kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۸۰۰۸
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۰:۰۰
تاملاتی در نسبت رسانه ملی و مردم- 3

رسانه بی‌تاریخ، رسانه مرده است




سحر دانشور
تحلیل اصحاب، برنامه‌سازان و مدیران رسانه ملی از اینکه در رقابتی سنگین با آنورِآبی‌ها به سر می‌برند، تحلیل و دریافت دقیق و درستی است. البته باید به این فضا شبکه‌های مجازی و رسانه‌های شخصی و نسبتا شخصی را نیز افزود، چه اینکه این روزها گوشیِ هر فرد، رسانه مستقلی است که تنها با یک سیم‌کارت در جیبش قرار دارد. در چنین فضایی بدیهی است که رسانه‌چی‌ها خود را در رقابتی سخت ببینند! اما آیا رمز موفقیت در این نبردِ نرم و سهمگین آویختن به دامنِ خود رقبا و استفاده از ابزار و حربه‌های آنهاست؟ پرواضح است که مقلد در چنین رقابتی بازنده است! یکی از راه‌های موفقیت و شاید بتوان گفت تنها راه، دیدنِ ظرفیت‌های درونی و استفاده از آنهاست. بیائید امروز از «تاریخ» حرف بزنیم، یکی از جذاب ترین و مهم‌ترین بخش‌های زندگیِ فردی و جمعیِ مردم سراسر جهان و در ادامه از رسانه ملی بپرسیم تابه حال چقدر به این ظرفیتِ عظیم و جذاب اندیشیده است؟!
یافتن پاسخ چندان سخت نیست! به جز چند سریالِ تاریخیِ شاخص که از قضا اکثر آنها از پربیننده‌ترین تولیدات رسانه ملی بوده‌اند، چیزی به ذهنمان خطور نمی‌کند. اشاره به همین نکته و میزان بینندگانِ همین سریال‌ها نشان می‌دهد که ما با چه ظرفیتِ مهمی در حوزه تاریخ و تولیداتِ تاریخی مواجهیم. اما واقعیت این است که رسانه ملی در سالهای گذشته توجه خاصی به این ظرفیت نداشته و تنها در مقولاتی همچون تاریخ انقلاب- آن هم به صورت بسیار بسیار محدود- در قالب تعدادی سریال به این امر ورود کرده است. حال آنکه تاریخ از چند زاویه و به چند علت می‌تواند به موضوع و اولویتی مهم برای تولیدات هرچه عمومی‌تر رسانه ملی بدل شود. ظرفیت‌های تاریخ برای رسانه و برنامه‌های رسانه‌ای را می‌توان در چند حوزه دسته‌بندی کرد:
آموزشی
تاریخ و وقایع تاریخی به عنوان یکی از منابع مهم دانش و دانشِ تحلیلی مورد توجه بوده و هستند، به گونه‌ای که این موضوع یکی از عناوین درسی و رشته‌های دانشگاهی نیز می‌باشد. جایگاه ویژه رسانه به عنوان دانشگاه عمومی ایجاب می‌کند که در مسیر ارتقای دانشِ همگانی گام برداشته و در این مسیر موضوعاتی اینچنین را به عنوان اولویت مدنظر قرار دهد. ارتقای سطحِ دانش و آگاهی جامعه برکات زیادی در پی دارد که در حوزه‌های مختلف زیستی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موثر خواهد بود.
سرگرمی
وجهه سرگرمی‌ساز رسانه همواره از وجوه مورد توجه آن بوده است به گونه ای که حتی ذات رسانه را می‌توان با سرگرمی یکی دانست. نکته اما زاویه‌ای است که رسانه برای سرگرمی مخاطب برمی‌گزیند. تولیدات رسانه‌ای می‌توانند ضمن حفظِ بعد سرگرمی و مفرح بودن، به دام ابتذال نیفتاده و به مقوله اندیشه و تعالی مخاطب نیز بیندیشند، یکی از محتواهایی که می‌تواند هر دو وجه را به همراه داشته باشد تاریخ است. اهالی رسانه می‌توانند با طراحی قالب‌های مناسب برنامه‌هایی مفرح و متعالی تولید کرده و به مخاطب عرضه کنند.
روانی و شخصیت
بازگویی تاریخ و ایجاد ارتباط میان فرد و گذشته‌ای که داشته، می‌تواند زمینه تقویتِ روحی و شخصیتی فرد را ایجاد کرده و در زمانه‌ای که رسانه‌های نوین گذشته و آینده را تحت شعاع قرار داده و فرد را تنها و تنها در «لحظه»، «حال» و یک «گوشی» غرق کرده‌اند به او احساس هویتی پویا و امید بخش بدهد. انسان بریده از گذشته و بی‌تاریخ  بدون شک نمی‌تواند انسانی رشد یافته و هدفمند باشد، از این روی تکیه به تاریخ می‌تواند زمینه احساس شخصیت و هویت برای فرد را فراهم آورد و رسانه با این پتانسیل می‌تواند در این مسیر موثر باشد.
 انتقال مواریث فرهنگی
در کنار تقویتِ ابعاد شخصیتی و روحی فرد، می‌توان به مسئله مهم انتقال مواریث فرهنگی نیز پرداخت. تولید برنامه‌هایی با محتوای تاریخی می‌تواند مخاطب را با مواریث فرهنگی خود آشنا کرده و حس غنای فرهنگی را درونِ فرد نهادینه کند. با توجه به سیلِ بنیان کنِ غرب در حوزه فرهنگی و دور شدن جوامع مختلف از فرهنگ بومی خودشان، این مقوله اهمیتی ویژه می‌یابد.
در شرایطی که رسانه ملی نیازمندِ جذبِ مخاطب فراگیر برای مقابله با رقباست تاریخ و ظرفیت‌های تاریخی می‌تواند به بازوی مهمی برای جذب مخاطب بدل شود. می‌توان گفت در حال حاضر برنامه‌هایی با رویکرد تاریخی تولید می‌شوند، اما سوال این است که آیا قالب‌های برنامه‌های تولید شده در جهتِ جذبِ مخاطبِ فراگیر بوده‌اند به گونه‌ای که بتوان رویکرد رسانه به تاریخ را رویکردی استراتژیک در حوزه جذب مخاطب دانست؟ پاسخ منفی است، چه اینکه عمده برنامه‌های تولید شده در دو قالب و در چند بازه زمانی محدود بوده و هستند. قالب اول معدود برنامه‌های تخصصی گفت‌وگومحور و کارشناسانه که بدیهی است مخاطب خاص و محدودِ خود را دارند و قالب دوم سریال‌های تاریخی که در مقاطع محدودی همچون دوره قاجار و یا پهلوی خلاصه شده و تولید و پخششان نیز معمولا به زمان‌هایی همچون دهه فجر مربوط می‌شود. به این تعداد می‌توان برخی سریال‌های تاریخ اسلام نیز اضافه کرد. با توجه به اقبال عمومی مخاطبین به همین سریال‌ها می‌توان فهمید که تاریخ توان بالایی در جذب مخاطب دارد، پس آیا ضرورت ندارد که توجه به محتواهای تاریخی را به یکی از استراتژی‌های مهمِ جذبِ مخاطب با تولید برنامه‌های قوی و قالب‌های مناسب تبدیل کرد؟! آیا نمی‌توان با تکیه بر این ظرفیت مغفول مانده و مهم به رقابتی پویا با رقبای دیگر وارد شد؟! بدون شک تاریخ در همه ابعادِ آن، حتی تاریخِ جهان ظرفیتی مهم برای جذب مخاطب است که با هوشمندی می‌توان از آن برای تولید برنامه‌های موثر و جذاب بهره برد.