شما اینجا هستید!
سید محسن میرخانی
شما خواننده گرامی اگر مسافر دائمی مترو هم نباشید، حتماً چند باری از این وسیله نقلیه کارآمد در کلانشهرها استفاده کردهاید و لذا آنچه را که توصیف میکنم، برایتان کاملاً ملموس است...
در هر یک از ایستگاههای مترو، دو دسته مسافر داریم؛ یک دسته آنهایی که دقیقاً میدانند که کجا پیاده شدهاند؟ و مسیرهای خروج کجا است؟... حتی میدانند که کدام مسیر، پله برقیاش به طرف بالا است تا از آن استفاده کنند و اگر احیاناً شلوغ و پُرازدحام هم باشد، پلههای عادی را «دوتا یکی» میکنند تا سریعتر خود را به خیابان برسانند و صد البته خیلی خوب هم میدانند که این ایستگاه با مقصد نهاییشان چقدر فاصله دارد و آن را به چه شکل باید طی کنند.
اما در نقطه مقابل! مسافرانی هستند که اولاً برای پیدا کردن ایستگاهشان مجبورند از چند نفر سؤال کنند؛ پیاده هم که میشوند، هاج و واج اطراف را نگاه میکنند و دنبال مسیر خروج میگردند، مسیر خروج را هم که پیدا میکنند، نمیدانند که این ایستگاه تا مقصد نهاییشان چقدر فاصله دارد و....
لذا است که مسئولین مترو، نقشه موقعیت ایستگاه و خیابانهای اطراف را تا شعاع چندین کیلومتر به دیوار ایستگاه نصب کردهاند و بالای آن هم نوشتهاند: «شما اینجا هستید!»
اما این قلم، از ذکر این مثال، میخواهد ذهن شریفتان را به کدام ایستگاه برساند؟
درحالیکه هنوز تب و تاب جنگ تحمیلی از یک سو و التهابِ ارتحال حضرت امام(ره) از سوی دیگر، فکر و ذهن خودیها را به خود مشغول کرده بود، رهبر فرزانه انقلاب در آستانه اولین سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب، دست به قلم میشوند برای نگارش پیامی تاریخی.... 10 خرداد 1369
پیامی سرشار از مضامین بلند ادبی و مملو از راهبردهای حکیمانه که حالا در آستانه سیاُمین سال آن انتشار آن قرار داریم...
کارویژههای امام جامعه
اما پیش از آن، ذکر دو نکته ضروری است:
اول) یکی از «کارویژه»های امام جامعه عبارت است از حفظ اصول انقلاب و مراقبت از عدم تنازل نظام از آرمانها؛ به عبارت دیگر، در پاسخ به این سؤال که «آنچه کاری است که اگر ولی فقیه انجام ندهد، نظام اسلامی متوقف میشود؟» پاسخ این است که «حفظ جهت انقلاب اسلامی»
دوم) وجه تمایز انقلاب مبارک اسلامی با دیگر انقلابها این است که یک «فکر» است و نه صرفاً جابهجایی قدرت و لذا یکی دیگر از «کارویژه»های امام جامعه عبارت است از «تبیین لوازم پیشبرد فکر».
حال با عنایت به این مقدمه و نیز دو نکتهای که ذکر شد، به تبیین بخشهایی از این پیام تاریخی میپردازیم!
الف) جیمز پاول واربورگ، از پایهگذاران سیاست خارجی ایالات متحده و از جمله چهرههای شاخص در پیشبرد حکومت جهانی صهیونیزم است؛ آنها برای این مقصود شوم، همه کار کردهاند، از غارت و کشتار ملتها تا تأسیس سازمان ملل و صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تا حاکمیت دلار و... واربورگ در سال 1950 گفته بود: «چه بخواهیم و چه نخواهیم، حکومت جهانی در راه است»
قطع به یقین، در تاریخ پُرماجرای انقلاب اسلامی، هیچ روزی مانند دوازدهم بهمن نبوده و نخواهد بود که در آن، مردی از دودمان انبیای الهی، چون آیه رحمتی بر مردمان فرود آمد و هیچ روزی چون چهاردهم خرداد نیز نبوده و نخواهد بود که در آن، طوفان مصیبت و عزا، بر زمین و زمان این مردم هجوم آورد و در این میان، واربورگ و شبکه بینالمللی صهیونیزم، در دلشان قند آب میکردند که با رحلت حضرت امام(ره)، جمهوری اسلامی، چون کودکی بیصاحب، یا به کلی از پای در میآید و یا به ناچار، در مقابل غرب یا شرق، سرِ تسلیم فرود میآورد! غافل از اینکه شاگرد برومندش به مصداق «خُذها بقوه»(1)، این پرچم را محکم نگه میدارد!
حضرت آقا اگرچه در ابتدای پیامشان با ادبیاتی جگرسوز، عمق درد فراق معمار کبیر انقلاب را به تصویر می کشند اما چند خط بعد، به مصاف نظام سلطه میروند:
«در محاسبات تنگنظرانه دشمنان که همه، بیاستثناء اسیر محاسبات صددرصد مادّی و از فهمِ روابط معنوی و برکات ایمان و تقوا بینصیبند، نمیگنجید که معجزه الهی در طلیعه قرن پانزدهم هجری یعنی حکومت صلاح و دین و حیات، دوباره ارزشهای اسلامی، آن قله مرتفعی باشد که دست آلوده بندگان هوی و هوس به آن نرسد و دیپلماسی زر و زور از به دام افکندن آن عاجز بماند اما اراده الهی این بود و همان شد که اراده الهی بود....»
... و بعد، پیغام صریحی به سردمداران حکومت جهانی صهیونیزم میدهند: «در ماجرای عظیم این ده سال گذشته، قهرمان اصلی اسلام است و این رستاخیزی اسلامی است که جانهای مرده را بیدار کرده و زمینه را برای روزی آماده میسازد که در پاسخ به سؤال لِمَن المُلک، در بسیط زمین از چهارگوشه عالم گفته شود: للّه الواحد القهّار... »(2)
حتی یکبار هورمون آدرنالین ترشح نشد
ب) در این روزهایی که به واسطه ویروس منحوس کرونا، آموزهها و اطلاعات پزشکی از جمله مباحث داغ و پُرمخاطب رسانهها و افکار عمومی است، ذکر خاطرهای از پزشک حضرت امام(ره)، خالی از لطف نیست؛ دکتر عارفی میگفت: «هشت سال تمام، امام(ره) را زیر نظر داشتیم، در طول این مدت حتی یکبار هورمون آدرنالین ترشح نشد»(!!!)، حال سؤال این است که چنین قدرتی کجا تولید میشود؟...
خلف صالح امام(ره)، در پیام بسیار مهمشان اینطور پاسخ دادهاند:
«رهبر و قائد عظیمالشأن این انقلاب مثل کوه در برابر همه بادهای مخالف ایستاد و هجوم طوفانها را شکست اما خود کمترین تکانی نخورد؛ هم توانست نظام نوین اسلامی را بدون اندک تکیهای به بیگانگان اداره کند و - هم - جنگی را که محل تلاقی نیروهای شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سهچهارم سالیان پس از پیروزی را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه برخود، شرافتمندانه و با عزت و پیروزی به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از اسلام گرفتهاند و اسلام جوهر اصلی این حوادث شگفتآور و مایه حقیقی قدرت و صلابت و عزتی است که ایران و ایرانی و ملت و رهبر و انقلاب و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز دادهاند؛ اسلام، دین توحید است و توحید یعنی رهایی انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هرکس به جز خدا؛ یعنی گسستن بندهای سلطه نظامهای بشری؛ یعنی شکستن طلسم ترس از قدرتهای شیطانی و مادّی...»
ج) همه ما از کودکی با داستان پیامبران آشنا شدهایم، بعدها هم شاهد فیلم و سریال و تئاتر در این خصوص بودهایم؛ این داستانها اما نوعاً دارای یک وجه مشترک بودهاند، اینکه مردمِ «هم عصرِ» پیامبران، بتپرست بودهاند و روزی یا هفتهای یا ماهی یکبار به بتخانه میرفتند... همین! درحالیکه وقتی از بتپرستی صحبت میشود، در واقع داریم از «یک نظام مبتنی بر بت» سخن میگوییم، نظامی که اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی، جامعه، فرهنگ، علم،... و حتی تفریحش بر پایه «بت» بنا شده است؛ بر این اساس، اگر گفته میشود که جناب نوح(ع) 900 سال پیامبری کرد و تنها 100 نفر به او ایمان آوردند یا اگر در زمان حضرت ابراهیم(ع)، مردم حاضر شدند که در جمعآوری هیزم برای سوزاندن ایشان به نمرود کمک کنند، یا اگر فرعون هزاران نوزاد از بنی اسرائیل را کُشت تا پیامبر موعود به دنیا نیاید و صدایی هم از کسی در نیامد و یا اگر نبی مکرم اسلام(ص) فرمودهاند که هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد؛ اینها همه حاکی از «قدرت نظام مبتنی بر بت» در دوره انبیای الهی است.
نظام بتپرستی البته در قرن اخیر به مراتب از اسلاف خود، متنوعتر شده است؛ موضوعی بسیار مهم که از نگاه نافذ امام خامنهای پنهان نیست:
«در دوران سلطه استکبار، غفلت از توحید ناب اسلامی و مفهوم زندگی شمول آن بود که صحنه را برای بُتهای استعمار باز گذارد و به خداوندان زر و زور، فرصت تاخت و تاز داد، دشمنان با نقشههای از پیش آماده شده، دین را در کشورهای اسلامی از صحنه زندگی راندند و شعار جدایی دین از سیاست را در این کشورها تحقق بخشیدند؛ نتیجه این شد که پیشرفت علمی غرب بتواند این کشورها را یکباره به صورت تابعی از کشورهای صنعتی درآورد و سرنوشت سیاسی و اقتصادی آن را برای مدتهای طولانی و جبرانناپذیر، به دست غارتگران غربی بدهد. امروزه غالب کشورهای اسلامی، پس از ده سال که جیب کمپانیها و دولتهای غربی از منابع آنها پُرشده، هنوز در وادی عقبماندگی سرگردانند و هنوز محتاج صنعت و علم و کالای غربی و هنوز در عالم سیاست، طفیلی و پیرو ناگزیر آنان؛ این، همان خسران عظیمی است که از روز اول بر اثر عدم توجه به اصل بنیادین اسلام -یعنی توحید اسلامی- پیش آمده و هرچه زمان پیشتر رفته و علم کاملتر شده و دولتها و کشورهایی را مجهزتر کرده، کشورهای اسلامی ناتوانتر، وابستهتر، کمجرأتتر و بیابتکارتر شدهاند...»
حال که یادی از پیامبر مکرم اسلام(ص) و اذیت و آزار مشرکین داشتیم، به این نکته هم اشاره کنیم که حضرت آقا در این پیام و پس از تصریح بر «معجزه» بودن انقلاب اسلامی، تأکید میکنند:
«نهضت اسلامی در ایران به رهبری منجی بزرگ دوران، حضرت امام خمینی (رضواناللهعلیه)، به پیروی از شیوه نبی اعظم و رسول خاتم و قله آفرینش عالم و آدم، حضرت محمّد مصطفی(صلّی الله علیه و اله و سلم)، در قالب یک انقلاب تمامعیار ظاهر شد....»
نکتهای که اتفاقاً سوم فروردین ماه سال جاری مجدداً بر آن تأکید کردند:
«بعثت و وحی الهی، حقایقی را برای بشریّت روشن کرد؛ این حقایق به نحوی است که اگر آحاد بشر و جوامع گوناگون بشری به این حقایق ایمان بیاورند و عملاً ملتزم بشوند، حیات طیّبه به اینها خواهد رسید، حیات طیّبه یعنی چه؟ یعنی زندگی شیرین و پُرفایده و مطلوب و حیات پاکیزه... هم در دنیا و هم در آخرت... این همان نسخهای است که امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به این نسخه عمل کرد؛ عیناً نسخه بعثت پیغمبر است... ایشان اقدام کرد، خدای متعال هم کمک کرد و این حرکت انجام گرفت...»
در مدرسه انقلاب چه گذشت؟
د) در ابتدا آوردیم که وجه تمایز انقلاب مبارک اسلامی با دیگر انقلابها این است که یک «فکر» است و نه صرفاً جابهجایی قدرت و لذا یکی از «کارویژه»های امام جامعه عبارت است از «تبیین لوازم پیشبرد فکر»؛ در ذیل این موضوع، ذکر این نکته نیز ضروری است که تحلیلی که مبتنی بر فکر انقلاب ارائه میشود، جذاب است یعنی خواننده یا شنونده خوبی دارد، چرا؟ برای اینکه تحلیل مبتنی بر فکر انقلاب، «مبتنی بر فطرتِ» انسانها نیز هست؛ موضوعی که حضرت آقا در پیامشان به این نکته بسیار مهم و بسیار ظریف اشاره میکنند:
«طبیعت اسلام ناب، طبیعتی پُرجاذبه است و دلهایی را که آلوده غرضورزی و کینهتوزی نباشد، به خود جلب میکند و این همان است که انقلاب ما و امام ما، دوباره در جهان مطرح کردند و بر دلها و چشمهای نیازمند و جستوجوگر عرضه داشتند؛ در مدرسه انقلاب که امامِ ما بنیان گذارد، بساط اسلامِ سفیانی و مروانی، اسلامِ مراسم و مناسکِ میان تهی، اسلامِ در خدمتِ زر و زور و خلاصه اسلامِ آلت دست قدرتها و آفت جان ملتها برچیده شده و اسلام قرآنی و محمّدی(ص)، اسلامِ عقیده و جهاد، اسلامِ خصم ظالم و عونِ مظلوم، اسلامِ ستیزنده با فرعونها و قارونها و خلاصه، اسلامِ کوبنده جباران و برپاکننده حکومت مستضعفان، سر برکشیده است؛ در انقلاب اسلامی؛ اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بیبندوباری و بیتفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلامِ بازیچه دست قدرتها و خلاصه اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آلهوسلّم)، جایگزین اسلام آمریکایی گردید و مطرح شدن اسلام بدین صورت و با این واقعیت و جدیت است که موجب خشم سراسیمه و دیوانهوار کسانی شده است که دل به زوال اسلام در ایران و در همه کشورهای اسلامی بسته بودند و یا از اسلام، فقط نامی بیمحتوا و وسیلهای برای تحمیق و اغفال مردم را میپسندیدند و لذا از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز، هیچ فرصتی را برای تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهی نسبت به جمهوری اسلامی و کانون حرکت جهانی اسلام -یعنی ایران- از دست ندادهاند...»
اعتقاد دیرپای رهبر انقلاب
به تولید داخلی
ذ) خلف صالح امام(ره) که سال 64 و در مراسم تنفیذ دور دوم ریاستجمهوریشان در محضر بنیانگذار کبیر انقلاب، ریشه مشکلات کشور را در «وابستگی به خارج از مرز»، «تکیه درآمد دولت به نفت» و «دولتسالاری» توصیف کرده و راهحل را در «گرایش به تولید داخلی» و «پای کار آوردن سرمایه، ابتکار، مدیریت و همکاریِ مردم» توصیف کرده بودند، حالا به طریق اولی، تلاش میکنند تا در قامت امامِ جامعه، این مفاهیم را در فکر و ذهن مدیران و برنامهریزان کشور نیز نهادینه کنند... موضوعی که معالأسف پس از گذشت 30 سال همچنان دغدغه حضرت آقا بوده و مدیران اجرایی کشور، یا نخواستند و یا نتوانستند که این مطالبه بحق معظمله را محقق نمایند:
«امروز که آتش جنگ فرونشسته و برنامه سازندگی به وسیله دولت و مجلس تنظیم شده و نیروهای مخلص، آستین همت بالا زدهاند، بر همگان واجب است که سازندگی کشور را بسیار جدی بدانند و موانع را از سر راه آن بردارند؛ امروز، آبروی اسلام در گرو آن است که ایران اسلامی به کشوری آباد تبدیل شود، کار و ابتکار در آن همهگیر شود، زندگی مردم سر و سامان یابد، فقر و محرومیت ریشهکن شود، تولید داخلی با نیازهای مردم متعادل گردد، کشور در صنعت و کشاورزی به خودکفایی برسد، دشمن از طریق احتیاجات زندگی مردم، راهی به اِعمال فشار نداشته باشد و خلاصه دین در کنار معنویت، زندگی مادّی مردم را نیز سامان بخشد...»
ر) رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در ادامه و در 11 بند، تذکراتی را خطاب به ملت ایران ارائه میدهند؛ تذکراتی که بر همه آنانی که به ابزاری از ابزارهای رسانهای مجهزند، فرض است که راهبردهای معظمله در سه دهه گذشته را درخصوص آنها تبیین نمایند:
1- لزوم زنده نگاه داشتن یاد و راه و درس امام خمینی(ره) به عنوان یک شاخص و تجسم اسلام ناب محمدی(ص).
2- تحقق مبانی اسلام عزیز در همه شئون زندگی مردم و در راستای تشکیل جامعه نمونه اسلامی.
3- استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی به عنوان فوریترین هدف تشکیل نظام اسلامی.
4- لزوم حفظ «وحدت کلمه» به عنوان رمز پیروزی ملت ایران در گذشته، حال و آینده جمهوری اسلامی.
5- تکیه بر مردم و حاکمیت اراده و خواست و تشخیص آنان.
6- همکاری دولت و ملت و پیوند عاطفی و عقیدتی مردم با مسئولان کشور.
7- سازندگی و آباد سازی ایرانِ پُربرکت و مستعد و جبران عقبماندگیهای تأسفبار دوران طواغیت.
8- گسترش دانش و تحقیق و رشد علمی و شکوفایی استعدادهای انسانی و گسترش آگاهی و معرفت عمومی.
9- توجه دادنِ روحانیت معظم به نقش تاریخی خود و لزوم حفظ و ارتقای این نقش در جامعه.
10- تکریم خانواده معظم شهیدان، دلیرمردان جانباز و اسیر و مفقود و رزمندگان نیروهای مسلح و عناصر پاکباز بسیج.
11- حفظ عزت و کرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملت ایران در مناسبات بینالمللی.
عصر خمینی(ره)
نکته قابل توجه و تأمل اینکه معظمله در ذیل همین عنوان (عزت و کرامت ملت ایران) به طور مستوفا به موضوع فلسطین و رژیم اشغالگر قدس میپردازند؛ گویی که اساساً یکی از شاخصههای عزت و کرامت ملت ایران، حل موضوع فلسطین و به تعبیر واضحتر، محو رژیم صهیونیستی است؛ موضوعی که اگر سال 69، برخی خواص میتوانستند ابهامی بر آن وارد کنند، امروز، این موضوع «اظهر من الشمس» است؛ امام خامنهای در پیامشان مرقوم نمودهاند:
«مسئله فلسطین، مسئله اول بینالملل اسلامی است؛ امروز که مبارزات ملت فلسطین در زیر پرچم اسلام، خواب از چشم دولت غاصب صهیونیست و حامیانش ربوده است، بزرگترین وظیفه ملت و دولت ما و همه ملتها و دولتهای مسلمان، حمایت از این مبارزات است؛ غده سرطانی اسرائیل را تنها از طریق همین مبارزات میتوان ریشهکن ساخت و جهان اسلام را از خطرات مهلک آن نجات داد...»
معظمله در آخرین رهنمودشان، دوم خرداد ماه و همزمان با روز جهانی قدس، در بیاناتی که به طور زنده و مستقیم به گوش جهان رساندند، فرمودند:
«طلوع انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی در مبارزه برای فلسطین گشود، از اوّلین قدمها یعنی بیرون راندن عناصر صهیونیست که ایرانِ دورانِ طاغوت را یکی از پایگاههای امن خود میشمردند و سپردن محلّ سفارت غیررسمی رژیم صهیونیست به نمایندگی فلسطین و قطع جریان نفت تا کارهای بزرگ و فعّالیّتهای گسترده سیاسی، همه موجب پدید آمدن جبهه مقاومت در کلّ منطقه شد و امید به حلّ مسئله در دلها شکفت... اصلیترین توصیه اینجانب، توصیه به تداوم مبارزه و سامان بخشیدن به سازمانهای جهادی و همکاری آنان با یکدیگر و گسترش عرصه جهاد در همه سرزمینهای فلسطینی است؛ همه باید ملّت فلسطین را در این جهاد مقدّس یاری کنند و دست مبارز فلسطینی را پُر، و پشت او را محکم کنند؛ ما با افتخار، هرچه در توان داشته باشیم در این راه انجام خواهیم داد، یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دستِ تهی از سلاح او است، به هدایت و مدد الهی برنامهریزی کردیم و نتیجه این است که موازنه قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزّه میتواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد و بر آن پیروز شود؛ این تغییر معادله در بخش موسوم به سرزمینهای اشغالی خواهد توانست قضیّه فلسطین را به گامهای نهایی نزدیک کند...»
ز) امام خامنهای که در خلال پیامشان تصریح کرده بودند که این عصر، «عصر امام خمینی» است، در انتها، تأکید میکنند که: «خاتمه یافتن دوران امام خمینی که دشمن با صد زبان، سعی در القای آن دارد، خدعه و نیرنگی استکباری بیش نیست...»
تابلوی راهنمای عوام و خواص
س) در ابتدای این مجال آوردیم که مسئولین مترو برای مسافرانِ ناآشنا به مسیر، نقشه موقعیت ایستگاه و خیابانهای اطراف را تا شعاع چندین کیلومتر به دیوار ایستگاه نصب کردهاند و بالای آن هم نوشتهاند: «شما اینجا هستید!»
به اعتقاد این قلم، پیام تاریخی 10 خرداد 69 ، از همین جنس است؛ به عبارت دیگر، این پیام در حکم تابلویی است که اولاً برای خواص و ثانیاً برای افکار عمومی مشخص مینماید که جمهوری اسلامی و ملت ایران کجاست؟ و برای رسیدن به مقصد نهایی از کدام مسیر و چگونه باید حرکت کند؟
معظمله البته در سه دهه گذشته، تابلوهای دیگری نیز بر دیوار نظام مقدس جمهوری اسلامی نصب کردهاند:
- الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت که از سال 85 تا امروز در فواصل مختلف به تبیین آن پرداختهاند.
- نامگذاری دهه پیشرفت و عدالت در سال 87 و در جوار بارگاه منور امام هشتم(ع).
- سخنرانی با موضوع سبک زندگی در سال 91 و در سفر به خراسان شمالی.
- اقتصاد مقاومتی از سال 89 تاکنون.
- انتخاب شعارهای اقتصادی در 10 سال گذشته.
... و بالاخره بیانیه راهبردی گام دوم در 22 بهمن 1397.
ش) ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که خطاب آخر پیام معظمله، جوانان و نوجوانان هستند:
«همه ملت و مخصوصاً جوانان عزیز و نوجوانان، خود را سربازان امام محبوبشان بدانند و با اتکال به خدا و استمداد از حضرت ولىّاللهالاعظم (ارواحنافداه) با قوّت و قدرت به سمت هدفهای عالی امامشان حرکت کنند و بدانند که پیروزی نهایی از آن ماست؛ کتب الله لاغلبنّ انا و رسلی(3)»
و...
اعتراف میکنیم که جبهه انقلاب، آنچنانکه باید پای بیانات رهبر فرزانه انقلاب نمینشیند و آنچنانکه شایسته است، سخنان آن عزیز را به میدان نمیآورد؛ خودمانی عرض کنم... فرمایشات ایشان را «منبری» گوش میدهیم و... خلاص!!!
انگار نه انگار که معظمله، امامِ جامعه، استراتژیستِ نخست کشور و در سطح اعتقادیِ بالاتر، نایب امامِ غایب(عج) هستند؛ موضوعی که اتفاقا غربیها بر خلاف ما خیلی خوب رعایت میکنند؛ یعنی از یک طرف کافی است که یکی از مقامات غربی، جملهای بگوید تا دهها و صدها اندیشکدهای که راه انداخته اند، از همان تکجمله کوتاه، یک راهبرد چندصد صفحهای ارائه دهند! و از طرف دیگر، همان دهها و صدها اندیشکده، مترصد مینشینند تا از دل فرمایشات حضرت آقا، دهها تحلیل ارائه
دهند!
به اعتقاد این قلم، اگر جبهه انقلاب و به تعبیر دقیقتر، نخبگان جبهه انقلاب، به این پیام، بسانِ نخستین «مانیفستِ» نظام مقدس جمهوری اسلامی در دوره زعامت آیتالله العظمی خامنهای (حفظه الله) نگاه میکردند، بسیاری از چالشهای سه دهه گذشته یا اساساً بهوجود نمیآمد و یا با هزینه کمتری مرتفع میگردید.
و...
اجازه میخواهم که این یادداشت را با خطابی که حضرت آقا در همین پیام به محضر امام عظیمالشأن تقدیم کردهاند، پایان بدهم....
«فرحمهالله حیّا و میّتا والسّلام علیه یوم ولد و یوم قاد الامّهًْ و یوم ارتحل و یوم یبعث حیّا»
ــــــــــــــــــــــ
1- بخشی از آیه 145 سوره مبارکه اعراف - «در الواح (تورات) از هر موضوع برای نصایح و پند و هم تحقیق هر چیز به موسی نوشتیم و دستور دادیم (حقایق و احکام آن را) به قوتِ (عقل و ایمان) فراگیر و قوم را دستور بده که نیکوتر مطالب آن را اخذ کنند که پَستی مقام و منزلت فاسقان را به زودی به شما نشان خواهیم داد.»
2-اشاره معظمله به بخشی از آیه 16 سوره مبارکه غافر
3- سوره مبارکه مجادله، آیه 21.