آقای ابوطالبی! چرا اصرار دارید ندامت و پشیمانی دوباره را به کشور تحمیل کنید؟!
طی روزهای اخیر یادداشتی از معاون سیاسی سابق دفتر رئیسجمهور درباره احتمال بازگشت دولت جدید آمریکا به برجام منتشر شده که حاوی ابهامات و تناقضات متعددی است.
حمید ابوطالبی در بخش از یادداشت خود که با عنوان «ضرورتِ مذاکره» در صفحه کاربریاش در توئیتر منتشر شد، آورده است: «آیا بازگشتِ بدون مذاکره یا بیبرنامه طرفین، خطایی استراتژیک نیست؟ ابتدا باید مشخص شود بازگشت آمریکا به برجام وفق کدام محملِ حقوقی - برجامی خواهد بود؟ بازگشت یکباره و غیرحقوقی، هم تاییدکننده ضمنی خروج یکجانبه آمریکا است و هم هرگونه ادّعا و انتظار ایران و ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بیاعتبار خواهد کرد. آیا بازگشت طرفین به برجام، با توجه به اسنپبک و ساختار انتقال تحریمهای دوجانبه و بینالمللی کردن آن و ناتوانی آمریکا در لغو تمامی تحریمها و صرفا تعلیق برخی از آنها، به نفع ایران است، یا به نفع آمریکا؟ آیا فشاری است بر ایران یا بر آمریکا؟ آیا ابهام در وضعیت ایران است یا آمریکا؟ بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد، او اعلام کرده است که خواهان مذاکرهای همهجانبه با ایران برای بازگشت و رفع تحریمها است... ترامپ منطقه را به برجام گره زده است، لذا معضلات ایران و آمریکا دیگر منحصر به مسائل هستهای نبوده و تمام مشکلات فیمابین را دربر میگیرد؛ از اینرو، رفع تمامی تحریمها و بازگشت مطمئنِ طرفین نیازمند اجماعی ملّی برای حضور در میز مذاکره خواهد بود. هرگونه ردّ یا تعلیقِ مذاکرات، حلِّ ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات و بازگشتِ آمریکا و ایران بدون مذاکره واقعی به برجام، خطاهایی اساسی و استراتژیکاند که نتیجهای را جز خدشهدار کردن منافع ملّی ایران رقم نمیزنند.»
معاون سیاسی سابق دفتر رئیسجمهور در یادداشت خود پاسخ نداده است که توافق هستهای موسوم به برجام تا چه میزان دارای نقض و اشکال است که بازگشت دوباره آمریکا به آن تا این حد خطرناک است؟ این چه توافقی است که بازگشت طرف مقابل به تعهدش بدون مذاکره واقعی خطرناک شمرده میشود؟!
نکته دیگر اینکه اگر اسنپبک (مکانیسم خودکار بازگشت تحریمها) این قدر خطرناک است، چرا در برجام گنجانده، و حتی به آن افتخار شد؟ در ایام بررسی برجام در کمیسیون ویژه مجلس، یکی از اصلیترین نقدهای منتقدان دلسوز این بود که طبق این مکانیسم- بندهای ۳۶ و ۳۷- اگر آمریکا یا هر کشور دیگری به تعهداتش عمل نکند، ایران حتی نمیتواند نسبت به این مسئله شکایت کند چون در نهایت تحریمها علیه خود ایران برمیگردد اما تیم مذاکرهکننده هستهای این مسئله را رد میکرد و در تریبونهای مختلف به تمجید از مکانیسم حل اختلاف موجود در برجام میپرداخت. بهعنوان نمونه میتوان به اظهارات عباس عراقچی اشاره کرد که بهمنماه سال ۹۶ در برنامه «جهانآرا» گفته بود: «در بند ۳۶ اگر ادعا کنیم طرف مقابل نقض تعهدات کرده، مکانیسمی وجود دارد که کمیسیون مشترک را در سطح معاونان و در قدم بعدی در سطح وزرا فعال میکنیم و اگر قانع نشدیم دوباره برنامهمان را فعال میکنیم. به همین آسانی! در صورتی که طرف مقابل به تعهداتش عمل نکند، ناظر و مجری خودمان هستیم!» در نتیجه همین سهلانگاری بود که کار به جایی رسید که بهرغم انجام بیشتر تعهدات هستهای توسط کشورمان، آمریکا که اساساً از برجام خارج شده یا اروپا که به گفته ظریف کمتر از یک درصد تعهداتش را انجام داده، بارها از تهدید ایران به استفاده از مکانیسم ماشه سخن گفتند.»
ابوطالبی همچنین در حالی خواستار مذاکره دوباره است که در نوبت قبلی (پس از اجرای برجام) از سوی روحانی بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل نامزد شد اما دولت دموکرات اوباما، با گروکشی، او را تروریست خواند و برایش ویزا صادر نکرد!
همچنین بر اساس ادعای وی مبنی بر اینکه معضلات طرفین، دیگر منحصر به مسائل هستهای نبوده و... ترامپ منطقه را به برجام گره زده است، اگر مبنای اقدامات ما ادعاهای طرف آمریکا باشد بر همین اساس شخص وی که از سوی آمریکاییها تروریست نامیده شده باید بهصورت کت بسته به آنها تحویل داده شود.
نکته دیگر اینکه اگر مشکلات ما با آمریکا منحصر به مسئله هستهای نیست (که درست هم هست و آمریکا با موجودیت ما مشکل دارد)، دولت چرا با انعقاد برجام، امتیازهای هنگفت داد و مدعی شد همه تحریمها در روز اجرای توافق لغو میشود؟! اگر آن توافق، هیچ ضمانتی نداشت و تحریمها با حجمی مضاعف برگشت، برای چه باید دوباره مذاکره کرد و امتیاز داد؟
وقتی آمریکا با موجودیت و امنیت و اقتدار ما مشکل دارد، چاره چیست؟ اتکای بیشتر به مذاکره و تقویت دشمن از این طریق، یا عبرت آموختن و خسارت مذاکره درباره توانمندیهای بازدارنده را تکرار نکردن؟ چرا امثال ابوطالبی اصرار دارند ندامت و پشیمانی دوباره را به کشور تحمیل کنند؟