kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۴۶۸۰
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۸
قطره‌ای از دریای کرامت - ۶

عفاف، گوهری که به سنگ رضاخانی نشکست

بدون هیچ شک و تردیدی، حجاب جزء مسلمات دین اسلام است. آیه ۳۱ سوره نور، معروف به آیه حجاب، حریم مرد و زن و حدود پوشش بانوان را تشریح فرموده است. هر چند در آیات ۵۳ و ۵۹ سوره احزاب نیز به پوشیده بودن زن از نامحرمان‌اشاره شده ولی آیه‌ای که به طور مفصل از حجاب سخن گفته همان آیه ۳۱ سوره نور است. در کنار تأکید قرآن، روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم‌السلام در بیان وجوب شرعی حجاب، فلسفه آن و محدوده پوشش بانوان به ما رسیده است.

اسلام که جامع دنیا و آخرت است و نگاهی فراگیر به هر دو سرا دارد از زنان خواسته سخاوتمندانه تمام دلبری، جلوه‌گری و آرایش خود را برای همسرانشان قرار دهند و کانون خانواده را از عطر محبت و عشق خویش سرشار نمایند. اسلام در این مسیر، تنها به سفارش و توصیه بسنده نکرده، بلکه برای هر گامی که زن در جهت تحکیم بنیان خانواده خود بر می‌دارد، پاداش‌ها و مقامات معنوی وعده داده است.
اما بیرون از منزل، زن چون قلعه‌ای تسخیر ناپذیر است که هیچ کمند و دامی از دیوارهای بلندش عبور نمی‌کند و دست هر حرامی و رهزنی از گوهر عفتش کوتاه است. زن عفیف در حرکتی متضاد نسبت به همسر، پر حرارت و با محبت و نسبت به نامحرمان، سرکش و متکبر است. او به مقام والای خویش واقف بوده و از گوهر عفاف و پاکدامنی خود به مثابه گران بها‌ترین گنجینه‌ها حراست می‌کند. او می‌داند جواهرات بدلی و کم بها در جعبه هر دستفروشی یافت می‌شود و فروشنده، هیچ دغدغه ربوده شدن آن را ندارد! حراست و حفاظت از آنِ جواهرات خالص و ناب است.
دین مبین اسلام تمام صلاح و فسادها را از خانواده می‌داند و چنانچه در این جامعه کوچک، زن و مرد به تعبیر قرآن، نگاه خود را از نامحرمان کوتاه نموده و در دایره شرع مقدس از عشق و محبت یکدیگر سیراب شوند و فرزندان را در دامان پاک خود و با لقمه‌های حلال تربیت کنند، بسیاری از مشکلاتی که هم‌اکنون با آنها دست به‌گریبانیم، مجال ظهور نخواهند یافت. به عنوان مثال، صفحات حوادث روزنامه‌ها که بخش اندکی از ناهنجاری‌های جامعه را منعکس می‌کنند، مملو است از موضوعاتی که به نحوی با خانواده‌های بی‌در و پیکر سر و کار دارد. و چنانچه نیک بنگریم به سرچشمه تمام بدبختی‌ها می‌رسیم یعنی دور بودن خانواده‌ها از تربیت و معرفت دینی.
بانوان از همان بدو تولد به عنوان دختر خانواده، مورد عنایت ویژه اسلام هستند و بعد از بلوغ و ازدواج نیز سفارش‌های خاصی در کرامت و منزلتشان شده است و آنگاه که صاحب فرزند می‌شوند و به مقام مادری می‌رسند دیگر هیچ گفتاری گویای مقام آنان نیست. نگاهی کوتاه به روایات وارده در‌باره این سه جایگاه داشته باشیم:
۱. در مقام دختر: پیامبر اکرم (ص) در روایات مختلف، دختران را مایه بشارت، باعث برکت، باقیات صالحات، گل خوشبو، رحمت خداوندی، به منزله حسناتی که موجب پاداش الهی ست و بهترین فرزندان بر شمرده و رأفت خداوند را نسبت به دختران بیش از پسران دانسته است. همچنین از نشانه‌های میمنت یک زن آن دانسته شده که فرزند اولش دختر باشد. سفارش های اکید اسلام نسبت به تربیت دختر، گویای مسئولیت خطیری است که در آینده بر عهده خواهد داشت. ظرافت‌های مورد مداقّه اسلام تا جایی است که اگر پدر و مادر بخواهند به فرزندان خود هدایایی دهند، سفارش شده دختر را بر پسر مقدم دارند.
۲. در مقام همسر: در برخی از روایات از همسر، تعبیر به لُعبت شده که شاید لطیف‌ترین و زیباترین عبارت در محیط پرصفا و صمیمیت برای زن باشد. در روایت دیگر وی را ریحانه دانسته تعبیری نغز و نیکو به معنای گل زیبای خوشبو.
 در حدیثی پیامبر اکرم (ص) فرمودند برادرم جبرئیل، پیوسته سفارش زنان را می‌نمود تا حدی که گمان کردم برای شوهر جایز نیست که به همسرش اُف (کمترین کلمه حاکی از بی‌احترامی) بگوید. و نیز در جای دیگر رسول مهربانی، سفارش نیکی و احسان به زنان را کرده است. احادیث ناظر به احترام متقابل و ابراز عشق و محبت بین زن و شوهر فراوان است که طالبان می‌توانند به جلد ۱۴ و ۱۵ کتاب وسایل الشیعه مراجعه کنند.
۳. در مقام مادر: خداوند در قرآن کریم، احسان به پدر و مادر را در کنار اطاعت از خود آورده است. در روایتی بوسیدن کف پای مادر به منزله بوسیدن آستانه خانه خدا شمرده شده. نیکی به پدر و مادر پاداشی برابر با بهشت دارد و باعث طولانی شدن عمر می‌گردد. حدیث پر آوازه بهشت زیر پای مادران و بسیاری از روایات اینچنینی، گویای مقام ممتاز مادر است.
مردی پشیمان از ارتکاب معاصی فراوان و بار سنگین گناهان خود نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و از عملی پرسید که باعث آمرزش گناهان وی می‌شود. پیامبر فرمودند آیا پدر و مادرت زنده‌اند؟ گفت تنها پدرم زنده است. فرمود به پدرت احسان کن تا خدا از تو در گذرد. مرد هنگامی که خداحافظی کرد و رفت، پیامبر به اصحاب خود فرمودند‌ای کاش مادرش زنده می‌بود!
زن به عنوان یک انسان، به همه کمالات و مراتب والایی که در ظرفیت روح بشری است می‌تواند دست پیدا کند اما شرط اول آن، اطاعت از خداوند در حفظ عفاف و اظهار تذلل و خشوع در برابر خالق متعال است. به طور یقین زنان متبرجی که در کوی و برزن با بدن‌های نمایان و موهای برهنه و رفتارهای محرک در رفت و آمدند جز خشم خداوند و بیزاری ملایک را برای خود نمی‌اندوزند. بانوانی که از روی جهالت، با وضعیت ساختارشکنانه پا به بیرون از منزل می‌گذارند، در حقیقت خود را طعمه چشمان هرزه و گرسنه افراد هوسباز و لاابالی قرار می‌دهند. و سخت شگفت انگیز است چطور زنی راضی می‌شود که ساعت‌ها در مقابل آینه قرار گیرد و با استفاده از رنگ و لعاب غلیظ، خود را برای میهمانی چشمهای ناپاک و آلوده در خیابان آراسته کند؟
بی حجابی و ایجاد روابط نامشروع در جامعه ایرانی، هدف بسیار مهم و اساسی است که غرب برای رسیدن به آن سرمایه‌گذاری‌های کلان نموده. رسانه‌های کثیف و مزدور با حمایت مالی و تبلیغی مثلث غربی، عبری و عربی در تمام ساعات روز به فعالیت مشغولند تا عده‌ای ساده‌لوح و نادان به دور معرکه شان اجتماع نموده و آنان را در فرو پاشی نظام خانواده و‌اشاعه فحشا در ایران اسلامی مدد رسانند. و چه کسی نمی‌فهمد که دشمن اینگونه بی‌پرده و بی‌پروا به چه قصدی به میدان آمده است؟
اگر ادعا کنیم این دیار کهن و این خاک پاک برای هر یک از ارزش‌ها و کرامت‌های والای انسانی، شهدایی تقدیم اسلام نموده چیزی به گزاف نگفته ایم. شهیدانی در دفاع از تمامیت ارضی در برابر مهاجمان، دفاع از استقلال میهن در برابر بیگانگان، دفاع از آزادی در برابر حکومت‌های جور و استیفای حقوق از دست رفته ملت در برابر ظالمان و ستمگران.
اگر ایران عزیز سربلند و با شکوه بر فراز قله‌های عزت و افتخار ایستاده پیوسته مرهون خون شهدای غیور و شجاع خویش می‌باشد. برای کسی که از تاریخ پر فراز و نشیب این کشور آگاه نیست بسی حیرت انگیز و باور نکردنی است که این ملت بزرگ شهیدانی در دفاع از حجاب و عفاف نیز داشته باشد.
 پرونده سیاه رضا خان قلدر مملو از جنایات شرم آور است اما قتل عام مردم مظلوم در خانه خدا (مسجد گوهرشاد) و کنار حرم مطهر رضوی علیه‌السلام که در اعتراض به پوشیدن لباس اروپایی و بی‌حجابی بست نشسته بودند، تنها قابل مقایسه با رفتار اسلاف روسیاهش در صحرای کربلا است.
بعد از آنکه نظامیان مزدور، مردم را به رگبار مسلسل بستند، ده‌ها کامیون وارد صحن مسجد گوهر شاد شده و جنازه‌ها را به بیرون حمل کردند. در میان جنازه‌ها پیکرهای مجروحی نیز بود که صدای ناله شان شنیده می‌شد. سربازان، بدن‌های پاک شهدا را بدون غسل و کفن و آداب دینی در گورهای دسته جمعی دفن کردند.
رضا خان در طول شش سال با اعتقادات این ملت بزرگ به سختی مبارزه کرد اما هرگز به هدف خود نرسید و سرانجام آه مظلومان دامن آلوده‌اش را گرفت و با خواری و ذلت از کشور تبعید شد و درغربت به دوزخ اعمال خود شتافت تا آن روز که باید پاسخگوی جنایات ننگین خود باشد.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی