kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۹۰۸۱
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۱

اخبار ویژه



سلب اطمینان از سرمایه‌گذاران با شوک تصمیمات متناقض دولت
سیاست‌های متناقض دولت درباره بازار بورس و ارز، مردم و فعالان اقتصادی را آزار می‌دهد.
روزنامه خراسان در این‌باره نوشت: نرخ ارز از اواخر سال گذشته و به‌ویژه اوایل امسال روند صعودی شتابانی داشت و تا پایان تابستان به حداکثر رسید و سپس روند نزولی داشت تا اینکه در روزهای اخیر این روند نزولی شدت یافت. بورس نیز تقریبا از همین روند تبعیت کرد و قیمت سهام و شاخص کل به‌عنوان نماینده قیمت سهام با رشدی حتی شتابان‌تر و بیشتر به نسبت افزایش نرخ ارز، جهش یافت و پس از چهار برابر شدن طی پنج ماه ابتدای سال، روند نزولی در پیش گرفت و اکنون تقریبا به نصف رقم ثبت شده در 19 مرداد امسال نزدیک می‌شود.درباره اینکه چه مقدار دعوت به حضور مردم در بورس با وجود آشکار شدن نشانه‌های حباب در این بازار، غلط بود، سخن فراوان گفته شده است. استفاده از ادبیاتی که القای بیمه کردن بورس توسط دولت را می‌داد و عرضه سهام دولتی مثل دارایکم و پالایشی یکم این برداشت را مطرح می‌کرد که دولت از بورس حمایت می‌کند و اجازه ریزش شاخص را نمی‌دهد، اما زمانی که جرقه ریزش بازار زده شد، بازار حدود هفت هزار هزار میلیارد تومانی (هفت میلیون میلیارد تومانی) با دخالت حقوقی‌ها و خرید چند هزار میلیارد تومانی سهام توسط آنها قابل مهار نبود و چنین ریزشی رقم خورد.
حمایت از رشد شتابان بورس در ماه‌های نخست سال با هر انگیزه‌ای از جمله جبران کسری بودجه، باید با این ملاحظه همراه می‌شد که بخش قابل توجهی از این رشد معلول جهش نرخ ارز است و اگر ورق بازار ارز برگردد نمی‌توان بورس را صعودی نگه داشت. این یک گزاره اثبات شده است که شاخص کل بورس به میزان قابل توجهی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم، تحت تأثیر رشد نرخ ارز است و در صورت افت نرخ ارز، بورس با ریزش مواجه می‌شود. وقتی چنین واقعیت تاریخی تکرار شده‌ای در اقتصاد وجود دارد و مشخص است که دلار بالای 30 هزار تومان به دلایل سیاسی و اقتصادی پابرجا نیست و از آن مهم‌تر، رئیس‌جمهور به امید گشایش منابع بلوکه شده، وعده دلار 15 تومانی را می‌دهد، ریزش شدید بورس هم ‌گریزناپذیر است.مهم‌ترین وظیفه دولت به‌عنوان متولی اجرایی کشور این است که در شرایط کلان اقتصادی بتواند شرایط نسبتاً پیش‌بینی‌پذیری را برای سرمایه‌گذاری فراهم کند چرا که ثبات قیمت ارز چه بسا مهم‌تر از کاهش هیجانی باشد. وعده دلار 15 و حتی 12 هزار تومانی اگر تاریخ مصرف کوتاه‌مدت داشته باشد و پس از چند ماه مثلا به حدود 18 تا 20 هزار تومان بازگردد، خیلی بدتر از این است که برای یک دوره مثلا یک‌ساله نرخ ارز روی بازه‌ای در حد 18 تا 20 هزار تومان تثبیت شود. واقعیت این است که جهش‌های شدید و سقوط‌های بزرگ چه در نرخ ارز و چه در بورس هم به معیشت مردم بیشتر از همه چیز آسیب می‌زند و هم به سرمایه‌گذاری. اگر با وجود جهش نرخ ارز، سیاست گذار با استفاده از ابزارهای قانونی، جلوی جهش شدید بورس را می‌گرفت و ورود نقدینگی به این بازار را کنترل می‌کرد و یک رشد تدریجی‌تر را رقم می‌زد، با چنین ریزش سنگینی مواجه نمی‌شدیم.
نگارنده به هیچ وجه مخالف کاهش نرخ ارز نیست  بلکه بحث بر سر تناقض سیاست‌هایی است که مردم را آزار می‌دهد. سیاستی که بورس را با جهش نرخ ارز به عرش اعلا می‌برد و با افت نرخ ارز بر زمین می‌زند!

نقشه «بازی با ظریف» نگرفت بگویید فضاسازی منتقدان است(!)
یک روزنامه اصلاح‌طلب، اصرار بر نامزدی محمدجواد ظریف در انتخابات 1400 را تخریب‌گری مخالفان و جریان رقیب توصیف کرد!
به گزارش آفتاب یزد، یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با این روزنامه ضمن رد کاندیداتوری ظریف برای ریاست‌جمهوری 1400 می‌گوید: «وقتی خودش بارها گفته نمی‌آید اما بازهم از او به‌عنوان یک گزینه احتمالی نام می‌برند ذهن به این سو می‌رود که شاید این مسئله مهندسی شده و تخریبی باشد!»
علی صوفی همچنین افزود:«اینکه هرازگاهی می‌بینید بحث کاندیداتوری آقای ظریف مطرح می‌شود اگر به منشا و مرجع خبر خوب دقت کنید خواهید دید این مسئله از جناح رقیب استارت خورده و بیشتر از آن جهت است که مسیر ائتلاف با لاریجانی را تنها گزینه پیش‌روی اصلاح‌طلبان معرفی کنند تا در نهایت هیچ اصلاح‌طلب واقعی کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری نشود.»(!!)
صوفی می‌گوید:« تا آنجا که من می‌دانم گزینه‌ای به نام ظریف مدنظر اصلاح‌طلبان نبوده و نیست. یک وقت‌هایی ذهن به سمت مهندسی بودن مطرح شدن نام ظریف می‌رود تا او را تخریب کنند یا شاید می‌خواهند اصلاح‌طلبان را خلع سلاح کنند یا حتی ممکن است بحث یک ائتلاف در میان باشد اما هرچه که هست به معنای مدنظر بودن ظریف در جناح اصلاح‌طلبی نیست.»
ادعای علی صوفی در حالی است که پیش از این برخی محافل اصلاح‌طلب از جمله روزنامه‌هایی مانند شرق و اعتماد و... به شکل پررنگ، احتمال نامزدی ظریف را برجسته کرده بودند که با بی‌اعتنایی منتقدان روبرو شد. به عبارت دیگر حالا که بازی تحریک منتقدان به واکنش نگرفته، افراطیون مدعی اصلاحات، گارد خود را عوض کرده و پروژه ناکام خود را به رقبا و منتقدان نسبت می‌دهند!

مداخلات دستوری و ناهماهنگی در دولت علت تنش در بورس
روزنامه همشهری از روزنامه‌های حامی دولت از قول کارشناسان تصریح کرد: دولت باید با تزریق نقدینگی، توقف قیمت‌گذاری دستوری و کاهش مداخلات، جلوی فراگیر شدن بحران بورس را بگیرد.
این روزنامه در گزارشی خاطرنشان کرد:  ارزش بازار سهام ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان کاهش یافته و شاخص بورس ۵۰ درصد نزول کرده است. ۱۶۰ روز از زمان نزول بازار سهام گذشته و حالا کارشناسان بازار سرمایه به اجماع رسیده‌اند که راه‌حل نجات بورس دریافت کمک‌های دولتی مانند سایر نقاط دنیاست.
کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که دولت باید با تزریق نقدینگی بازار سهام را نجات دهد به‌ویژه آنکه یکی از دلایل رشد بازار سهام در سال‌جاری سیاست‌های دولت بود و دولت از این طریق توانست بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی از بازار سرمایه جمع‌آوری کند. دولت به‌طور مستقیم و غیرمستقیم ۶۰ درصد بازار سرمایه را در اختیار دارد و این موضوع مسئولیت دولت را برای نجات بازار سرمایه و تقویت سطح اعتماد به بورس بیشتر می‌کند.
آن‌طور که کارشناسان می‌گویند دولت باید از طریق راهکار‌هایی ازجمله تزریق نقدینگی، توقف نظام قیمت‌گذاری دستوری و کاهش مداخلات در قانونگذاری، جلوی نزول بورس و ایجاد بحران فراگیر را بگیرد.
علیرضا عسکری‌مارانی، از جمله کارشناسانی است که اعتقاد دارد راهکار نجات بازار سرمایه توقف قیمت‌گذاری دستوری و دولتی است.
فردین آقابزرگی دیگر کارشناس بازار سرمایه هم با بیان اینکه تصمیمات اقتصادی دولت بیشترین اثر را بر بورس می‌گذارد، می‌گوید: فراخوان دولت به مردم برای حضور در بازار سرمایه، کنترل نرخ ارز، وضع قوانین و مقررات همچون قیمت‌گذاری فولاد و تصمیمات این چنین روی بازار سرمایه اثرگذار است. اگر هماهنگی بین ارکان مختلف دولتی در حوزه اقتصاد وجود داشته باشد بازار سرمایه به آرامش می‌رسد. تا زمانی که این هماهنگی ایجاد نشود تنش و نوسان در بازار ‌سرمایه طبیعی است.

نشنال اینترست: بازدارندگی آمریکا در مقابل ایران شکست خورده است
یک نشریه تخصصی آمریکا در صفحه 5 سیاست خارجی تأکید کرد محاسبات آمریکا درباره بازدارندگی مقابل ایران اشتباه بوده است.
نشنال اینترست در ارزیابی بازدارندگی آمریکا مقابل ایران نوشت: آمریکا در حال حاضر حدود 45 تا 65 هزار نیرو در خاورمیانه دارد که هر ماه میلیاردها دلار هزینه دارند. با این حال، این استراتژی پرهزینه هیچ تأثیری در جلوگیری از حمله موشکی به نیروها و مواضع آمریکایی نداشته است. زمان آن رسیده که دریابد سیاستی که در حال حاضر به اجرا درآورده اصلاً بازدارنده نیست.
رویکرد فعلی بازدارندگی ایالات متحده از طریق حضور گسترده نیروهای نظامی هیچ تأثیری بر ایران یا گروه‌های شبه‌نظامی متحد آن در عراق ندارد. مایک پمپئو گروه‌های شبه‌نظامی متحد ایران را عامل حمله موشکی اخیر دانسته است. ادامه این حملات، کیفر خواست استراتژی فعلی ایالات متحده است و رهبران آمریکا باید دریابند که رویکرد فعلی آنها نه تنها مانع از این حملات نمی‌شود، که بعضاً عامل محرک آنهاست.
طرفداران ادامه حضور آمریکایی در خاورمیانه، برداشت اشتباهی از بازدارندگی دارند. مفهوم «بازدارندگی ستیزه‌جویانه» پس از ترور ژنرال سلیمانی در اوایل سال 2020 پدیدار شد؛ اما اگر بازدارندگی با درگیری همراه باشد دیگر بازدارندگی نیست. اتحاد جماهیر شوروی هرگز به موشک‌های آلمان غربی حمله نکرد. اگر چنین بود، آنگاه شکست بازدارندگی اثبات می‌شد. اما اکنون که صحبت از ایران است، تصمیم‌گیرندگان در ایالات متحده حتی وقتی موشک‌ها به سفارت در عراق اصابت می‌کنند، از استراتژی اشتباه خود روی برنمی‌گردانند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی،‌در ادامه این تحلیل آمده است: سؤال اینجاست که اکنون که قدرت بازدارندگی در هم شکسته، چه راهی برای احیای آن وجود دارد؟ راه حل حضور دو برابری آمریکا در خلیج فارس نیست. استقرار ناوهای بیشتر آمریکایی در منطقه اشتباه است. زیردریایی موشکی مستقر در خلیج فارس هم نمی‌تواند از نیروهای آمریکایی در برابر حملات احتمالی محافظت کند و از این رو،‌تنها درک ایران از تهدید آمریکایی را تشدید می‌کند. به علاوه، حضور نیروهای بیشتر در منطقه به معنی احتمال بیشتر اشتباه محاسباتی است.
استقرار هر نیرو یا دارایی اضافی تأثیری در قدرت نظامی نخواهد داشت و تنها نگرانی‌ها از آسیب‌پذیر شدن بیشتر آمریکا را افزایش می‌دهد. اگر ایران احساس تهدید کند آنگاه همه نیروها و دارایی‌های آمریکا در خلیج فارس و نزدیکی آن به هدف تبدیل می‌شوند. موشک‌های بالستیک ایران توانایی هدف گرفتن ناوهای آمریکایی و سایر کشتی‌ها را دارند. هرچه نیروهای آمریکایی در فاصله کمتری از مرز ایران مستقر شوند، ایران می‌تواند خسارات بیشتری به بارآورد و تنها راه‌حل برای آمریکا خارج شدن از حیاط خلوت دریایی ایران است. استقرار نیروهای مضاعف در منطقه هیچ تأثیری بر ایران نداشت. ژانویه سال گذشته که تنش‌ها بین دو کشور پس از ترور سلیمانی به بالاترین حد رسید، استقرار هزاران نیروی بیشتر تأثیری در تصمیم ایران در حمله تلافی‌جویانه به پایگاه عین‌الاسد نداشت. ادامه همان استراتژی در برابر ایران و انتظار نتیجه متفاوت، احمقانه است. دولت جدید جو باید باید پیش از هر کاری، این مسئله را در نظر بگیرد که هزینه‌های ماندن در خاورمیانه در برابر منافعی که آمریکا از این حضور می‌برد، بیش از اندازه بالاست و ارزش ندارد. جو بایدن نباید به استراتژی بازدارندگی شکست خورده ادامه دهد.

وال استریت ژورنال: تحریم‌ها موجب رونق تولیدات ایرانی شد
یک روزنامه آمریکایی تاکید کرد ایران راه‌های دور زدن تحریم‌ها را پیدا کرده است.
وال استریت ژورنال، در گزارشی به مقاوم شدن اقتصاد ایران در برابر تحریم‌های آمریکا و به دنبال آن، افزایش تولیدات داخلی و رشد صادرات غیرنفتی نوشت: ایران در این مسیر با مشکلات متعددی مواجه بوده است. اقتصاد متنوع ایران، کالاهایی را تولید می‌کند که از دیرباز وارد می‌کرده است. انبوهی از شرکت‌های ایرانی در واکنش به تحریم‌های دو سال اخیر آمریکا، زمینه‌هایی را در اقتصاد گسترده کشور برای نشان دادن مقاومت پیدا کرده‌اند. شرکت‌های ایرانی، به گونه‌ای فزاینده کالاهایی را که پیش از این از خارج وارد می‌شدند، تولید می‌کنند و شرکت‌های کوچک‌تر نیز که شمار آنها رو به افزایش است، به استخدام نیروی کار مبادرت کرده‌اند.
درآمد خالص صنایع غیرنفتی ایران، در خلال دو سه سال اخیر، با ۸۳ درصد رشد، از درآمد بخش انرژی فراتر رفته است.
محسن توکلی از کارشناسان مسایل مربوط به تحریم‌ها در شورای آتلانتیک می‌گوید حتی در صورت قطع کامل صادرات نفت ایران، اقتصاد این کشور به حیات خود ادامه خواهد داد. تقویت توان اقتصادی ایران، موقعیت این کشور را مستحکم‌تر کرده است. ایران، غنی‌سازی اورانیوم را شتاب بخشیده و در اوایل ماه دسامبر با تصویب قانونی، دسترسی بازرسان هسته‌ای به مراکز هسته‌ای کشور را محدود کرده است.
 دولت آمریکا از مدت‌ها پیش از قدرت دلار و دسترسی به سامانه بین‌المللی بانکی برای نقل و انتقال پول که در عمل در کنترل واشنگتن قرار دارد به عنوان حربه‌ای جهت دستیابی به اهداف سیاست خارجی خود در کشورهایی همچون کره شمالی استفاده کرده است. در مورد ایران، دولت ترامپ برای فلج کردن اقتصاد این کشور و ناگزیر ساختن آن به مذاکره دوباره درباره توافق هسته‌ای، کارزار فشار حداکثری علیه تهران را در پیش گرفت. با وجود چنین فشاری، اقتصاد ایران در برخی از بخش‌ها توانسته خود را با شرایط جدید، سازگار کند.
مدیرکل یک شرکت ایرانی گفت تحریم‌ها محرک خوبی برای ما بود و تمرکز روی تولیدات داخلی به ما این امکان را داده تا برای ۴۵۰ نفر ‌اشتغال ایجاد کنیم.
شرکت ایرانی پاکشوما نیز که لوازم خانگی تولید می‌کند از خارج شدن شرکت‌های به مراتب بزرگ‌تر کره جنوبی، یعنی ال جی الکترونیک و سامسونگ، سود برده است. فروش ماشین ظرفشویی و لباسشویی این شرکت در دو سال گذشته به ترتیب ۴۰ و ۵۵ درصد افزایش یافته و به گفته مدیر بازاریابی تولیدکنندگان ایران، این امکان را فراهم آورده که این شرکت ۶۰۰ نفر را به خدمت بگیرد.
درمرکز خرید «ایران مال» در تهران، برندهای خارجی، با برندهای داخلی جایگزین شده‌اند. شرکت‌های کوچک و متوسط ایران، نیروی محرکه رشد تولیدات داخلی را تشکیل می‌دهند.
دولت ترامپ از تحریم‌ها، به عنوان ابزاری برای ایجاد تغییر در ایران، ونزوئلا و روسیه استفاده کرد. اما دولت‌ها در این سه کشور در برابر خواسته‌های واشنگتن تسلیم نشده‌اند. در ماه‌های اخیر، ایران در زمینه دور زدن تحریم‌های نفتی آمریکا نیز، موفقیت‌هایی به دست آورده است. در پی برقراری تحریم‌های نفتی علیه ایران در سال ۲۰۱۸، برخی شرکت‌های کشتیرانی و خریداران نفت، از خرید نفت ایران خودداری کردند. اما به گفته خریداران، ایران با قایل شدن تخفیف‌های چشمگیر، خریدارانی را که مشکلی با نادیده گرفتن تحریم‌های نفتی ندارند به خرید نفت از این کشور ترغیب کرده است. در پی رونق گرفتن دوباره اقتصاد در کشور‌های آسیایی از جمله چین، خریداران تازه‌ای برای خرید نفت ایران پیدا شده است.