kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۳۱۱
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۶

شلیک به فرهنگ خودی با اسلحه جنگ نرم


اشاره
نظام مقدس جمهوری اسلامی طلیعه‌دار حکومت جهانی حضرت ولیعصر(عج) است. دشمنان اسلام با شناختی که از دین مقدس اسلام و پیشینه تاریخی، مبارزاتی، انقلابی (جنبش تنباکو، انقلاب مشروطه، قیام 15 خرداد 42 و...) آن دارند، اسلام و انقلاب اسلامی را از مهم ترین عوامل رویارویی و سقوط فرهنگ غرب (در ایران، کشورهای منطقه و کشورهای جهان) می‌دانند.
دشمن می‌داند که ادامه حیات جمهوری اسلامی و اقتدار آن موجب می‌شود ایران کانون مبارزه جهان اسلام علیه کفر شده و منافع استعماری و استثماری آن به خطر بیفتد و برای اینکه این هدف محقق نشود، تمام تلاش خود را جهت سرنگونی این نظام به کار بسته است. بنابراین با برنامه‌ریزی‌های دقیق و گسترده می‌کوشد تا به هدف خود برسد.
در این رهگذر استفاده از ماهواره و برنامه‌های آن در سطح وسیع، جزو راهبرد سیاست خارجی آمریکا و غرب می‌باشد. لذا در این مقاله کوشش شده است تا جهت آگاهی ملت شهیدپرور کشورمان، حربه‌ها و اهداف آنان افشا و مطالبی به نگارش درآید.
جنگ نرم نوعی چالش و درگیری بین کشورها است که در حوزه سخت‌افزاری و تسلیحات نظامی قرار نمی‌گیرد بلکه در حوزه محتواها و برنامه‌ها و نرم‌افزارها قرار می‌گیرد که عمدتا از جنس رسانه‌ها هستند. جنگ رسانه‌ای از برجسته‌ترین مولفه‌های «جنگ نرم» می‌باشد. این جنگ به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی برای تسلط بر افکار عمومی تدوین و طراحی شده است.
بنابراین هرگونه تقابل میان کشورها یا گروه‌هایی که با هم رقابت یا دشمنی دارند و در آن از ابزارهای رسانه‌ای، ابزارهای سایبری و نرم‌افزاری استفاده می‌شود در دنیا به عنوان جنگ نرم تلقی می‌شود. شما در فضای جنگ نرم صحبت از موشک و اسلحه و تانک، کشتی و هواپیما نمی‌کنید، بلکه صحبت از ماهواره، اینترنت، روزنامه، خبرگزاری، کتاب، فیلم، سینما می‌کنید طبیعتا سربازانی هم که در این جنگ نرم دخیل هستند و به سمت هم شلیک می‌کنند، دیگر ژنرال‌ها، افسرها و نظامی‌ها نیستند بلکه روزنامه‌نگارها، سینماگرها، هنرمندان و فعالان امور رسانه‌ها هستند. جنگ نرم در شرایط صلح بین قدرت‌ها و دولت‌ها به صورت غیررسمی درمی‌گیرد، زیرا قدرت‌ها توان به میدان آوردن نیروی نظامی را ندارند و یا قادر به تحمل هزینه‌ها و پیامدهای آن نمی‌باشند.
مدیریت ماهواره‌ها و برنامه‌های ماهواره‌ای در دست کشورهایی است که در تاریخ ملت ایران همیشه سابقه سوئی داشته‌اند، بخصوص طی جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران، کشور آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، انواع کمک‌های نظامی را به رژیم بعث کرده‌اند. این کمک‌ها در غالب فروش انواع تسلیحات پیشرفته نظامی، هواپیماهای جنگی، تحویل اطلاعات جمع‌آوری شده توسط ماهواره‌های نظامی از تاسیسات حیاتی و تحرکات نظامی رزمندگان کشورمان، پرداخت میلیاردها دلار وام یا بلاعوض،به عراق بود.
آیا کشورهایی که طی جنگ هشت ساله حدود 200 هزار شهید و 560 هزار جانباز به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرده‌اند و میلیاردها دلار خسارت به شهرها، تاسیسات صنعتی، نفتی و مراکز بهداشتی و درمانی ایران وارد کرده‌اند، پس از این هشت سال، خیرخواه این ملت شده‌اند؟
آیا جبهه استکبار از گذشته خیانت‌بار خود نادم است یا با انواع تحریم‌ها بر علیه ملت ایران به دشمنی خود ادامه می‌دهد؟ آیا دولت آمریکا که همه کشورها را برای همراهی در تحریم‌های متفاوت بر علیه ایران بسیج کرده است، خواهان برقراری روابط حسنه با ملت ایران است؟ آیا قدرت‌هایی که با تحریم بانک‌های ایران در پی ایجاد مشکلات مالی و اعمال فشار اقتصادی بر مردم ایران هستند، خیرخواه ملت ایران‌اند؟
آیا دشمنی آمریکا و متحدانش در گزینش و تحلیل اخبار ایران اثر نداشته است؟ اتاق فکر این شبکه‌ها در نوع خبرپراکنی، چینش اخبار و القای آنها بر چه اساسی عمل می‌کنند؟ رسانه‌های غربی در برنامه‌های خود می‌خواهند افراد را به سوی چه نتایجی هدایت کنند؟ آیا بنگاه‌های خبرپراکنی غرب که اکثر آنها در اختیار لابی‌های صهیونیست می‌باشند، در کنار برنامه‌های پرزرق و برق خویش، ملت ایران را از اعمال انواع تحریم‌ها، از جمله تحریم‌های بانکی که منجر به ایجاد مشکلات فراوان در حوزه ورود داروهای مورد نیاز بیماری‌های خاص می‌شود، مطلع می‌سازند؟ آیا آنها مردم ایران را از منع فروش هواپیماهای مسافربری به این کشور، مطلع می‌سازند؟ آیا ملت ما می‌داند که به دلیل تحریم کشورهای استعمارگر، این کشور توانایی دسترسی و برداشت از همه ذخایر نفت و گاز مشترک با کشورهای همسایه را ندارد و آنها از خلال این کمبودها، میلیاردها دلار ثروت نفتی و گازی ایران را تصاحب می‌کنند؟ راستی چرا دولت آمریکا که بسیاری از نیازمندی‌های اساسی ایران را در لیست تحریم قرار داده، سیگار را از لیست تحریم‌ها خارج کرده است؟
یکی از دلایل گرایش به ماهواره‌ها، غربزدگی است. در واقع قشری از مردم ایران ونیز کشورهای جهان سوم تصور می‌کنند که دلیل پیشرفت کشورهای غربی، فرهنگ مبتذل آنهاست و بنابر همین تصور، تقلید از این فرهنگ، نه تنها موجب انحطاط نیست، بلکه باعث پیشرفت فنی، تکنولوژیکی و دنیوی ما خواهد شد و ترقی و تعالی کشورمان را در پی خواهد داشت. به نظر می‌رسد برای درمان بیماری غربزدگی و اصلاح این تصورات دور از واقع باید علل پیشرفت واقعی غرب را به مردم، خصوصا به جوانان گوشزد کرد تا آنها علت‌های موهوم این امر را با ریشه‌های حقیقی پیشرفت‌های مادی این کشورها اشتباه نگیرند. در این خصوص، اطلاع مردم از اعلام خطر اندیشمندان و جامعه‌شناسان و روانشناسان دلسوز جوامع غربی از شیوع فساد در این جوامع بسیار موثر خواهد بود و مردم را به این نتیجه خواهد رساند که فرهنگی که اندیشمندانش آن را منحط و ویرانگر می‌دانند شایستگی پیروی و تبعیت را ندارد.
از دیگر علل گرایش به رسانه‌های غربی، نشناختن دشمن و هدف‌های اوست. اگر مردم و خصوصا نسل جوان، از سابقه استعماری کشورهای غربی در تمام جهان و بخصوص ایران مطلع شوند، دیگر با حسن نیت به برنامه‌های ماهواره‌ها نگاه نمی‌کنند. اگر نسل جوان ما از خیانت‌ها و جنایت‌های دولت آمریکا در قبال ملت ایران، قبل و بعد از انقلاب، آگاهی یابند، از دریچه دیگری به این برنامه‌ها خواهند نگریست.
اگر مخاطبین داخلی این رسانه‌ها از کمک‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا و دیگر کشورها به عراق در طول دوران جنگ هشت ساله ایران آگاهی یابند، به اهداف سوء آنها از پس همه زرق و برق‌ها و لبخندهای ظاهری‌شان پی خواهند برد. نسل جوانی که از سال 67 که جنگ به پایان رسید تا سال 93، یعنی 26 سال از آثار مخرب و وحشت‌‌زای جنگ دور بوده و تنها صحنه‌های محدودی از آن را از سیمای ایران مشاهده کرده است، چگونه می‌تواند پشتیبانی همه‌جانبه استکبار از رژیم صدام را دریابد؟ صدا و سیمای کشورمان در خصوص معرفی ابعاد مختلف، خصوصا بعد فرهنگی دفاع مقدس ضعیف عمل نموده است و از این‌رو نسل جوان علل جنگ نرم دشمن در حوزه تحمیلی را نمی‌دانند.
ملت و دولت هر کشوری دارای نقاط قوت و نقاط ضعف و کمبودهایی است. آنچه مهم به نظر می‌رسد، گوشزد کردن این نکته است که دشمن در این جنگ نرم از نشان دادن نقاط ضعف ملت پرهیز می‌کند زیرا که نمی‌خواهد خود را در موضع دشمنی با ملت ایران قرار دهد، بلکه برای رسیدن به اهداف خود، نقاط ضعف دولت ایران را چندین برابر بزرگ و غیرقابل حل می‌نمایاند.
به طور مثال در صورت سقوط یک هواپیمای مسافربری در ایران، شاهد آن خواهیم بود که رسانه‌های غربی بارها و بارها با نگاهی تحقیرآمیز این حادثه را منعکس می‌کنند و در نهایت تحلیل آنها راه به جایی نمی‌برد جز اینکه علت اتفاق افتادن این حادثه و کمبودها و نقص‌های این‌چنینی دیگر، ضعف دولت نظام جمهوری اسلامی است. برنامه کلی آنها بزرگ‌نمایی هر نقطه ضعف، حتی کوچک، در جمهوری اسلامی است تا با این راهکارهای تبلیغاتی، نظام ایران را بسیار ضعیف و ناکارآمد نشان دهند و در نهایت بر اثر این فشارهای رسانه‌ای، امید مردم را به تداوم و باروری جمهوری اسلامی به یاس تبدیل کنند. وقتی روح امید به یاس تبدیل شود، در واقع موتور محرک جامعه برای کار و تلاش بیشتر جهت سازندگی کشور از کار خواهد افتاد و این موجب وابستگی ملت و دولت ایران می‌شود و همان چیزی که دشمن خواهان آن است.
ملت ایران نقاط قوت و امیدبخش بسیاری دارد؛ از جمله اینکه این ملت یکی از باهوش‌ترین ملت‌های دنیاست. دولت‌های جمهوری اسلامی نیز به میزان پایبندی به اسلام و ارزش‌های انقلاب اسلامی، دارای قدرت و کارایی در سطوح متفاوتی هستند. دشمن در جهت رسیدن به اهداف خود، انعکاس نقاط قوت ملت و دولت ایران را هرگز در برنامه کار رسانه‌های خود قرار نمی‌دهد. این فراموشی تصنعی نقاط قوت، از آن‌روست که در صورت بازگویی موفقیت‌ها و نقاط قوت این کشور، ملت به عظمت و اقتدار نظام بیش از پیش پی خواهد برد و ریشه این توانایی‌ها را برقراری نظام جمهوری اسلامی خواهد دانست. در نتیجه، امید به تداوم و قدرتمندی بیشتر نظام، مردم را بر آن خواهد داشت که جهت سازندگی کشورشان تلاش روزافزون داشته باشند.
ایران در غنی‌سازی و تولید انرژی هسته‌ای جزو 7 یا 8 کشور دنیاست. ایران در نانوتکنولوژی در دنیا جزو ده کشور اول است و در منطقه مقام اول را دارد؛ در صنعت ماهواره مقام نهمی از 194 کشور جهان را داراست؛ قوی‌ترین ابررایانه خاورمیانه را ایران تولید کرده است و این ابررایانه  توانایی پردازش 860 میلیارد عمل در یک ثانیه را دارد؛ اما آمریکا و کشورهای غربی هیچ‌گاه در رسانه‌های خود به این موفقیت‌ها اشاره نمی‌کنند. گفتنی است سرعت رشد علم در ایران، 13 برابر کشورهای دنیاست و کشورمان جزو 10 کشور دارنده صنعت لیزری است.
در تولید سلول‌های بنیادی و سلول‌های بنیادی جنینی، جمهوری اسلامی جزو 10 کشور تولیدکننده این علم در جهان است. اما رسانه‌های بیگانه هیچ‌گاه از این موفقیت‌ها سخن به میان نمی‌آورند و به این توانمندی‌ها اقرار و اعتراف نمی‌کنند، بلکه هر روز بر طبل ناامیدی می‌کوبند و مسیر پیش روی انقلاب اسلامی را راهی تاریک و بیراهه‌ای مشکل‌آفرین و زیان‌آور نشان می‌دهند.
اگر مردم عمده اوقات خود را برای دیدن شبکه‌های ماهواره‌ای صرف کنند، کمتر فرصت می‌یابند که از برنامه‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و از اخبار داخلی کشور خود آگاهی یابند. این وضعیت، زمینه روانی پذیرش هر نوع خبر و تحلیلی از طرف شبکه‌های ماهواره‌ای را فراهم می‌کند. مردمی که از اخبار کشور خود بی‌خبرند و اخبار خود را تنها از طریق رسانه‌های بیگانه به دست می‌آورند، مانند کسانی‌اند که توانایی تجزیه و تحلیل هیچ خبری را ندارند. این عدم توانایی، زمینه پیروزی فرهنگی دشمن در جنگ نرم را فراهم می‌آورد.
دشمن با استفاده از تجربیات گذشته، از جمله سوابق تاریخی مسلمانان اندلس دریافته است که گسترش فساد در یک جامعه، آن را از پویایی علمی و قدرتمندی در حوزه‌های مختلف و حل مشکلات پیش روی، دور می‌کند و جامعه را از درون متلاشی می‌سازد. از این جهت امپراطوری رسانه‌ای جهان با تمام قوا سعی در ترویج فساد جنسی در میان مسلمانان دارد. این رسانه‌ها با گسترش روزافزون شبکه‌های فارسی زبان، در پی ترویج بی‌بندوباری‌های جنسی و ارتباطات جنسی لجام‌گسیخته، عادی‌سازی خیانت در خانواده‌ها، ترویج سکس و ضروری معرفی کردن آن، جابه‌جایی نقش زن و مرد در خانواده و ترویج موسیقی‌های محرک جنسی‌اند و از این طریق راهی بر اضمحلال خانواده‌ها گشوده‌اند.
به نظر می‌رسد آگاهی دقیق عموم مردم ایران از سیاست‌های رسانه‌های غربی، موجب کاهش گرایش به این رسانه‌ها و عدم تاثیرپذیری از برنامه‌های آنها می‌شود. بنابراین، اندیشمندان و سیاستمداران ما و صدا و سیمای جمهوری اسلامی، اگر اهداف، برنامه‌ها و سیاست‌های امپراطوری رسانه‌ای غرب در قبال ایران را به خوبی برای ملت ایران تبیین کنند، در جهت بالندگی فرهنگی کشور و استقرار هرچه محکم‌تر پایه‌های نظام مقدس اسلامی، گام‌های بسیار موثری برداشته‌اند.
 * صدیقه محمدخانی
کارشناس ارشد تاریخ تمدن ملل اسلامی