kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۸۰۴۴
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۰

اخبار ویژه


سخنگوی کارگزاران، عارف را محافظه‌کار و حجاریان را رادیکال خواند
سخنگوی کارگزاران نسخه عارف و صفایی فراهانی و حجاریان و علوی‌تبار را یک جا پیچید.
حسین مرعشی در گفت‌وگو با ایرنا و درباره نسخه انتخاباتی مطلوب برای اصلاح‌طلبان اظهار داشت: شخصا فکر می‌کنم که اگر ظرفیت‌های تکنوکراتیک (فن‌سالاری) سیاسی را بتوانیم بسیج و وارد انتخابات کنیم یعنی شخصیت‌های موثر فن‌سالار و سیاست‌دان را برای حضور در انتخابات قانع کنیم هم می‌توانیم پیروز شویم و هم کارآمدی مجلس را افزایش دهیم. اگر قرار باشد روزی نیرو‌های رادیکال را به صحنه بیاوریم می‌توانیم از آقایان صفایی فراهانی، حجاریان، علوی‌تبار و عبدالله نوری استفاده کنیم و اگر قرار شد محافظه‌کاران را بیاوریم امثال عارف را می‌توانیم به کار بگیریم.
از نظر من عارف شخصیت مفید و به‌دردبخوری است ولی ذاتش سیاسی نیست و از نظر ویژگی شخصیتی سیاستمدار تلقی نمی‌شود بلکه چهره‌ای دانشگاهی، ملایم و متین است. او اگر محافظه‌کار نبود که نمی‌توانست وارد مجلس شود. اگر بخواهیم فن‌سالاران را بیاوریم اشخاصی، چون حبیب‌الله بیطرف را می‌آوریم که یک درصد احتمال رد صلاحیتش وجود ندارد او فن‌سالار سیاستمدار و ریشه‌داری است. محمد حسین عادلی و علی ماجدی در سیاست خارجی، حمیدرضا برادران شرکا، محمد ستاری‌فر و مسعود نیلی در میان اقتصاددانان و... چند ظرفیتی بودن اصلاح‌طلبان نکته جذاب و مهمی است.
وی می‌افزاید: اصلاح‌طلبان لازم نیست مجلسی شبیه مجلس ششم را طراحی کنند. می‌توانیم با مجلسی که در آن خط قرمز‌های رهبری و نظام رعایت شود فن‌سالاران سیاستمدار را متناسب با کمیسیون‌های مجلس به صحنه بیاوریم. اگر اصلاح‌طلبان نیرو‌های خود را بسیج کنند و بتوانند شخصیت‌های باتجربه و توانمند را وارد صحنه کنند به نظرم دو کار همزمان رقم می‌خورد، هم می‌توانند اکثریت مجلس را بدست آورند یا، چون مجلس پنجم اقلیت تاثیرگذاری داشته باشند.
مرعشی در عین حال گفته است: در جبهه اصلاحات غلامحسین کرباسچی، محمدرضا عارف، سعید حجاریان و عبدالله نوری مفید هستند و خداوند این شخصیت‌ها را بی‌دلیل و بی‌فایده خلق نکرده است و هرکدام در مقطعی به درد کشور می‌خورند.  

پاس گل تازه عراقچی به دولت‌های بدعهد اروپایی
یک مقام ارشد وزارت خارجه برای چندمین‌بار اطمینان داد که دولت در برجام می‌ماند و قصد خروج از آن را ندارد.
در حالی‌که تصمیم کاهش تعهدات برجامی، با هدف فشار به اروپا برای انجام تعهداتش اتخاذ شده، سیدعباس عراقچی به ادامه روند فعلی حضور در برجام اطمینان داد!
به گفته مهرداد لاهوتی سخنگوی فراکسیون مستقلین مجلس با‌ اشاره به حضور سید عباس عراقچی در جلسه فراکسیون اظهار کرد: آقای عراقچی این موضوع را مطرح کرد که فعالیت‌های هسته‌ای ایران دارای مشروعیت بین‌المللی است و تا زمانی که منافع ایران در برجام تأمین شود ایران در برجام می‌ماند و با هر تهاجمی‌ مقابل به مثل خواهد کرد.
این اظهارات در حالی است که با خروج آمریکا از برجام (به‌عنوان کدخدای اروپایی‌ها به تصریح آقای روحانی)، تحریم‌ها شدیدتر از ماقبل از برجام در حال اعمال است و اروپایی‌ها نه‌تنها در 15 ماه گذشته، به حداقل تعهدات خود عمل نکرده‌اند، بلکه حتی دولت خبیث انگلیس برخلاف تعهدات برجامی، اقدام به کارشکنی در مقابل صادرات نفت ایران و توقیف نفتکش گریس یک کرد.
در عین حال اروپایی‌ها، ابتدا وعده راه‌اندازی کانال SPV را پیش کشیدند و سپس آن را به شوخی تلخ «اینستکس» فروکاستند اما در 7 ماه گذشته به همین وعده خود نیز عمل نکردند. با این اوصاف باید از آقای عراقچی پرسید معنای «تا زمانی‌که منافع ایران در برجام تأمین شود، در برجام می‌مانیم»، دقیقاً یعنی چه؟! و آیا این سخن، پیغامی جز اطمینان‌خاطر به اروپایی‌ها منتقل می‌کند تا بی‌مبالات‌تر از گذشته به نقض توافق ادامه دهند؟ در آن صورت آیا کاهش میلی‌متری تعهدات برجامی، بازدارنده خواهد بود؟

انگلیس به جای بردگی آمریکا درس استقلال را از ایران بیاموزد
یک پایگاه اینترنتی تصریح کرد انگلیس می‌تواند از ایران درباره حفظ حاکمیت ملی درس بیاموزد.
پایگاه اینترنتی  اسپکتیتور نوشت: در سال 1964 مجلس ایران با دستور آمریکا و حمایت شاه, لایحه اعطای مصونیت به مستشاران نظامی آمریکا اعضای خانواده‌های آنان و کارکنان دیپلماتیک مورد حمایت آنها را تصویب کرد و با این کار شاید یکی از معروف‌ترین خطابه‌های آیت‌الله روح‌الله خمینی(ره) را برانگیخت، خطابه‌ای که چند روز بعد به تبعید وی از کشور منجر شد و چندین سال بعد حوادثی را رقم زد که به وقوع انقلاب اسلامی در ایران منجر شد. واضح است در اینجا اعتراض‌ها به همان اندازه که مذهبی بود رنگ و بوی ملی‌گرایانه داشت.
انگلیس و به‌ویژه دولتی که ادعا می‌کند حاکمیت ملی را گرامی می‌دارد ، بهتر است از دستورالعمل ایران درس بگیرد. نمایندگان انگلیسی حتی باید از اعتراضات هنگ‌کنگ علیه معاهده پیشنهادی استرداد مجرمان به چین درس بگیرند ودر قانون مشابه آن با آمریکا که بر اساس آن آمریکا می‌تواند خیلی راحت‌تر از انگلیس خواستار استرداد مظنونین از لندن شود تجدیدنظر کنند.
جای تعجب دارد چرا انگلیس باید در برابر درخواست آمریکا به منظور توقیف یک کشتی نفتکش ایرانی در آبهای جبل‌الطارق اینگونه برده‌وار سر تسلیم فرود بیاورد، فقط به این خاطر که چون لندن در آستانه جدایی از بزرگترین شرکای تجاری خود قرار دارد، مجبور باشد برای کم کردن شکاف و دستیابی به توافق تجاری با آمریکا تن به هر کاری حتی راهزنی دریایی بدهد.
لطفا یکی توضیح بدهد؛ فایده این همه تلاش برای تحقق برگزیت و به اصطلاح اعاده «حاکمیت ملی» از بروکسل چیست اگر قرار باشد از باقی‌ماندن زیر یوغ از یک طرف بانک‌ها و از سوی دیگر واشنگتن این همه خوشحال باشید؟
در خصوص روابط انگلیس با کشوری که معنای بازپس‌گیری استقلال را از زمان سقوط شاه دست‌نشانده آمریکا در سال 1979 درک کرده، باید کار را با ماجرای نفتکش‌های توقیف شده شروع کنیم. دادگاه جبل‌الطارق به رفع توقیف نفتکش ایرانی رای داد. با این همه آخرین تلاش‌های آمریکا برای ممانعت از آزادی این نفتکش تئوری ما را ثابت می‌کند؛ ادامه وقایعی که سرمنشا آن در آمریکا خواهد بود و انگلیس به عنوان نیروی نیابتی وارد عمل خواهد شد.
ایران یک کشور بنیادگرا نیست و وقتی عنصر بنیادگرایی مذهبی برای آمریکا و انگلیس دردسرساز می‌شود که لندن و واشنگتن با کشوری مانند عربستان سعودی متحد می‌شوند. تا به امروز سعودی‌ها حتی اجازه ساخت یک کلیسا را در داخل مرزهای خود نداده‌اند و در عوض وهابیت را تبلیغ می‌کنند. غافل از آنکه این همان وهابی‌ها و برخی از شهروندان عربستان سعودی بودند که حملات یازده سپتامبر و نیز حملات مادرید و لندن و پاریس و بروکسل را رقم زدند. آنها داعش را پایه‌گذاری کردند - که بزرگترین دشمنش ایران بوده است و نه غرب. و این سعودی‌ها بودند که مخالفانشان را در کنسولگری‌ها سلاخی می‌کنند. تاکنون حتی یک شیعه ایرانی به عضویت القاعده درنیامده یا پشت هیچیک از این حملات تروریستی نبوده است.
این ما هستیم که باید از ایران عذرخواهی کنیم. چون مدت هشت سال صدام شهرهای ایران را با انواع موشک‌هایی که شرق و غرب در اختیارش قرار داده بودند و با تسلیحات شیمیایی که حامیان غربی‌اش کاملا از وجود آنها آگاهی داشتند هدف حمله قرار داد و هیچ کشوری ابزار دفاع از خود را در اختیار ایران نگذاشت. تحت این شرایط اگر بخواهد صنایع تسلیحاتی خود را توسعه دهد آیا جای تعجبی خواهد داشت ؟
این درست همان کاری است که کشورهای واقعی که معنای استقلال را درک می کنند، وقتی در معرض تهدید قرار می گیرند انجام می‌دهند. چه تعداد کشتی جنگی ایرانی در آبهای خلیج مکزیک در حال گشت زنی هستند ؟ چه تعداد از نیروهای ایرانی در مرزهای مجاور آمریکا مستقر و آماده به حمله وجود دارند؟
ایران تاکنون صبر و خویشتن‌داری زیادی از خود به نمایش گذارده است. ما می‌دانیم ایران می‌توانست چندین سال پیش به آسانی زرادخانه هسته‌ای خود را توسعه دهد. ایرانی‌ها بارها مهارت فناوری خود را ثابت کرده‌اند. نمونه بارز آن ساقط کردن پهپاد آمریکایی در هنگام جاسوسی بر فراز ایران در سال 2011 و فرود آوردن امن وساخت نمونه‌ای مشابه آن است.
در این میان، کند ذهن‌هایی مانند جان بولتون تصور می‌کنند اعمال تحریم‌ها ایرانی‌ها را وادار می‌کنند علیه دولت خود قیام و رژیم را ساقط کنند. در واقع یکی از پیامدهای تحریم‌ها ایجاد اقتصادی بزرگتر و در نتیجه کسب استقلال سیاسی است.
اگر انگلیس به دنبال احیای استقلال خود است، باید از چنین ایده‌هایی در کشورهای دیگر استقبال کند.

نشنال اینترست: ایران در منطقه دارای پیشرفته‌ترین زرادخانه موشکی است
یک نشریه آمریکایی معتقد است ایران در توسعه توانمندی موشکی به دستاوردهای مهمی رسیده است.
نشنال اینترست نوشت: ایران، فاقد موشک‌های بالستیک بین‌قاره‌‌ای با قابلیت حمل کلاهک اتمی، مانند نوعی که ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس دارا هستند، است. با این وجود این کشور به توسعه موشک‌های بالستیک خود با برد بالا طی سالیان اخیر ادامه داده و اتفاقا به دستاوردهای مهمی هم دست پیدا کرده است.
در تاریخ 8 سپتامبر و یک اکتبر 2018، ایران موشک‌های ذوالفقار، قیام یک و فاتح-110 را به سمت مقر تروریست‌ها در کردستان عراق شلیک کرد. این حملات از این جهت حائز اهمیت بود که طی 20 سال اخیر در نوع خود بی‌سابقه بود.
حملات ماه اکتبر، با موشک‌های نوع ذوالفقار و قیام-یک، شبه‌نظامیان داعش را در نزدیکی شهر مرزی ابوکمال در شرق سوریه هدف قرار داد. چندی پیش نیز در ماه سپتامبر از موشک‌های فاتح-110 برای حمله به مقر گروه‌های مسلح در خاک کردستان عراق استفاده شد، حمله‌ای که باعث کشته شدن حداقل 17 نفر و زخمی شدن تعدادی دیگر گردید.
در ماه مه سال 2018، دولت ترامپ رسما از توافق هسته‌ای سال 2015 بین ایران و 6 قدرت جهانی خارج شد.
واشنگتن رسما خواهان مذاکره بر سر برنامه موشکی جمهوری اسلامی شد. وزیر امور خارجه، مایک پمپئو در یکی از سخنرانی‌های خود توقف برنامه موشکی ایران را از پیش‌شرط‌های شروع مذاکرات با این کشور نامید.
آنچه که روشن است این‌که تهران برای بهبود موشک‌های موجود خود از زیرساخت و تخصص لازم برخوردار است. مركز مطالعات استراتژيك و بين‌المللي در واشنگتن در این‌باره اظهار داشت: ايران داراي بزرگ‌ترين و متنوع‌ترين زرادخانه موشكي در خاورميانه است كه هزاران موشك بالستيك و كروز با برد كوتاه و متوسط ​​را در خود جای داده است. با این موشک‌ها، اسرائيل و جنوب شرقي اروپا در تیررس ایران هستند.
در ماه مه سال 2018، محققان موسسه مطالعات بین‌المللی میدبوری در مونتری کالیفرنیا فاش کردند که به‌نظر می‌رسد یک مکان آزمایش مخفی موشکی ایران در نزدیکی شهر بیابانی شاهرود واقع شده است. مایکل‌اللمن، یک کارشناس موشکی در موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک مستقر در لندن، به نیویورک‌تایمز گفت که تأسیسات شاهرود بسیار پیشرفته است.
 دولت ترامپ این‌گونه تصور می‌کند که تحریم‌ها و تهدید به زور، ایران را وادار به تسلیم موشک‌‌های خود و زیرساخت‌های تحقیق و توسعه آن می‌کند، اما این فرضیه به‌نظر نادرست است.
در این بین به‌نظر می‌رسد اللمن و مارک فیتزپاتریک، مدیر اجرایی انستیتوی بین‌المللی مطالعات استراتژیک، رویکردی واقع‌بینانه‌تر برای دور نگه داشتن خطرناک موشک‌های ایران ارائه داده‌اند. آنها معتقدند که ایالات متحده در معامله جدید با ایران نباید خواهان توقف کامل برنامه موشکی این کشور باشد بلکه تنها باید به محدود کردن برد آنها اکتفا کند.
با این حال اگر دولت ترامپ واقعاً خواهان توافق دیپلماتیک برای مهار موشک‌های ایران بود، نباید از برجام خارج می‌شد.

نمایشی‌کردن گام سوم کاهش تعهدات به ضرر منافع ملی است
طراحی اقدام نمادین برای گام سوم کاهش تعهدات برجامی  ایران، خطرناک و تهدیدآفرین است.
روزنامه فرهیختگان نوشت: تنها دو هفته تا موعد گام سوم ایران در مسیر کاهش تعهدات برجامی باقی ‌مانده و در جلسات فشرده‌ای که این روزها در سطوح مختلف کشور در حال برگزاری است، تصمیم‌ها برای چگونگی و کم و کیف این قدم در حال نهایی‌شدن است. 15 روز از دومین گفت‌وگوی تلفنی حسن روحانی و امانوئل مکرون گذشته است و همچنان که قبلاً گفته بودیم، پیشنهاد فرانسوی‌ها برای فریزکردن گام‌های 60 روزه که آخرین نسخه آن شامل تخصیص اعتبار 15 میلیارد یورویی برای واردات از اتحادیه اروپا بود، هنوز با کف مطالبات ایران فاصله دارد و بعید است که تا نیمه شهریور هم اتفاق ویژه‌ای رخ دهد. با توجه به همین مسئله، اخبار متفاوتی از گزینه‌های پیش‌روی ایران که می‌توانند به‌عنوان بخشی از گام سوم عملیاتی شوند، به گوش می‌رسد.
اخیرا علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی‌در جمع اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس حاضر شد و توضیحاتی را درخصوص کاهش تعهدات ایران در گام سوم مطرح کرد. صالحی در این جلسه تأکید کرده است: «سالن مونتاژ سانتریفیوژهای جدید و مدرن را ساخته‌ایم که حدود 20 سانتریفیوژ IR6 در این سالن مونتاژ شده است. همچنین قابلیت برگشت‌پذیری به شرایط قبل از برجام را داریم و ظرف چند ماه آینده خبرهای خوبی از اراک خواهید شنید.»رئیس سازمان انرژی اتمی ‌در بخش دیگری هم گفته است: «میزان غنی‌سازی ما از 300 کیلو به 370 کیلو رسیده و روی نسل‌های IR6 و IR7 کار کرده‌ایم و همچنین IR8 را نیز در دستورکار داریم.»
حالا اما سؤال مهم اینجاست که آیا این موارد ذکرشده برای گام سوم، اساساً متناسب با کارشکنی‌های آمریکا و عدم همراهی اروپاست؟
نه اقدامات و نه حتی اظهارات مقامات دولت در حد و اندازه‌ای نیست که بتواند بازدارندگی مناسبی برای کشور ایجاد کند، وحدت رویه و اتفاق‌نظر میان همه مسئولان کشور را به نمایش بگذارد و نهایتا باعث شود شدت فشارها بر ایران به‌سرعت کاهش یابد. پیش از این اگر در توضیح این نکته که «هزینه‌های سازش بیشتر از هزینه‌های مقاومت است» لازم بود استدلال‌های علمی، سیاسی و اقتصادی آورده شود اما حالا با سرنگون کردن پهپاد آمریکا و توقیف نفتکش انگلیس شرایطی پدید آمده که نه با مراجعه به مبانی علمی و نه حتی آمارهای اقتصادی که در همین تهران و با نگاه به تحولات بازارها ازجمله بازار ارز می‌توان فهمید که وضعیت اقتصادی از اردیبهشت 97 تا اردیبهشت 98 چگونه بود و بعد از آن چگونه است. در یک‌ماه گذشته و با گشایش‌هایی که در بازارهایی چون بازار دبی و ابوظبی شده و صرافی‌هایی که دوباره فعالیت خود را آغاز کرده‌اند، وضعیت بازار تهران هم باثبات‌تر شده و هم نرخ ارز نزولی. در مقابل هم نه رسانه‌ها و صداوسیمای ایران که رسانه‌های غربی و عربی از سفرهای مداوم مقامات کشورهای حاشیه خلیج ‌فارس به تهران و پیشنهادات‌شان برای آغاز دوباره همکاری‌های اقتصادی و امنیتی سخن می‌گویند و تحولات منطقه را به‌نفع ایران ارزیابی می‌کنند، تحولات مثبتی که دقیقاً بعد از آغاز گام‌های 60 روزه ایران و به‌ویژه بعد از همان دو اتفاق مهم یعنی ساقط کردن پهپاد و توقیف نفتکش حادث شده است.
 همچنان‌که دیپلمات‌ها به‌خوبی می‌دانند بخشی از پیش‌برندگی دیپلماسی، مربوط به تصور و ذهنیتی است که طرف مقابل از نمایندگان ایران در ذهن دارد، یعنی اگر طرف‌های مذاکره بدانند که ایران عزم جدی برای اقدام دارد به‌گونه‌ای دیگر برخورد می‌کنند.
 اینکه رئیس سازمان انرژی اتمی ‌و سخنگوی این سازمان در شرایطی که نباید از گزینه‌های پیش‌روی کشور چیزی بکاهند، در اوج درگیری با اروپا می‌گویند ایران نیازی به غنی‌سازی 20 درصد اورانیوم ندارد، تنها این پیام را برای اروپایی‌ها دارد که شما خیال‌تان راحت باشد ما بنای حرکت به این سمت را نداریم! از این‌رو باید گفت همین اظهارهای ناشیانه است که باعث می‌شود منافع ملی کشور تحت‌تأثیر قرار بگیرد و تأمین آنها برای کشور میسر نشود.