kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۷۹۵۷
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۲۷
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام -64

چهارراه جهان در اختیار ایران




 سهراب صلاحی
سومین مؤلفه قدرت‌ساز که در تعمیق عمق استراتژیک جمهوری اسلامی، نقشی بی‌بدیل دارد، موقعیت قدرت‌ساز ایران ازنظر جغرافیایی در منطقه غرب آسیا و همچنین نقش راهبردی غرب آسیا در سیاست بین‌الملل است.
موقعیت قدرت ساز ایران و غرب آسیا
اهمیت نظامی و راهبردی غرب آسیا باعث شده است همواره این منطقه در طول تاریخ محل تحولات و جنگ‌های بزرگ باشد، به‌طوری‌که ایرانی‌ها که قبل از اسلام نیمی از جهان را اداره می‌کردند، برای حمله به یونان از این منطقه عبور می‌کردند و یونانی‌ها که آنها نیز بر غرب حکومت می‌کردند برای حمله به ایران از این منطقه و به‌خصوص از تنگه‌های داردانل و بوسفر عبور می‌کردند.
در تاریخ جدید نیز غربی‌ها به‌واسطه تسلط بر این منطقه توانستند به سلطه جهانی دست پیدا کنند. قبل از همه در 1507 پرتغالیها وارد منطقه شد و با‌اشغال جزیره هرمز، بازرگانی خلیج‌فارس را در دست گرفتند. هلند نیز با تأسیس کمپانی هند شرقی به غارت منابع و ثروت‌های اندونزی پرداخت، در قرن 11 ق/17 م انگلیس به این منطقه نفوذ و شرکت کمپانی هند شرقی را تأسیس نمود. در رقابت کشورهای اروپایی برای سلطه بر این منطقه، مصر در 1798 م به‌وسیله ناپلئون تصرف شد تا فرانسوی‌ها بتوانند از طریق خلیج‌فارس انگلیس را در هندوستان شکست دهند، اما انگلیسی‌ها با احساس نگرانی از پیشرفت فرانسه در شرق، با کمک عثمانی و مملوکان مصر،‌ فرانسه را در 1801 از مصر بیرون کردند.‌
پیروزی بر قوای دریایی اسپانیا و تأسیس شرکت کمپانی هند شرقی بستر سلطه انگلیس بر هندوستان را فراهم کرد. دیگر تلاش انگلیس برای محکم کردن این نفوذ از طریق استقرار در خلیج‌فارس و ایران بود که انگلیسی‌ها توانستند با گرفتن فرمان آزادی تجارت در ایران و پذیرش نماینده سیاسی انگلیس به‌وسیله شاه‌عباس، راه رسیدن به اهداف استعماری خود در ایران را نیز هموار نمایند. ازجمله اقدامات انگلیسی‌ها برای رسیدن به این هدف تلاش برای جدایی انداختن بین ایران و عثمانی و امرای عمان و همچنین جلوگیری از اتحاد این کشور (ایران) با دیگر کشورهای اروپایی چون فرانسه، روسیه و آلمان بود تا راه برای نفوذ آنان سد شود. این سیاست با استقرار حکومت قاجار در ایران از سوی انگلیس پیگیری شد و باعث شد که بزرگترین فرصت تاریخ معاصر ایران به بزرگترین تهدید این کشور تبدیل و انگلیسی‌ها بتوانند از ضعف شدید پادشاهان قاجار در عدم درک و تحلیل صحیح از تحولات جهانی و علاقه مفرط آنها به خوشگذرانی و‌اشرافی‌گری استفاده نموده و همچنین با استفاده از نفوذی‌های خود در داخل کشور بتوانند با تسلط بر ایران که تضمین سلطه بر هندوستان را در پی داشت، یکه‌تاز میدان سیاست جهانی شوند.
ایران در غرب آسیا و نقطه اتصال بین مناطق دو سوی دریای خزر، خلیج‌فارس و شبه‌قاره است که از مهم‌ترین ویژگی سرزمینی آن، استقرار در منطقه‌ای است که به آن نقش برجسته گذرگاهی بخشیده است. گذرگاهی میان قاره‌های بزرگ جهان، میان چند قلمرو بزرگ جغرافیایی و میان چند حوزه دیرینه فرهنگی. به سبب همین نقش در تعاملات دولت‌ها، مسیرهای ارتباطی میان قاره‌های کهن جهان به‌طور اجتناب‌ناپذیر از داخل یا حاشیه این سرزمین عبور کرده است، اعم از راه‌های زمینی، دریایی و اینک هوایی. جاده ابریشم و تجارت ابریشم چین و ادویه‌جات هند و سایر اقلامی که از بازارهای شرق تولید و مورد نیاز غرب جهان بوده، باعث شد که سرزمین تمدنی ایران نقطه وصل دو طرف جهان یعنی غرب و شرق شود. امروزه نیز با گسترش روزافزون هوانوردی و همچنین مبادلات هوایی و امنیت آسمان، ایران به‌عنوان کوتاه‌ترین کریدور هوایی میان‌قاره‌ای، نه‌تنها نقش گذرگاهی آن کاهش نیافته است بلکه افزون‌تر نیز شده است. به‌خصوص اینکه جمهوری اسلامی ایران با توجه به توانایی گوناگون به‌ویژه در حوزه امنیت بی‌بدیل خود با اتصال خط آهن جنوب کشور به آسیا مرکزی، قفقاز، روسیه و اروپا، می‌تواند به‌عنوان مسیر استراتژیک برای حمل کالا از هند، چین و آسیا به آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه و اروپا باشد. بدین‌گونه است که موقعیت مکانی، خواسته یا ناخواسته ایران را در متن تحولات جهانی قرار داده و موقعیت لازم جغرافیایی را برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی در اختیار قرار داده است.
در اوایل قرن بیستم نیز با کشف ذخایر عظیم سوخت‌های فسیلی در بستر خلیج‌فارس و اعماق خاک کشورهای منطقه و نیز احتیاج و نیاز ضروری جهان صنعتی به این منابع موجب تردد هرروزه تعداد زیادی شناور حامل مواد سوختی از خلیج‌فارس و تنگه هرمز شده است و همین امر موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را تبدیل به یک موقعیت ژئواستراتژیکی در جهان ساخته به‌گونه‌ای که تعامل و انطباق موقعیت‌های ممتاز ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران در این منطقه‌این کشور را به یکی از نواحی پراهمیت جهان و شاید پراهمیت‌ترین آن ساخته است. در جنگ جهانی دوم نیز اهمیت راهبردی ایران در طول جنگ برای کشورهای متحد و متفق می‌توان ملاحظه کرد که درنهایت با‌اشغال ایران و استفاده از ظرفیت‌ها و موقعیت راهبردی آن علیه نیروهای متحد، ایران پل پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم نام گرفت.
پس از جنگ دوم جهانی و در دوران جنگ سرد نیز همجواری ایران با مرزهای جنوبی اتحاد شوروی از یک‌سو و نقش بسیار مهم ایران در جلوگیری از نفوذ بلوک شرق در خلیج‌فارس و نقش بسیار مهم این کشور در آزادی و امنیت عبور و مرور کشتی‌های نفتی غرب در خلیج‌فارس باعث شد که بر اثر کودتای 28 مرداد، آمریکا به‌ جای انگلیس نقش اول و برتر را در تنظیم معادلات راهبردی، سیاسی و اقتصادی ایفا نماید و از نظر راهبردی ایران، تأمین‌کننده منافع بلوک غرب و آمریکا در برابر شرق و رژیم پهلوی نقش ژاندارمی خلیج‌فارس را بر اساس سیاست دو ستونی نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا بپذیرد. درواقع رژیم پهلوی با عضویت در سنتو و با اتحاد با رژیم صهیونیستی باعث شد که استقلال ایران نیز مخدوش شود.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران علاوه‌بر اینکه نقش راهبردی ایران در تنظیم معادلات آمریکا و غرب به‌عنوان یک مهره مهم حذف گردید، این نقش در خدمت اهداف مردم ایران که با انقلاب خود مسیر تاریخ کشور را تغییر و درصدد تبدیل ایران به یک قدرت بین‌المللی هستند، درآمد. همچنین این موقعیت در خدمت اهداف اسلامی قرار گرفت تا به تجدید حیات مسلمانان و در کمک به اتحاد و اتفاق آن‌ها، نقش بارزی را ایفا نماید.
افزون بر آن با چالش‌های عظیمی که مبانی، اصول و رفتار ملت مسلمان ایران در زنجیره‌های پیوسته نظام سلطه ایجاد کرد، باعث شد که با افزایش موقعیت سیاسی ایران، بر اهمیت راهبردی این کشور در معادلات جهانی افزوده شود، زیرا ایران قدرت اصلی منطقه راهبردی خلیج‌فارس به شمار می‌رود که در تعبیر دیوید نیوسام مرکز جهان نام گرفته و به تعبیر آیزنهاور در سال 1952 در اولین نطق سیاسی خود پس از شروع دوره ریاست جمهوری، گفته بود: فکر نمی‌کنم که منطقه‌ای مهم و باارزش‌تر از کشور ایران بر روی نقشه جهان وجود داشته باشد؛ بنابراین و همان‌طور که‌اشاره شد، با وقوع انقلاب اسلامی که از پیامدهای مهم آن استقلال‌خواهی ملت ایران است، موقعیت ایران به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت و درواقع یکی از ظرفیت‌های مهم و لازم برای تبدیل ایران اسلامی به یک قدرت بین‌المللی، درآمد.