kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۰۸۲۷
تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۱
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

روحانی نگفت مشکلات کشور را حل می‌کنم بلکه گفت در این راه تلاش می‌کنم!

«محمدصادق جوادی حصار» فعال سیاسی مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «تمام افراد سیاسی کشور می‌دانند که برای همان حداقل اختیاراتی که در اختیار رئیس‌جمهور است نیز رقابت وجود دارد. یعنی جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب تلاش می‌کنند تا بتوانند این حوزه را در اختیار داشته باشند که در حیطه اختیارات- هر چند کم- بتوانند به ایفای نقش بپردازند».

 سرویس سیاسی-

این فعال مدعی اصلاحات در ادامه گفت: «رئیس‌جمهور گفته ما در حوزه‌های مختلف تلاش می‌کنیم تا مسائل را حل کنیم. نباید به رئیس‌جمهور خرده گرفت که چرا تاکنون این اتفاق نیفتاده، به این دلیل که نتیجه نهایی در اختیار رئیس‌جمهور نیست. رئیس‌جمهور نگفت من حتما این مشکل را حل می‌کنم، بلکه گفت در این راه تلاش می‌کنم. رئیس‌جمهور و دولت تلاش خود را انجام دادند، اما همه می‌دانند که به موازات تلاش‌‌ها، چه حاشیه‌هایی هم به وجود می‌آمده است».
جوادی حصار افزود: «نباید ظلم کنیم و چیزی که در اختیار رئیس‌جمهور نیست را از وی بخواهیم و سپس وی را مورد هجمه قرار دهیم؛ این ظلم است».
فرافکنی با چاشنی توهین به شعور مردم از سوی طیف مدعی اصلاحات هر روز ابعاد گسترده تری به خود می‌گیرد.
حالا که حنای «دولت قبل» و «دولت پنهان» و «تحریم‌ها» دیگر رنگی ندارد، حامیان دولت برای فرار از پاسخگویی و امتناع از ارائه گزارش عملکرد، به ترفند نخ نمای «اختیارات محدود رئیس‌جمهور» روی آورده‌اند.
این ادعای مضحک که «روحانی نگفت مشکلات کشور را حل می‌کنم، بلکه گفت در این راه تلاش می‌کنم» شباهت بسیاری به وعده 100 روزه روحانی و سپس انکار این وعده از سوی وی دارد. روحانی در سال 92 گفته بود «راه‌حل‌های کوتاه‌مدت یک ماه و 100روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیش‌بینی شده است که با این برنامه ما می‌توانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم». اما روحانی در سال 96 در اقدامی تأمل برانگیز با انکار این وعده گفت: «من اعلام کردم در پایان 100 روز دولت خود اعلام می‌کنم که چه کرده‌ام. آدمی که عقل نداشته باشد می‌گوید در 100 روز مشکلات را حل می‌کند»!
نکته قابل توجه اینجاست که روحانی چندی بعد در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری 96 دوباره گفت: «یک اقداماتی در طول این سه سال و نیم انجام گرفته است که آن اقدامات باید ادامه پیدا کند، یک اقدامات جدیدی هم هست که در برنامه 100 روزه و همچنین در برنامه چهار سال انجام خواهد شد»!
لازم به ذکر است که در سال ۹۲ و در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری، روحانی قسم جلاله خورد که «اگر مشکلات این کشور راه‌حل نداشت من کاندیدا نمی‌شدم». اما حالا علی‌رغم سپری شدن ۶ سال از عمر دولت، روحانی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته است که اختیارات دولت در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد و سیاست خارجی محدود است.
برجام نبود، چه می‌شد؟
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت:  «در پاسخ به مخالفان برجام، باید بپرسیم که با آمدن شخصی مثل ترامپ، براستی اگر توافقنامه‌ای به‌نام برجام نبود، چه اتفاقی می‌افتاد؟ آیا جز تحریم‌هایی که از دوران اوباما پایه‌گذاری می‌شد، تحریم‌ها و اتفاقات دیگری در راه نبود؟!»
اتفاقی که می‌افتاد، تقلای ترامپ برای رسیدن به همین توافق هسته‌ای بود با این آرزو که از داخل هم رئیس‌جمهور با دستبند «خرانه خالی است» دست مذاکره‌کنندگان در چانه زنی را از پشت ببندند! برجام ابزاری دلچسب برای افزایش گستاخی و زیاده‌خواهی آمریکا و اروپا علیه ایران است. برجام برنامه هسته‌ای را نابود کرد، ترامپ هم که شیره برجام را مکید، تفاله آن را دور انداخت تا با همدستی اروپا سیاست چماق و هویج علیه ایران را پیش ببرد و توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را هم به آن اضافه کند. این شتر امروز هم با ابراز تمایل برای مذاکره، در خواب همین پنبه دانه را می‌بیند.
حقه نخ‌نمای مدعیان اصلاحات در مطلب فوق تکرار شده که اگر برجام نبود، جنگ می‌شد! موز اگر قوت داشت کمر خودش را صاف می‌کرد. برجام از ابتدا به نوشته روزنامه مدعی اصلاحات نوزادی مرده بود. نویسنده جامعه‌شناس است یا جامعه فریب؟
وقتی مدعیان قانون، قانون را زیر پا می‌گذارند
روزنامه اعتماد روز گذشته در اقدامی قابل تامل 2 صفحه سیاسی خود را به صورت کامل به هجمه علیه
صدا و سیما اختصاص داد. این روزنامه در گزارشی مسئولان صدا وسیما را به لابی‌های سنگین و تعاملات پشت پرده در ماجرای شکست طرح اصلاح‌طلبان برای نظارت بر این سازمان متهم کرد و به نقل از احمد مازنی نماینده اصلاح‌طلب مجلس نوشت: «من خواهشم این است که نمایندگان نگاه جناحی نداشته باشند و زمانی که طرح به صحن می‌آید به کلیات آن رای بدهند، چراکه در جزییات می‌توانند پیشنهاد بدهند و تغییراتی که مدنظرشان است را ارایه کنند، ما هم که تسلیم رای اکثریت هستیم. به هر حال این خیلی مهم است که هر قانونی بهتر از بی‌قانونی است. گاهی که من از این تعبیر استفاده می‌کنم، برخی همکاران یا دوستان صدا و سیما از ما ناراحت می‌شوند و فکر می‌کنند، داریم به آنها جسارت می‌کنیم و می‌گوییم صدا و سیما قانون ندارد. خیر ما منظورمان این نیست. که قانون ندارد به هر حال تا امروز صدا و سیما براساس چارچوب‌هایی؛ حال می‌خواهد، اذن رهبری باشد یا قانون سابق اداره شده اما حرف ما این است که ما می‌خواهیم برای آنها یک چارچوب اداره تعیین کنیم تا مشخص شود باید صدا و سیما چگونه اداره و یک قاعده و مقررات برای آن تعیین شود.»
گفتنی است طی روزهای گذشته دو طرح جداگانه از سوی علی مطهری نماینده اصلاح‌طلب و حجت‌الاسلام پژمانفر نماینده اصولگرایان درباره صدا و سیما به هیئت‌رئیسه داده شد که طرح اصولگرایان با 75 امضا پیش از طرح مطهری که 35 امضا داشت، ارائه شده بود و طبق آئین نامه داخلی مجلس باید زودتر در دستور کار قرار می‌گرفت اما مدعیان قانونمند شدن صدا و سیما با زیر پا گذاشتن قانون طرح علی مطهری را زودتر از طرح پژمانفر در دستور کار گذاشته‌اند و نه نوبت را رعایت کردند و نه احترام به 75 امضا را تا نشان دهند برعکس ادعا‌هایشان التزامی به قانون ندارند و بسیار خودرای هستند .
فصل انتخابات و دور تازه هجمه مدعیان اصلاحات به صدا و سیما
از سوی دیگر حمله به سازمان صدا و سيما و تلاش براي بی‌قانون و بي اعتبار جلوه دادن اين نهاد يکي از اتفاقاتي بود که با روي کار آمدن دولت تدبیر و امید شدت گرفت. هرچند که همواره انتقاداتي به عملکرد اين سازمان وارد بوده و هست و نقد عملکرد آن صرفا محدود به دوران فعاليت اين دولت نمي شود، اما نکته قابل توجه در اين زمينه فشار بي امان دولت به صدا و سيما براي جلوگيري از هرگونه نقدي درباره دولت در برنامه هاي رسانه ملي است. اتفاقي که به شکل بي سابقه اي در اين دولت رقم خورده و تقريبا بساط هرگونه نقدي را از برنامه‌های صدا و سيما برچيده تا رسانه ملي در زمينه نقد سياست هاي دولت از کمترين ميزان آزادي برخوردار شود.
این در حالی است که با توجه به اينکه انتخابات مجلس در راه است و اين انتخابات از حساسيت مضاعفي براي جناح هاي سياسي ايران و به خصوص جریان اصلاح‌طلب که خود را در معرض عدم پيروزي مجدد مي بينند، برخوردار است، لذا تلاش هاي اين جريان براي تغيير فضاي انتخاباتي آخر امسال از هم اکنون شروع شده است. به نظر مي آيد يکي از اولويت هاي وکيل الدوله‌ها در حمله و فضا‌سازی به صدا و سيما را مي توان در انتخابات سال ۹8 جست‌وجو کرد.
چرا که اگر قرار باشد صدا و سيما براساس وظايف ذاتي خود به تهيه و پخش برنامه هايي از وضعيت واقعي و چالش هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي کشور و کارنامه دولت و مجلس در اين زمينه بپردازد، کار براي طيف اعتدال-اصلاحات در زمستان 98 سخت‌تر از آنچه هست خواهد شد.
اقتصاد بدون نفت یعنی هر کشوری که نفتش تمام شده!
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز در مورد اینکه چگونه اقتصاد یک کشور به جرگه اقتصاد بدون نفت می‌پیوندد، نوشت: «اگر نفت تمام شود یا فروش آن قطع شود کشور صادر‌کننده نفت خود به خود در ردیف کشورهای فاقد نفت قرار می‌گیرد» حیرت آور آنکه در ادامه این سرمقاله مدعی شده است:  «یعنی اقتصاد بدون نفت یک سیاست اقتصادی محسوب نمی‌شود بلکه الزامی ناگزیر است.»!!
این سرمقاله حیرت آور سطح دانش مدعیان اصلاحات را نمایش می‌دهد. باید به این روزنامه زنجیره‌ای و نویسنده سرمقاله آن نکاتی را یادآور شد از جمله اینکه در عنوان «اقتصاد بدون نفت» چنان غرق شده‌اند که شاخصه چنین اقتصادی را وجه سلبی آن یعنی «نبودن نفت» در نظر گرفته‌اند. در حالی که از قضا ویژگی شاخص چنین اقتصادی وجه ایجابی آن است. یعنی کشوری ساز و کار اقتصادش را به‌گونه‌ای تغییر می‌دهد که از تک محصولی بودن و وابستگی به یک محصول که هم تمام شدنی است و هم بسیار شکننده (چنانکه در این تحریم‌ها دیدیم) خلاص شود. یعنی اتحاذ تدابیر و راهکارهای درست، متناسب با سایر عوامل تاثیرگذار در اقتصاد، متناسب با شرایط اقلیمی و احیانا بازار مصرف و تعیین زاویه شیب آن (که نکته بسیار مهمی است) بخشی از همان سازوکارهایی است که اتخاذ می‌شود. حالا مجموع این کارها اگر سیاستی اقتصادی نیست پس چیست؟! چرا که شرق در ادامه ادعاهای محیرالعقول دیگری مطرح کرده است!
شرق مدعی شده:  «اقتصاد بدون نفت یک سیاست اقتصادی محسوب نمی‌شود»!! سپس در پایان پیشنهاد عجیب‌تری مطرح کرده که با نظرات تمام کارشناسان مغایرت داشته و عملا همان گرفتاری امروز کشور ما است. شرق در حقیقت می‌گوید چرا باید در چاه‌های نفت‌مان را ببندیم و از طریق تولید و صنعت و کشاورزی به کسب درآمد بپردازیم!! باید نفت‌مان را خوش خوشان بفروشیم و بی‌خیال نسل‌های آینده!
در سطرهای مورد نظر آمده:  «پرسش اصلی این است که چه در دوران مصدق و چه اکنون چرا کشورمان به جای حل مسایل خارجی و دست یافتن به پیشرفت و توسعه[!] با بهره‌مندی کامل و اصولی از درآمد نفتی از چنین موهبت و درآمد بزرگی محروم شویم؟!»
لازم به ذکر است که اقتصاد بدون نفت یک هدف استراتژیک است که ربطی به حل مسائل خارجی و داخلی ندارد و کشورمان در هر حالی که باشد باید به آن سمت حرکت کند. اینکه روزنامه زنجیره‌ای شرق آن را به مسایل خارجی پیوند زده از کج فهمی از این موضوع ناشی می‌شود. چنانکه در ینگه دنیا بخش قابل توجهی از منابع نفت خود را با این سیاست «اقتصاد بدون نفت» همچنان حفظ کرده‌اند.
اگر راست می‌گویید ...
علی مطهری دیروز در روزنامه ایران نوشت:  «اقدام دیگری که دولت باید انجام دهد این است که روابط خود را با کشورهای عربی که با بهانه‌های بعضاً واهی به سردی گراییده است بهبود بخشد. برخی از آنان از ترس ما به دامن اسرائیل افتاده و به او پناه برده‌اند.»
اینطور نیست که مدعیان اصلاحات از درک درست مسائل و شرایط عاجز باشند. فهم پیوند دیرینه ارتجاع منطقه و شجره شوم وهابیت با رژیم پلید صهیونیستی امر پیچیده‌ای نیست. خوراک‌دهی به دشمن از کارویژه‌های افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی است.
وی نوشته:  «بخشی از حاکمیت از روز اول توافق برجام مصمم بود که این توافق اجرا نشود و شکوفایی اقتصادی تحقق نیابد و بالاخره به هدف خود هم رسید.»
علی مطهری و امثال وی، اگر دروغ‌پردازی نمی‌کنند، چرا همیشه این ادعای سخیف را با کلی گویی مطرح کرده‌اند؟ اگر راست می‌گویند همین امروز که این مطلب منتشر شده، بگویند دقیقا کدام بخش حاکمیت و چگونه مصمم بوده که برجام اجرا نشود؟ از خط قرمزهای حاکمیت عبور کرده‌اند، تضمین هم نگرفته‌اند، برنامه هسته‌ای را هم نابوده کرده‌اند، نتیجه فتح الفتوح برجام شده رکود عمیق، بیکاری فزاینده و گرانی افسار گسیخته، دست پیش هم می‌گیرند که پس نیفتند. مدعیان اصلاحات همین‌اند.