. بودجه این کنفرانس را وهابیون عربستان سعودی که به دنبال تجزیه ایران هستند، پرداخت نموده‌اند. قرار شد که توافقات حاصل در این نشست، مطبوعاتی نشود. نکته مهم این است که مدعیان وطن‌پرستی و دلسوزی برای ایران، چگونه پس از نشستن بر سر سفره دشمنان ایران، به دعوت وهابیون آل سعود گرد‌ آمده و سهم عربستان از تجزیه ایران را بررسی می‌کنند؟ نوری‌زاده در پی لو رفتن ماجرا ضمن مصاحبه‌ای گفت:
«این کنفرانس که 50 نفر شرکت کننده داشت و 30 نفر از خارج آمده بودند، برای بررسی اوضاع کشورهای منطقه و تأثیر آن بر ایران، ایجاد همبستگی بین مخالفان برای تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران و زمینه‌سازی برای تشکیل نظامی فراگیر با مشارکت همه قشرهای جامعه ایرانی تشکیل شده است. نشست مذکور در لندن «در بسته» بود و قرار نبود بحث‌ها عمومی شود. ما جلسه را پشت درهای بسته برگزار کردیم و قرار بود بحث‌ها به بیرون درز پیدا نکند، چون وقتی قابل انتشار شد، سر و صدا ایجاد می‌کند. من از فضایی که میان اعضای اپوزیسیون ایجاد شده، بسیار خوشحال شدم.»1
به یقین خائن‌ترین حکومت‌ها نسبت به دین اسلام و جهان اسلام، حکومت نانجیب آل سعود است. حضرت امام خمینی(ره) در اوایل وصیت‌نامه الهی- سیاسی خود آل سعود را «خائنین به حرم بزرگ الهی» معرفی فرموده، لعنت خداوند، ملائکه و پیامبران را بر آنان خواستار شده‌اند! آل سعود حاضرند برای حفظ حکومت خود و تداوم غارت ثروت‌های عربستان با شیطان و پلیدتر از آن (اگر وجود داشته باشد!) متحد و هماهنگ شوند. خود را خادم حرمین شریفین می‌دانند، اما نقشه‌های چرکینی برای نابودی نمازگزاران به سوی کعبه مکرمه و تجزیه کشورهای مسلمان می‌کشند! چون خود نمی‌توانند بزرگ شوند، می‌کوشند بزرگان را به زیر بکشند تا یک وجب از دیگران بلندتر به نظر آیند! خیانت آل سعود به مسلمانان پیشینه عجیب تاریخی دارد. سندی از ملک‌عبدالعزیز، بنیان‌گذار حکومت عربستان سعودی و پدر پادشاه کنونی این کشور موجود است که خوش خدمتی آل سعود به امپراتوری انگلیس و یهودیان صهیونیست را به اثبات می‌رساند. این سند تاریخی که برای نخستین‌بار در یکی از شماره‌های مجله کویتی العربی در شوال سال 1329 هجری قمری مصادف با سال 1972 میلادی منتشر شد، نشان می‌دهد که حکومت آل‌سعود در غصب کشور فلسطین توسط صهیونیست‌ها که با پشتیبانی حکومت پادشاهی انگلیس انجام شد، نقش اساسی داشته و اشغال این سرزمین مقدس، با استناد به این دستخط ملک عبدالعزیز تسهیل شده است.
بر اساس تمامی احکام و مقررات دین اسلام، واگذاری سرزمین‌های اسلامی به یهود و نصاری، جایز نیست. اما با توجه به وجود اسناد متقن مبنی بر تبار یهودی خاندان سعودی، می‌توان به علت رضایت این خاندان به چنین خیانتی پی برد. در این سند که به دستخط شخص عبدالعزیز نگاشته شده و ممهور به مهر رسمی اوست، آمده است:
«بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا السلطان عبدالعزیز ابن عبدالرحمن الفیصل السعود أقر و أعترف الف مره للسیر برسی کوکس مندوب بریطانیا العظماء لا مانع عندی من إعطاء فلسطین للمساکین الیهود او غیرهم کما تراه بریطانیة التی لا أخرج عن رأیها حتی تصیح الساعة.»
ترجمه: «به نام خداوند بخشاینده مهربان؛ من، سلطان عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل فیصل آل‌سعود، نزد سر پرسی کوکس نمایندة بریتانیای کبیر، اقرار و هزار بار اعتراف می‌کنم که هیچ مانعی بر سر راه اعطای فلسطین به یهودیان بینوا و غیربینوا، آن‌گونه که بریتانیا صلاح می‌داند، نمی‌بینم و من از دیدگاه آنها تا قیام قیامت عدول نخواهم کرد.»
جالب این است که بخشی از خاک عربستان سعودی نیز از ده‌ها سال پیش در اشغال رژیم صهیونیستی اسرائیل قرار دارد. اما رژیم آل سعود برخلاف فلسطینی‌ها، لبنانی‌ها و سوری‌ها که همواره در تلاش برای بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی خود هستند، نه تنها تاکنون هیچ اقدامی برای بازپس‌گیری جزایر اشغالی خود انجام نداده، بلکه به این کار رضایت نیز داده است.2
با این همه خوش‌خدمتی عربستان به اسرائیل و برخورد ذلیلانه خاندان خائن آل‌ سعود با رژیم اشغالگر قدس، کنیست رژیم اشغالگر قصد دارد با تصویب قانونی، از عربستان سعودی به دلیل اخراج یهودیان در زمان پیامبر اسلام(ص) خسارت بگیرد.
شبکه الاخبار العربیه به نقل از منابع اسرائیلی نوشت اداره املاک در وزارت امور خارجه رژیم اشغالگر، پیش‌نویس طرح درخواست غرامت مالی از چند کشور عربی را به کنیست رژیم اشغالگر ارائه کرده است. پیش‌نویس این طرح دو بخش است، که بخش اول شامل درخواست غرامت منازل 850 هزار یهودی در مصر، الجزایر، موریتانی، مغرب، تونس، لیبی، سودان، سوریه، عراق، لبنان، اردن و بحرین به ارزش 300 میلیارد دلار است. بخش دوم نیز شامل درخواست از عربستان سعودی برای پرداخت غرامت به دلیل اخراج یهودیان در 14 قرن پیش می‌شود.3
منابع در دفتر روزنامه موجود است