صــبر؛ فضیلت یا ضرورت؟!
بیتردید سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی او نقش به سزایی دارد، به طوری که اگر انسان تمام علوم را تحصیل کند و همه نیروهای طبیعت را به تسخیر درآورد، اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود ناتوان باشد، از رسیدن به سعادت و نیل به کمال باز خواهد ماند.
تمام پیشرفتهای علمی و صنعتی در صورتی که با اصلاح درون انسان همراه نباشند، کاخهای سر به فلک کشیدهای را میمانند که بر فراز قله آتشفشان بنا شده باشند؛ از اینرو تربیت، امری جدی و حیاتی است؛ با وجود این نگاهی به اوضاع جوامع بشری نشان میدهد آنچه پیش از همه به دست فراموشی سپرده شده تربیت اخلاقی و معنوی انسان است. تمام نابسامانیهای موجود در سطح جهانی و انواع گرفتاریهایی که امروزه بشر با آن دست به گریبان است، همه ناشی از غفلت انسان از امر «تربیت» و سازندگی روحی و اخلاقی خویش است.
از مسائل مهم حیاتی و اجتماعی که باید زیربنای زندگانی هر انسانی قرار گیرد، مسئله تربیت اخلاقی است، زیرا ظهور و بروز انسانیت تنها با آراستگی به فضایل و پیراستگی از رذایل اخلاقی ممکن میشود. یکی از مهمترین آراستگیها، صفت صبر است که از مسائل مهم اخلاقی اسلام به شمار میرود. به همین جهت قرآن و روایات به این موضوع اهمیت ویژهای دادهاند.
در مطلب پیشرو اهمیت و ضرورت صبر و برخی از آثار شکیبایی و صبر بیان شده است.
مفهوم صبر و ضرورت آن
صبر در لغت: خویشتنداری و حبس نفس است بر چیزی که شرع و عقل تقاضا میکند یا از چیزی که شرع و عقل از آن نهی میکند.(1)
«صبر در قرآن عبارت است از اینکه انسان آنچه برایش ناخوشایند است، برای رسیدن به خشنودی خداوند بر خویشتن هموار گرداند» (2) صبر را در معنای عام نیز میتوان اینگونه تعریف کرد: «بازداشتن خود از عملی که مانع رسیدن به هدف و یا موجب تأخیر در رسیدن به هدف میشود» صبر در این معنا خود به خود فضیلت اخلاقی نیست، بلکه مقاومتی است که ناشی از تسلط فرد بر خویشتن است. این مقاومت در صورتی از لحاظ اخلاقی فضیلت خواهد بود که هدف مشخص صابر، کمال اخلاقی و تقرب به خداوند باشد و صبر در برابر چیزی صورت گیرد که با کمال اخلاقی و تقرب خداوند در تعارض و تقابل باشد. ارزش اخلاقی صبر بسته به هدفی است که صبر به منظور آن صورت میگیرد. در مبحث «روابط انسان با خداوند» مقصود از صبر نوعی مقاومت در برابر عواملی است که رابطه انسان با خدا را سست میکند و او را از دایره ایمان به لحاظ نظری یا عملی خارج میسازد.(3)
اصولا هیچگونه نیکی بدون ایستادگی و صبر ممکن نیست، چون به پایان رساندن کارهای نیک حتما استقامت لازم دارد و نیکوکاری بدون صبر و ایستادگی میسر نیست.
توجه فراوان قرآن به صبر به خاطر ارزش دینی و اخلاقی آن است. صبر یک فضیلت اخلاقی درجه دوم یا تکمیلی نیست، بلکه یک ضرورت است و ترقی و کمال انسان- چه از جهت مادی و چه از جهت معنوی- جز در سایه آن امکانپذیر نیست. بدون صبر نه دین پایدار میماند و نه دنیا برقرار. بنابراین صبر هم یک ضرورت دنیوی است و هم یک ضرورت دینی.
مولوی درباره اهمیت و جایگاه والای صبر میگوید:
صد هزاران کیمیا حق آفرید
کیمیایی همچو صبر آدم ندید
(مثنوی، دفتر سوم)
صبر، رمز موفقیتها
طبیعت زندگی دنیا این است که کم و بیش با موانع و مشکلات و آفات همراه است. در مسیر انجام «بایدها» و «نبایدها» اغلب مشکلاتی است که اگر انسان از آنها نگذرد، به مقصد نمیرسد. همچنین آفات و مصایبی پیوسته در کمین نعمتهاست که باعث از دست دادن آنها میشود؛ مصایبی در جان و مال و عزیزان و دوستان و مواهب دیگر که انسان بدون صبر و استقامت، هم درجهات مثبت به جایی نمیرسد و هم در برابر عوامل منفی و گرفتاریها قادر به ایستادگی نیست، به همین دلیل، کلید اصلی پیروزیها صبر و شکیبایی است و از آنجا که دین مجموعهای از بایدها و نبایدهاست، اصلاحات و ترک معاصی بدون صبر و استواری بقا و دوامی ندارد. از این رو در بعضی احادیث اسلامی، صبر و ظفر، قرین هم شمرده شدهاند؛ چنانکه امیرمؤمنان(ع) میفرماید «فیالصبر ظفر؛(ع) در صبر پیروزی است.» و یا فرمودهاند: «الصبر ظفر و العجل خطر(5)؛ صبر، مساوی با پیروزی و شتاب مساوی با خطر است.»
در آیات قرآن نیز شرط مهم پیروزی مجاهدان راه خدا، صبر و شکیبایی شمرده شده است: «هرگاه بیست نفر صبور و با استقامت از شما باشد، بر دویست نفر غلبه میکنند و اگر یک صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران پیروز میگردند.»(6)
چه نیرویی است که یک نفر را توانایی مقابله با ده نفر و صد نفر را توانایی مقابله با یک هزار نفر میدهد؟ این نیرو همان صبر و استقامت است که در آیه به آن تصریح شده است. افراد سست اراده و کم استقامت بسیار زود از میدان حوادث میگریزند، یا در برابر حجم مشکلات زانو میزنند، نه دنیا را بدون صبر و استقامت به انسان میدهند و نه آخرت را؛ به همین دلیل، اقوام و ملتهایی در جهان پیشرفت دارند که استقامت بیشتری داشته باشند.
در حالات علمای بزرگ- اعم از شخصیتهای والای مذهبی که درهای علوم را گشودند یا دانشمندان علوم دیگر که به اختراعات و اکتشافات بزرگی نایل شدند- عاملی که بیش از هر عامل دیگر خودنمایی میکند، صبر و استقامت آنها است. گاهی یک دانشمند برای یک اختراع و یا کشف یک قانون علمی، ناچار است چند سال در کتابخانه یا آزمایشگاه خود با صبر و بردباری به فعالیت علمی بپردازد.
از امیرمومنان علی(ع) نقل شده است: «من رکب مراکب الصبر اهتدی الی میدان النصر؛(7) کسی که بر مرکب صبر و شکیبایی سوار شود، به میدان پیروزی پای مینهد.»
باز از همان امام بزرگوار آمده است: «مفتاح الظفر لزم الصبر؛(8) کلید پیروزی، داشتن صبر و شکیبایی است.» از سوی دیگر، افراد کم صبر و استقامت، بسیار زود، آلوده گناه میشوند، زیرا گناه جاذبههای نیرومندی برای نفس سرکش انسانی دارد و اگر مقاومت شدیدی در انسان نباشد، ایستادگی در برابر آن جاذبهها ممکن نیست.
در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «بسیار اتفاق افتاده که یک ساعت صبر و شکیبایی، سبب شادی طولانی شده است و چه بسیار لذت کوتاهی در یک ساعت، غم و اندوه طولانی به بار آورده است.» (9)
آری! این صبر است که با وجود تمام این حوادث ناگوار، به روح و قلب انسان توانایی ادامه حیات میدهد.
به گفته شاعر:
کلید صبر کسی را باشد اندر دست
هر آینه در گنج مراد بگشاید
به شام تیره محنت بساز و صبر نما
که عاقبت سحر از پرده روی بنماید
بردباری شگفتانگیز
پیامبر(ص)
بیتردید صبر و بردباری رسول اکرم(ص) در پیشبرد اهداف متعالی و گسترش روزافزون دین مبین اسلام نقش بسزایی داشته است.
به عنوان نمونه، انس بنمالک میگوید: مردی بیابانی به محضر رسولخدا(ص) آمده، ردای پیامبر را با دست گرفت و چنان کشید که کناره ردا بر گردن مبارک پیامبر خدا(ص) نقش انداخت، سپس گفت: دستور بده از مال خدا که نزد توست به من ببخشند! حضرت به او توجه فرمود و تبسم کرد و فرمان داد آنچه را لازم دارد به او ببخشند!(10)
بردباری بینظیر امام زینالعابدین(ع)
شخصی از میان مردم به امام سجاد(ع) ناسزا گفت، غلامانش قصد او را کردند، حضرت فرمود: رهایش کنید، آنچه از ما پنهان است بیشتر از چیزی است که در حق من میگویند، سپس به آن مرد فرمود: آیا نیازی داری؟ آن مرد شرمنده شد، حضرت لباسش را به او عطا کرد و فرمان داد هزار درهم به او بپردازند، آن مرد با فریاد میگفت: شهادت میدهم که تو فرزند رسول خدایی. (11)
با عنایت به مطلب پیش گفته، صبر، افزون بر جنبه فردی، جنبه اجتماعی نیز دارد. برای اینکه این صفت مهم و نیکو در جامعه گسترش یابد و افراد جامعه در سطوح مختلف خود را به این صفت بیارایند، لازم است نسبت به فضایل نیکو از جمله صبر، در جامعه فرهنگسازی کرد. برای انجام این کار ضروری است قشر فرهنگی جامعه با همکاری یکدیگر و موسسات فرهنگی با پشتیبانی دولت با برنامهریزی دقیق و کاربردی به این امر مهم بپردازند. مواردی که میتوان از آنها در مورد فرهنگسازی اخلاق در جامعه نام برد عبارتاند از:
1- بالا بردن آگاهی مردم نسبت به فضایل اخلاقی.
2- معرفی الگوهای اخلاقی.
3- بیان فواید و آثار صبر در روابط فردی و اجتماعی.
4- تشویق و توصیه یکدیگر به حق و صبر.
5- برنامهریزی اخلاقی در مقاطع مختلف تحصیلی در مدارس، دانشگاهها و مراکز فرهنگی کشور.
6- ارتباط اساتید اخلاق با افراد جامعه.
پانوشتها:
1- قاموس قرآن، سید علیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، ج4، ص 105.
2- رعد، آیه 22.
3- آموزههای بنیادین علم اخلاق، محمد فتحعلی خانی، دفتر تحقیقات و تدوین متون درسی مرکز جهانی علوم اسلامی، ج 1، ص 221.
4- غررالحکم، عبدالواحد آمدی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ح 6321.
5- همان، ح 6311
6- انفال/ 65.
7-کنزالفوائد، ابوالفتوح کراجکی، ص 58.
8- غررالحکم، ح 9809.
9- بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، موسسه الوفاء بیروت، ج 68، حدیث45.
10- اهل بیت(ع)، حسین انصاریانه موسسه دارالعرفان، ص 338.
11- همان، ص 432.