kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۹۷۳۷
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۶

اخبار ویژه



آیا شباهت خودسوزی نیوشا و سحر قابل بررسی نیست؟!
در اواخر دهه ۶۰ یکی از اعضای گروهک‌ فدائیان خلق  به نام نیوشا فرهی به عنوان اعتراض به جمهوری اسلامی ایران، در مقابل سازمان ملل در نیویورک دست به خود‌سوزی زد و در حالی که سایر اعضای این گروه اطراف او را گرفته و برای نجات وی اقدامی نمی‌کردند، در آتش سوخت و جان سپرد. یک هفته بعد از این ماجرا معلوم شد مرکزیت گروه یاد شده از بیماری افسردگی وی که در حال مداوا نیز بود سوء‌استفاده کرده و به او قبولانده بود خودش را به آتش بکشد و تاکید کرده بود که این اقدام یک حرکت نمادین خواهد بود و اعضای گروه بلافاصله دست به کار شده و بی‌آنکه آسیب چندانی ببیند آتش را خاموش کرده و او را نجات خواهند داد! ماجرای این جنایت با اعتراف یکی از اعضای گروه که دچار عذاب وجدان شده بود به پلیس اطلاع داده شد و از سوی دیگر خانواده وی هم که به اصل ماجرا و جنایت گروهک مزبور پی‌برده بودند، در یکی از دادگاه‌های نیویورک اقامه دعوا کردند و...
ماجرای غم‌انگیز سحر خدایاری که به فریب دختر آبی معرفی شده است نیز از جهات مختلف با ماجرای خودسوزی نیوشا فرهی همخوانی و مشابهت جدی دارد. آن مرحومه به گفته پدر داغدارش، از نوعی بیماری عصبی رنج می‌برده و در حال مداوا نیز بوده است.
 با توجه به آلودگی برخی جریانات ضد‌انقلاب داخلی به انواع ترفندهای جنایت‌آمیز، احتمال اینکه ماجرای خود‌سوزی او هم از سوی برخی جریانات مورد ‌اشاره برنامه‌ریزی شده باشد وجود دارد و دستگاه قضایی نباید از کنار آن به آسانی عبور کند.
 دستگاه قضایی و مراکز اطلاعاتی و امنیتی با بررسی دقیق ماجرا می‌توانند صحت یا نادرستی این احتمال را کشف و به آگاهی مردم برسانند.
این بررسی و تحقیق مشترک قضایی و اطلاعاتی باید از بازجویی کسانی آغاز شود که علی‌رغم اظهارات پدر محترم آن مرحومه درباره بیماری فرزندش و اطلاع قطعی از عدم صدور حکم محکومیت او به زندان و... اصرار دارند ماجرا را وارونه روایت کرده و با این وارونه‌نمایی زمینه‌ای برای حمله به نهادهای قانونی نظام فراهم آورند. احضار افرادی از این دست و بازجویی از آنها می‌تواند سرنخی برای کشف حقیقت ماجرا و شناسایی تحریک‌کنندگان احتمالی باشد. بدیهی است که در جریان این پی‌گیری باید از ملاحظات رایج و دست و پا گیر اجتناب کرد. چه ‌اشکالی دارد که دروغ‌پردازان درباره این ماجرای غم‌انگیز در هر جایگاهی که هستند برای کشف پشت صحنه احتمالی و پاسخگویی درباره دروغ‌بافی‌های خود مورد سؤال قرار بگیرند. مثلا از فلان خانم یا آقای نماینده و فلان هنرپیشه و فلان... پرسیده شود این دروغ ساخته خودش است یا از جایی به وی دیکته شده است؟! و اساسا از این دروغ‌بافی چه انگیزه‌ای داشته است؟!


اروپایی‌ها از استاکس‌نت تا اینستکس دشمنی کردند اما شریک پنداشتیم!
از استاکس‌نت تا اینستکس، آمریکا و اروپا سرگرم اجرای پروژه‌های ضدایرانی بوده‌اند و این درحالی است که دولت ما در همین چند ماه گذشته، نگاه دوست و شریک به برخی دولت‌های اروپایی درگیر در خرابکاری استاکس‌نت داشته است.
روزنامه جام‌جم با اشاره به گزارش مستند یاهونت که به خرابکاری علیه برنامه هسته‌ای ایران در دولت اوباما می‌پردازد، نوشت: در روزهایی كه مذاكرات ایران و اروپا درباره برجام با شدت زیادی در جریان بود تارنمای خبری یاهونیوز در آمریكا و روزنامه فولكس كرانت در هلند به صورت همزمان اقدام به انتشار گزارشی درباره ویروس استاكس‌نت كرده‌اند؛ ویروسی كه وظیفه آن مختل كردن برنامه هسته‌ای ایران با هدف خرید زمان برای طراحی‌های آینده بوده است.
گزارش منتشر شده نشان می‌دهد، استاكس‌نت پروژه مشتركی بوده كه با همكاری آمریكا، اسرائیل و كشورهای اروپایی هلند، فرانسه، آلمان و كمك‌های انگلیس و فرانسه انجام شده است.
در سال‌های گذشته بارها منابع مختلف اعلام كرده‌اند ساخت و طراحی این ویروس كار نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریكا و فرانسه بوده و گزارشی هم كه اخیرا منتشر شده بار دیگر این مسئله را تایید می‌كند.
بر اساس ادعای این گزارش، عامل اصلی اجرای این پروژه، یك عامل نفوذی مرتبط با سرویس مركزی اطلاعات و امنیت هلند بوده كه به درخواست سیا و موساد استخدام شده بود و در یك مرحله اطلاعات لازم را برای طراحی این ویروس به خارج منتقل و در مرحله بعد، دستگاه‌های تاسیسات نطنز را به ویروس طراحی شده، آلوده كرده است. در این گزارش آمده است آلمان مشخصه‌های فنی و تخصص خود در زمینه سیستم‌های كنترل شركت آلمانی زیمنس كه از آنها در نطنز برای كنترل گردش سانتریفیوژها استفاده می‌شد و فرانسه اطلاعات مشابهی را ارائه كرده بودند.
جام‌جم با اشاره به گام بعدی اخلالگری در قالب ترور فیزیکی دانشمندان هسته‌ای، به گام سوم دشمن می‌پردازد و می‌نویسد: پس از این مرحله، مذاكرات هسته‌ای در سال 2015 بر اساس توافقی كه میان ایران و 1+5 منعقد شد، ایران پذیرفت در قبال رفع تحریم‌ها، بخش‌هایی از فعالیت‌های هسته‌ای خود را كه غربی‌ها روی آن حساسیت داشتند، متوقف كند.
پس از این توافق، ایران به تعهدات خود عمل كرد اما سایر طرف‌ها به آنچه در برجام متعهد شده بودند عمل نكردند و سال 97، آمریكا رسما از این معاهده خارج شد. پس از خروج آمریكا، اروپایی‌ها در برجام باقی ماندند و با درخواست از ایران برای ماندن در توافق، قول دادند جلوی خساراتی را كه از محل خروج آمریكا از برجام به ایران وارد می‌شود، بگیرند. اما به نظر می‌رسد این پروژه هم برمبنای همان پروژه‌های قبلی برای خرید زمان و تاخیر در فعالیت‌های هسته‌ای ایران بود زیرا از اردیبهشت 97 كه آمریكا از برجام خارج شد اروپایی‌ها وعده‌های مختلفی به ایران داده‌اند و هر بار پس از گذشت چند ماه اعلام كرده‌اند وعده قبلی، مشكلاتی داشته و طرح جدیدی در دستور كار قرار گرفته است.
اروپایی‌ها ابتدا از ساز و كاری به نام اس.پی.وی یاد می‌كردند كه قرار بود تا پایان سال 2018 میلادی عملیاتی شود اما این كار چند بار به تاخیر افتاد و نهایتا اعلام شد قابل عملیاتی شدن نیست. در یكی دو ماه اخیر هم كه فرانسه در حال ارائه پیشنهادهایی به ایران است، مذاكرات فراوانی میان رئیس‌جمهور ایران و رئیس‌جمهور فرانسه درباره این طرح‌ها ارائه شده و مسئولان وزارت خارجه كشورمان با جدیت در حال بررسی و چكش‌كاری این طرح‌ها هستند، اما همچنان چشم‌انداز روشنی برای این طرح فرانسه نیز به چشم نمی‌خورد. همین مسئله باعث شده تا برخی معتقد باشند تمامی این اقدامات همچون استاكس‌نت، پروژه مشتركی میان اروپا، آمریكا و اسرائیل برای مختل كردن پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران است.

واعظی: فضای ورزشگاه‌ها مناسب نیست /جنیدی: زنان حتماً باید به ورزشگاه‌ها بروند(!)
نقیض‌گویی مدیران دولتی، صدای محافل رسانه‌ای حامی و همسو را هم درآورده است.
سایت «جماران» از اظهارات ضدونقیض مدیران دولت درباره رفتن زنان به ورزشگاه‌ها نوشت: «همزمان با انتشار اظهارات علی ربیعی، سخنگوی دولت و اعلام موضع دولت درباره ماجرای ورود زنان به استادیوم‌های ورزشی مبنی با مهیا بودن زیرساخت‌ها و تلاش برای وقوع این امر محمود واعظی رئیس دفتر رئیس‌جمهور در اظهاراتی جداگانه گفت: «حضور زنان در ورزشگاه‌ها با فضای فعلی به مصلحت نیست.»
خانم لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس‌جمهور نیز در همین خصوص گفت: «سلب حق معنایی ندارد و دولت هم همین موضع را دارد و معتقد است که باید از این مسأله حمایت کنیم. دولت تاکنون چندمرتبه شرایط را فراهم کرده است» فارغ از ارزشگذاری بر موضوع ورود زنان و خانواده‌ها به ورزشگاه‌ها بالاخره بایستی مشخص شود که موضع دولت قرار است از سوی چه کسی اعلام شود چرا که اصلاً زیبنده نیست که از درون دولت صداهای مختلف شنیده شود.
به‌نظر می‌رسد دولت پیش از این موضوع بایستی زیرساخت‌های خود در درون کابینه را فراهم کند چرا که نبود زیرساخت‌های بدیهی و لازم در درون دولت، بیش از موضوع نبود زیرساخت‌ها برای ورود خانواده‌ها به استادیوم به‌چشم می‌آید در نتیجه دولت نیازمند آن است لااقل تکلیف خودش را با اعضایش مشخص کند»
یادآور می‌شود دیروز واعظی رئیس دفتر رئیس‌جمهور تصریح کرد: با فضای فعلی طرفداران تیم‌ها علیه یکدیگر فحش می‌دهند و درگیری وجود دارد، حضور زنان در ورزشگاه به مصلحت نیست. اما نکته عجیب در این میان، دفاع خانم جنیدی از رفتن زنان به ورزشگاه‌ها با وجود اذعان آقای واعظی به یک واقعیت تلخ درباره فضای نامطلوب ورزشگاه‌ها برای بانوان است. متأسفانه خانم جنیدی در یک سال گذشته با مواضع غیرمنطقی بارها نشان داده که میل به سیاست‌بازی در رویه او بر نگرش حقوقی و معطوف به منافع ملی غلبه دارد. در عین‌حال باید از امثال وی پرسید آیا دفاع از حقوق بانوان، منوط به بردن آنها به ورزشگاه‌هاست؟! یا اساساً رفتن یا نرفتن خانم‌ها به ورزشگاه‌ها چه ربطی به معاونت حقوقی ریاست‌ جمهوری دارد؟!

غلط زیادی دزدان دریایی ملکه
وزارت خارجه انگلیس ضمن احضار سفیر ایران در لندن، مدعی شد تحویل نفت نفتکش آدریان یک به سوریه، عدم پایبندی ایران به تعهد و بی‌اخلاقی بوده است!
همزمان سخنگوی وزارت خارجه انگلیس هم عزیمت آدریان یک به سواحل سوریه را عمیقاً نگران‌کننده خواند. یاوه‌گویی مقامات انگلیسی در حالی است که آنها اصلاً صلاحیت توقیف نفتکش حامل نفت ایران را در تنگه بین‌المللی جبل‌الطارق نداشته‌اند. نکته دوم این است که انگلیس به‌واسطه برگزیت، تصمیم بر خروج از اتحادیه اروپا گرفته اما همزمان برای توجیه راهزنی دریایی خود در جبل‌الطارق، به تحریم اتحادیه اروپا علیه سوریه متوسل شد. ثالثاً، مصوبات اتحادیه اروپا برای اعضای آن لازم‌الاتباع است و نه ایران. با این اوصاف، اقدام انگلیس اقدامی کاملاً غیرقانونی و دزدانه بوده و ورشکستگی اخلاقی روباه پیر را نشان می‌دهد. بنابراین دلیلی ندارد که ایران بخواهد برای آزادی نفتکش حامل نفت خود، تعهدی بدهد.
اظهار نگرانی انگلیس برای اخلاق و تعهد در حالی است که انگلیسی‌ها با عملکرد رذیلانه خود در برجام، سمبل بی‌اخلاقی هستند.

کرباسچی: شرط‌گذاران آخرش در انتخابات شرکت می‌کنند
آشفتگی در اردوگاه مدعی اصلاح‌طلبی شدت گرفته است. در حالی که کرباسچی تصریح می‌کند «مدعیان حضور مشروط در انتخابات، آخرش رأی می‌دهند، محمدرضا تاجیک می‌گوید «برخی اصلاح‌طلبان یک زمانی چک سفید امضاء می‌دادند و حالا اپوزیسیون شده‌اند.
به نوشته روزنامه شرق، کرباسچی در حزب ندای ایرانیان گفته است: «آیا گزینه‌ای جز صندوق رأی وجود دارد؟ بنابراین با وجود همه دعوا‌هایی که در ایران داریم، راهی جز صندوق رأی نداریم. اصلا شرط و حضور مشروط شما پذیرفته نشد، بعد می‌خواهید چه‌کار کنید؟». دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: «منتقد فراکسیون امید و شورا [شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان]هستم، انتقاد ما این نبود که تلاش کردیم مثلا نماینده فرستادیم شورای شهر، بلکه این بود که درست انتخاب نکردیم. الان در مجلس چه چیزی کم داریم؟ مجلسی می‌خواهیم که برای کشور راهگشا باشد و به نظام کارایی تزریق کند، پس باید آدم‌های کارآمد را انتخاب کنیم».
او بیان کرد: «واقعا نمی‌دانم اصلاحات چیست؟ چه کسی گفته است که من عقب‌نشینی کردم؟ گفته‌ام این اصلاحاتی که بیست‌و‌اندی سال در مملکت علم شده، به دنبال اصلاح چیست؟ سیاست، اخلاق، اجتماع و زندگی مردم را می‌خواهیم اصلاح کنیم؟» در همین حال محمدرضا تاجیک گفته است: «امروز می‌بینیم که جریان اصلاح‌طلبی متاسفانه عمدتا به دست برخی از اصلاح‌طلبان به حاشیه رفته و چندان امیدی نداریم که آن نقشی را که در این چهار دهه بازی کرده است، بتواند ایفا کند. هم در خوان نعمت و قدرت حضور دارند و منشی از خودشان بروز می‌دهند که بتواند هر جایی که توزیع قدرت هست حضور داشته باشد و هم به موقع لیز می‌خورند و چهره اپوزیسیونیستی به خودشان می‌گیرند و از بازخوردهای این چهره بهره می‌برند. یادمان نرود کسانی که در فرآیند انتخابات ۹۲ تمام هستی و سرمایه تاریخی اصلاح‌طلبی را در سبد یک گروه گذاشتند و چک سفید بدون امضا دادند آن موقع نقش اپوزیسیون را ایفا کردند، امروز که می‌بینند از این رهگذر دیگر حیثیت و شخصیتی برای جریان اصلاح‌طلبی باقی نمانده و همان‌ها باید سینه دیوار نقد گذاشته شوند که چرا با این سرمایه تاریخی چنین کرده‌اند امروز نقش اپوزیسیون را ایفا می‌کنند و ناقد شده‌اند و فاصله نقادانه گرفته‌اند. اما این طبیعت سیاست و متاسفانه سیاست به بلوغ نرسیده و بعضا صغیر جامعه ما است».

ترامپ چه کسی را می‌خواهد منزوی کند؟ ایران از افغانستان تا لبنان نفوذ دارد
یک نشریه آمریکایی با تعجب پرسید، ترامپ چگونه می‌خواهد ایران را منزوی کند و حال آن که ایران از افغانستان تا لبنان نفوذ دارد.
نشنال اینترست نوشت:  آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران در 13 آگوست با نمایندگان حوثی‌ها در تهران دیدار کرد، اقدامی نادر که به معنای علنی کردن حمایت آشکار تهران از آنها است.  از زمان آغاز جنگ یمن در سال 2015، ایران با حوثی‌ها تماس نزدیک نداشت. اما اختلافات اخیر میان اعضای ائتلاف عربستان و موفقیت حوثی‌ها در تثبیت موقعیت خود در یمن، محاسبات را تغییر داده است. این نشست، آشکار علامتی صریح از تقویت روابط میان ایران و حوثی ها در مقابله با دشمنی است که با اختلافات داخلی مواجه است.
یمن تنها کشور مستقل در منطقه نیست که ایران در آن از نفوذ فراوان برخوردار است. ایران توانسته است از بیروت گرفته تا کابل، به بازیگری با نفوذ روزافزون تبدیل شود.  به همین دلیل است که آمریکا باید از دشمنی خود با ایران فراتر رفته و دیپلماسی در سطح بالا را در پیش گیرد - از جمله با حضور متحدان منطقه‌ای خود - تا آنقدر منطقه  را باثبات کند که بتواند به جنگ‌های خود پایان دهد. توافق هسته‌ای و ضرورت تنش‌زدایی در خلیج‌فارس باید آغاز راه - و نه هدف نهایی- باشد. در سوریه، ... بشار اسد به خاطر حمایت مداوم ایران و روسیه به راحتی بر مسند قدرت باقی می‌ماند. درحقیقت ایران تمرکز خود را به جست‌وجو برای فرصت‌های اقتصادی در سوریه تغییر داده است. دولت ترامپ به جای مذاکره با بازیگران عمده، همچنان با تعدادی محدود از متحدان خود همکاری می‌کند. تازه‌ترین نمونه آن توافق واشنگتن با ترکیه برای ایجاد یک منطقه امن در سوریه است. در افغانستان، دولت ترامپ در آستانه توافق با طالبان است که به آمریکا اجازه می‌دهد حضور نظامی خود را در این کشور بعد از 18 سال جنگ کاهش دهد. اما ایران هم در شرایطی که بزرگترین شریک تجاری افغانستان در سال 2018 بود، با طالبان مذاکره کرده است. روابط اقتصادی بین دو کشور برای دولت ترامپ آنقدر با اهمیت بود که بندر چابهار ایران را از تحریم‌های خود علیه تهران استثناء کند، زیرا این بندر برای مراودات اقتصادی با افغانستان اهمیت دارد. داستان نفوذ روزافزون ایران در منطقه، مسئله‌ای دائمی است. از نفوذ تهران بر شیعیان و همچنین روابط تجاری آن در عراق، تا حزب‌الله لبنان و همچنین روابط فرهنگی و تاریخی با افغانستان، سبب شده است ایران به صورت موثر منافع منطقه‌ای خود را دنبال کند.
سوال مهم این است که دولت ترامپ چگونه می‌خواهد ایران را منزوی کرده و در هر زمینه‌ای علیه آن مانور دهد.