kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۷۹
تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۶
ردپای 60 سال خیانت و جنایت روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332

هدف جنگ تمام عیار آمریکا علیه ایران بود(پاورقی)


 Research@kayhan.ir
 تالیف: کامران غضنفری

اکنون به تجزیه و تحلیل سایر جوانب و ویژگیهای آماده سازی تهاجم می‌پردازیم . برای این کار لازم است قبلاً به مسئله  «ستون پنجم» و دامنه ی بسیار گسترده کار آن اشاره کنیم : از ماه دسامبر 1979 [ آذر 1358 ] دهها نفر از مأموران جاسوس به سوی ایران سرازیر می شوند. اینها عمدتاً ایرانیانی هستند که از اروپا یا آمریکا با نامهای واقعی یا مستعار به ایران وارد می شوند. این افراد وظایف بسیار متنوعی بر عهده دارند که مهم ترین آنها عبارت است از برقراری تماس با اشخاص وابسته به رژیم سابق ، ساواک و یا افسرانی که هنوز در ارتش قدرت دارند. عده دیگری در سازمانهای مختلف سیاسی نفوذ می‌کنند و به اقدامات سیاسی یا تحریک آمیز می‌پردازند. و بالاخره ، دسته ای هم برای تشدید تشنج و اغتشاش و بی اعتبار کردن نهادها و اشخاص و سازمانها ، دست به عملیات تروریستی می زنند.
البته تمام مأموران اعزامی برای تشکیل ستون پنجم ، تبعه‌ی ایران نیستند. عده ای از آنها عرب و تبعه کشورهای مختلف هستند. عده ای نیز عناصر نیروهای ویژه مستقر در اروپا هستند؛ برخی هم به زبان‌های اروپایی حرف می‌زنند و تحت پوشش فعالیتهای تجاری و صنعتی فعالیت می‌کنند.
جولیتو کیه زا در مورد موانع و مشکلات این عملیات می‌گوید :
« طرح ، پیش بینی می‌کرد در صورت بروز هرگونه عکس العمل نیروهای نظامی ایران ، بلافاصله کارتر دستور بمباران مناطق نظامی اطراف تهران را صادر کند. از جمله این مناطق فرودگاه تهران بوده است .
ما اطمینان کامل داریم که گسترش پشتیبانی تدریجی هوائی تا حد بمباران چاههای نفت به منظور «گمراه کردن  » در طرح پیش بینی شده بود. منابع معتبر اظهار می دارند که در صورت بالا رفتن تعداد تلفات و مجروحان ، استفاده از هواپیماهای بزرگ‌تر 141- C نیز مورد نظر بوده است .
همان طور که می بینیم ، تمام پیش بینی‌ها برای یک جنگ تمام عیار انجام شده است ، نه برای مقابله با عواقب یک هجوم ساده که احتمالاً در آن چند نفری هم کشته شوند. حتی برخی عقیده داشتند که :  « می توان بدون هیچ گونه مشکل بزرگی، نیروی هوایی ایران را همان روی زمین به کلی نابود کرد ». روز 28 آوریل [ هشتم اردیبهشت ] خبرگزاری تاس اعلام می دارد: «عملیات مذکور در واقع می باید به پیاده کردن نیرو در ایران ختم شود.» دو روز بعد همین خبر گزاری اطلاع می دهد که :
نفوذ تحریک آمیز آمریکا در خاک ایران هدفش تنها آزادی گروگانها و نابود کردن تمام کسانی که اطراف سفارت بوده اند نبوده ، بلکه دستگیری [ امام ] خمینی نیز در دستور کار قرار داشته است .
روز 26 آوریل ، دانشجویان مسلمان در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار داشتند که آزادی گروگانها فقط بخش کوچکی از عملیات مذکور را تشکیل می داده است . دانشجویان از مقامات کشور تقاضای اقدامات شدید امنیتی برای محافظت از محل سکونت آیت الله خمینی می‌کنند.
روز 29 آوریل ، صادق خلخالی در مصاحبه ای با روزنامه ی بامداد افشاء می‌کند که از جمله اهداف عملیات ، فرودگاه بین المللی تهران ، ستاد مرکزی نیروی هوائی ، محل سکونت امام خمینی ، شهر قم و مراکز مخابراتی تهران بوده است ».
هواپیماهای جنگنده آمریکائی چه در حین عملیات و چه بعد از عملیات در آماده باش کامل به سر می بردند و برای هر گونه تهدیدی  در ناو های هواپیمابر اتمی نیمیتز و کورال سی به حال آماده باش کامل بودند. اطلاعات کسب شده ، توسط پروازهای شناسائی آواکس‌های آمریکائی به نیمیتز و کورال سی مخابره می شد.
به هر حال اگر عملیات آنها ( برای نجات گروگانها ) با موفقیت صورت می‌گرفت ، هدف بعدی آنها بمباران پایگاههای هوائی در سرتاسر ایران بوده است.
منصور فرهنگ ـ نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد ـ درباره وقایع 25 آوریل اظهارات قابل توجه و دقیقی ابراز می دارد. فرهنگ در همان هنگام در نیویورک ، اقدام آمریکا را   « در جهت بی ثبات کردن رژیم ایران  » می داند و نه اقدامی « برای آزادی گروگان ها » او در ادامه سخنانش ، دخالت آمریکا را برنامه ای که « با همکاری عناصر ضد انقلاب ایرانی با کمک عراق ، افسران ارشد رژیم سابق ، سازمان جاسوسی سیا و بختیار تنظیم شده است  » دانسته ، می‌گوید : شکی نیست که این افراد از آمریکا اسلحه دریافت می‌کنند.
مجله تایم نیز در شماره پنجم ماه مه 1980 ، عملیات را به این گونه شرح می دهد :
بعد از ظهر سه شنبه شش هواپیمای C-130  از یک فرودگاه واقع در مصر برخاستند. هواپیماهای حمل و نقل حدود 90 کماندو را به طور مخفیانه به ایران حمل نمودند و در ارتفاع بسیار پایین 150 پائی به منظور عبوراز نقطه کور را دارهای ایران گذشتند و در صحرای دور افتاده ی به نام پشت بادام فرود آمدند.
هواپیماهای C-130 یکی پس از دیگری در صحرای پشت بادام فرود آمدند. در همین بین هشت هلی کوپتر 53 D-R-H از دریای عمان بدون چراغ و در نور ماه گذشتند و در ایران پرواز نمودند. دو تا از هلی کوپتر ها به علت طوفان شدید شن با نقص فنی رو به رو شدند. یکی از آنها به علت اشکالات هیدرولیکی نتوانست بالا بماند و در صحرای نزدیک کرمان فرود آمد. یک هلی‌کوپتر دیگر سرنشینان هلی کوپتر از کار افتاده را با خود برد. هلی‌کوپتردوم به علت نقص فنی به ناو نیمیتز بازگشت ( در حالی که نیمیتز در نزدیکی‌های ساحل جنوبی ایران قرار داشت ) . بالاخره شش هلی‌کوپتر به منطقه فرود نزدیک شدند.
یکی از هلی کوپتر ها که در زمین از یک هواپیمای130 - C  بنزین گیری کرده بود بلند شد تا هلی کوپتر دیگری جهت سوخت گیری آماده شود. اما در این لحظه خلبان هلی کوپتر را به سرعت به جلو راند به طوری که پروانه هلی کوپتر با هواپیما برخورد نمود و در یک لحظه آتش هر دوی آنها را در بر گرفت . سه آمریکائی در هواپیمای130 - C   و پنج نفر نیز در هلی کوپتر کشته شدند.
اما پس از آنکه با همه ی این مقدمه چینی‌ها و تجهیز امکانات وسیع نظامی ، عملیات با شکست مواجه شد، در ساعت 2 بامداد روز جمعه ( پنجم اردیبشت 1359 ) ، کارتر از کارمندانش درخواست تهیه یک نسخه از اظهارات جان . اف . کندی [ رئیس جمهور آمریکا در هنگام شکست عملیات نافرجام خلیج خوکها در کوبا ] را نمود تا طی بیانیه ای ، مردم آمریکا را  از شکست این عملیات آگاه سازد.