الگوی پیشرفت اسلامی - ایرانی و الزامات آن - بخش نخست
تمدن نوین اسلامی از گذرگاه الگوی بومی پیشرفت
رضا الماسی
برخی در نگاه اول تفاوتی میان پیشرفت و توسعه قائل نیستند. اما وقتی در معنای این دو کلمه دقیق میشویم خواهیم دید که تفاوت اساسی میان این دو تعبیر وجود دارد. به بیان کارشناسان، كلمه توسعه، يك بار ارزشي و معنايي دارد؛ الزاماتي با خودش همراه دارد كه بسیاری از این الزامات با برخی مبانی فکری و عملی اسلامی ایرانی ما سازگار نیست. لذا ممکن است با استفاده این واژه برای حرکت رو به جلوی کشور، برداشتهای متفاوتی و به تبع آن انتظارات نابجایی در سطح بینالملل از کشورمان ایجاد شود. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب در این باره تاکید دارند که ما مفهومي را كه مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه كنيم؛ اين مفهوم عبارت است از «پيشرفت». معادل معناي فارسي پيشرفت روشن و قابل تعریف بومی است و به این ترتیب با استفاده از تجارب خود و دیگران میتوان مسیر پیشرفت را در چارچوب فضای اسلامی ایرانی کشورمان تعریف و دنبال کرد.
کمتر از 9 ماه از فرصت دو ساله مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای ارائه نسخه ارتقاء یافته این الگو به رهبر معظم انقلاب برای تصویب و ابلاغ، زمان باقیاست. در طول 15 ماه گذشته، نهادها و افراد مختلفی پیرامون مفاد ارائه شده در نسخه اولیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اظهار نظر کردهاند، اما در گزارش پیش رو قصد داریم علاوهبر پیشینه و اهمیت این موضوع، مختصری به نظرات کارشناسان نیز بپردازیم. با ما همراه باشید.
پیشرفت همهجانبه
علی قدمگاهی، فعال فرهنگی توضیح میدهد: «چگونگی ایجاد پیشرفت همواره یکی از سؤالهای اساسی و مهم در ایجاد دگرگونی و تحول تکاملی جوامع بوده است. معمولاً وقتی سخن از پیشرفت میشود نوعی پیشرفت همهجانبه به ذهن متبادر میشود. اگر بخواهیم از پیشرفت تعریفی داشته باشیم میتوان گفت پیشرفت همان افزایش سطح بهرهمندی و رفاه، ارتقا امنیت، آزادی گسترش ارتباطات اجتماعی و امکان تحرک اجتماعی عمودی و افقی معطوف به ارزشهای جامعه که در سایه پیشرفت علمی و تکنولوژیک دگرگونی تکاملی در نظام بهداشت و درمان، آموزش و ساماندهی و مهندسی اقتصادی صنعتی و سیاسی و فرهنگی به وجود میآید.»
او در تکمیل این تعریف اضافه میکند: «برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی به نحو شایستهای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید مدلی متناسب با ارزشهای دینی و ملی طراحی و تدوین گردد.»
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تلاش چند هزار تن از صاحبنظران و استادان دانشگاهی و حوزوی و فرزانگان جوان، پس از 7 سال از تشکیل مرکز الگو در سال 90، سال گذشته در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی به نتیجه رسید. این سند، اهمّ مبانی و آرمانهای پیشرفت را تدوین کرده و افق مطلوب کشور را در 5 دهه آینده ترسیم و تدابیر مؤثّر برای نیل به آن را طرّاحی کرده است که با تحقّق آن، که به تعبیر رهبر انقلاب، کاری عظیم و دشوار امّا ممکن و شیرین است، کشور راه پیشرفت را خواهد پیمود و طلیعه مبارک تمدّن نوین اسلامی ایرانی در زیستبوم ایران رخ خواهد نمود.
نگاهی به مسیر طی شده
دکتر احمد افضلزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با نگاهی آسیب شناسانه به مسیری که در باب پیشرفت پس از جنگ تحمیلی در کشور آغاز شد، به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «در یک نگاه کلی به عملکرد دولتهای پس از خاتمه جنگ تحمیلی در سال 68، مشاهده میکنیم که نوع تفکر و نگاه به جامعه اسلامی تغییر یافت. بر اساس گزارشات اعلام شده، خطبههای متعدد نمازجمعه قبل از پایان جنگ توسط آقای هاشمی در ارتباط با عدالت اجتماعی، ارزشهای الهی، شهادت و ایثار و جهاد و مقاومت در ابعاد مختلف بود ولی پس از خاتمه جنگ تحمیلی، ایشان با بیان این مطلب که دوران جنگ تمام شده و امروز دوران سازندگی، رفاه و تساهل و تسامح است، خطبههای نماز جمعه این دوران همگی بر این نگاه جدید استوار گردید. تجملگرایی، اشرافیت، حقوقهای نجومی مدیران و حیف و میل بیتالمال از جمله ویژگیهای شرایط جدید کشور پس از پایان جنگ و دوران موسوم به سازندگی بود.»
وی ادامه میدهد: «جریان پولهایی که به عنوان وام از بانکهای بینالمللی دریافت شد و چاپ اسکناس بدون پشتوانه در کشور به بهانه رشد و توسعه اقتصادی سبب گردید تورم 50 درصدی در پایان دوره دولت هاشمی اتفاق بیفتد. مسئولان اقتصادی وقت دولت در همین دوره اعلام کرده بودند که در مسیر توسعه ممکن است اقشار مستضعف زیادی لابلای چرخهای توسعه له بشوند و همین سخن نشان میدهد که در این 8 سال به بهانه سازندگی و توسعه، خط عدالت اجتماعی که اصل و اساس انقلاب اسلامی ایران بود کنار گذاشته شد.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سیاستهای تعدیل اقتصادی و یک تفکر لیبرالیستی مبتنی بر ارزشهای غربی در این دوره حاکم بود، میافزاید: «مجموعهای از افراد تحصیل کرده در آمریکا به همراه اساتید غرب زده دیگری که در دانشگاههای ایران و آمریکا حضور داشتند، مترصد چنین فرصتی بودند تا مسیر فکری انقلاب اسلامی را به سمت تفکرات اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی سوق دهند. حاکمیت تفکر و اندیشه خاصی که توسط کارگزاران حاکم شده بود و از طرفی عدم میدان دادن به تفکرات و جناحهای دیگر سیاسی سبب گردید که نگاه جامعه تغییر یافته و دولت آقای خاتمی تحت عنوان توسعه سیاسی و فضای باز اجتماعی به قدرت برسد.»
امیدهایی که خدشهدار شد
افضلزاده زیر پا گذاشتن ارزشهای الهی و اسلامی در همه ابعاد اجتماعی، فرهنگی مثل اختلاط دخترها و پسرها، مراسم عروسیهای مختلط، جشنهای شبانه و توهین به مقدسات در بیانات و مجلات و روزنامهها در این دوره را علت ایجاد جناح جدیدی تحت عنوان زنده کردن و پاسداشت ارزشهای انقلابی و اسلامی به کمک نیروهای بسیجی و مردمی در دولت نهم دانسته و تصریح میکند: «متاسفانه به علت وجود افراد نفوذی و ایجاد مناقشههای مختلف با گروههای سیاسی در داخل و خارج کشور و نیز ترویج یک تفکر انحرافی، مسیر این دولت نیز درخصوص نگاه به مدل پیشرفت تغییر کرد. همین مناقشه و درگیریها با برنامهریزی معاندین نظام و سوءاستفاده از انتخابات سال 88 منجر به ایجاد فتنه شد. تورم و گرانی و درگیریهای اجتماعی در این فتنه، زمینه را برای محاصره اقتصادی و فشار سیاسی بر کشور ایجاد نمود. حامیان و وابستگان غرب در همین بستر به دنبال سازش و همکاری با غرب جهت سر و سامان دادن به اوضاع کشور برآمدند و به همین علت فشارهای زیادی را به رهبری تحمیل کرده و با روی کار آوردن دولت آقای روحانی، مسیر مذاکره با آمریکا و غرب را به طور جدیتر دنبال کردند.»
«در دهه اول (انقلاب)، پیشرفت را بسیاری از انقلابیون در الگوی چپ؛ چپ دهه 60، یعنی الگوی گرایشمند به سوسیالیسم میدیدند. هر کس هم مخالفت میکرد، یک تهمتی، لکهای، چیزی متوجهش میکردند. یک عدهای از مسئولین، دستاندرکاران، فعالین عرصه کار در جمهوری اسلامی، نگاهشان نگاه حاکمیت دولت و مالکیت دولت بود؛ خب، این نگاه، نگاه غلطی بود... البته غلط بودن این خیلی زود فهمیده شد، حتّی آن کسانی که آن روز مروج همین دیدگاه بودند، ناگهان 180 درجه برگشتند! آن افراط به یک تفریط تبدیل شد. یک برههای از زمان، نگاه به پیشرفت، نگاه غربی بود؛ یعنی همان راهی که آنها رفتند، اینها هم باید بروند؛ تصورشان این بود. خودشان را در حدِ انگلیس و فرانسه و آلمان هم نمیدیدند؛ در حد همین کشورهائی مثل کره جنوبی میدیدند. این هم رد شد... علتش هم این است که انتقاد از نقشه پیشرفت به شیوه غربی، امروز مخصوص ملتهای شرق نیست، مخصوص ما نیست؛ خودِ اندیشمندان غربی، خودِ فرزانگان غربی، زبان به انتقاد گشودهاند؛ هم در زمینههای اقتصادی، هم در زمینههای اخلاقی، هم در زمینههای سیاسی. همان چیزی که به آن افتخار میکردند به عنوان لیبرال دموکراسی، امروز مورد انتقاد است؛ پس این هم نقشه پیشرفت نیست. امروز ما اینها را میدانیم... مسیرِ پیشرفت، مسیر غربی نیست، مسیر منسوخ و برافتاده اردوگاه شرقِ قدیم هم نیست. بحرانهائی که در غرب اتفاق افتاده است، همه پیش روی ماست، میدانیم که این بحرانها گریبانگیر هر کشوری خواهد شد که از آن مسیر حرکت کند. پس ما بایستی مسیرِ مشخصِ ایرانی- اسلامی خودمان را در پیش بگیریم.» (رهبر انقلاب 14/02/87)
نگاه مسئولان امروز
متاسفانه با توجه به حاکمیت تفکر وابسته به الگوهای غیر بومی، این نگاه بر دولت فعلی نیز حاکم است و در طول 6 سال گذشته بسیاری از کارشناسان و اندیشمندان کشور تذکرات لازم را خطاب به مسئولان دولت دادهاند. از این جمله، حجتالاسلام والمسلمین علی کشوری، دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، 17 دی ماه در نامهای خطاب به آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه مینویسد: «تصمیم گرفتم در این روزهای حساس که محاسبات مبتنی بر توسعه غربی برای اداره کشور - به معنای واقعی کلمه- باطل شده است؛ مطالب مهمی را با جنابعالی و سایر کارشناسان معتقد به ادبیات ناکارآمد توسعه پایدار ۲۰۳۰ در میان بگذارم... از سال ۱۳۲۷ هجری شمسی که آمریکائیها اولین برنامه توسعه غربی را به ملت ایران تحمیل کردند- تا کنون- که یازدهمین برنامه توسعه غربی در کشور در حال اجرا است- همه زیرساختهای روابط انسانی به چالش کشیده شده است. استراتژیهای صنعتی و کشاورزی، محیط زیست(هوا، خاک و آب)، مدلهای ساخت مسکن (آپارتمان) و مدیریت شهری اصل بنیادین تَعَرُّف، حریم خصوصی خانواده و بازی کودکان، تأکید بر درمان به جای «پیشگیری ساختاری از بیماری»، سلامت روحی و جسمی فرد، آموزش و پرورش مبتنی بر Science پیوستگی عواطف و روابط، اقتصاد سرمایهداری و ربوی، عدالت اجتماعی و قرضالحسنه و همکاری با ظالم در روابط بینالمللی، امنیت مردم را ذبح کرده است!»
او در بخش دیگری از این نامه میافزاید: «علت اصلی نگاه مثبت کارشناسان معتقد به توسعه پایدار ۲۰۳۰ و جنابعالی به برنامهریزی توسعه غربی در ۷۰ سال گذشته و تکرار دائمی احکام توسعهای، مدلهای غلط ارزیابی پیشرفت است... اصلاح وضع امروز کشور از اصلاح مدل ارزیابی کشور و شاخصههایش آغاز میشود... نقشه فقهی الگوی پیشرفت اسلامی شامل دهها نظریه فقهی در حوزه برنامهریزی کشور میباشد؛ که برای آشنایی و تسلط بر این نظریات باید - به جای تحصیل در دانشگاههائی مانند استنفورد، ماساچوست، کمبریج و... در دورههای نمایشگاه تخصصی الگوی پیشرفت اسلامی (تاریخ افتتاح: محرمالحرام ۱۴۴۱ هجری قمری) تحصیلات تکمیلی را آغاز نمود.»