kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۹۱۱۹
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۳

کرونای ما و کرونای غربی‌ها!



محمدسعید ایاسه

امروزه جهان درگیر مسئله‌ای است فراگیر، مسئله‌ای به اسم کرونا. مسئله‌ای که به گفته رسانه‌ها در تمامی کشور‌ها کمابیش وجود دارد. جنگ همیشگی بین حق و باطل اینجا هم خودنمایی می‌کند. از همان اول که کرونا تاتی تاتی می‌کرد گفتند ساخت آمریکاست برای شکست دادن چین، دست و پا درآورد و مانند فرزندی چموش و بازیگوش سر از ایران درآورد، گفتند آمریکا هدفش بزرگ‌تر هم بود، نه فقط چین ایران را هم می‌خواست با این ولد چموش ناخلف کرونا، درگیر سازد و انتقام چشم‌های باباقوری شیرهایش در عین‌الاسد را بگیرد.
گذشت، طفل چموش حالا شوق دویدن دارد، دوید و دوید و دوید، پس از کوه‌های آلپ رسید به سرزمین‌های شمالی، قصه‌های جزیره شروع شد و حالا «آنه» تکرار غریبانه روزهایش را در برابر کرونای لنگ دراز می‌گذراند. لیگ جزیره تعطیل، بازیکنان بنشینند و استارت بازیکن جدید جهان را ببینند، کرونا می‌دود و می‌دود و می‌دود و دروازه لیگ‌های مختلف را دانه دانه می‌شکافد. دیگر صحبت از توطئه تقریباً تمام شده بود، همه می‌دانستند این نوجوان مغرور آمده، از کجا؟ نمی‌دانیم. باید جلوی گل زدنهایش را بگیریم. جهان در فکر فرو رفته بود. همه مات و مبهوت و آچمز از گلی که کرونا به آنها زده بود.
برای این پسر جوان این همه کافی نبود، مثل توپ بیسبال رفت و خورد توی دهن یانکی‌ها، آمریکا هم تعطیل بود تعطیل‌تر شد.
بین این همه مشکلات و دغدغه‌ها بالاخره جنگ رسانه‌ها هم شروع شد. می‌گفتند ایران آمار واقعی را پنهان می‌کند، ایران کل بهشت معصومه را به کرونایی‌ها اختصاص داده است، ایران اندازه ده تا فیل آفریقایی گور دسته‌جمعی کنده است، می‌گفتند و می‌گفتند و می‌گفتند...، اما رسید آن روزی که جنازه‌های مردمان بیچاره میلان؛ که تمام دلخوشیشان تماشای دلامادونینا (شهرآورد میلان) کنار خانواده کوچک دوست داشتنیشان بود، از روی هجده چرخ‌های عظیم‌الجثه در گودال‌های گور دسته جمعی دفن می‌شد.
دربی منچستر این هفته در اتحاد یا اولدترافورد نیست، جنگ بین «آگوئرو» و «مگوایر» این هفته بین سیتیزن‌ها و شیاطین سرخ در صف‌های دستمال توالت است. یانکی‌ها در صف خرید فشنگ و تفنگ هستند، آماده آماده.  «اگر دولت از هم فروپاشید، اگر کل جهان زامبی شدند، اگه همسایه‌ام خواست به خانواده‌ام تجاوز کنه، من با چی از خانواده‌ام دفاع کنم ؟ چوب بیسبال ؟ هی مرد بیخیال فقط یه شاتگان می‌تونه جلوی این فلان فلان شده‌ها رو بگیره»، صحبت‌های یکی از یانکی‌ها در صف حمله به اسلحه فروشی در ایالت فیلادلفیا که در رسانه‌های ایرانی و خارجی صدا کرد.
خوب گفت پدر حکیم و دوست داشتنیمان، غرب چهره وحشی خودش را تازه دارد مشخص می‌کند. در این بین صحبت کردن از رویای «زوتوپیای» غرب مضحک است، اگر کسی واقعاًً دوباره حرفش را کشید وسط احمق است. نمی‌بینی‌؟ چه شد اسپایدرمن، سوپرمن و‌هالک؟ اسب تک‌شاخ رویاهای کودکانه پس کی به داد این مردم می‌رسد ؟ مرام و معرفت فقط در‌هابیت دیده شد؛ یا نه در واقعیت هم هست ؟
بیچاره طفل معصوم آمریکایی...
بس کن پسر، همه می‌دانند اینها همش یک مشت اراجیف است. قهرمان‌های مجازی فقط به درد تجارت می‌خورند. بیچاره طفل معصوم آمریکایی که شب‌ها با عروسک بتمن می‌خوابید و قهرمانش چوب بیسبالش بود که «دارلین» به او هدیه داده بود، حالا باید گوشه‌ای بنشیند و نگاهش را به وضعیت اسفناک کشورش بیاندازد. اگر صدای ضعیف رسانه‌ها برسد، حسرت تلخی هم از نداشتن بسیجی در کشورش بخورد.
دور از فوتبال و الکلاسیکو و بیسبال و.... به دور از عقل است که شیوع فاجعه بار کرونا در غرب را فقط بر بی‌تدبیری دولت‌هایشان بگذاریم. دولت‌ها هم نقش دارند و این انکار کردنی نیست. چه در ایران چه در آمریکا و چه در فرانسه و آلمان؛ اما بیایید نگاهی بیاندازیم به این طرز تفکری که بین مردم و دولت‌ها رواج پیدا کرده است. بالاخره دولت‌ها همان تفکری را پیش می‌برند که ملت‌ها می‌خواهند و ملت‌ها همان را می‌خواهند که دولت‌ها بر آن اساس‌تربیتشان کرده باشند. شیوع یکدفعه‌ای و فاجعه بار کرونا در غرب فقط به‌خاطر نوع تفکر و دیدگاهشان به زندگی است. به‌خاطر ‌تربیت در شیوه غلط تمدنی غرب که برایشان برنامه‌ریزی شده است.
غرب بی‌خدا، غرب بی‌اخلاق، برای توسعه سرمایه و اراضی غصبی‌اش همین را می‌خواست، ماشین از جنس انسان؛ مردم حریص هم کورکورانه لبیک گفتند و ندانستند انسانیت حرف آخر را می‌زند. حال از انسان حریص غربی بخواهید بیاید و جلوی کرونا بایستد. این کرونا هم تقصیر مردم است هم دولت هم سازمان‌ها و... اما اینکه تقصیر اصلی و واقعی گردن کیست بیایید با هم دور دنیای کرونا زده امروزی را چهار دقیقه‌ای بگردیم و پیدا کنیم پرتقال فروش را. ...
 مهمان جوان ما (کرونا) در ایران مهار شده و با عدد ثابتی دارد پیش می‌رود، آرام برای خودش به گوشه‌ای نشسته و دارد چایی‌اش را می‌خورد، بماند که در غرب چای نخورده موز را برداشت و فاجعه را به بار آورد. اما آیا فقط تدبیر دولت ایران که دستش درد نکند و خدا خیرش بدهد جلوی کرونا را گرفت ؟ فقط بی‌تدبیری عامل فاجعه در غرب است ؟ ظاهراً بیمارستان‌های غرب بهتر از بیمارستان‌های ایرانی هستند، اما چه شد؟ جوانک رشید کرونا در اسپانیا دارد هت‌تریک می‌کند اما چرا در ایران آرام نشسته و سر و صدایی ندارد؟
نه برادر، توهم نزن، دولت‌های آنها بیخیال نیستند، تفاوت را در دولت‌ها و ملت‌ها نبین؛ هر کس دوست دارد در چیره شدن بر این جوان چموش، گوی سبقت را از دیگر خانه‌ها برباید؛ خانه غربی هم همین‌طور اما بالطبع حریص‌تر. اما هر خانه روش خودش را دارد، باید دید ویروس منحوس که بالاجبار قد کشیده و میهمان خانه‌ها شده حالا در خانه غربی آرام می‌شود یا در خانه اسلامی؟ تفاوت را در تجهیزات نبینیم در‌تربیت خانه غربی و اسلامی ببینیم.
تفاوت خانه اسلامی با خانه غربی در دست‌های مادری است که با چرخ خیاطی دستی‌اش دارد ماسک تولید می‌کند تا برادران و خواهرهایش احساس کمبود نکنند، همین مادر‌تربیت شده در خانه اسلامی آموخت که اول همسایه بعد خودت، موضوعی که در خانه غربی برایش این‌طور گفتند که اگر می‌خواهی قوی باشی پس همسایه‌ات را ضعیف کن. در خانه غربی برادر به خواهرش گفت: «اگر لقمه‌ام را به تو بدهم در برابرش چه دریافت خواهم کرد؟» موضوعی که در فیلم‌های فول اچ‌دی‌ هالیوود هم تو ذوق انسانیت می‌زند از این طرز فکر مادی، انگار زندگی معامله است. تفاوت در فداکاری خانه اسلامی و فداکاری نداشته خانه غربی است. تفاوت ایران با غرب در جوانی است که به جای حمله به همسایه‌اش برای جمع‌آوری آذوقه برای زمان قحطی، هرشب دور از خانواده، سمپاش بیست کیلویی را روی دوشش، عکس حاج قاسم را روی سینه‌اش می‌گذارد و می‌رود تا گندزدایی کند، تفاوت ایران با غرب در روح حماسه و ایثار است.
معلوم است؛ غرب مادیگرا، غرب بی‌خدا همین می‌شود؛ کسی چه می‌داند جهاد یعنی چه؟ کسی چه می‌داند کمک بی‌معامله و ایثار یعنی چه؟ تمدن وحشی غرب چه می‌داند احترام بزرگ‌تر یعنی چه؟ بالای هشتاد سال در تمدن غرب یعنی قراضه‌ای که دارد جان می‌کند و مثل انگل از دولت می‌خورد و هزینه ایجاد می‌کند، همین موی سپید در تمدن اسلام، بین فرزندانش مثل نبی را دارد بین قومش. سندروم داون میدانی چیست؟ تمدن و آیین ما به ما یاد داده که سندروم داون کلید بهشت است، پس خیلی بدرد می‌خورد ؟ نه؟ من به او خدمت می‌کنم و روی چشمم جای دارد و او بهشت مرا تضمین می‌کند در غرب چه می‌شود ؟ یک تکه آشغال که پای نحسش را به دنیا گذاشته و نگهداری از او فقط هزینه سرسام‌آور برای دولت و حاکمیت دارد.
چه خوب شد کرونا آمد، نه ؟ در نگاه تمدنی غرب ما می‌توانیم سریع کاری کنیم که عقب مانده‌ها و پیرها و انگل‌ها بمیرند تا بهتر رشد کنیم. در نگاه اسلام تازه در جهاد باز شده؛ بشتابید که خدا ما را خیلی دوست دارد بچه‌ها بیاید با موتورهایمان برای پیرمرد‌ها و پیرزن‌ها که احترامشان واجب است و بیشتر در معرض کرونا هستند برویم و خرید‌هایشان را انجام دهیم تا کمتر بیرون بروند و به مشکل نخورند.
همسایه بالایی ما کرونا دارد؛ وای، در را به رویش قفل کنید، دیگر بدرد زندگی نمی‌خورد، در راهرو راه نرود مواظب باشید اگر دیدیدش حتما بهش تذکر جدی بدید، اگر مرد برود به جهنم ولی ما رو آلوده نکند؛ لحظه‌ای فکر کن در این ساختمان زندگی می‌کنی و خدای نکرده کرونا می‌گیری، دنیا روی سرت خراب می‌شود، چه کسی است به تو کمک کند؟ صبر کن شاید پسر شجاع رسید.
بریم سری هم به آن‌طرف کره زمین بزینم؛ همین محله یافت‌آباد، محله دوستی‌ها در یک آپارتمان چهار طبقه این گفت‌وگو را ببینید و از انسانیت لذت ببرید بدون ‌ترس؛ راستی همه اهالی ساختمان می‌دانند خانم غفوری و فرزندش که بیماری قلبی دارد کرونا گرفتند، «خانم غفوری سلام، شنیدیم متأسفانه شما و فرزندتان که بیماری قلبی دارد به کرونا مبتلا شده‌اید، از شما درخواست می‌کنیم در خانه بمانید و نسخه‌های دارویی خودتان و فرزندانتان را هر شب جلوی در بگذارید تا ما برویم و تهیه کنیم، راستی نگران مواد غذایی هم نباشید، هرچه می‌خواهید بگویید خودمان تهیه می‌کنیم از امشب هم شام را نوبتی هر خانه برایتان درست می‌کند و جلوی در قرار می‌دهیم، ان‌شاءالله همه چیز خوب می‌شود و دو هفته دیگر سالم و سرحال به کارتان ادامه می‌دهید. ارادتمند و دعاگوی شما اهالی ساختمان نسترن» و چه حس خوبی است این دوست داشتن بدون معامله و بی‌حد و مرز. این عشق تفاوت‌ها را رقم می‌زند از زمین تا آسمان.
بس است دیگر، تفاوت را گرفتیم چیست. نسل سوم انقلاب امتحانش را خوب پس داد. نشان داد که‌تربیت و تمدن اسلامی و غربی تفاوتشان از زمین است تا آسمان. رزمنده‌های هشت سال دفاع مقدس را یادمان هست، آوینی را بگویید بیاید تا ببیند این صحنه‌های رشادت و جوانمردی و ایثار را، تا ببیند و باز با صدای دلنشینش برای ما بخواند:«پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته‌اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند» آری حقا که شهدا مانده‌اند و روحیات ‌تربیت یافته در خانه اسلامی را به جوان‌های لایق نسل‌های بعدی هم سرایت می‌دهند تا فرزند ایرانی با خیال راحت سر روی بالشت مامان‌دوز خود بگذارد و با آرامش خود و اطمینانش به شهیدان زنده که هستند و هوای من را دارند، همین نوع نگاه تمدنی را در جوان‌های حشد‌الشعبی و حزب‌الله لبنان هم می‌بینیم و لذت می‌بریم، گفتمان تمدن اسلام محدود به ایران نمی‌شود و در لبنان، عراق، سوریه و...، نوجوانان و جوانان‌تربیت یافته این بنای شوق با‌تربیت اسلامی در یک تمدن دینی، آماده ایثار برای برادران خود هستند تا بخوابد و خواب‌های شیرین تماشا کند بچه‌ای که خیالش راحت است از آسیب‌های زمانه، چه داعش باشد چه کرونا و چه... چون هستند ‌تربیت یافتگان تمدن دینی. اما بسوز ‌ای دل برای خردسالی که در قلب تمدن غربی هنوز که هنوزه در رویای شیرین سانتا نشسته تا بیاید و از کثافت غرب نجاتش دهد. ... اما کو ایثار و جهاد برخواسته از تمدن اسلام در کوه‌های دراز آلپ‌؟