تصمیم نظام، اجرای مشروط بود نه اجرای برجام به هر قیمت(خبر ویژه)
مشاور سابق رئیسجمهور میگوید برجام، تصمیم نظام بود.
اکبر ترکان در روزنامه آرمان نوشت: «امروز برخي سياسيون که ميگويند برجام شکست خورده و در برداشتن گام چهارم تعجيل دارند، همانهايي هستند که از ابتداي تصويب برجام با اين توافق مشکل داشتند و در فضاي مناسب براي استفاده از ثمرات اين توافق نيز به تخريب برجام پرداختند. در حالي که توافق برجام، تصميم نظام بود و دولت مجري انجام اين توافق و اگر هم شرايط برجام به گونهاي شد که امروز شاهد آن هستيم، اين به دليل بدعهدي آمريکا، پشت کردن به برجام و خروج يکجانبه از اين توافق بود. اين در حالي است که امروز برخي برجام را از مسئلهاي ملي که تصميم نظام بوده، صرفا دولتي تلقي ميکنند و برمبناي آن دولت را هدف قرار مي دهند و آن را به سوژهاي براي تاثيرگذاري بر انتخابات تبديل کردهاند. در حالي که اين توافق جنبه ملي دارد و نبايد آن را تنها از ناحيه دولت تلقي کرد. کما اينکه برداشتن گام چهارم نيز با اراده مجموعه نظام صورت ميگيرد و اراده نهادها و هريک از قوا به تنهايي موثر نيست. گرچه طرح چنين مسائلي در داخل هيچ کمکي به حل مسائل نميکند چرا که بايد به رقباي دولت بپردازيم و اين نتيجهاي ندارد. مسئله اصلي کشور ايالات متحده و تحريمهاي ظالمانهاي است که عليه ملت ايران اعمال ميشود. لذا اينکه جريانات سياسي در داخل به هم بپردازند و عليه يکديگر موضعگيري کنند فايدهاي ندارد. هر چند که برخي مخالفان دولت معتقدند که عملکردهاي دولت باعث شده که آمريکاييها به تحريم ايران بپردازند، اما اساس تحريمهاي آمريکا کاملا روشن است و با روي کار آمدن رئيسجمهور جديد آمريکا آنها بهصورت يکجانبه توافق برجام را زير پا گذاشتند، از اين توافق خارج و تحريمهاي ظالمانهاي را عليه ما اعمال کرد.
درباره استدلالهای آقای ترکان گفتنی است:
1- نظام، برجام را به شکل مشروط تأیید کرد و نه بلاشرط دولت نیز با همان شروط پذیرفت که برجام را به اجرا بگذارد. در واقع این مجوز مشروط، 28 شرط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبری را شامل میشود. در واقع مجموعه این شروط میگفت اگر طرف مقابل بدعهدی کرد، دولت نیز باید اجرای برجام را متوقف کند. برجام از همان شروع، اجرا، توسط دولت اوباما نقض شد و سپس در دولت ترامپ، ابطال گردید. با این وجود، دولت که عملاً اقتصاد کشور را تبدیل به گروگان برجام کرده، تن به اجرای قانون مصوب مجلس (اقدام متقابل) نمیدهد و در واقع، همچنان تعهدات برجام را یکطرفه و بدون حداقل مراعات آن از سوی طرف غرب به اجرا میگذارد. چگونه میتوان این انفعال و خودرأیی را به نظام نسبت داد؟!
2- بدعهدی آمریکا از همان ابتدا قابل پیشبینی و پیشگیری بود اما منطق توافق به هر قیمت و سپس اجرای آن به هر قیمت- ولو یکطرفه و بدهکارانه- موجب شد دولتمردان نه به هشدارها و تذکرات صاحبنظران در قبل از انعقاد برجام اهتمام کنند و نه پس از اثبات حرف منتقدان، مسیر غلط و بنبست خود را تغییر دهند.
3- انتخاباتی کردن مذاکرات و توافق، اتفاقاً اراده برخی دولتمردان بود که به خاطر آن حاضر شدند چوب حراج به منافع ملی بزنند، متن توافق را سرهمبندی کنند، افکار عمومی را دنبال نخود سیاه بفرستند، عهدشکنیهای طرف مقابل را مالهکشی و توجیه کنند و به ویژه در 18 ماه اخیر، معطل اروپاییهای عهدشکن بمانند و تورم 43 درصدی و رکود را به اقتصاد تحمیل کنند.
4- چاره تحریمهای ظالمانه، شوک و ضربت متقابل از یکطرف و اهتمام به برداشتن موانع رونق تولید در داخل است و اگر دولت نصف فرصتی که برای به دست آوردن دل غربیها کرد و ناکام ماند، برای این اولویت میگذاشت، حتماً امروز از برجام و عواید خیالی آن بینیازتر بود.