kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۹۰۴۴
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۷
تطبیق عوامل پیروزی‌های دفاع مقدس بر موانع و مشکلات جاری کشور- بخش نخست

بصیـرت انقلابـی در سایه خودباوری دینـی




رضا الماسی
 خرمشهر شقایقی خون رنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد.... داغ شهادت. ویرانه‌های شهر را قفسی در هم شکسته بدان که راه به آزادی پرندگان روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز کنند، زندگی زیباست، اما شهادت زیباتر است. سلامت تن زیباست، اما پرنده عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند...
مسجد جامع خرمشهر قلب شهر بود که می‌تپید و تا بود، مظهر ماندن و استقامت بود و آن گاه نیز که خرمشهر به‌ اشغال متجاوزان درآمد و مدافعان ناگزیر شدند که به آن سوی شط خرمشهر کوچ کنند، باز هم مسجد جامع مظهر همه آن آرزویی بود که جز در باز پس‌گیری شهر برآورده نمی‌شد، مسجد جامع، همه خرمشهر بود. خرمشهر از همان آغاز خونین‌شهر شده بود، خرمشهر خونین شهر شده بود تا طلعت حقیقت از افق غربت و مظلومیت رزم‌آوران و بسیجیان غرقه در خون ظاهر شود، و مگر آن طلعت را جز از منظر این آفاق می‌توان نگریست؟
آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر شنی‌تانک‌های شیطان تکه‌تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست اما.... راز خون آشکار شد، راز خون را جزء شهدا در نمی‌یابند. گردش خون در رگ‌های زندگی شیرین است. اما ریختن آن در پای محبوب شیرین‌تر است و نگو شیرین‌تر، بگو بسیاربسیار شیرین‌تر است... (شهید آوینی)
سوم خرداد و نام خرمشهر همواره یادآور رشادت‌های بزرگ مردانی است که یک تاریخ مدیون آن‌هاست. ایستادگی 34 روزه شهید محمد جهان آرا و همرزمانش با دستان خالی اگر چه ناکام ماند اما 19 ماه بعد چنان انگیزه‌ای در میان سپاه اسلام ایجاد کرد که مبدأیی شد برای پیروزی‌های بعدی. آری نقطه سرآغاز روحیه استقامت 8 ساله برابر متجاوز را از خونین شهر باید پی گرفت.
فتح خرمشهر
فتح الله جعفری، یکی از سرداران جبهه مقاومت در فتح خرمشهر درباره‌ اشغال و فتح خرمشهر به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «رژیم بعث عراق تصورش این بود که با نیروی مخصوص خود می‌تواند ظرف یک هفته خرمشهر را بگیرد و آبادان را هم‌ اشغال کرده و به سمت ماهشهر برود. اما مقاومت ۳۴ روزه برای آنها تاخیر و نگرانی به‌وجود آورد و در نهایت با دخالت نیروهای بیشتر توانست خرمشهر را‌ اشغال نماید. اما مهم این بود که مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر با یک تعداد نیروی محدود، به طور کل انگیزه‌ای را در جنگ به‌وجود آورد که ۱۹ ماه بعد، ۷۰ هزار نیروی داوطلب مردمی مسلح سازماندهی شده برای آزادسازی خرمشهر آماده شدند و این، نمایش یک قدرت بزرگ از سوی امام راحل و ملت ایران بود.»
او می‌افزاید: «ما بایستی این موضوع را به‌عنوان یک نقطه بسیار مهمی‌در جنگ در نظر بگیریم. شما محاسبه کنید که سپاه سوم صدام ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ با قدرت به مرزهای ما حمله می‌کند اما همین سپاه سوم در ۳ خرداد ۱۳۶۱(یعنی ۱۹ ماه بعد) با بر جای گذاشتن ۲۰ هزار اسیر خرمشهر را‌ترک می‌کند. بعد از این واقعه، صدام مجبور می‌شود که فرمانده سپاه سوم را اعدام کند. لذا آزادسازی خرمشهر حماسه‌ای بسیار بزرگ بود. علاوه‌بر این در طی این ۱۹ ماه فضای جنگ به نحوی پیش رفت که فرماندهان بزرگی در جنگ رشد کردند. از جمله طراحان عملیات آزادسازی خرمشهر مثل شهید بزرگوار حسن باقری، آقایان غلامعلی رشید و رحیم صفوی و شهدای دیگری مثل حاج همت، حاج احمد متوسلیان و...»
سردار جعفری تأکید می‌کند: «همه اینها در صحنه جنگ‌تربیت شدند و نقش‌آفرینی کردند. ما هیچگاه از طریق مستشاران خارجی به این موفقیت‌ها و طراحی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها نرسیدیم بلکه از درون متن مردم به این موفقیت‌ها دست پیدا کردیم. اکثر این فرماندهان ما یا جزء دانشجویان قبل از انقلاب بودند، یا نیروهای داوطلبی بودند که وارد سپاه شدند و با یک انگیزه ایمانی به طراحان بزرگ جنگ تبدیل شدند.»
گران تمام شدن آزادی خرمشهر برای صدامیان
«آزادسازی خرمشهر خیلی برای صدام و ارتش بعث عراق گران تمام شد.» این رزمنده دوران دفاع مقدس با تأکید بر این نکته تصریح می‌کند: «بنده معتقدم؛ روحیه مقاومت و سلحشوری دوران دفاع مقدس، امروز بسیار قوی‌تر، جدی‌تر و محکم‌تر از آن دوران در نسل کنونی ما وجود دارد و در هر عرصه‌ای که پیش می‌آید مردم ما(به خصوص جوانان) نشان داده‌اند که در صحنه حضور دارند. به طور کل به‌نظرم جوانان امروز بهتر از جوانان دفاع مقدس آماده دفاع از کشور هستند و در این مسیر ایستادگی
می‌کنند.» آقای علیرضا دلبریان یکی دیگر از رزمنده‌های دوران جنگ تحمیلی و راوی و تحلیلگر دفاع مقدس نیز در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «۸ سال دفاع مقدس ما به‌عنوان یک نماد و الگو باید در تمام بخش‌ها مطرح شود. جنگ ما فقط در مرزها و مناطق جنگی خلاصه نشد. همان‌طور که شهید آوینی می‌گوید؛ «جنگ ما دریچه‌ای به بهشت است.» خرمشهر را یک شهر مپندارید. خرمشهر شهری است به سوی بهشت و سعادت. جنگ ما یک درس است و به‌عنوان یک الگو باید در تمام بخش‌ها مطرح بشود. ایمان من این است که اگر قرار باشد جمهوری اسلامی به قله‌های استقلال و آزادی برسد و انشاءا... یک جامعه مهدوی را رقم بزند و زمینه ظهور را فراهم آورد، باید در تمام بخش‌ها به تاریخ دفاع مقدس و مرام شهدا اقتدا کنیم. نباید خدای ناکرده دفاع مقدس به یک نبرد فیزیکی و مادی مثل دیگر جنگ‌های دنیا خلاصه شود. این نگاه اگر حاکم شود ما بهره‌ای از تاریخ نمی‌بریم. جنگ ما یک جنگ اعتقادی و فکری بود. یعنی در یک طرف یک فکر باطل با تمام تجهیزاتش و در طرف دیگر یک فکر الهی و نورانی قرار داشت. جنگ حق علیه باطل، جنگ نور علیه ظلمت. امروز هم ما باید همان فکر الهی را پای کار بیاوریم.»
عامل اصلی سقوط و آزادسازی خرمشهر
چه عاملی باعث شد خرمشهر آزاد بشود؟ و چه عاملی منجر به سقوط خرمشهر شد؟
این جانباز جبهه مقاومت در پاسخ به این سؤالات توضیح می‌دهد: «آن چیزی که باعث شد خرمشهر سقوط کند متأسفانه فکر بنی‌صدری بود، فکری بود که استعدادهای کشور را پای کار نیاورد، فکری که دشمن شناس و موقعیت شناس نبود. فکری که به توان داخلی کشور اعتماد نکرد و دائم «ما نمی‌توانیم» را القا می‌کرد. این طرز تفکر منجر به سقوط خرمشهر شد. ما خودمان را در برابر دشمن آماده نکردیم و استعدادهایمان را پای کار نیاوردیم وگرنه ارتش بعث عراق غلط می‌کرد جلو بیاید. شهید محمد جهان آرا با امکانات اولیه و سلاح‌های انفرادی، ۳۴ روز مقابل چندین گردان و تیپ و نیروی پیاده و مکانیزه دشمن مقاومت کرد و آنها را پشت دروازه‌های خرمشهر نگه داشت. اگر به آنها امکانات می‌رسید، با همین وضعیت هم دشمن نمی‌توانست پیش آید و خرمشهر را‌ اشغال کند. ما نمی‌خواهیم شعار بدهیم و صرفاً از اعتقادات شخصی خودمان دفاع کنیم بلکه اینها را تجربه کرده و به عینه دیده‌ایم. لذا به دلیل اینکه اعتقادات و باورهای دینی در بنی صدر ضعیف بود، مرعوب ابهت دشمن قرار گرفت و مقاومت خرمشهر شکست خورد و دشمن تا ۲۰ کیلومتری اهواز پیش آمد.»
او در توضیح عامل اصلی پیروزی اهل ایمان بر جبهه باطل تصریح می‌کند: «زمانی که این فکر مادی گرایانه، دنیا گرایانه و دور از امدادهای الهی که باورهای الهی در آن ضعیف بود از فرماندهی جنگ ما رخت بربست، ما توانستیم پیش برویم. وقتی فرماندهی عوض شد، همان تجهیزات حداقلی و همان نیروی انسانی در سایه یک فکر عاشورایی پای کار آمد و کار جنگ جلو رفت. یعنی حاکمیت، حاکمیت الهی شد. اهداف این حاکمیت همان اهدافی است که پیامبران داشتند، همان اهدافی که خداوند به‌خاطرش بعثت رسول‌ا...(ص) را رقم زد و بر اساس آن باید حاکمیت به دست نیروهای الهی و با تقوا بیفتد. جنگ ما خیلی درس‌ها دارد.»
«خرمشهر را خدا آزاد کرد» یعنی چه؟
دلبریان در ادامه اظهار می‌دارد: «وقتی این فکر حاکم شد، به وسیله جوانان حزب اللهی و انقلابی پیروزی حاصل شد. جوانانی همچون صیاد شیرازی‌ها، عباس بابایی‌ها، خرازی‌ها، باکری‌ها و. .. فرماندهی جنگ را به عهده گرفتند و در اولین اقدام حصر آبادان شکسته شد و در عملیات‌های بعدی(عملیات بستان، طریق‌القدس، فتح‌المبین، الی بیت‌المقدس و...) خرمشهر آزاد گردید. اینجا بود که حضرت امام(ره) فرمود؛ خرمشهر را خدا آزاد کرد. چگونه خدا آزاد کرد؟ ملائکه‌اش را به زمین فرستاد؟ خیر، فکر خدایی آمد و حاکمیت پیدا کرد. باورهای دینی احیاء شد، امداد الهی به سراغ ما آمد و ایمان قوی در بازوان قوی رزمندگان ما تجلی پیدا کرد و منجر به آزادسازی خرمشهر گردید.»
«بزرگ‌تر از این حادثه، این بود که
امام (رضوان‌ا... علیه) - آن مرد خدا، آن حکیم الهی به معنای واقعی کلمه-  وقتی خرّمشهر آزاد شد، وقتی این‌همه مجاهدت به‌بار نشست، این‌همه جوان‌ها عرق ریختند، این‌همه شهید دادیم، این‌همه زحمت کشیدیم، فرمود که خرّمشهر را خدا آزاد کرد؛ خرّمشهر را خدا آزاد کرد! این مهم است؛ معنای این چیست؟ معنای این آن است که اگر شما مجاهدت کردید، قدرت خدا می‌آید پشت شما. لشکر بی‌عقبه، کاری نمی‌تواند بکند؛ لشکری که عقبه دارد، [نیروی‌] احتیاط دارد، نیروی ذخیره‌ فراوان دارد، همه کار می‌تواند بکند. حالا اگر لشکری عقبه‌اش، ذخیره‌اش عبارت بود از قدرت الهی، این لشکر دیگر شکست‌بخور است؟ امام این را به ما فهماند؛ فهماند که وقتی مجاهدت می‌کنید، وقتی تنبلی نمی‌کنید، وقتی وارد میدان می‌شوید، وقتی نیروهای خودتان را به صحنه وارد می‌کنید، اینجا قدرت خدا است که پشت‌سر شما است، [لذا] خرّمشهر را خدا آزاد می‌کند. با این منطق، همه‌ دنیای مسخّرِ استکبار را هم خدا می‌تواند آزاد کند. با این منطق، فلسطین هم می‌تواند آزاد بشود. با این منطق، هر ملّتی می‌تواند مستضعف نماند؛ به شرطی که این منطق تحقّق پیدا کند.» (رهبر معظم انقلاب 3/3/1395)