این همه راه آمدهایم (به جای گفت و شنود)
در آستانه ۱۴ خرداد، سالروز رحلت حضرت امام(ره) و ۱۵ خرداد که امام راحلمان آن روز را برای همیشه عزای عمومی اعلام فرموده بود، این ستون را بهگونهای متفاوت مینگاریم.
ساعتی پس از آنکه امام راحل ما چشم از جهان فروبست، این خبر با ذوقزدگی احمقانهای روی تلکس خبرگزاری رویترز نشست که «با مرگ خمینی، انقلاب اسلامی به نقطه پایان رسیده است»! و ساعتی دیگر خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس در مصاحبه با یکی از نظریهپردازان مؤسسه «هریتیژ» به تفسیر این رخداد پرداخت که «شخصیت کاریزماتیک -جاذبه ویژه- خمینی مسلمانان جهان را با حالتی سحرگونه به خود جذب کرده بود و اکنون که از دنیا رفته است، مانند هر شخصیت کاریزماتیک دیگر، بنیانی که بنا نهاده بود فرو میریزد» اما چند ساعت بعد وقتی مردم در سراسر ایران اسلامی با چشمهای اشکبار به خیابانها ریختند و خبر این ضایعه غمانگیز در لبنان و
فلسطین اشغالی و مصر و بحرین و الجزایر و یمن و... همه جهان اسلام پیچید و به هرجا رسید هنگامه آفرید، خبرگزاری رویترز با ناباوری آن را رخدادی عظیمتر از استقبال مردم به هنگام ورود حضرت امام(ره) نامید و با انتقال بیوقفه رهبری به حضرت آقا؛ اضطراب دشمن به اوج رسید... خمینی عزیز ما غروب نکرده بود، بلکه در قامت فرزند دیگری از سلاله پاک رسول خدا(ص) دوباره طلوع کرده بود... و دیری نپائید که این گزاره ملکوتی از دلها به زبانها تراوید که «خامنهای، خمینی دیگر است».
پس از رحلت امام راحل نیز، امت آن عهد که با خدای خویش بسته و در پی آن به خمینی کبیر پیوسته بودند را پاس داشتند و در رکاب خلف حاضر او به فرمان ایستادند. عقبههای سخت
و شیبهای تند را به پای همت و با اتکال به خدای منان
یک به یک پیمودند و اگرچه هنوز در میانه راهند ولی طلیعه آرمانشهری که وعده الهی بوده است را به وضوح میبینند و میدانند که این راه را از آغاز تاکنون خوش به نشان آمدهاند. نیمنگاهی به راه طیشده و نقطهای که امروزه بر آن ایستادهایم، روایتی صادق از درستی مسیری است که پیمودهایم. آیا آنچه این روزها در جهان اسلام میگذرد و در دنیای استکبار در حال وقوع است و بر سر آمریکای خونریز و غارتگر آمده است دقیقا همان نیست که امام راحل ما(ره) و خلف حاضر او دیده و فرموده بودند؟ اگر نقطه آغاز را با نقطهای که اکنون در آن حضور داریم به مقایسه بنشینیم با خواجه شیراز همنوا میشویم که؛
رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود، این همه راه آمدهایم