kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۲۲۶۲
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۶

چرا شعر امروز ایران بالنده است؟



پژمان کریمی
با پاگیری نهضت الهی و درخشان انقلاب اسلامی، ساحت گسترده و نامبردار شعر ایران نیز دچار دگرشدگی و دگرگونی شد. چنین که؛ شاعران مسلمانِ متعهد، به یمن ایمان الهی و بصیرت انقلابی و در سایه درک عمیق از احوالات روزگار، در پیروی از رهبر فرزانه نهضت،حضرت روح الله(ره) همپا و همدوش با مردم بپاخاسته مسلمان ایران – مجدانه -رو به موضوعها و مضامین بلند دینی و انقلابی آوردند. این گروه از اهالی قلمروقلم آثاری را آگاهانه و عاشقانه سرودند و عرضه کردند که با الهام گیری از آموزه‌های والای دینی و خاصه آموزه‌ها و معارف نورانی عاشورایی ، سکوت در برابر واقعیت فساد در جامعه ایرانی و تظاهرات متفرعانه حاکمیت اجنبی پرست شاهنشاهی را نکوهش می‌کرد و مخاطب را به خروج و اعتراض علیه تخت شور بخت استبداد و اهریمن زشت روی استعمار و نمادهای منحوس استکبار فرا می‌خواند.
 شاعران انقلابی، آثار روشنگر و بیدارگرایانه و گرانسنگ خود را نه به راحتی در دایره متصلب و شاه پرستانه یا چپگرای مطبوعات پیش از انقلاب ، که به سختی در قالب کتاب و نیز دردل محافل ادبی و در فضای هیئات عزاداری برای سالار شهیدان؛ حضرت امام حسین(ع) و خاندان و اصحاب کربلایی و گرامی شان عرضه می‌کردند.
بیم پهلویان از خیز ادبی شاعران انقلابی تا حدی عمیق بود که از دهه 40 به بعد، تیغ سانسور بُرنده‌تر از پیش، بر فرق مطبوعات و کتاب فرود آمد. کار تا جایی بالا گرفت که در حیطه شعر، واژگانی چون «لاله» و«شقایق» و« قفس» و«آزادی» و... که دعوت به طغیان و بپاشدگی علیه حاکمیت طاغوت را تداعی می‌کرد ، در زمره شاخص‌های سانسور قرار گرفت!
در دوران سیاه شاهی اما، شاعرانی چون حمید سبزواری، عباس براتی پور، محمد علی مردانی، نصرالله مردانی، غلامرضا قدسی و...چراغ «روشنگری» را در دست گرفتند وبی واهمه با سلاح شعر، در برابر حاکمیت دین ستیز ایستادند و همینان منادی و پرچمدار ساحت و گونه‌ای شدند که از سال 57 به این سو، به عنوان «شعر انقلاب» شناخته می‌شود.
شاعران ساحت شعر انقلاب که متعلق به گستره ادبیات ایران توصیف می‌شوند، نسبت به شاعران متاخر دارای ویژگی‌هایی بزرگ و غیر قابل انکاری هستند. این ویژگیها دارای دو کارکرد یا کارویژه چشمگیر بود:
اول اینکه: از حیث مضمون و لحن و زبان، به گلستان شعر فارسی، جان و طراوتی درخشان و دلکش دادند.
دوم: ادبیات ایران را که در سایه تهدید بوف تخدیر و آفت عافیت طلبی و عفریت درویشگری بود؛ به ادبیات ستیهنده در برابر پلشتی‌ها و معترض به کجی و کجروی‌ها بدل کرد.
اما ویژگی‌های ارجمند شاعر انقلاب چه بود؟
 چه ویژگی‌هایی ادبیات ایران را سرافرازانه به قله فخامت امروز رساند؟
شاعر انقلاب یک هنرمند مسلمان است. مسلمانی که مسلمانی اش آگاهانه و وامدار از مکتب انقلاب اسلامی است. شاعر انقلاب عنصری انقلابی و فرد مجاهدی است که قلم سلاح اوست. او به رویدادهای سرزمین اش بی‌تفاوت نیست. به رخدادهای جهانی بی‌اعتنا نیست. «انسانیت و عمل به تکلیف» را تنها درون مرزهای کشورش محصور و معنا نکرده است. شعر خلاقانه او تحلیل فشرده و جذاب مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی است. از این روست که می‌توان بطور فشرده گفت و تاکید کرد:یک تفاوت بزرگ او با اغلب شاعران متاخر ادبیات فارسی این است که؛ آثار متاخران گاه ابزار درویش مسلکان سر در‌گریبان عزلت نشین و مسخ و منگ می‌شوند اما اثر شاعر انقلاب، تموج احساس و حرکت زا و طوفان ساز و بانی یا مقوم بصیرت است.
آری؛ چنین است که شاعر انقلاب، ادبیات ایران را جانی دوباره و نامی بلند و مانا داده است!