kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۷۶۸۶
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۰:۵۳

آخر و عاقبت یک شوخی تلخ!(نگاه)



مسعود اکبری
«هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان-17 فروردین- در حاشیه نشست گروه هفت در فرانسه گفت:«مطمئن هستیم نیازمند توافق جدیدی هستیم که اطمینان حاصل کنیم ایران اقدام به تولید اورانیوم نخواهد کرد. درباره برنامه موشکی ایران و نقش این کشور در سوریه هم رایزنی خواهیم کرد».
صحبت از توافق جدید و ‌اشاره به مسائلی همچون توان موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران و امتناع از اظهارنظر درباره تعهدات برجامی اروپا از سوی این مقام آلمانی، بیش از پیش ثابت کرد که اروپا عملا از برجام خارج شده است.
رهبر معظم انقلاب- اول فروردین 98- در حرم مطهر رضوی فرمودند:«در قضیه برجام که قراردادی میان ایران و شش کشور بود، بعد از خروج طرف آمریکایی، اروپایی‌ها باید در مقابل آمریکا می‌ایستادند و ضمن پایبندی به تعهدات خود، تحریمها را برمی‌داشتند که تاکنون ایستادگی نکرده‌اند. آنها دائماً به ایران نیز توصیه می‌کنند که در برجام بماند ولی خودشان عملاً از برجام خارج شده‌اند، زیرا تحریم‌های جدیدی را ضد ایران وضع کردند».
ایشان در ادامه با ‌اشاره به کانال مالی میان ایران و اروپا تصریح کردند:«این کانال مالی بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است و هیچ معنایی ندارد».
یک سؤال؛چرا کانال مالی اروپا و ایران شبیه یک شوخی تلخ است؟!
در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای»-خاطرات روحانی از توافق سعدآباد(توافقی میان ایران و تروئیکای اروپایی)- ضمن‌اشاره به بدعهدی طرف اروپایی آمده است:«متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابه‌ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌های انجام نشده و درخواست‌های بیشتر روبه رو شد».
در بخش دیگری از کتاب مذکور آمده است:«سه کشور اروپایی]انگلیس،فرانسه،آلمان[ و اتحادیه اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند...بسته پیشنهادی طرف اروپایی...دربردارنده مجموعه‌ای از تقاضاهای یک جانبه و خودخواهانه و فراقانونی از ایران است که گستره آن از انکار حق حاکمیت تا واگذار کردن حقوق غیرقابل انکار خودش را در بر می‌گیرد...بسته پیشنهادی مذکور در زمینه تقاضاها از ایران بسیار طولانی، اما در مورد پیشنهادهای ارائه شده به ایران بطور مضحکی کوتاه و نارسا می‌باشد. فقدان هرگونه تلاش برای ایجاد ظاهری متوازن، این پیشنهاد را به دستور استعماری کاپیتولاسیون شبیه می‌سازد».
عهدشکنی و گستاخی تروئیکای اروپایی موجب شد تا هیچ دستاوردی از توافق سعدآباد عاید مردم کشورمان نشود. در آن سال- 82 الی 84- ریاست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بر عهده روحانی بود و‌ اشخاصی همچون ظریف و صالحی نیز در تیم مذاکره‌کننده حضور داشتند. توافق سعدآباد، تجربه‌ای مهم و البته پرهزینه و عبرت‌آموز بود، اما متاسفانه در سال‌های بعد، این توافق در قالبی جدید با عنوان برجام، تکرار شد.
تروئیکای اروپایی در موضوع برجام نیز دقیقا مشابه سعدآباد عمل کرد. ظریف- مهر 96(دو سال پس از امضای برجام)- گفت:«حتی نمی‌توانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم». در اواخر سال 96 نیز، آلمان در اقدامی بی‌سابقه و توهین آمیز و به بهانه تحریم‌های آمریکا، از سوخت رسانی به هواپیمای حامل وزیر خارجه ایران-ظریف- امتناع کرد.
در تیرماه ۹۶ و در حالی که ظریف در اروپا و در دیدارهای خارجی با سران سه کشور آلمان، ایتالیا و فرانسه بود، اتحادیه اروپا لیست جدیدی از افراد و نهادهای تحریمی در ایران را که در فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی نقش دارند، اعلام کرد.
در مهرماه ۹۵ نیز علی‌رغم امضا و اجرای برجام،دادگاهی در اتحادیه اروپایی حکم تحریم سنگینی علیه شرکت ملی نفتکش کشورمان وضع کرد که تا ۳۰ سال غیرقابل لغو است و حتی شامل سهامداران این شرکت از جمله شستا و صندوق بازنشستگی نفت نیز می‌شد.
موارد فوق تنها بخش کوچکی از اقدامات ضدایرانی اروپا در برجام بود. عهدشکنی آمریکا و اروپا تا جایی پیش رفت که در نهایت در 18 اردیبهشت 97، آمریکا از برجام خارج شد. دولت، پیش از آن اعلام کرده بود که واکنش ایران به خروج آمریکا از برجام، فوری، غیرقابل تصور، پشیمان‌کننده و دردناک خواهد بود؛ اما پس از خروج آمریکا از برجام، آقای روحانی در اظهارنظری عجیب اعلام کرد که مزاحم رفت و ما برجام را بدون آمریکا ادامه می‌دهیم!
قرار بر این بود که اروپایی‌ها حداکثر تا ۱۰ خردادماه بسته پیشنهادی خود مبنی بر تضمین اجرای تعهدات برجامی را ارائه دهند؛ اما «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صراحتاً اعلام کرد که درخصوص تعهدات برجامی به ایران تضمین نمی‌دهیم. اروپا در نهایت در نیمه تیرماه بسته پیشنهادی خود را ارائه کرد. روحانی در گفت‌و‌گوی تلفنی با «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان اعلام کرد که بسته پیشنهادی اروپا مأیوس‌کننده بود.
اروپا می‌بایست پس از خروج آمریکا از توافق، یک قطعنامه در واکنش به نقض قطعنامه 2231 توسط آمریکا صادر می‌کرد، با تحریم‌های آمریکا مقابله می‌کرد، روابط بانکی برای تجارت با ایران را تضمین می‌کرد، درباره خرید نفت از ایران تعهد می‌داد و از مطرح کردن موضوع موشکی و منطقه‌ای امتناع می‌کرد.
اما هیچکدام از موارد فوق رخ نداد و در نهایت اروپا وعده داد که یک کانال مالی-که حتی یک دهم تعهدات برجامی نیز نبود- را راه‌اندازی خواهد کرد. عراقچی تاکید کرد که اروپا نهایتا تا 13 آبان 97 فرصت دارد و هر اقدامی پس از این تاریخ، هیچ فایده‌ای برای ایران نخواهد داشت. پس از آن مقامات ارشد دولت تاکید کردند که اروپا نهایتا تا پایان سال 2018 میلادی– دی 97- فرصت دارد. روزها و هفته‌ها سپری شد و تعهدات برجامی اروپا که- به دلیل گستاخی طرف اروپایی و انفعال دستگاه دیپلماسی- به کانال مالی تقلیل داده شده بود، در دو مرحله به «اس پی وی»(مبادله نفت در مقابل کالا) و سپس «اینستکس»(مبادله پول نفت دیگر کشورها با غذا و دارو) رسید!
متاسفانه مقامات ارشد دستگاه دیپلماسی در رویکردی خسارت بار، به گستاخی و عهدشکنی اروپا با حسن ظن، اغماض و لاپوشانی واکنش نشان دادند و همین امر موجب شد تا اروپا حتی خود را به ظاهرسازی هم ملزم نداند و در نهایت بسته اینستکس صرفا تا مرحله «رونمایی» پیش رفت!
کار به جایی رسید که اروپا وعده کانال مالی را نیز به کلی کنار گذاشت و گستاخانه اعلام کرد که باید توافق جدید با محورهای جدید از جمله توان موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران را کلید زد! این آخر و عاقبت یک شوخی تلخ است.
چندی پیش روزنامه زنجیره‌ای شرق در اعترافی دیرهنگام نوشته بود:«اعلام تأسیس ساز و کار ویژه مالی هم صوری خواهد بود...در واقع، کم کاری اروپا در تأمین منافع اقتصادی ایران از برجام در اطمینان آنها از عدم خروج ایران از این توافق ریشه دارد. با گذشت چندماه از بازگشت تحریم‌های آمریکا، انگیزه و عزم اروپایی‌ها، برای مقابله با تحریم‌ها ظاهراً کمتر شده است، چرا که آنها معتقدند ایران از برجام خارج نخواهد شد».
آمریکا با همراهی اروپا در پی آن است تا از طریق سه گانه «اجرای برجام به هر قیمت توسط دولت روحانی»، «مذاکرات فرسایشی ایران و اروپا» و «بن بست‌نمایی و ناامیدکردن مردم از بهبود وضعیت اقتصادی»، این پالس غلط را به افکار عمومی ارسال کند که راه‌حل رفع مشکلات تن دادن به برجام‌های بعدی(موشکی، منطقه‌ای و...) است.
دولت می‌بایست با سرعت عمل و هوشمندی وارد عمل شده و با اهتمام جدی به اقتصاد مقاومتی و رونق تولید، نقشه شوم دشمن را ناکام بگذارد. چراکه حل مشکل با التزام به اقتصاد مقاومتی و رونق‌بخشیدن به تولید، کاملاً شدنی است.