kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۴۸۱۲
تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۷

منطق قدرت (7)(پرسش و پاسخ)



پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی، قدرت در منظومه فکری و عملی فرد مسلمان و جامعه اسلامی از چه جایگاه و پشتوانه منطقی برخوردار است؟
پاسخ:
منطق قدرت در رابطه با مقوله حق و حقوق انسان چه دستور‌العمل و راهکاری ارائه می‌دهد. اینکه حق و حقوق انسان گرفتنی است، یا دادنی یا هم ‌گرفتنی و هم دادنی موضوعی است که از دو منظر مورد بررسی قرار می‌گیرد:
1- حق در نگاه غربی‌ها و فرهنگ مسیحیت
فرنگی‌ها می‌گویند: «حق گرفتنی است.» این خودش مسئله‌ای است که آیا حق گرفتنی است یا دادنی؟ یعنی آیا حق، چیزی است که انسان‌ها به میل خودشان آن را به ذی‌حق‌ها می‌دهند یا حق چیزی است که ذی‌حق باید بگیرد؟ بعضی مکتب‌ها بر این اساس است که حق دادنی است؛ یعنی آن حقی را که ظالم گرفته است، باید پس بدهد؛ اگر نداد، دیگر نداده است، چون حق دادنی است نه گرفتنی. مسیحیت بر این اساس درست شده که: به ظالم می‌گوییم حق را به تو بدهد، تو کاری با او نداشته باش. ‌ای کسی که حقت پایمال شده است! توصیه می‌کنیم، خواهش می‌کنیم تا حق را به تو بدهند. مبادا یک وقت خودت برای گرفتن حق قیام کنی که این برخلاف‌شان انسانیت و اخلاق است. از نظر اینها حق دادنی است.
یک عده می‌گویند: حق فقط گرفتنی است. مگر ممکن است انسانی که حق را خورده است بیاید و به یک شکلی آن حق را بدهد؟ یعنی اینها منکر عاطفه و انسانیت و وجدان انسان هستند. (تجلی پیام،‌ ص 533)
۲- حق از منظر اسلام
از نظر اسلام، حق هم گرفتنی است و هم دادنی؛ یعنی از دو جبهه باید برای استیفای حق مبارزه کرد. اسلام آن کسی را که حق را ربوده است، با تعلیم و تربیت خودش آماده پس دادن می‌کند- و کرده است- ولی به این قناعت نمی‌کند؛ در عین حال به آن کسی که حقش ربوده شده است می‌گوید: حق گرفتنی است، تو هم باید برای حق خودت قیام کنی و آن را بگیری.
جمله‌ای است که علی‌(ع) در نامه معروف خودشان به مالک‌اشتر، از پیغمبر(ص) نقل می‌کند، می‌فرماید:
«فانّی سمعت رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یقول غیر موطن: لن تقدس امه حتی یوخذ للضعیف حقه من القوی غیر متتعتع» (نهج‌البلاغه- نامه53)
هیچ امت و قومی به مقام قداست و تقدیس و- به تعبیر ما- به مقام ترقی و رقاء نمی‌رسد، مگر آنکه قبلًا این مرحله را گذرانده باشد که ضعیف در مقابل قوی بایستد و حق خود را مطالبه کند، بدون آنکه زبانش به لکنتی بیفتد. یعنی اسلام آن ضعیفی را که حق خود را نمی‌تواند مطالبه کند، به رسمیت نمی‌شناسد. جامعه‌ای که در آن ضعفا آن‌قدر ضعیف‌النفس باشند که نتوانند حقوق خود را مطالبه کنند، یک جامعه اسلامی نیست. مردهای برتر خودمان در گذشته چگونه بوده‌اند؟ اصلًا خود پیغمبر(ص) چگونه انسانی است؟ یکی از مشخصات پیغمبر(ص) قوّت روحی و قدرت بدنی، هر دو است. قوّت روحی پیغمبر(ص) را تاریخ زندگی ایشان نشان می‌دهد.
ادامه دارد