بررسی تبعات تحولات اخیر غرب آسیا و هوشمندی واکنشهای مردم - بخش نخست
پاسداشت ایام الله رمز پیشگیری از فتنهها
رضا الماسی
سرعت تحولات دو سه هفته اخیر به قدری بالاست که انسان هرلحظه انتظار رویدادی جدید را میکشد. آنچه در گرم و سرد این روزگار اهمیت سرنوشتسازی دارد، نوع مواجهه با این تحولات است. فتنهها و اتفاقات تلخ و شیرین اینچنینی است که صعود و سقوط افراد را روشن میکند. چه بسیار افراد مشهوری که بر اثر تحلیل نادرست و اتخاذ مواضعی نادرستتر از چشم خدا و خلقش افتادند و چه بسیار افرادی که با صبوری و استقامت، بیش از پیش بزرگ
شدند.
موج استقبال و تشییع حاج قاسم سلیمانی توسط میلیونها انسان در ایران و منطقه و جهان به اندازهای است که امپراطوری رسانهای صهیونیستی نیز توان سانسور و رویارویی با آن را ندارد. این موج میلیونی که تا 5 روز پس از شهادت بزرگ مردان سپاه اسلام ادامه دارد، در سحرگاه روز ششم با انتشار خبر با خاک یکسان شدن پایگاه آمریکایی عینالاسد در عراق توسط موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضریب بیشتری میگیرد. به قول رهبر معظم انقلاب، فریاد انتقامی که در طول این 5 روز از مردم شنیده شد، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیرورو
کرد.
به یکباره رسانههای جهانی و منطقهای (وبعضاً ایرانی!) آمریکایی که حدود یک هفته در سکوتی مرگبار، خفه خوان گرفته بودند، بهانهای برای عرض اندام پیدا کرده و با موجسواری روی خبر تلخ اصابت موشک سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراینی، در پی انتقام گیری از احساسات پاک میلیونها انسان برآمده و مردم ایران را به آشوب دعوت میکنند. در این میان معدود افرادی پیدا میشوند که به این بهانه کاسه داغتر از آش شده و با حضور در چند دانشگاه و خیابان تهران، با سردادن شعارهای بیربط و ساختارشکنانه و همچنین جسارت به عکس قهرمان ملی و منطقهای امت اسلام، کینه خود را به نمایش میگذارند. عوض کردن جای جلاد و شهید! پروژهای که از سال 96 شروع کردهاند. تحرکات امروز جبهه استکبار روی پاشنهای میچرخد که بر اساس آن حاج قاسم سلیمانی باید تروریست معرفی بشود! اقتدار موشکی سپاه و تحقیر آمریکا در ماجرای عینالاسد باید سریع از ذهنها پاک شده واشتباه سهوی آن باید برجسته بشود و...
فرار روبه جلوی دشمن
«با دیدن تشییع جنازه میلیونی حاج قاسم برای آمریکاییها مسجل شد که قادر نیستند با اقداماتی چون ترور، عزم و اراده ملت ایران را در هم بشکنند و همین مسئله بود که آنها را به این نتیجه رساند که علیرغم تهدیدات رسمی، در عمل هیچگونه واکنشی به حمله موشکی سپاه به پایگاه عینالاسد از خود نشان ندهند.» عباس سلیمی نمین کارشناس مسائل سیاسی با بیان این مطلب به تسنیم میگوید: «امروز این سؤال مطرح است که اگر حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی به وقوع نمیپیوست آیا آمریکاییها از طرق دیگر به دنبال به وجود آوردن حادثهای دیگر برای به فراموشی سپردن حمله به پایگاهشان نبودند؟ در پاسخ باید گفت که قطعا این کار را میکردند تا شکست فاحش خود را تحتالشعاع قرار دهند تا این مسئله موجب آگاهی مردم دنیا از جمله مردم کشورمان از واقعیت حقیقی آمریکا
نشود.»
این پژوهشگر تاریخ سیاسی معاصر ایران میافزاید: «آمریکاییها در جریان اعتراضاتی که در برخی نقاط تهران از جمله روبروی دانشگاه امیرکبیر اتفاق افتاد تلاش کردند تا با حمایت تمام قد از این اعتراضات واقعه بزرگ حمله ایران به پایگاه عینالاسد را تحتالشعاع قرار دهند. البته از آنجا که اعتراضات اخیر از هیچگونه اصالتی برخوردار نبود، نتوانست آنطور که رسانههای آمریکایی و ضدانقلاب میخواستند برایشان مثمرثمر باشد. به ویژه اینکه در همان روز اول این اعتراضات شاهد سردادن شعارهای بسیار هنجارشکن و توهینهای غیرمنتظره بودیم. همین مسئله نشان داد که این اعتراضات با این هدف شکل نگرفته است که بخواهد در دراز مدت ادامه پیدا کند و تنها نمایشی است تا آمریکا و همپیمانانش را از بنبستی که در مسئله حمله موشکی ایران دچار آن شدهاند، خارج کند.»
در چنین شرایطی پیر و مراد جبهه مقاومت با حضور در نماز جمعه تاریخی دی ماه 98 غبار صحنه را میزداید و یادآورمان میشود که ایامالله را نباید فراموش کرد و از پاسداشت و بزرگداشت آنها غافل شد. مردم صبار و شکور ایران اسلامی هم از ایامالله غافل نیستند و به اندک بهانهای مثل سقوط هواپیمای اوکراینی، دستگاه محاسباتی شان تغییر نمیکند. «یومالله یعنی چه؟ یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند؛ آن روزی که دهها میلیون در ایران و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقه جهان را شکل دادند، این یکی از ایامالله است. آنچه اتّفاق افتاد، کار هیچ عاملی جز دست قدرت خدا نمیتوانست باشد. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریکایی را درهم کوبید، آن روز هم یکی از ایامالله است... اینها روزهای نقطه عطف تاریخ اند، روزهای تاریخسازند، روزهای عادی نیستند اینها. اینکه یک نیرویی، یک ملّتی، این قدرت را دارد، این توان روحی را دارد که به یک قدرت متکبر زورگوی عالم این جور سیلی بزند، نشاندهنده دست قدرت الهی است، پس آن روز جزو ایامالله است؛ روزها تمام میشوند، لکن تأثیرات این روزها در زندگی ملتها باقی میمانند؛ در روحیه ملتها، در منش ملتها، در مسیر ملتها، آثاری که این روزها باقی میگذارند آثار ماندگار و بعضاً جاودانه است.»
(رهبر انقلاب 27/10/98)
تاثیر سیلی به آمریکا بر فضای سیاسی- امنیتی منطقه و جهان
محمد ابراهیم رضایی نماینده مردم خمین در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان اظهار میدارد: «عقبه همه این فعالیتهایی که در این چند وقت، چه در قالب فتنههایی که قبلاً صورت میگرفت و چه در قالب آنچه اخیراً به بهانه سقوط هواپیمای اوکراینی اتفاق افتاد، به شبکههای معاند آمریکایی صهیونیستی و عربی بازمیگردد. از دشمنان همین توقع هست که علیه منافع ملی و مصالح جامعه هر چه در توان دارند انجام دهند اما نکته حائز اهمیت این است که توجه داشته باشیم آمریکاییها در وقایع دو سه هفته اخیر به شدت تحقیر شدهاند و هیمنه آنها در هم شکسته و سیلی سختی دریافت کردهاند. به طوری که میتوان گفت از این حادثه به بعد قطعاً وضعیت آرایشهای سیاسی و امنیتی جهان تغییر خواهد کرد. به خصوص در این باره ملتها و دولتهایی که اعتماد به نفس لازم را نداشتند و فکر میکردند در مقابل آمریکاییها نمیتوانند مقاومت کنند یا حتی در مقابل تجاوزات آنها عکسالعمل نشان دهند، بعد از این ماجرا این اعتماد به نفس را پیدا
کردهاند.»
وی در تحلیل واکنشهای رادیکال تعداد معدودی از معاندان مقابل چند دانشگاه در تهران تاکید میکند: «در کشور ما عوامل مختلفی وجود دارند که تعیینکننده منافع آمریکاییها در ایران هستند. در این میان تعدادی از جوانان احساساتی هم وجود دارند که در یک فضای ملتهب تاثیر میپذیرند و به دنبال این عوامل راه میافتند. این افراد بعضاً مورد سوءاستفادههایی همچون کشتهسازیها و بحرانهای روانی و اجتماعی نیز قرار میگیرند. لذا باید توجه داشت شبکههای اصلی که طراح این جریانات هستند و مدیریت میکنند حتماً وابستگی به عقبههای صهیونیستی- آمریکایی دارند. بنابراین از رسانهها(به خصوص صدا و سیما) میخواهیم که نقش کلیدی خود را ایفا کرده و چهره مهرههای اصلی این جریانات را برای مردم افشا و آشکار کنند تا مردم خود و جوانانشان را از این تحرکات جدا
نمایند.»
اقدام ایران مقدمه تحولی بزرگ
سلیمی نمین در تبیین جایگاه دو رویدادی که دشمن درصدد فراموشی آنهاست اظهار میدارد: «برای درک این دو رویداد ابتدا باید وضعیت ملت ایران را با دیگر ملتهایی که تحت زورگوییهای آمریکا قرار دارند، به درستی مورد بررسی قرار دهیم. وقتی آمریکاییها در ایران کودتا کرده و دولت قانونی مصدق را سرنگون کردند، یک مقام انگلیسی جملهای را بیان کردکه تحقیر مضاعف ملت ایران بود. دکتر مصدق در کتاب خاطرات خود (خاطرات و تألمات مصدق) میگوید: من هر وقت این جمله از پیام «آنتونی ایدن» وزیر خارجه وقت انگلیس را که به مردم ایران گفت میخوانم بیاختیار میگریم. «چرا عمال بیگانه بتوانند شکست ملت ایران را به رستاخیز ملی تعبیر کرده و برای آن جشن پرپا نمایند و این عمل سبب شود که وزیر خارجه انگلیس مبارزه و فداکاری ملتی را برای به دست آوردن آزادی و استقلال به مناقشه جاهلانه تعبیر
کند.»»
او ادامه میدهد: «در قضیه حمله موشکی به پایگاه آمریکا، پس از سالها ملتی با تدبیر و اتکا به توان داخلی خود پاسخی به قلدریها و زورگوییهای آمریکا میدهد، به گونهای که این قلدر کاملا درهم میریزد و از هر گونه واکنشی عاجز میماند. اصولا پاسخ دادن به قلدر یک بحث است و اینکه به گونهای به او پاسخ بدهید که او توانایی هیچگونه واکنشی نداشته باشد بحث دیگری است. ما در ارتباط با این مسئله یک تحول بزرگی را در معادلات جهان شاهد خواهیم بود. یعنی مقدمه یک تحول بزرگ است. امروز در داخل کشور بسیاری از کسانی که از موضع خیرخواهی بیان میکردند که باید در مقابل قلدری آمریکا کرنش کنیم، به این نتیجه رسیدهاند که میتوان در مقابل آمریکا ایستادگی
کرد.»
الگو برداری کشورهای مستقل
از ایران اسلامی
این کارشناس سیاسی معتقد است: «در حادثه حمله موشکی ایران به آمریکا برای تمامی دنیا از جمله کشورهای دوست ما ثابت شد که ملتی میتواند سلطه را از کشورش رد کرده و در نظامات بینالمللی با ایستادگی و مقاومت از عزت خود صیانت کند. بنابراین یک تحول بزرگی است در نفی زورگوییها و برای دیگر ملتها نیز از این منظر الهامبخش است که میتوانند در برابر سلطه کشورهای زورگو و در راس آنها آمریکا ایستادگی کرده و او را به عقبنشینی وادار کنند. علت اینکه این دو رخداد از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان «یومالله» خطاب میشود این است که هر دوی آنها دارای پیوندهای جدی هستند. در مسئله تشییع پیکر سردار سلیمانی به عنوان نماد مقاومت ما یک وحدت کمنظیر را در جامعه شاهد بودیم. وحدتی که بار دیگر منجر به انسجام و قدرت ملی
شد.»
به اعتقاد کارشناسان، طبیعی است که وقتی دشمن قدرت پاسخگویی در برابر اقتدار جمهوری اسلامی را ندارد و این موضوع در داخل ایران و جهان بازتاب زیادی دارد، دیگر ملتها نیز خواهند فهمید که در صورت داشتن اتحاد ملی، هیمنه آمریکا قابل شکسته شدن است و این مسئله برای آمریکاییها بسیار سنگین و غیرقابل پذیرش خواهد بود.