kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۲۴
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۷

دیپلماسی هول حلیم!(نگاه)


محمود عباس‌زاده مشگینی
مجمع عمومی سازمان ملل که همه ساله با شرکت سران کشورهای جهان برگزار می‌شود فراگیرترین و پردامنه‌ترین پدیده سیاسی در ابعاد بین‌المللی است که مورد توجه افکار عمومی جهان قرار می‌گیرد. بیش از 190 کشور عضو سازمان ملل هستند و تقریبا نمایندگان تمام کشورها در این مجمع فرصت ارائه نطق پیدا می‌کنند، لیکن صداها و مواضع و مباحث و پیام‌های طرح شده در این مجمع را صرفا می‌توان در چند بخش خلاصه نمود و حتی می‌توان گفت کل مباحث مطروحه در این  اجلاس را ماهیتا می‌توان در دو بخش خلاصه کرد. تعداد قابل توجهی از نطق‌ها و مواضع و پیام‌ها توسط اردوگاه غرب با هدایت آمریکا طرح می‌شود و به‌رغم ادبیات متفاوت اما با سیاست یک‌جانبه نگرانه آمریکا همراه است. اتفاقا آبشخور غول‌های رسانه‌ای دنیا نیز همین بخش است. اما صرف‌نظر از صداهای پراکنده و استثنائی برخی از کشورهای معدود، سنگین‌ترین بخش پیام این نشست پیام و صدای جمهوری اسلامی ایران است؛ صدایی که متفاوت با صداهای معمولی است، صدایی که در چارچوب نقشه و هژمونی غرب نیست، صدایی که ملت‌ها بیش از دولت‌ها به شنیدن آن رغبت دارند، صدایی که تمام آزادگان عالم در انتظار شنیدن آن هستند تا الهام بگیرند، صدایی که فی‌الواقع صدای تمام ملت‌های مظلوم عالم است، صدایی که صدای انسانیت و فطرت‌های پاک است، صدایی که صدای دین حنیف است. واقعیت این است که این صدا حقیقتا و ماهیتا سنگین‌ترین و جذاب‌ترین صدای مجمع است، هرچند بعضی وقت‌ها سران برخی از کشورهای غربی با ترک جلسه نشان می‌دهند که تحمل شنیدن این صدای متفاوت را ندارند و غول‌های رسانه‌ای غربی - صهیونیستی هم علاقه‌مند به نشان دادن فخامت و غنای این صدا نیست. ولی برخلاف خواست غربی‌ها و آمریکا امروزه صدای جمهوری اسلامی ایران یک طرف معادله گفتمانی دوقطبی مجمع عمومی سازمان ملل است و روز‌به‌روز سنگینی آن نسبت به قطب گفتمانی «لیبرال دموکراسی رسوای آمریکایی» سنگین‌تر می‌شود. بنابراین بدیهی است که نمایندگان جمهوری اسلامی ایران باید حساسیت و دقت داشته باشند که ملت ایران این تیم را یک پای فینال این دوئل سیاسی جهانی می‌داند، فینالی که تمام تماشاگران آزاده دنیا و مستضعفین جهان چشم امید به پیروزی آن دوخته‌اند و البته تیمی که حضور در فینال و قهرمانی را به عنوان چشم‌انداز خود ببیند قطعا باید روی تمام مراحل و تک‌تک بازی‌های خود حساسیت داشته باشد و صد البته رقابت هم هرچه با فینال نزدیک می‌شود سخت‌تر می‌شود.
با وجود آنکه بعد از انقلاب، رؤسای جمهور و نمایندگان ملت ایران در این اجلاس کما‌بیش مواضع نظام را منعکس کرده‌اند اما واقعیت این است که سلیقه و گفتمان و ادبیات و ترجیحات هرکدام از دولت‌ها و رؤسای محترم جمهور نیز در کم و کیف و انعکاس صدای الهام‌بخش ملت ایران که منطبق بر اصول و ارزش‌های انقلاب است، بی‌تاثیر نبوده است و جالب‌تر اینکه از نحوه ادبیات هیئت‌ها در این کارزار می‌توان به ماهیت گفتمانی دولت‌ها پی برد و کنش‌ها و واکنش‌های آتی دولت‌ها را در مسیر پیشامدهای آینده پیش‌بینی کرد!
واقعیت این است آنچه از مجموع مباحث مطروحه در نطق‌ها و مواضع تمام رؤسای جمهور که تا به حال در این مجمع و برنامه‌های حاشیه آن در تاریخ کشور ثبت شده و در دل‌ها ماندگار شده است مواضعی است که از سر اخلاص در راستای مواضع انقلاب و اصول و ارزش‌های الهی نظام و منافع ملی کشور منعکس شده است.
امسال تیم نماینده جمهوری اسلامی ایران در شرایطی برای شرکت در مجمع سازمان ملل به نیویورک عزیمت نموده است که چالش‌های کشور ما با غرب به مرحله حساسی رسیده است. آمریکا برنامه مقابله با ملت ایران را فقط در عرصه هسته‌ای پیگیری نمی‌کند. آنها در مسئله عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و مباحثی مانند حقوق بشر نیز با جمهوری اسلامی ایران درگیر هستند و این درگیری، لازمه سیاست‌های استراتژیک آنهاست. چون صرفا به دنبال جغرافیا و نقشه مطلوب خود و نظم و معادله منطبق بر منافع خودشان در خاورمیانه هستند. لذا به‌طور طبیعی از حضور یک کشور قوی و مستقل و الهام‌بخش و دموکراتیک بر اساس فکر اسلامی به نام جمهوری اسلامی ایران که عمق استراتژیک آن بسیار فراتر از مرزهای جغرافیای خود باشد خوشحال نیستند و تمام چالش‌های مورد اشاره  از جمله چالش‌ هسته‌ای و تحریم‌ها نیز مرتبط با همین جایگاه است.
محاسبات سیاسی ایجاب می‌کند که این فرض را نزدیک به یقین بدانیم که آمریکا حتی در صورت مذاکره با جمهوری اسلامی ایران در سطح سران هم در عرصه هسته‌ای انعطاف نخواهد داشت مگر چندین برابر آنچه می‌دهد، بستاند و البته خوب هم می‌داند نمایندگان هوشیار و با تدبیر ملت ایران آنچه را که قابل معامله و بده بستان نباشد به بازار نیویورک نمی‌برند و روی میز مذاکره نمی‌چینند. به‌طور مثال آنچه مربوط به ماهیت نظام جمهوری اسلامی است،  آنچه با پیشرفت و توسعه و استقلال و شرافت و حیثیت و منافع ملی ملت ایران ارتباط دارد اصلا در بسته‌هایی جا نمی‌گیرد که روی میز مذاکره چیده‌ شود یا قابلیت بده و بستان داشته باشد. ولی این نکته مهم را نباید از نظر دور داشت که نفس مذاکره مستقیم کشور ما با آمریکا پس از سی‌وپنج سال بی‌اعتمادی و بی‌‌محلی به محور نظام سلطه برای حریف یک امتیاز ارزشمند و برای ما هزینه بدون فایده است!
ما به تجربه آموخته‌ایم در شرایط موجود و معادلات ناعادلانه و ظالمانه حاکم بر روابط بین‌الملل، مسیر استقلال و توسعه و پیشرفت کشور از گردنه مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی و ابتکار و تدبیر و تلاش توأم با توکل و اعتقاد راسخ به تحقق وعده‌ها و نصرت الهی می‌گذرد و راه برداشتن موانع از جمله تحریم‌ها از همین مسیر است. صد البته در این بازار مذاکره هم دستاورد و سود ما به اندازه‌ای خواهد بود که در همین مسیر درونزا کسب کرده‌ایم. البته ممکن است یک وقت حریف برای متوقف کردن ما در همین مسیر استقلال یک متاع رنگی هم به عنوان امتیاز بدهد لیکن ما باید حواسمان باشد آنچه می‌گیریم و می‌دهیم، نباید به حرکت کشور در مسیر استقلال آسیب بزند.
در ظرفیت و  ایمان و درایت و دلسوزی و انقلابی بودن تیم مذاکره‌کننده تردیدی نیست و قدردانی از زحمات آن عزیزان ضروری است لیکن یک جریان سیاسی و رسانه‌ای در داخل و خارج کشور مدتی است شویی راه انداخته‌اند و مرتب تلاش می‌کنند القا نمایند که با وجود این تحریم‌ها و مضایق غربی‌ها، تمشیت امور اقتصادی کشور و اداره کشور با مشکل جدی مواجه می‌شود و یا اینکه القا می‌کنند یک توافق سرهم بندی شده با غربی‌ها و آمریکا حتی اگر مابه‌ازای عملی هم نداشته باشد می‌تواند پیروزی یک جناح سیاسی در انتخابات مجلس سال آتی و ایضا پیروزی مجدد آقای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را تضمین نماید و متاسفانه وزیر محترم خارجه ما نیز همین تصور را باور نموده و بر خلاف اصول دیپلماتیک در نیویورک همین فرض را به زبان می‌آورد و به حریف پیام می‌دهد که از ابزار تحریم و توافق برای دخالت در معادلات سیاسی داخل کشور سوءاستفاده کند، در اینجاست که نگرانی ایجاد می‌شود که نکند برخی‌ها از هول حلیم به دیگ بیفتند!