نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی-21
امین آیتالله بروجردی
آيتالله سيد ضياءالدين نيز به جاي پدرش در مسجد جامع به تدريس تفسير قرآن در سال 1325 ش پرداخته و در همين اوان مديريت مدرسة خان محمديه را هم عهدهدار بوده است.
در اينجا خلاصهاي از زندگي مرحوم آيتالله سيد ضياءالدين و بازتاب فعاليت وي در نهضت امام خميني (ره) كه در اسناد ساواك به آن دست يافته و در اين كتاب درج گرديده، ياد مينمائيم.
آيتالله سيد ضياءالدين استرآبادي در سال 1323 ق (1284ش) در شهر نجف به دنيا آمد. از آن جايي كه وي از نوادگان امامزاده سيدعمادالدين حسيني علوي، مدفون در يكي از مضافات هزار جريب (منطقه گرگان و مازندران)، است و نسبتش به چند واسطه به حضرت زينالعابدين عليهالسلام ميرسد، به عمادي استرآبادي نيز خوانده ميشد. پدر دانشمندش آيتالله سيد محمد امام جماعت شبستان استرآبادي مسجد جامع در سال 1295 ق (1256ش) در دشت گرگان تولد يافت و از شاگردان بزرگاني چون آخوند خراساني (صاحب كفايه الاصول) و سيد محمد كاظم طباطبائي يزدي (صاحب العروة الوثقي) بود.
آيتالله سيد ضياءالدين پس از طي مقدمات و سطح نزد پدر و آقا سيد محمد وحيد در تهران به قم رفت و در حوزة درس آيات عظام: حاج شيخ حسن فاضل، سيد محمد تقي خوانساري، سيد صدرالدين صدر و شيخ عبدالكريم حائري يزدي حاضر گرديد و به مقام اجتهاد رسيد. مراتب علمي و عملي او مورد تائيد آيتالله سيد محسن حكيم و آيتالله سيد ابوالحسن اصفهاني قرار داشت. پس از درگذشت پدر بزرگوارش در قم در سال 1365 ق (1324ش)، كه در يكي از حجرههاي غربي صحن عتيق حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد، به تهران آمد و به جاي پدرش در شبستان مذكور به اقامه جماعت و تبليغ و ارشاد مردم و همچنين تدريس تفسير قرآن كريم پرداخت و همزمان مديريت مدرسة قديمي خان محمديه واقع در روبروي درِ غربي مسجد جامع در بازار نورزخان را به عهده گرفت.
آيتالله سيدضياءالدين استرآبادي مورد احترام زياد اساتيدش در قم بود به طوري كه بنا به گفتة آيتالله لطفالله صافي گلپايگاني، وقتي وي وارد جلسة درس ميشد، آيتالله سيد محمد تقي خوانساري تمام قد ميايستاد و وي را تكريم مينمود. همچنين بنابر گفته فرزندش حاج سيد حسين، مورد محبت و اعتماد بسيار آيتالله بروجردي قرار داشت و معظمله او را فرزند و سيدضياءالدين ايشان را پدرجان خطاب ميكردند و تجار تهران را براي حساب حقوق شرعي به ايشان ارجاع ميداد و مكرر ميفرمود: ايشان [سيدضياءالدين] امين من هستند.
وي علاوه بر امامت جماعت، تبليغ، تدريس و مديريت حوزة علميه خان محمديه در نوشتن نيز پرتلاش بود و آثار ارزندهاي به جامعه و دانشپژوهان عرضه داشت. كتابهايي مانند: اسلام و تشيع، طريقالحق، ابديت روح، اهل ادب يا به سوي خدا، شرح زيارت جامعهكبيره، حجتالمنتظر، چرا شيعه شدم؟، رسالة العقايد الاماميه، حواشي توضيحالمسائل آيتالله بروجردي و حواشي بر العروة الوثقي و ...
او همچنين حسينيه استرآبادي را در محله پامنار تهران بنا نهاد كه مورد استقبال و توجه علماء، طلاب، بازاريان و مردم قرار داشت.
مرحوم استرآبادي با شروع نهضت امام خميني(ره) به حمايت از آن پرداخت. وي در تاريخ 28/12/41 به همراه آيتالله غلامحسين جعفري و مصطفي مسجد جامعي، در پيروي از امام و آيات عظام قم، نوروز سال 42 را عزا اعلام كرده و اطلاعيهاي در اينباره صادر نمود.
او به همراه جمعي از علماي تهران عضو هيئت علميه تهران بود و در آن فعاليت مينمود.
همكاري و همراهي با روحانيون مبارزي نظير: آيتالله سيدعلي خامنهاي، مقدسيان در ارتباط با مراجع.
دستگيري و بازداشت بعد از حادثة 15 خرداد 42.
آيتالله استرآبادي روز يكشنبه 11/7/83 دعوت حق را اجابت نمود و در قطعه شماره 444 حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسني(ع) به خاك سپرده شد.
7ـ مسجد كوچك
بيرون صحن اصلي مسجد جامع بعد از عبور از دالان جنوبي و سرويس بهداشتي مسجد، مسجد كوچكي وجود دارد كه جزء موقوفات مسجد جامع است. اين مسجد براي افرادي ساخته شده بود كه پس از استفاده از حمام شيخ در بازار ميخواستند نماز خود را اقامه نمايند و يا كارگراني كه با همان لباس كار كه معمولاً از تميزي برخوردار نبود.
مساحت آن حدود بيست متر است. عدهاي در دهة پنجاه آن را تصرف نموده و به مغازه تبديلش كرده بودند تا اين كه آيتالله حسن سعيدی تهراني در سال 1352 آن را پس گرفته و بازسازي مينمايد و به حال سابقش برميگرداند. مسجد كوچك مدتهاست بلااستفاده و در آن بسته است.