kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۹۲۴۱
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۷

دنیا؛ مزرعه یا مدرسه آخرت(خوان حکمت)


 دنيا هم مزرعه است، هم مدرسه. در بحث‌هاي اخلاقي از مزرعه بودن دنيا سخن به ميان مي‌آيد، در بحث‌هاي معرفتي از مدرسه بودن دنيا سخن به ميان مي‌آيد، اگر كسي بخواهد دانشمند شود، دنيا براي او مدرسه است، اگر كسي بخواهد سعادتمند بشود، دنيا براي او مزرعه است، اگر دانشي سعادت‌بخش و سعادتي در كنار علم و دانش داشته باشد، بايد اين مدرسه و مزرعه را كنار هم ببيند. اگر كسي بخواهد در دنيا زندگي كند اين ممكن است اصولي بشود، فقيه بشود، اديب بشود، جامعه‌شناس بشود، تاريخ‌دان بشود، اما حكيم نخواهد شد؛ زيرا دنيا مجموعه اعتبارات است؛ اين پنج بخشي كه در سوره مباركه حديد آمده به صورت حصر، اين مضمون ذكر شده كه فرمود:اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياهًْ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَهًْ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ؛ (بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون‌طلبی در اموال و فرزندان است»[1] همين بخش‌هاي پنج‌گانه سوره حديد در بخش‌هاي ديگر به دو قسم تقسيم شده است كه فرمود: «لَعِبٌ وَ لَهْوٌ»[2] بناي عقلا اين است، اینکه اين مال براي اوست، اين شخص رئيس است، آن شخص مرئوس است ،اينها عناوين اعتباري است؛ با عناوين اعتباري، علوم اعتباري سامان مي‌پذيرد،اما جهان‌بيني بر اساس تكوين كار دارد نه بر اساس اعتبار، اگر كسي خواست حكيم باشد بايد روي زمين زندگي كند، زير آسمان زندگي كند، با آب و هوا و دريا زندگي كند نه با دنيا. آب حقيقت است، زمين حقيقت است، فضا حقيقت است، هوا حقيقت است، شمس و قمر حقيقت است،اينها تكوين هستند،آيات الهي‌اند، چه شبش باشد،آيت تاريك حق است، چه روزش آيت روشن: (اسرا/12)
لازمه بهره‌مندی از مدرسه دنیا
اگر كسي خواست در مدرسه دنیا زندگي كند، بايد با زمين و زمان و آسمان و شمس و قمر رابطه داشته باشد. عده‌اي كه حكيمانه به سر مي‌برند، دنيا را فقط ابزار محض از دور نگاه مي‌كنند؛ اين بيان نوراني حضرت امير كه فرمود: «مَنْ‏ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ‏ أَبْصَرَ إِلَيْهَا أَعْمَتْه»[3](هر كه به ديده عبرت به آن نگريست او را بينا كرد و هر كس به چشم خريدارى به آن نظر نمود او را به نابينايى دچار ساخت).  همين است. يك وقت كسي دنيا را هدف قرار مي‌دهد، اين از نظر معرفتي كور خواهد شد، ولو به سراغ حلال هم برود، اما اینکه بتواند جهان را به خوبي بشناسد اين نيست، اين جزء همان اكثريّ اهل بهشت است.اگر كسي دنيا را به عنوان وسيله قرار بدهد، ابزار قرار بدهد، نه به عنوان هدف، دنيا خيلي چيزها به او ياد مي‌دهد.
 اما از آن جهت كه دنيا گذشته از اينكه مزرعه است مدرسه هم است دو گونه ممكن است كسي در دنيا زندگي كند و به آن نگاه كند. همين دو قسمي كه در خطبه نوراني حضرت امير هست، يك وقت است انسان دنيا را تماشا مي‌كند، يك وقت است كسي از دنيا عبرت مي‌گيرد، برخي‌ها دنيا را به عنوان تابلوي زيبا مي‌بينند، در چشمان آنها زيبا جلوه مي‌كند، اينها براي تماشاي دنيا و بوستان دنيا آمدند. يك وقت است كسي دنيا را معبر مي‌داند كه مي‌خواهد عبور كند، اين به مسائل اخلاقي بار مي‌يابد، مي‌گويند عبرت بگيريد: «فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ»[4] عبرت گرفتن؛ يعني از جهل به علم عبور كردن، از جهالت و سفاهت عملي به درايت عملي عبور كردن، از ظلم به عدل عبور كردن، از ضعف به قوّت و نيروي عقلاني عبور كردن، اين عبور كردن را مي‌گويند عبرت گرفتن.اگر كسي صحنه‌هاي فراوان را ديد و تكان نخورد و همان وضع قبلي را داشت، اين تماشاگر دنياست نه عبرت‌گير دنيا.
زینت‌های چهارگانه دنیا؛ معبر یا سد معبر
 بنابراين گاهي انسان دنيا را به عنوان معبر مي‌داند، گاهي به عنوان زيور تلقّي مي‌كند، اگر زيور باشد اين عناصر چهارگانه زينت‌بخش است كه در اوايل سوره مباركه آل‌عمران آمده است فرمود: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَهًْ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهًْ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَهًْ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ؛(محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم زیبا جلوه داده شده است)[5] ما بيش از چهار چيز در دنيا نداريم، بالأخره يا جماد است يا نبات است يا حيوان است يا انسان. اگر جماد بود كه طلا و نقره است كه طبق بيان نوراني حضرت امير(ع) در آن حديث معروف كه به حضرت عرض كردند دستور بدهيد ما طلا بدهيم يا نقره؟ فرمود: «كِلَاهُمَا عِنْدِي‏ حَجَرَانِ»(هردو نزد من سنگ اند)[6] طلا يك سنگ زرد است، نقره يك سنگ سفيد است، اين‌طور نيست كه آنها مثل ملكوت باشد و ارزش علمي داشته باشد، چون كمياب است، بشر آن را معيار قرار داد براي كالا و رد و بدل تجاري، وگرنه اينها را در لغت مي‌گويند جزء احجار كريمه است، هيچ فرقي بين طلا و زغال‌سنگ نيست؛ منتها طلا خوشرنگ‌تر است و بعضي از خواص را به همراه دارد كه زغال‌سنگ ندارد.فرمود: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ» اين پنج چيز، اگر «الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَهًْ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهًْ» بود كه مي‌شود جماد، اگر حرث و كشاورزي بود كه مي‌شود نبات، اگر دام بود كه مي‌شود حيوان، اگر نساء و بنين بود مي‌شود انسان، بيش از اين نيست و كمتر از اين نيست، اينها به جاي اينكه براي يك عدّه معبر باشند، سدّ معبرند، زيور تلقّي مي‌شوند، جامع اينها شهوت است نه درايت ، اين وضع دنياست،وجود مبارك سيّدالشهداء(ع) فرمود: «أَنَا قَتِيلُ العَبَرَهًْ»[7] درست است‌اشك براي آن حضرت ثواب دارد اما‌اشكِ وافر كه شبكه چشم را پُر كند، اولاً و به گونه بريزد و عبور كند، ثانياً؛ اين را مي‌گويند «عَبَرات»؛ فرمود
«أَنَا قَتِيلُ العَبَرَهًْ» اگر كسي بداند واقعه كربلا چيست سيل‌اشك او آنچنان از چشمان جاري مي‌شود كه از سطح صورت عبور مي‌كند، این قطرات عبور‌کننده از گونه را مي‌گويند «عَبَرات». فرمود: «فَاعْتَبِرُوا»؛ يعني عبرت بگيريد، عبور كنيد، حركت كنيد نه حركت به پايين، نه حركت افقي، حركت عمودي كه بالا بياييد، وقتي انسان از زشتي عبور كرد ، مي‌گويند عبرت گرفته است.
 پس گاهي دنيا مدرسه است مدرسه علمي است براي حكيم‌پروري، گاهي دنيا مدرسه است براي اخلاق‌پروري برای كسي كه عبور مي‌كند نه زيور بداند. اين بخش اگر با عمل صالح همراه شد مي‌شود مزرعه، اگر ما آن حديث معروف «أَلدُّنيَا مَزرَعَهًْ الآخِرَهًْ»[8] را توسعه بدهيم اعم از زرع علمي و عملي باشد با «الدنيا مدرسهًْ الآخرهًْ» هم هماهنگ است. گاهي انسان در مدرسه است، مسائل علمي را ياد مي‌گيرد، گاهي مسائل عملي را ياد مي‌گيرد و عمل مي‌كند، گاهي نه، فقط در حدّ كشت و زرع است كه زراعت مي‌كند كه «مَن يَزرَع يَحصُد»،[9] فرمود هر كسي چيزي بكارد درو مي‌كند، «يوم حصاده»؛[10] يعني روزي كه اين كشاورزي‌هايتان به ثمر مي‌نشيند و اين خوشه‌ها را درو مي‌كنيد. فرمود كشاورزي چيز خوبي است و شما هر چه بكاريد همان را درو مي‌كنيد، پس دنيا ،هم مدرسه آخرت است، هم مزرعه آخرت؛ اما براي همه مي‌تواند مزرعه باشد؛ ولي براي همه مدرسه نيست كمتر كسي است كه بين تكوين و اعتبار فرق بگذارد، ،يك؛ و درصدد ريشه‌يابي آن اعتبار باشد، دو كه اين قوانين اعتباري از كدام تكوين نشأت گرفته ،اينها كم هستند.
كم هستند كساني كه به اين فكر باشند كه دنيا مدرسه است، كلّ اين جريان را ذات اقدس‌اله به عنوان مكتب، به عنوان فعل خدا، كلام خدا، كلمات اله قرار داد كه ما اين را بفهميم.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 17/2/94
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا 
____________________________
[1]. حديد، 20.
[2]. انعام، 32.
[3]. نهج‌البلاغه صبحی صالح، خطبه82.
[4]. حشر، 2.
[5]. آل عمران، 14 .
[6]. مناقب آل ابی طالب(لابن شهر آشوب)، ج2، ص118.
[7]. الأمالی(للصدوق)، النص، ص137.
[8]. مجموعه ورّام، ج1، ص183.
[9]. الکافی(ط ـ الحديثه)، ج2، ص334.
[10]. انعام، 141.
خوان حکمت هر دو هفته یک بار روزهای یک شنبه منتشر می‌شود.