kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۸۶۸۷
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۲۴

اخبار ویژه



گاردین: بوش و اوباما شکست خوردند/ترامپ هم در تحریم ایران شکست می‌خورد
دولت‌های بوش و اوباما هم در تحریم ایران شکست خوردند. ترامپ اگر عاقل بود، بر تحریم‌ها تاکید می‌کرد.
این تحلیل را روزنامه گاردین منتشر کرد و نوشت: تروریست خواندن سپاه پاسداران منافع اسرائیل و عربستان سعودی را تامین می‌کند.
دونالد ترامپ بیش از 1‍1 میلیون ایرانی را یعنی حدود یک هفتم جمعیت کشور را تروریست اعلام کرد
خطر بزرگتر ایجاد راهی است که حکومت‌های آینده پس از ترامپ را در دشمنی بدون برنده با ایران درگیر می‌سازد.
طراحی چند تصمیم آمریکا در خدمت منافع راهبردی اسرائیل و عربستان بوده و این تصمیم بی‌سابقه ترامپ صراحتا با تعریف عاقلانه منافع ملی آمریکا در تناقض است. پمپئو ادعا می‌کند که این گام تنها ادامه «فشار حداکثری آمریکا علیه رژیم ایران» است. این عملکرد مبتنی بر این فرض غلط است که تحریم‌ها ایران را مجبور به تسلیم خواهدکرد. جرج دبلیو بوش این رویکرد را دنبال کرد؛ شکست خورد. باراک اوباما نیز این رویکرد را داشت، او هم شکست خورد.
در حقیقت، ‌در هر دو مورد، فشار آمریکا با فشار متقابل ایران در دستیابی به قدرت هسته‌ای مواجه شد. در واقع انعطاف‌پذیری آمریکا باعث انعطاف‌پذیری ایران شد.

ترامپ دیگر قادر نیست بر صادرات نفت ایران اثر بگذارد
یک تارنمای آمریکایی تصریح کرد دولت ترامپ قادر نیست برای کاهش مجدد فروش نفت ایران خیز بردارد.
اکسپرس در تحلیلی نوشت: دونالد ترامپ باید تا یک هفته دیگر درباره فروش نفت ایران تصمیم بگیرد.
آمریکا در یک سال گذشته تدریجاً بر فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران افزود. محور اصلی راهبرد فشار حداکثری دولت ترامپ بر ایران قطع صادرات نفت این کشور بود که منبع یک سوم درآمدهای دولت تلقی می‌شود.
به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: آمریکا از تمام خریداران عمده نفت ایران خواسته بود که هر شش ماه از میزان خرید خود بکاهند و هدف نهایی نیز به صفر رساندن صدور نفت ایران است. اما در ماه نوامبر دولت ترامپ به هشت کشور یعنی چین، ترکیه، کره‌جنوبی، ژاپن، ایتالیا، یونان، هند و تایوان برای ادامه خرید نفت از ایران معافیت داد.
ایالات متحده آمریکا قادرنخواهد بود تا ماه می، صادرات نفت ایران را به صفر برساند. زیرا اول؛ آمریکا نمی‌تواند تمام خریداران نفت ایران را متقاعد کند از بازار نفت ایران چشم‌پوشی کنند. چین و هند که بزرگترین خریداران نفت‌خام ایران هستند، روابطی راهبردی با ایران دارند و به منابع انرژی این کشور متکی هستند. بعید است آمریکا بتواند با تحریم، پالایشگران یا بانک‌های چینی و هندی را تهدید کند.
دوم؛ کاهش تولید نفت ایران به جهش قابل ملاحظه بهای نفت‌خام خواهد انجامید که درحال حاضر نیز به دلیل تحریم ونزوئلا توسط آمریکا، نگرانی‌ها از تولید نفت در لیبی و نیجریه و تصمیم عربستان سعودی برای کاهش عرضه با افزایش قیمت مواجه شده است.
سوم؛ به‌علاوه از آنجا که ترامپ نگران پیامدهای سیاسی افزایش بهای نفت است (چنان‌که توییت‌های او مبین این واقعیت است)، آغاز فصل تابستان که به دلیل افزایش مسافرت‌ها تقاضا در آن برای بنزین زیاد می‌شود، اتخاذ تصمیم برای کاستن از صادرات نفت ایران را دشوارتر می‌کند.

رئیس جمهور چرا باید از بدقولی‌های دولت بی‌خبر باشد؟!
رئیس جمهور غیر از موضوع پرداخت نشدن خسارت سیل‌زدگان سال 95 خوزستان، از چه مسائل دیگری بی‌خبر است که دودش به چشم مردم می‌رود؟
این سؤال را خبرنگار اعزامی روزنامه وطن امروز به مناطق سیل‌زده خوزستان مطرح کرد و نوشت: در منطقه سیل‌زده حمیدیه با مردم صحبت می‌کردیم منطقه را تخلیه کنند اما کمتر کسی می‌پذیرفت تخلیه کند. درباره اطلاعیه دولت برای‌شان توضیح می‌دادیم که دولت تعهد داده هزینه‌های خسارت سیل را بپردازد؛ بهتر است شما جان خود را حفظ و این محیط را ترک کنید اما باور نمی‌کردند. گزاره مشترک همه ساکنان این بود «دولت هنوز هزینه خسارت‌های سیل سال 95 را پرداخت نکرده است!»
معاون پارلمانی روحانی در سفر به خوزستان از عصبانیت رئيس‌جمهوری به جهت پرداخت نشدن خسارات سیل سال 95 گفت: مردمی که سال 95 دچار سیل شده بودند، به حسینعلی امیری اعتراض داشتند که او در پاسخ به آنان گفت: «یکی از اعضای محترم دولت موضوع سیل سال 95 را مطرح کرد که آقای رئیس جمهور از اینکه موضوع در پیچ و خم‌های اداری افتاده خبر نداشت. ایشان برافروخته شدند و به آقای نوبخت دستور دادند سریعاً مانده خسارات سیل سال 95 پیگیری و پرداخت شود».
صحبت‌های معاون پارلمانی رئیس‌جمهور اما در حالی مطرح می‌شود که سید راضی نوری، نماینده مردم شوش در مجلس در نشست علنی 15 اسفند 96 در تذکر شفاهی به رئیس جمهور گفته بود: «با گذشت بیش از یک سال از سیل شهرستان شوش که باعث خسارت و نابودی کشاورزی و دامداری مردم شده، تاکنون هیچ اقدامی برای جبران خسارات خسارت‌دیدگان و پرداخت کمک‌های بلاعوض برای ترمیم زیرساخت‌های بنیاد مسکن، جاده‌های روستایی و ترمیم سیل بندهای اطراف رودخانه کرخه و دز انجام نشده است. مردم روستاهای بخش شاوور که در این سیل دچار خسارت‌های زیادی شده‌اند برای گذراندن زندگی خود دچار مشکلات جدی هستند که انتظار داریم دولت هرچه سریع‌تر به موضوع پرداخت خسارت سیل رسیدگی کند.»
شاید این سؤال از معاون پارلمانی رئیس‌جمهور مطرح شده و رسانه همسو با دولت از انتشار آن خودداری کرده باشد که «این چه رئیس‌جمهوری است که از این مسئله مهم بی‌اطلاع است؟!» ولی ما می‌توانیم از زبان مردم خوزستان و البته کل کشور این سؤال را داشته باشیم. پیش از این خسارت رها بودن دولت بیشتر نمایش رسانه‌ای داشت، دعوای وزیر با وزیر، سخنگو با وزیر، رئیس جمهور با وزیر و... همه بر روان جامعه حرکت می‌کرد اما حالا بی‌خبری از اوضاع مستقیم بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم جامعه اثر می‌گذارد. حالا باید سؤال کنیم رئیس‌جمهور از چه مسائل دیگری بی‌اطلاع است که دودش به چشم مردم می‌رود. همه درد همین است! رئیس جمهوری که برای کشور وقت نگذارد و وزرایش هم برای دیدنش باید در صف انتظار بنشینند؛ باید هم از مسائل جاری مملکت که درباره آنها مسئولیت مستقیم دارد بی‌خبر باشد!
اما نکته قابل توجه، گرفتن ژست حق به جانب است؛ به نظر می‌آید رسانه‌های همسوی دولت باید به جای خبر عصبانیت آقای روحانی با عکسی غضب‌آلود؛ خبر شرمندگی ایشان از مردم خوزستان را با عکسی سر به زیر منتشر کنند!

دولت دچار ضعف و کاهلی است البته تقصیر رقباست(!)
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان با انکار نقش این طیف در ناکارآمدی دولت می‌گوید: دولت دچار کم‌کاری و انفعال شده و عملکرد آن ضعیف است.
عبداله ناصری در گفت‌وگو با ایلنا و درباره عملکرد دولت اظهار داشت: آنچه که می‌شود در یک ارزیابی کلی درباره 2 سال اخیر دولت یعنی از اسفند 95 با قاطعیت بیان کرد آن است که کابینه در سال‌های 96 و 97 در مجموعه روند عملکردهایش با ضعف همراه بوده است.
وی با اشاره به اینکه انتظارات از دولت روحانی بسیار بالا است، بیان کرد: معتقدم با توجه به اختیاراتی که دولت روحانی دارد انتظاراتی که در جامعه و افکار عمومی از آن شکل گرفته است نامتقارن است که این امر هم به ضعف دولت بازمی‌گردد و رقبای جدی آن که از نظر رسانه‌ای دست برتر دارند، توانستند این فکر یا برداشت را برای اکثریت جامعه ایرانی ایجاد کنند که روحانی و دولتش دچار یک انفعال و تنبلی شده‌اند.
وی با اشاره به اینکه چنین نقدی تا حدودی  درست است، عنوان کرد: البته این را هم باید بپذیریم که این اتفاق از سال 95 به بعد مشهودتر است؛ یعنی هم خود آقای روحانی و بسیاری از دولتمردان دچار یک نوع کم‌کاری و بعضا انفعال شده‌اند.
مشاور خاتمی ادعا کرد: هر چقدر که دولت در بخش اطلاع رسانی و کار رسانه‌ای ضعیف عمل کرده است مخالفانش با برنامه‌ریزی و داشتن فضای رسانه توانستند این را برای جامعه جا بیندازند که دولت در 2 الی 3 سال اخیر دچار یک کاهلی شده به نوعی دست‌ از امور شسته است.

حامیان FATF عملاً از تشدید تحریم‌ها حمایت می‌کنند
برخی از چهره‌های سیاسی طرفدار FATF در تلاش هستند القاء کنند مشکلات معیشتی مردم ناشی از تصویب‌نکردن کنوانسیون‌های مربوط به FATF است. این درحالی است که پیوستن به این کنوانسیون‌ها مشکلات معیشتی مردم را افزایش خواهد داد.
به‌گزارش رجانیوز، در روزهای اخیر برخی حامیان دولت در حال گره‌زدن معیشت مردم به لوایح مرتبط با FATF هستند. به‌عنوان مثال طیبه سیاوشی، نماینده مجلس مدعی شده است: «درصورتی که مباحث مهمی همچون FATF کنار گذاشته شود، تحریم‌های دیگری برای کشور ایجاد می‌شود، معیشت مردم را هدف قرار می‌دهند.» شبیه این سخنان را چندی قبل عبدالرضا هاشم‌زایی دیگر نماینده مردم تهران نیز گفته‌بود. از این نمایندگان مجلس انتظار می‌رود قبل از طرح چنین ادعایی، به چند سوال ساده پاسخ دهند:
سوال نخست: با پیوستن به کنوانسیون پالرمو، چگونه تحریم‌های تجاری را دور خواهیم زد؟ در حال حاضر ایران تحت تحریم‌های بی‌سابقه آمریکا قرار دارد و حتی برخی از شرکت‌های بین‌المللی فعال در زمینه تجارت غذا و دارو نیز به دلیل فشارهای تحریمی آمریکا، صادرات این اقلام را به ایران متوقف کرده‌اند. در چنین شرایطی، واردات این کالاها از طریق ایجاد شرکت‌های پوششی و دورزدن تحریم‌ها انجام می‌شود و مشکلات معیشتی ناشی از تحریم‌ها تا حدودی جبران می‌شود. با این حال آنچه ما به آن «دورزدن تحریم» می‌گوییم، در ادبیات کنوانسیون پالرمو، تخلف به حساب می‌آید. با پیوستن به کنوانسیون پالرمو، ایران متعهد می‌شود در زمینه دستگیری و برخورد با افراد در ارتباط با دورزدن تحریم‌ها، همکاری‌های اطلاعاتی و قضایی با کشورهای عضو این کنوانسیون از جمله آمریکا داشته باشد و این یعنی بستن راه‌های دورزدن تحریم به دست خودمان!
سوال دوم: با پیوستن به کنوانسیون پالرمو، چگونه نفت‌خودمان را خواهیم فروخت؟ باتوجه به این‌که آمریکا فروش نفت ایران را تحریم کرده است، ایران مجبور است بخشی از نفت خود را با عرضه در بورس نفت بفروشد. به دلیل این‌که در این فرایند، مشخصات مشتری از دید خارجی‌ها پنهان می‌ماند، این اقدام از نظر کنوانسیون پالرمو یک اقدام مشکوک به پولشویی تلقی می‌شود. براساس قسمت 2 پاراگراف الف بند 1 ماده 6 کنوانسیون پالرمو، کشورهای عضو باید با اتخاذ تدابیر قانونی، هرگونه مخفی نمودن یا کتمان ماهیت، مبدأ، محل، ترتیبات، جابجایی، مالکیت یا حقوق واقعی متعلق به اموالی را که عواید حاصل از جرم هستند، تخلف محسوب کنند و براساس بند1 ماده 11 این کنوانسیون، باید افرادی که این جرائم را مرتکب می‌شوند، مجازات کنند!
با شفاف‌شدن ذی‌نفع نهایی و به دلیل جرائم سنگین آمریکا نسبت به افراد در ارتباط با دورزدن تحریم‌ها، عملاً فروش نفت از طریق بورس نفت متوقف خواهد شد.
سوال سوم: با تعطیلی صرافی‌ها، چگونه ارز موردنیاز کشور را تأمین کنیم؟ در شرایطی که آمریکا بانک مرکزی ایران را تحریم کرده و مبادلات ارزی با کشورهای دیگر از طریق سیستم بانکی دچار مشکل شده است، ایران مجبور است نقل وانتقالات ارزی خود را از طریق صرافی‌ها و یا جابجایی پول نقد انجام دهد. این در حالی است که براساس بند2 ماده 7 کنوانسیون پالرمو، کشورهای عضو این کنوانسیون متعهد می‌شوند برای پایش انتقال وجوه نقد و اوراق بهادار، تدابیر عملی لازم از جمله الزام  به گزارش انتقال مبالغ بزرگ پول نقد و اوراق بهادار را انجام دهند.
همچنین براساس قسمت (ب) بند 1 ماده 18 کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT)، کشورهای عضو متعهد می‌شوند از کارآمدترین تدابیر موجود جهت شناسایی مشتریان موسسات پولی و سایر مشاغلی که در معاملات پولی دخالت دارند، استفاده کرده و معاملات مشکوک را گزارش کنند. این بدین‌معناست که با پیوستن به این کنوانسیون‌ها، راه انتقال ارز به کشور بسته خواهد شد و با بالارفتن قیمت ارز، شاهد گرانی شدید کالاهای وارداتی خواهیم بود که تأثیر مستقیم بر معیشت مردم خواهد گذاشت.
بی‌جهت نیست که دیوید کوهن (طراح اصلی تحریم‌های مالی ایران) می‌گوید: «موفقیت تحریم‌ها بستگی عمیق به شفافیت مالی دارد. شفافیت مالی، هسته اصلی مأموریت وزارت خزانه‌داری آمریکاست» همچنین خوان زاراته معاون اسبق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانه‌داری دولت بوش پسر می‌گوید: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سخت‌ترکردن شرایط برای این کشور به حضور کامل FATF نیاز است.»