فهرست هزینههای گزاف در مذاکراتی که چیزی عاید ایران نکرد(خبر ویژه)
«هیچ یک از روشها و نرمشهای دولت در قبال آمریکا جواب نداد و باید دید تیم مذاکرهکننده با چه سرمایهای به دور بعدی مذاکرات میرود».
این تحلیل را وبسایت دیپلماسی ایرانی - وابسته به صادق خرازی- و از قول سفیر سابق ایران در چین منتشر کرد. حسین ملائک در این تحلیل خاطر نشان میکند: شواهد زیادی حاکی از آن است که نباید در نوامبر آینده انتظار تحول خاصی در پرونده هستهای را داشت. سیاست خارجی کشور در طول سال گذشته با هدف بازسازی روابط با کشورهای بزرگ استراتژی حل مسئله اتمی را برگزید. تمرکز زیادی بر روی «حل این مسئله» گذاشته شد و با امضای برنامه اقدام مشترک با دولتهای 5+1 در آبان سال گذشته خوشحالیهایی را باعث گردید «سرمایه» زیادی به کار گرفته شد. از تبریک اعیاد یهودیان و یا محکومیت هلوکاست تا ملاقاتهای کاری و غیرکاری با مقامات آمریکایی چه از طریق روابط مستقیم و یا مذاکرات غیرمستقیم. تلفن مستقیم دو رئیسجمهور و یا پخش فیلمهای تبلیغاتی از مقامات رسمی که مواضع عادلانه ایران را تشریح میکردند.
نویسنده خاطر نشان میکند: این تاکتیک حتی به صورت پیچیدهتری با تاخیر در تبریک پیروزی «بشار اسد» در انتخابات اخیر سوریه توسط مقامات سیاسی مسئول و یا حتی عدم تحرک بسیار مشهود و موضعگیریهای تاخیردار در درگیری اخیر اسرائیل و غزه به کار گرفته شد. به طوری که مواضع سیاسی رئیس مجلس که گویی سکاندار سیاست خارجی منطقهای ایران است در موضوعات فوق به نحو بارزی جلوتر از مقامات اجرایی و سیاست خارجی حرکت میکرد.
دیپلماسی ایرانی میافزاید: این استراتژی حتی با اعلام مواضع گاه به گاه برخی از وزرا علیه چین و روسیه ( که صرفنظر از مواضع نه چندان هماهنگ آنها نسبت به ایران قطعا در جبهه مخالف ما قرار ندارند) و حتی در موضوع اوکراین با حمایت از اروپا در مقابل روسیه میتوانست بیان عمیقتری از لایههای «دیپلماسی» دستاندرکاران سیاست را نشان دهد. این مواضع خطرناک در بدترین شکل میتوانست و میتواند به آنان دید سیاسی جدیدتری را القاء نماید که برای آینده تاریخ ایران منافعی را بار نخواهد کرد.
دیپلماسی ایرانی ادامه میدهد: به هر صورت تقریبا هیچ یک از این روشها تاثیری بر پرونده هستهای نداشت و نشان داد که ماهیت آن پرونده چیز دیگری فراتر از تعداد سانتریفیوژ و یا بازی با واحد غنیسازی است... حال قبل از آن که اردوی دیگری در یکی از کشورهای اروپایی زده شود سوال این است که تیم مذاکرهکننده با کدام آورده سیاسی میخواهد مذاکره را به نتیجه برساند.
این وبسایت از وزارت خارجه خواست نقش فعال سابق در منطقه را احیا کند.
نویسنده خاطر نشان میکند: این تاکتیک حتی به صورت پیچیدهتری با تاخیر در تبریک پیروزی «بشار اسد» در انتخابات اخیر سوریه توسط مقامات سیاسی مسئول و یا حتی عدم تحرک بسیار مشهود و موضعگیریهای تاخیردار در درگیری اخیر اسرائیل و غزه به کار گرفته شد. به طوری که مواضع سیاسی رئیس مجلس که گویی سکاندار سیاست خارجی منطقهای ایران است در موضوعات فوق به نحو بارزی جلوتر از مقامات اجرایی و سیاست خارجی حرکت میکرد.
دیپلماسی ایرانی میافزاید: این استراتژی حتی با اعلام مواضع گاه به گاه برخی از وزرا علیه چین و روسیه ( که صرفنظر از مواضع نه چندان هماهنگ آنها نسبت به ایران قطعا در جبهه مخالف ما قرار ندارند) و حتی در موضوع اوکراین با حمایت از اروپا در مقابل روسیه میتوانست بیان عمیقتری از لایههای «دیپلماسی» دستاندرکاران سیاست را نشان دهد. این مواضع خطرناک در بدترین شکل میتوانست و میتواند به آنان دید سیاسی جدیدتری را القاء نماید که برای آینده تاریخ ایران منافعی را بار نخواهد کرد.
دیپلماسی ایرانی ادامه میدهد: به هر صورت تقریبا هیچ یک از این روشها تاثیری بر پرونده هستهای نداشت و نشان داد که ماهیت آن پرونده چیز دیگری فراتر از تعداد سانتریفیوژ و یا بازی با واحد غنیسازی است... حال قبل از آن که اردوی دیگری در یکی از کشورهای اروپایی زده شود سوال این است که تیم مذاکرهکننده با کدام آورده سیاسی میخواهد مذاکره را به نتیجه برساند.
این وبسایت از وزارت خارجه خواست نقش فعال سابق در منطقه را احیا کند.