ماهیگیری از سیل برای تلگرام و توییتر
رضا صفری
علیرضا معزی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، از فرصت سیل برای دفاع از تلگرام و توییتر استفاده کرده و توییت زده است:
«پیامرسانها و شبکههای اجتماعی به ویژه تلگرام و توییتر به مثابه رسانههای بحران، نقشی ممتاز در امدادرسانی ایفا کردند؛ تبادل آسان و دسترسی سریع به اطلاعات، دلیل اصلی جاماندن رسانههای جریان اصلی بود و اگر فیلترینگ مانع نمیشد، امدادرسانی روندی موثرتر مییافت. از تجربهها بیاموزیم.»
البته در بحران نرخ ارز سال گذشته نیز مشابه این سخنان از جانب وزیر ارتباطات در شبکههای اجتماعی منتشر شد که بهاشتباه در آن به نقش شبکههای اجتماعی در همدلی ملی و سقوط دلار اشاره شده بود. به هر حال باید قبول کنیم که برخی از مسئولین اجرایی به در و دیوار میزنند تا بتوانند پرچم تلگرام و مانند آن را بالا نگه دارند.
1- بنا به دستور مقام قضایی، فیلتر تلگرام باید به گونهای اتفاق میافتاد که از هیچ طریقی در کشور قابل دسترس نباشد. اما هم اکنون با انواع حیل و تنفسهای مصنوعی و بر اثر سیاسی کاری، تلگرام با کمک فیلتر شکنهای مورد حمایت دولت در دسترس قرار دارد.
2- چگونه به جاسوس افزارهایی مثل تلگرام و توییتر با وجود حکم قضایی مبنی بر فیلتر آنها، - آن هم از سوی کسانی که حق استفاده یا تبلیغ آنها را ندارند - رسانههای بحران اطلاق میشود؟ سیل شایعات و اخبار جعلی که خود بحران دیگری فراتر از بحران سیل بود، با تمرکز بر کدام شبکههای اجتماعی بین مردم مخابره میشد؟ باید به دبیر شورای اطلاعرسانی دولت که به رغم فعالیت رسانهای ظاهراً خود را بیاطلاع نشان میدهند، بگوییم که تلگرام و توییتر را برای همین موقعها به مردم ما ارزانی داشتهاند!
3- واقعاً برای ما آشکار نیست که ارتباط بین فیلترینگ و امدادرسانی چگونه شکل گرفته و فیلترینگ دقیقاً چه مانعی برای کمک به سیل زدگان ایجاد کرده است؟ مثلاً بعد از فیلتر شدن تلگرام مردم دست از شبکههای اجتماعی دیگر برداشته اند؟
4- کدام مسئول آمریکایی یا اروپایی را دیدهایم که از یک محصول ایرانی این گونه دفاع کند که مسئولین ما برای محصولات آنها سر و دست میشکنند؟
5- حالا که دولت با کمک تلگرام و توییتر! توانست از وضعیت مردم سیل زده و مشکلات آنها اطلاع یابد، چرا نسبت به سپاه، ارتش، بسیج و نیروهای مردمی، از قافله عقب ماند؟ آیا بعضی از مسئولین در روزهای اول خواب بودند، در سفرهای تفریحی به سر میبردند، تلگرام و توییتر نداشتند یا تلگرام و توییتر آنها در حالت کما و احتضار قرار داشت؟!
6- چه کاری تلگرام و توییتر در ماجرای سیل انجام دادند که نرمافزارهای ایرانی از انجام آن ناتوان هستند؟ آیا دسترسی آسان و سریع به اطلاعات فقط از طریق نرمافزارهایی که هزاران کیلومتر فراتر از مرزهای ما سرور دارند، صورت میگیرد؟ اصلاً چرا باید پیام یک هموطن سیلزده از مرز خارج شود و در سرورهای بیگانه ذخیره شود و آنگاه دوباره وارد کشور شود و سپس به دست هموطن دیگر برسد تا به او کمک کند؟ مگر لقمه را باید از پشت سر خورد؟
7- ادبیات برخی از مخالفین فیلترینگ به گونهای است که انسان گمان میکند آنها بین دوراهی عصر دایناسورها و استفاده از تلگرام و توییتر و فیسبوک، دومی را انتخاب میکنند، در حالیکه راه سوم و بهتری برای آن وجود دارد. یکی از سرمداران این نوع تفکر، وزیر ارتباطات است که مسئول شماره یک ملی کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور محسوب میشود. این دوگانگی ساختگی حتی در سایر امور اجرایی و در ذهن بعضی از مسئولین نیز رخنه کرده است. باید گفت که اتفاقاً برای اینکه به دوران قاجار برنگردیم لازم است به جای مصرفکننده بودن، زحمت کشیده و مدلهای بومی هر نرمافزار را گسترش دهیم. باید مراقب بود با اشتباه محاسباتی، همان اشتباهی را که به ظاهر روشنفکران در دوران قاجار مرتکب شدند، ادامه ندهیم. اتفاقاً ما هم میگوییم از تجربهها بیاموزیم.