نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آمریکا زورگو و استعمارگر است اما ما باید دنبال تألیف قلوب باشیم!
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای اعتماد رور گذشته در مطلبی با عنوان «از برجام تا رسيدن به فرجام» نوشت: «درست است كه منطق زورگويانه و استعماري آمريكا در هيچ مقطعي با مولفهها و اهداف انقلاب اسلامي ايران همخواني نداشته اما از نظر دور نداريم كه از اين ستون به آن ستون فرج است. وقتي دولت جمهوري اسلامي پس از ساعتهاي متوالي مذاكره نفسگير، توانست آمريكا را در كنار 5 قدرت بزرگ اقتصادي جهان دور يك ميز بنشاند و منطق و حق قانوني خود را به آنان تفهيم كند، بزرگترين اتفاق در تاريخ معاصر ديپلماسي كشورمان رقم خورد ولي افسوس كه بسياري در داخل اين فرصت طلايي را قدر ندانستند»!
این روزنامه در ادامه نوشت: «امروز كه ترامپ با شكست مفتضحانه خود براي ماندن در كاخ سفيد و سلطه بر جهان تلاش ميكند، ادبيات احترامآميز براي تاليف قلوب اهل كتاب را فراموش نكنيم. سياسيون و دستاندركاران تريبونهاي رسمي، سنجيده، محترمانه و منطقي سخن بگويند...»
گفتنی است اصلاحطلبان سعی دارند در کمتر از 6 ماه باقیمانده از عمر خود و با توجه به روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا، اینگونه القا کند که ما زبان آمریکا را میفهمیم و میتوانیم از آنها امتیاز بگیریم. از این رو طبیعی است که از روشنگری رسانههای متعهد درباره افشای چهره حقیقی دموکراتها و جا افتادن گزاره صحیح «سگ زرد برادر شغال است» در افکار عمومی عصبانی باشند. این درحالی است که تجربه برجام تقریبا هیچ نشان میدهد که جز اعطای امتیاز و بتن کردن رآکتور اراک از مذاکره حاصلی برای کشورمان بوجود نیامد و هنوز هم باغ سیب و گلابیهای ثمره و باری نداده است.
اصلاحطلبان به خوبی میدانند که در این شرایط شانسی برای انتخابات 1400 ندارند و از این رو با بزک کردن جو بایدن و پررنگ کردن این خط تبلیغاتی که بایستی با دموکراتها مذاکره شود تا معیشت مردم بهبود بیابد دوباره کشور را به سمت سلسله مذاکرات باطل هدایت میکنند. این درحالی است که چندین سال مذاکره بیثمره با آمریکا اقتصاد کشور را فسرده و فرسوده کرده است و به باور بسیاری از کارشناسان همه مشکلات امروز به گره زدن اقتصاد و معیشت و زندگی مردم ایران به مذاکره با غرب و خصوصا کدخدای این جریان سیاسی باز میگردد.
رؤیای ۷ ساله اصلاحطلبان!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود نوشته بود: «محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است در صورت لغو تمام تحریمها درصورتیکه FATF حل نشود، همچنان روابط تجاری و بانکی دچار مشکل است و باید دوستان در رأس مجمع به این مسئله توجه جدی داشته باشند.»
در ادامه این نوشتار آمده: «جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا که کمتر از ۷۰ روز دیگر کار خود را در کاخ سفید آغاز خواهد کرد، در وعدههای انتخاباتی خود از بازگشت آمریکا به معاهدات بینالمللی ازجمله برجام سخن گفته بود؛ اتفاقی که میتواند بیاعتمادی حاکم بر مناسبات سیاسی ایران و آمریکا را کاهش دهد و منجر به کاهش تحریمها و فشار اقتصادی بر کشور شود اما یکی از مشکلات ایران قرارداشتن در لیست سیاه گروه اقدام ویژه مالی است که حتی در صورت رفع تحریمها، ایران برای مراودات اقتصادی با چالش جدی مواجه خواهد بود.»
در ادامه این نوشتار آمده: «گروه ویژه اقدام مالی FATF روز جمعه دوم اسفند (۲۱ فوریه) ایران را در لیست سیاه خود قرارداد. این تصمیم در پی آن گرفته شد که جمهوری اسلامی ایران از تصویب دو لایحه مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم خودداری کرد.»
نخست آنکه حتی در زمان اوباما که خود پایه گذار برجام بود تحریمها لغو نشد حالا این چه خیال باطلی است که تصور کنیم جوبایدن میآید و همه تحریمها میرود؟!!
دوم آنکه هنوز وضعیت آمریکا با برجام مشخص نشده طیف زنجیرهای نگران FATF هستند! نکته قابل تامل اینکه دیروز همین روزنامه شرق در مطلبی نوشته بود کنترل قیمتها و تورم بدون تعامل سازنده (بخوانید سر فرود آوردن در برابر زیاده خواهیهای آمریکا) مقدور نیست! تصور کنید طیفی که حالا نظارت بر بازار را به مذاکره با آمریکا گره میزند آیا اکنون که مدیریت کشور را برعهدهدارد میتواند مشکلات معیشتی مردم را حل کند؟!
سوم آنکه دو لایحه مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم کشورمان تصویب کرده و به بندهای آن متعهد شده اما تمام مشکل آنجاست که گروه اقدام مالی موسوم به FATF میگوید باید ایران در این نهاد عضو شود و پس از عضویت این نهاد به صورت آنلاین بر تمام تراکنشهای مالی کشورمان نظارت خواهد داشت. خوان زاراته، معاون سابق وزارت خزانهداری آمریکا نیز چندی پیش گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کاملFATF نیاز است. برای اینکه ایران از نظام مالی منزوی شود، لازم استFATF برای تایید قضاوتهایی پیرامون نظام مالی ضد پولشویی و مبارزه با تروریسم مداخله کند.»
«با کدخدا ببندیم راحتتریم» را یادتان رفته بود؟!
روزنامه دولتی ایران دیروز طی یادداشتی با فرافکنی و تحریف تمام عیار واقعیت وضع موجود، تقلا کرد برای دولت راه فراری از مسئولیتپذیری باز کند.
در یادداشت فریبکارانه مذکور آمده است: «سؤال این است که چرا انتخابات آمریکا برای ایران یا بهتر بگوییم برای مردم ایران، اهمیت یافته و مهم شده بود؟... سالی که انتخابات نهمین ریاست جمهوری ایران برگزار شد و در آن کارزار انتخاباتی، محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری ایران رسید. انتخاب محمود احمدینژاد عملا بسیاری از اصول و رفتارهای پیشین دولتمردان ایران را تغییر داد. تا پیش از این، ایران برای حل مسئله هستهای خود که از سال ۱۳۸۲ زیر ذره بین قدرتهای اروپایی قرار گرفته بود با تروئیکا (بریتانیا، آلمان و فرانسه) مذاکره میکرد و آن قدرتها داشتند به نیابت از دیگر قدرتها مسائل فی مابین را حل میکردند، اما با راه یافتن احمدینژاد به کاخ ریاست جمهوری این روند به گونهای دیگر تغییر یافت و عاقبت کار به جایی رسید که مسئله ایران به یک معضل جهانی تبدیل و حل آن به شورای امنیت سازمان ملل محول شد.»
ارگان دولت افزود: «یادمان نمیرود زمانی که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههایی علیه ایران صادر میکرد، رئیسجمهور وقت آن قطعنامه را «کاغذ پاره» نامید و با ادبیات سخیف با آنها برخورد میکرد. در آن مراحل بود که پای ایالات متحده برای اولین بار به مذاکرات هستهای ایران باز شد و گروه ۱+۵ برای حل آن شکل گرفت. در واقع در این گروه، مابقی ۵ کشور تحت سلطه آمریکا قرار داشتند و معتقد بودند که ایران باید مشکلش را با آمریکا حل کند تا آنها هم به نوبه خود وارد مدار قرار گیرند. یعنی معضلی که در سال ۱۳۸۲ یا ۱۳۸۳ با سه کشور اروپایی حل میشد و همه جهان هم متفق بودند، رئیسجمهور وقت آن را به مسیری کشاند که ابتدا آن را یک معضل جهانی کرد و سپس پای آمریکا را به میز مذاکره کشاند و توافق تروئیکا به توافق غیرمستقیم ایران و آمریکا بدل شد؛ توافق و مذاکراتی که با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری به «برجام» منتهی شد.»
درباره نوشته فوق باید گفت؛ اولا، ظاهرا نویسنده به خاطر نداشته که آقای روحانی بود که اروپا را آقا اجازه میدانست و میگفت آمریکاییها به قول معروف کدخدا هستند پس اگر با کدخدا ببندیم راحتتر هستیم(!) ثانیا، طی 4 سال اخیر، دولت و مدعیان اصلاحات با فضاسازی مسموم و تقلا برای فرار از مسئولیت فجایع به بارآمده، ترامپ را به عنوان علت اصلی مشکلات کشور جا زدند، در حالیکه دولت پیشرانهای اقتصادی را معطل وعدههای سرخرمن آمریکا و اروپا گذاشته بود، اقتصاد را شرطی کرد و نیز با اعتیاد به مذاکره و اشتیاق نشان دادن به آن، ترامپ را به تحریم بیشتر سوق داد و گستاخ کرد. ثالثا، ارگان دولت در حالی با فریبکاری و طرح مسئله ورود آمریکا به مذاکرات هستهای، تقلای فراری دادن دولت از پاسخگویی را دارد که دولت باید پاسخ دهد چرا به دشمن ملت ایران اعتماد کرد، اسب زین شده را داد، افسار پاره تحویل گرفت که منجر شد هستهای برود و تحریمها بماند؟ رابعا، اوباما و جان کری پس از برجام بارها اعتراف کردند که اگر توافق هستهای به دست نیامده بود، تحریمها در حال فروپاشی بود اما دولت در آن شرایط، آب خوردن مردم را هم به توافق هستهای منوط کرد و با عدم رعایت نکات واضح نگارش توافق و اهانت به منتقدان، زیر توافقی معیوب را امضا زد و فاجعه آفرید. افزون بر اینها، رویه تروئیکای اروپایی در مذاکرات هستهای طی سالهای ۸۲ الی ۸۴ گستاخی و عهدشکنی بود. در آن سال- ریاست تیم مذاکرهکننده هستهای بر عهده روحانی بود و اشخاصی همچون ظریف و صالحی نیز در تیم مذاکرهکننده حضور داشتند.
تحمیق افکار عمومی با بزک بایدن!
روزنامه سازندگی که صفحه 1 دو روز پیش خود را با این تیتر تمام صفحهای «سقوط دلار، سکه، خودرو) منتشر کرد، روز گذشته هم با زمینهای «آبی» رنگ نوشت «ترامپ رفت، واکسن آمد» نوشت: تنها چند روز پس از شکست ترامپ، شرکت داروسازی فایرز اعلام کرد به واکسن کرونا دست پیدا کرده و این واکسن در بیش از 90 درصد موارد از انتقال کرونا پیشگیری کرده است.»
فارغ از صحت و سقم خبر شرکت دارویی فایرز و دعوای «جوبایدن» و «ترامپ» در مورد واکسن و اینکه هرکدام سعی میکنند واکسن مزبور را به نام خود بزنند، مدعیان اصلاحات در تلاشند با تحمیق افکار عمومی، روی کار آمدن بایدن را به حل مشکلات داخلی و توجیه ناکارآمدی دولت مورد حمایشان ربط بدهند.
با دستاوردسازیهای کاذب،
خسارتهای برجام جبران نمیشود
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده مجلس دهم و از حامیان برجام در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «در تاريخ سياسي آمريکا اوباما از معدود افرادي بود که در زمان رياستجمهوري خودش تحريمهايي که عليه جمهوري اسلامي ايران وضع شده بود را به عقب برگرداند... نقش آمريکا در توافقنامه برجام نقش اصلي بود که در لغو تحريم عليه جمهوري اسلامي بسيار تاثيرگذار بود».
فلاحتپیشه در ادامه گفت:«اينکه ما بياييم صحبت کنيم که بين ترامپ و بايدن تفاوتي وجود ندارد به نظر من ظلم به منافع ملي ايران است. هرکسي که اين سياست را در پيش بگيرد و به منافع مردم ايران ضرر بزند من اعتقاد دارم که بايد در جلوي ملت ايران پاسخگو باشد. هرکسي که اين تفکر را در پيش بگيرد بدون تعارف به منافع ايران خيانت ميکند و البته باعث خوشحالي رژيمصهيونيستي و حکومتهايي ميشود که مخالف نزديک شدن روابط جمهوري اسلامي با آمريکا هستند».
وی تاکید کرد: «عدهاي براي خود فکر و خيالهايي ميکنند. اولين تحليلي که امکان دارد در ذهن برخي شکل بگيرد اين است که دموکراتها تفاوتي با جمهوريخواهان ندارند و آنها هم مانند ترامپ هستند. البته بنده معتقدم اين مسئله واقعيت ندارد و ما در دوران باراک اوباما ديديدم که اوباما با جمهوريخواهان تفاوت دارد».
این نماینده سابق مجلس مدعی شده است که در دولت اوباما تحریمها لغو شده است. این در حالی است که مقامات ارشد دولت پیش از این با اشاره به کارنامه دولت اوباما و سپس دولت ترامپ تاکید کردند که دولتهای آمریکا هیچکدام به متن و روح برجام پایبند نبودند.
برای نمونه، عراقچی تاکید کرد که «نتیجه برجام، تحریمهای بیشتر بود». ظریف نیز اذعان کرد «توافق با آمریکا بهاندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد»؛ روحانی نیز با اشاره به تجربه برجام گفت:«امروز آمریکاییها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره میدهند که با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانه شدند که با شما مذاکره کنند؛ شما مذاکره دیروز را علنی زیر پا میگذارید و به مذاکره امضا شدهای که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل رسیده بیاعتنا هستید».
بنابر گزارشهای منتشر شده، حدود 40 درصد تحریمهای ضدایرانی در دولت اوباما تصویب شده است. دموکراتها و جمهوریخواهان در دشمنی با ملت ایران هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.