kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۳۹۴۵
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۴

اخبار ویژه



زنگ انشاء تمام شده /پاسخ دهید که چرا تحریم‌ها دو برابر شد
«آقای رئیس جمهور! هفت سال زمان کمی برای پیشرفت و توسعه سیاسی کشور و تلاش برای رفع وابستگی کشور به بیگانه نبود، اما هرگاه نقدی بر جهت‌گیری‌های دولتی که قرار بود «تدبیر» کند و «امید» بیافریند، وارد شد، با همین اتهامات و تعابیر تخطئه شد. سال‌هاست از زمان انشا گذشته و اکنون وقت حساب است. حسابی که اگر قابل‌اندازه‌گیری و ملموس برای مردم نباشد، به تعبیر آقای جهانگیری معاون اولتان، سیاستمداران را ادب
خواهد کرد.»
روزنامه جوان ضمن انتشار این تحلیل و در نقد سخنان آقای روحانی می‌نویسد: «کاسبان تحریم بدانند که تحریم‌ها برداشته شده و دیگر بازنمی‌گردد. شما می‌خواهید با دنیا مذاکره کنید؟ شما بلد هستید که با دنیا مذاکره کنید و آیا زبان دنیا را می‌دانید؟ در حالی که در فهم زبان ملت خود گرفتار هستید.»
این عبارت بخشی از سخنان روحانی در جریان انتخابات سال ۹۶ است که در سفر به اردبیل عنوان کرد و اکنون پس از سه سال و در حالی که نه از برجام اثری مانده و نه تحریمی برداشته شده است، بار دیگر منتقدان سیاست‌های غلط دولت در پیوند زدن مصالح نظام به مناسبات جهانی و بیرون از مرز‌ها را مورد هجمه قرار داده که آن‌ها از مدیریت چیزی نمی‌فهمند و در پی تطهیر دولت آمریکا هستند!
رئیس جمهور محترم گویی فراموش کرده‌اند که رقابت‌های انتخاباتی سال ۹۶ گذشته و اکنون در مقام ریاست‌جمهوری در پاستور نشسته و باید پاسخگوی وعده‌های خود باشد. او که می‌گفت: «کاسبان تحریم بدانند که تحریم‌ها برداشته شده و دیگر باز نمی‌گردد.» اکنون باید بگوید چرا تحریم‌ها برداشته نشد و بلکه تشدید شد!
افکار عمومی از یاد نبرده که دولت سرخوش از برجام چگونه پیروزمندانه همه منتقدان خود را با شدیدترین توصیف‌ها نواخت و برخی تا ۴۰ توصیف از روحانی علیه منتقدان را شمارش کردند که کم‎سواد، بی‎دین، بی‎شناسنامه، مستضعف فکری، متوهم، بزدل، عقب مانده، لرزان، عصر حجری و هوچی باز فقط بخشی از این تعابیر است.
رئیس جمهور می‌گوید عده‌ای مدام دنبال تطهیر آمریکا هستند، اما توضیح نمی‌دهد که این عده چه کسانی هستند! منتقدان دولت که همواره بدون خط‌کشی میان دموکرات و جمهوریخواه تأکید کرده‌اند که خوی استکباری و استعماری آمریکا با آمد و شد رئیس‌جمهور، جمهوریخواه یا دموکرات تغییری نمی‌کند و این حقیقت طی چهار دهه گذشته به اثبات رسیده است. پس تطهیرکنندگان را باید در اردوگاهی جست‌وجو کرد که حامیان دولت خوانده می‌شوند. همان‌ها که رنگ لوگوی روزنامه‌های خود را با پوشش نامزد دموکرات آمریکا هماهنگ می‌کردند. در ماجرای برجام «امضای کری را تضمین» می‌دانستند.
آنها اکنون پس از هفت سال پیوند زدن مصالح کشور به تعامل و مذاکره با بیگانه، باید توضیح دهند نتیجه آن همه شعار‌ها چه شد. اتفاقاً تزریق روحیه ناامیدی از دل همین وعده‌های بر زمین مانده رسوب می‌کند و در بزنگاه‌های انتخاباتی خود را نشان می‌دهد.

شما مدیریت بلدید؟! + کارنامه پرافتخار روحانی و جهانگیری
دولتمردانی مانند روحانی و جهانگیری در حالی می‌گویند منتقدان مدیریت بلد نیستند که کارنامه‌شان، انباشته از سوء مدیریت‌های بی‌سابقه است.
روزنامه فرهیختگان با اشاره به اظهارات اخیر آقای روحانی خطاب به منتقدان مبنی بر این که «شما اصلا می‌دانید مدیریت چیست؟» و همچنین اظهارات مشابه جهانگیری نوشت: دولت حسن روحانی و کارگزارانی چون جهانگیری در سال پایانی دولتی که همه رکوردهای نابسامان در اقتصاد از افزایش تورم و نقدینگی گرفته تا کاهش ارزش پول ملی را زده است، مدعی توانمندی در مدیریت و اداره کشور هستند و حتی به گونه‌ای حرف می‌زنند که گویی برای پدید آمدن وضعیت کنونی مردم باید منت‌دار و مدیون آنها باشند.
میانه اردیبهشت ماه سال 96، اسحاق جهانگیری، معاون اول وقت دولت یازدهم و کاندیدای انتخابات ریاست  جمهوری در یکی از برنامه‌های انتخاباتی خود روایتی از اتفاقات سال 91 بیان می‌کند. «سال 91 که قیمت دلار همین جور آسانسوری می‌رفت بالا، من یک نامه نوشتم خدمت رهبر انقلاب و گفتم بنده به عنوان یک آدم که دارم از بیرون به کشور نگاه می‌کنم و هیچ مسئولیتی ندارم، الان وقتشه که کل مسئولان اقتصادی دولت عوض بشن، حالا نگفتیم دولت عوض بشه؛ مردم اعتمادشون رو به اینها از دست دادن!» این اظهارنظر که آن روز برای بهره‌برداری انتخاباتی گفته شد، حالا در مورد دولت مصداق عینی و دقیقی دارد. چنانکه مردم می‌پرسند در سال 91 قیمت دلار از هزار تومان به سه هزار تومان رسید ولی در دولت حسن روحانی و اسحاق جهانگیری نرخ ارز با رشد 10 برابری، رکورد بی‌سابقه 32 هزار تومان را نیز زده و طبیعتاً اگر اقدام درست استعفای وزرا و اعضای کابینه در چنین شرایطی است، چرا هنوز هیچ یک از مسئولان دولتی نه تنها استعفا نداده که حتی از مردم هم بابت این وضعیت ناگوار عذرخواهی نکرده‌اند؟
فرهیختگان همچنین ماجرای واگذاری 18 میلیارد دلار ارز دولتی به قیمت 4200 تومان، حذف کارت سوخت برای چهار سال و سه برابر کردن ناگهانی قیمت آن در آبان 98، نابسامانی‌های بازار گوشت و مرغ و روغن و... را به عنوان نمونه‌های سوءمدیریت دولت روحانی برشمرده و می‌نویسد: در تیر ماه سال 1397 و حدوداً دو ماه بعد از خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای، اسحاق جهانگیری در اظهار نظری عجیب که بیشتر به یک اعتراف تلخ شبیه بود، در نشست شورای اداری استان اصفهان گفت: «خروج آمریکا از برجام باعث غافلگیری ما شد، ایران در برجام به تمام تعهدات خود عمل کرد و آژانس بین‌المللی هم این را تأیید می‌کند.» این اعتراف تلخ و بسیار سنگین معاون اول دولت در خصوص برجام، البته در حالی است که نه در مدتی که ترامپ ریاست جمهوری در آمریکا را به دست گرفته بود، بلکه از مدت‌ها قبل‌تر و دقیقاً از همان زمانی که قرار بود توافق هسته‌ای اجرا شود، کارشناسان به صریح‌ترین شکل ممکن به دولت تذکر داده بودند که هر آن ممکن است با تغییری در کاخ سفید، آمریکا از برجام خارج شود و از آنجا که متن این توافق بسیار ضعیف است، این خروج برای آمریکا هیچ هزینه‌ای دربر نخواهد داشت و در عوض برای ایران بسیار سنگین و هزینه‌زا خواهد بود.

نامزدبازی سرِکاری کارگزاران
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران می‌گوید: این شورا، 20 نفر را برای نامزدی انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 در نظر گرفته است.
محسن هاشمی گفت: در جلسات شورای مرکزی و کمیته سیاسی حزب کارگزاران، تصمیم گرفته شد که این حزب به‌عنوان یکی از احزاب شاخص اصلاح‌طلب، در انتخابات ریاست‌جمهوری فعال باشد و از کاندیدای این طیف حمایت کند چرا که تحریم یا انفعال و بی‌تفاوتی در انتخابات، مغایر با روحیه اصلاح‌طلبی و مردم‌سالاری دینی است.
وی با اشاره به اسامی کاندیداهای مدنظر کارگزاران اظهار کرد: در حال حاضر نام حدود بیست کاندیدا در این فهرست حضور دارد که عبارتند از: آیت‌الله سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری، محمدرضا خاتمی، محمدرضا عارف، محمدجواد ظریف، علی مطهری، رضا اردکانیان، علی لاریجانی، مسعود پزشکیان، محمدجواد آذری جهرمی، محمدباقر نوبخت، سورنا ستاری، عبدالناصر همتی، علی‌اکبر صالحی، محمد صدر، مجید انصاری و عبدالواحد موسوی لاری؛ همچنین معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی نیز در این فهرست قرار دارند.
رئیس شورای مرکزی کارگزاران یادآور شد: تاکنون با برخی از این چهره‌ها گفت‌وگو انجام شده اما به‌دلیل شرایط بیماری کرونا، برنامه‌ریزی جلسات و ملاقات‌ها با کندی پیش می‌رود ولی رویکرد ما این است که پس از گفت‌وگو با این شخصیت‌ها و انجام بررسی‌های لازم، فهرست کوتاه را در دو ماه آینده، یعنی اوائل بهمن‌ماه اعلام کنیم تا کاندیداهای جدی حاضر صحنه انتخابات بتوانند برنامه‌ها و دیدگاه‌های خود را با افکار عمومی در میان بگذارند.
مرور فهرست مورد اشاره هاشمی، از جدی نبودن بسیاری از نام‌ها حکایت می‌کند، چه اینکه برخی از این افراد دارای کمترین سابقه اجرایی (در حد مدیریت یک بخشداری) هستند و حال آنکه غیر از شرط رجل سیاسی و مذهبی بودن، مدیر و مدبر بودن هم جزو شروط نامزدهای ریاست‌جمهوری است.
برخی دیگر هم مورد تخطئه و اعتراض جدی کارگزاران در عرصه برنامه‌ریزی و مدیریت بوده‌اند چنانکه این حزب پس از قانع نشدن اکثریت نمایندگان مجلس دهم از پاسخ‌های روحانی به پنج پرسش اقتصادی در بیانیه‌ای نوشت: «پاسخ‌های روحانی، مجلس و مردم را قانع نکرد. دولت فاقد استراتژی روشن است. رفع این سرگشتگی را در سیاست ارزی[موسوم به دلار جهانگیری] دید که در بهار 97، بستر ویژه‌خواری اخلالگران را فراهم کرد. متاسفانه با وجود نقدها بر سر سازمان برنامه و بودجه [با مدیریت محمدباقر نوبخت]، در دولت روحانی اصلاحی صورت نگرفت. فقدان استراتژی، دولت را به مجمعی از بروکرات‌های بی‌انگیزه بدل ساخته که دولت را زیر عنوان مغز متفکر توسعه ملی، بلکه به یک اداره کاغذی تقلیل می‌دهند».
گفتنی است جهانگیری، ظریف، اردکانیان، آذری جهرمی، نوبخت، ستاری، همتی، صالحی، انصاری، ابتکار و مولاوردی از جمله افراد نامبرده شده از سوی محسن هاشمی هستند که در دولت روحانی بوده‌اند.
برخی دیگر از این افراد هم قبلا با ادبیاتی توهین‌آمیز از سوی کارگزاران رد شده‌اند؛ چنانکه کرباسچی درباره آقای لاریجانی در سال 94، تعبیر یارگیری و سربازگیری را به کار برد اما سال گذشته حسین مرعشی درباره او اعلام کرد که کارگزاران روی اسب بازنده شرط‌بندی نمی‌کند.
اجمالا اینکه به نظر می‌رسد اغلب اسامی مطرح از سوی شورای مرکزی کارگزاران - یا خود لیست - سرکاری باشد و این حزب صرفا خواسته، فضای تلخ ناشی از اعتراض مردم به سوءمدیریت این طیف را عوض کند! وگرنه این حزب بهتر از هرکس می‌داند که راسا به اعتبار سوءمدیریت مدعیان اعتدال و اصلاحات، چقدر منفور مردم هستند.

روحانی ایده‌ای جز مذاکره ندارد/ دولتمردان از چه چیزی حمایت کنند؟!

یک روزنامه زنجیره‌ای می‌گوید رئیس‌جمهور در دولت تنهاست و اغلب دولتمردان از او حمایت نمی‌کنند.
روزنامه آرمان در سرمقاله خود ضمن اشاره به موضوع مذاکره‌خواهی روحانی می‌نویسد: سخنان رئيس‌جمهور در آخرين جلسه هيات دولت را مي‌توان ناشي از عزم دولت تدبير و اميد جهت استفاده از فرصت پيش‌آمده در عرصه بين‌الملل براي حل مسائل سياست خارجي و بازگرداندن کشور به وضعيت عادي پيش از روي کار آمدن دونالد ترامپ دانست. برجام‌ستیزان زیادی ستاد علیه این سخنان اختیار کرده‌اند. روحانی اما در مواجهه با اين رويکرد تند و راديکال عليه دولت تنهاست. هنوز بزرگ‌ترين حاميان رئيس‌جمهور در مواجهه با مخالفان کادرها و اقطاب اصلاح‌طلبند. معاون اول، سخنگوي دولت و معدود وزرايي که با اشراف به وضعيت کشور گفتمان مصالح و منافع ملي را پيگيري مي‌کنند (بالاخص وزراي امور خارجه و نفت) سخني در دفاع از رئيس‌جمهور، دولت و گفتمان برسازنده‌اش از درون دولت در تمام سطوح نمي‌شنويم. امري که شخص رئيس‌جمهور در سال 96 تحت عنوان بيماري سکوت از آن تعبير کرد. اگر با تاسي به پست‌مدرن‌ها، سياست را برساخته‌اي گفتماني بدانيم، آنگاه مي‌توان با قاطعيت سياست برساخته بدنه دولت را سياست سکوت نام نهاد.
خروج از اين وضعيت انفعالي رسالت دولتمردان در تمام سطوح است. اگر سياست داخلي و خارجي را ادامه و مکمل هم بدانيم، دولت نيازمند عبور از سياست انفعالي به سياست رسانه‌اي قوي و تقويت مناسبات خود با جامعه جنبشي بهبودخواه است. به زبان درآمدن دولتمردان، در دفاع از سياست‌هاي اصلاحي انگيزه‌اي وافر خواهد بخشيد‌. در اين راستا متوليان سياست داخله، مشاوران رئيس‌جمهور، روابط‌عمومي‌هاي نهادهاي دولتي، استانداران، حوزه‌هاي معاونت‌هاي سياسي استانداران، فرمانداران و.‌.. براي بازنمايي مختصات وضعيت و بازگويي سياست‌هاي رياست محترم جمهور وظيفه‌اي اخلاقي و سياسي برعهده دارند.
یادداشت متملقانه و دیکته‌گونه روزنامه زنجیره‌ای در حالی است که آقای روحانی و تیم حاضر او (ظریف، ربیعی، نوبخت و جهانگیری) عملاً هیچ ایده و برنامه‌ای جز مذاکره مجدد با آمریکا ندارند و این در حالی است که شخص آقای روحانی، مذاکره دوباره با آمریکای عهدشکن را دیوانگی خوانده است. بنابراین چه انتظاری هست که سایر اعضای کابینه- با مسئولیت‌های اقتصادی یا اجتماعی- بر طبل توخالی مذاکره بکوبند؟ ضمن این که اگر واقعاً دموکرات‌ها برجام را چنان که هست قبول داشتند، باید اعلام می‌کردند بدون هیچ قید و شرطی به اجرای تعهدات خود درباره لغو تحریم‌ برمی‌گردند اما آنها تأکید دارند تحریم‌ها باقی خواهد ماند و ایران باید با صرف نظر حقوق برجامی خود به‌سان بازی مار و پله- به خانه اول برگردد و مجدداً مذاکره کند و امتیاز بدهد! کدام دولتمرد عاقلی حاضر است خارج از حیطه مسئولیت کاری خود، برای چنین خدعه و خیانتی، کف و سوت بزند و هورا بکشد؟!
متأسفانه سخنان مذاکره زده آقای روحانی و ظریف و ربیعی و جهانگیری، تأکیدی بر این ارزیابی است که دولت هیچ برنامه درونزایی ندارد و مصمم است 8، 9 ماه باقیمانده از دوره خود را هم با فرصت‌سوزی و دوقطبی کردن جامعه با ادعای مذاکره به پایان برساند.

فرانکفورتر روندشاو: بایدن به برجام برنمی‌گردد
یک نشریه آلمانی نوشت: جو بایدن در صورت قطعی شدن حضورش در سمت ریاست‌جمهوری آمریکا، برجام را به مسائل منطقه‌ای و رفتار ایران پیوند می‌زند.
فرانکفورتر روندشاو نوشت: بایدن به سادگی به برجام باز نخواهد گشت و این توافق را به رفتارهای منطقه‌ای ایران پیوند خواهد داد.
بایدن در برخورد با ایران به رویکرد ترامپ نزدیک‌تر خواهد ماند، حتی اگر بخواهد ایالات متحده را به توافق هسته‌ای بازگرداند.
روحانی از بایدن خواسته است تا اشتباهات گذشته را برطرف کرده و توافق هسته‌ای را دوباره فعال کند. روحانی و ظریف که از طراحان توافق به حساب می‌آیند، بیش از هر چیز امیدوارند تحریم‌های آمریکا کاهش یابد. اما جو بایدن به سادگی به توافق باز نخواهد گشت، دلیل عمده آن این است که می‌خواهد موضوع هسته‌ای را با رفتارهای تهران در منطقه پیوند دهد. استراتژی قبلی «حداکثر فشار» ترامپ یک عارضه جانبی را نشان می‌دهد که مانند اروپایی‌ها برنامه‌ریزان سیاست بایدن نیز از آن استقبال می‌کنند. این فشار باعث ضعف شبه‌نظامیان شیعه‌ای می‌شود که به عنوان بازوهای ایران در لبنان، سوریه و عراق عمل می‌کنند.