kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۷۲۵۷
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۳

اخبار ویژه





خبر را سانسور کنید! رنگ و بوی «ما می‌توانیم» دارد
برخی روزنامه‌های شبه اصلاح‌طلب، خبر مهم بهره‌برداری از 4 فاز میدان گازی پارس جنوبی را که با حضور رئیس‌جمهور آغاز شد، کاملاً در صفحه اول خود سانسور کردند.
با بهره‌برداری از فاز‌های 13، 22، 23 و 24 میدان گازی پارس جنوبی که با وجود تحریم‌های گسترده، به همت قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) عملی شد، روزانه 113 میلیون متر مکعب گاز غنی، 100 میلیون متر مکعب گاز متان، 150 هزار بشکه میعانات گازی و 800 تن گوگرد گرانول به دست می‌آید. همچنین این مجموعه به خودکفایی بنزین کشور کمک می‌کند.
با وجود اهمیت فوق‌العاده، این خبر در صفحات اول روزنامه‌های همشهری، آفتاب یزد، شرق و سازندگی، کمترین بازتابی به عنوان تیتر و عکس نداشت. روزنامه همشهری ترجیح داد عکس گل و ماهی را با تیتر «اتفاق‌های خوب سال سخت» بر صفحه اول خود بنشاند، روزنامه سازندگی تیترهای «سال سرنوشت» و «خطر تکرار ترامپ» را با طرحی از ترامپ ترجیح داد، آفتاب یزد عکس حاجی فیروز و تیتر «حادثه نیوزیلند، بهانه جدید مخالفان FATF» را انتخاب کرد، و روزنامه شرق عکس‌هایی از آیت‌الله جنتی و محسن رضایی را به همراه تیترهایی چون «پرتره دبیر شورای نگهبان چگونه مستندی خواهد بود» و «پرتاب ایده‌های توییتری» برگزید!
شاید چنین به نظر بیاید که این روزها از لج سپاه، خبر مهم را سانسور کرده‌اند اما با توجه به سیاق این روزنامه‌ها در بزرگ‌نمایی تهدید و تحریم دشمن، و ضعیف و ناچار نمایی کشور، می‌توان حدس زد که این طیف از نمایش عملی خودکفایی و «ما می‌توانیم» به عنوان باطل‌السحر خود، ناراحت و عصبانی هستند.

ایران به اطلاعات تلفن همراه نخست‌وزیر سابق اسرائیل هم دست یافته بود
روزنامه صهیونیستی هاآرتص می‌گوید ایران غیر از رئیس سابق ستادکل ارتش اسرائیل، اطلاعات محرمانه تلفن‌همراه نخست‌وزیر اسبق این رژیم را نیز رصد کرده است.
هاآرتص اخیراً در گزارشی نوشته بود قدرت سایبری ایران توانسته ردّ تلفن‌همراه بنی گانتز رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل (نامزد نخست‌وزیری رژیم صهیونیستی) را بزند و به اطلاعات وی دسترسی پیدا کند. این روزنامه در خبر دیگری نوشت: تلفن‌همراه ایهود باراک نخست وزیر اسبق اسرائیل نیز هک شده است. برخی منابع گفتند ایران مستقیماً توانسته این اقدام را عملی کند اما برخی منابع دیگر می‌گویند اطلاعات موردنظر توسط یک هکر خارجی هک و به ایران منتقل شده است.
 انتشار خبر مربوط به هک شدن تلفن همراه نخست وزیر پیشین رژیم اسرائیل متعاقب اخبار هک شدن تلفن بنجامین گانتز فرمانده پیشین ستاد ارتش این رژیم است که ادعا شده بود حدود یک‌ماه پیش هکرهای ایران به شماری از اطلاعات شخصی و مبادلات تلفنی وی دسترسی پیدا کرده‌اند.
مقام‌های شین‌بت (سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) این موضوع را تایید کرده بودند.
پیشتر رسانه‌های رژیم صهیونیستی خبر دستگیری «گونن سیگو» وزیر پیشین انرژی کابینه این رژیم (به اتهام جاسوسی برای ایران) را شکست بزرگ اطلاعاتی این رژیم خوانده بودند.
به ادعای شین بت، سیگو در سال 2012 با سفارت ایران در نیجریه ارتباط برقرار کرده و دوبار به صورت آگاهانه با سفر به ایران با مأموران اطلاعاتی این کشور دیدار کرده است.
او اطلاعاتی درباره بازار انرژی و تأسیسات امنیتی رژیم اسرائیل از جمله دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی سیگو را متهم کرد که ساختمان‌ها و مقام‌های سیاسی و امنیتی را به ایران داده است.
بعد از خبر دستگیری سیگو، اکنون انتشار خبر هک تلفن همراه باراک باردیگر ضعف امنیتی دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را برجسته ساخته است.

محبوبیت 10 درصدی روحانی و پوست خربزه خاتمی
سران جبهه اصلاحات بدشان نمی‌آید پوست خربزه زیرپای روحانی بگذارند، این طیف چند ماه قبل از روحانی خواستند استعفا دهد و سپس سراغ ظریف رفتند و به او فشارآوردند که از استعفا برنگردد.
اکنون مشاور خاتمی فاش می‌کند که خاتمی به روحانی گفته استعفا دهد.
علی صوفی از وزیران دولت اصلاحات در گفت‌وگو با برنامه دستخط و در پاسخ این سؤال که شما گفتید که حمایت اصلاح‌طلبان بود که اقبال عمومی آقای روحانی از ۱۳ درصد در سال ۹۲ به بالای ۵۰ درصد رسید و رئیس‌جمهور شد و روحانی مدیون اصلاح‌طلبان و عارف است. همین را اعتقاد دارید؟ وی اظهار داشت: بله اعتقاد دارم. صوفی با بیان اینکه به نفع جهانگیری است از دولت بیرون بیاید، افزود: به نفع خودش است. به نفع اصلاح‌طلبان را نمی‌توانم الان جمع‌بندی کنم. اینکه گفتم به نفع خودش است بالاخره دولت آن اعتباری را که در جریان انتخابات سال ۹۶ داشت، به سرعت از دست داد و بالاخره الان ارزیابی از محبوبیت آقای روحانی خیلی پایین است.
«چند درصد است؟ می‌دانید؟»
من زیر ۱۰ درصد شنیدم. وصل شدن به چنین دولتی با چنین نارضایتی که وجود دارد جز هزینه کردن چیز دیگری ندارد. نمی‌دانم چه فایده‌ای دارد.
این‌جور پخش شده که ایشان استعفا داد؛ تصمیم به استعفا گرفت یا استعفا داد. به دنبال آن استعفا چون رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی بود، باید اذن رهبری را هم می‌داشت. بنابراین نامه‌ای به مقام معظم رهبری نوشتند و شرایط را بیان کردند که من نمی‌توانم مفید باشم و اقتصاد مقاومتی هم پیش نمی‌رود، لذا اجازه خواستند که استعفا بدهند ولی ایشان مصلحت ندیدند.
وی در این باره که «خاتمی به روحانی گفته اگر نمی‌تواند از ریاست جمهوری استعفا دهد؟»، گفت: بله. من شنیدم که خاتمی به روحانی گفت اگر نمی‌تواند از ریاست‌جمهوری استعفا دهد و شرایط خود را مطرح کند و اگر امکان‌پذیر نیست، اجازه گرفته و کناره‌گیری کند.
آیا رئیس دولت اصلاحات نارضایتی که از دولت روحانی دارد را به وی اعلام کرده یا جلسه‌ای برگزار شده است بین این دو نفر؟ صوفی در پاسخ این سؤال گفت: حتماً. زیاد این کار صورت گرفته است. در همین سال هم این جلسات برگزار شده است. خاتمی معتقد است اگر دولت موانعی در کار خود حس می‌کند، باید این مشکلات را به جدیت پیگیری کند یا آن را با مردم در میان بگذارد. اگر این موارد به نیروهای بالادستی مربوط است یا قوای دیگر باید رئیس‌جمهور تعیین تکلیف کند. اگر نمی‌تواند موانع را برطرف کند کنار بکشد.
یادآور می‌شود افراطیون مدعی اصلاحات، بالغ بر 20 سال است که همین شگرد فریب مردم با وعده‌های پوپولیستی قبل از انتخابات و سپس مأیوس کردن مردم را پیشه خود ساخته‌اند به جای پاسخگویی به مطالبات مردم و وعده‌های بهبود اقتصادی که می‌دهند، مدعی می‌شوند«نمی‌گذارند ما کار کنیم»! اما با این وجود، مجدد در انتخابات آتی، با وعده‌های فریبنده و پوپولیستی با مردم مواجه می‌شوند؛ حال آن که اگر واقعاً معتقدند دولت یا مجلس اختیار ندارند، نباید وارد گود انتخابات شوند و وعده بدهند. به نظر می‌رسد طیفی از این جریان اصرار بر قفل کردن و ناکارآمد ساختن نظام اداری کشور را دارند. آنها دو دهه قبل، ساز خروج از حاکمیت را با هدف باج‌خواهی از نظام و مکانیسم‌های قانونی را کوک کردند اما ناکام ماندند.
در همین حال به نظر می‌رسد با توجه به ادبیاتی که افراطیون مدعی اصلاحات نسبت به آقای روحانی داشتند و از وی و دولت وی به عنوان کاتالیزور، رحم اجاره‌ای، پاکت ساندیس و... داشتند، اکنون قربانی کردن دولت و روحانی را برای سناریوهای آینده خود مطلوب‌تر می‌دانند تا اینکه پای دولتی بمانند که به تصریح خود، مقبولیت‌شان را زیر 10 درصد می‌دانند.

گزارش روزنامه اعتماد چرا مردم از رأی به روحانی پشیمان شدند؟
مردم، چگونه «از روحانی مچکریم» به پشیمانی و ناامیدی رسیدند؟
روزنامه اعتماد ضمن بررسی ابعاد این پرسش نوشت: در آخرین ماه سال 97 وقتی اعضای فراکسیون امید که در طول این سال‌ بارها در اظهارنظرهای‌شان گفته بودند، این فراکسیون دستاوردهای خوبی داشته، به دیدن سید محمد خاتمی رفتند، حرف‌های مردم کوچه و خیابان را به تلخ‌ترین شکل از زبان او شنیدند: «امروز من از سوی مردم با این سؤال مواجهم که ما را کشاندید پای صندوق رأی، یک مورد نشان دهید که در راستای اصلاحات واقعی باشد؛ دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید. آیا فکر می‌کنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوق‌ها خواهند آمد؟»
اما این حرف‌ها چرا بر زبان کوچک و بزرگ جاری شد و به گوش
سید محمد خاتمی هم رسید؟
پشیمان‌ها چگونه پشیمان شدند؟ دی ماه 96 تا فروردین 97 را می‌توان بازه زمانی تولد هشتگ # پشیمانم در فضای مجازی خواند. زمانی که تغییرات قیمت اقلام مصرفی مردم، بحران مالباختگان مؤسسات مالی، بحران معوقات صندوق‌های بازنشستگی و به خصوص معلمان و برخی بحران‌های کارگری در بنگاه‌هایی که دچار مشکل شده بودند، فضای اقتصادی را تحت‌الشعاع قرار داد و چهره‌های سینمایی و هنرمندان سلبریتی وارد گود انتقاد و اعلام پشیمانی از رأی به روحانی شدند. هشتگی که در تمام سال 97 کماکان در فضای مجازی وجود داشت و شدت و حدت آن در زمان‌های مختلف تغییر می‌کرد.
آذر ماه 96 اما موضوع سازمان‌یافته‌تر و جدی‌تر شد و نخستین موج انتقادات جدی به دولت روحانی به راه افتاد. جرقه آن نیز از بودجه‌ای بود که محتوای آن نقل محافل مخالفان دولت و بخشی از موافقان آن شد.
در نخستین ساعات ارایه بودجه به مجلس جزئیات بودجه درباره خبر گرانی سوخت، بالا رفتن عوارض خروج از کشور، حذف یارانه نقدی بیست میلیون ایرانی در توییتر و تلگرام فضاسازی می‌کرد و این فضا عاملی شد تا برخی رأی‌دهندگان از رأیی که به حسن روحانی داده‌اند، اظهار پشیمانی کنند.
بخشی از سلبریتی‌ها همانند زمان انتخابات که به صورت پررنگ در فضای مجازی با شعار به عقب بازنمی‌گردیم، از روحانی حمایت کرده بودند تحت تأثیر این اخبار و واکنش مردم به گرانی‌ها از رأی به روحانی ابراز پشیمانی کردند. چهره‌های غیرسیاسی همچون نوید محمدزاده، علی کریمی، مهدی فخیم‌زاده و دیگر چهره‌های معروف ورزشی و هنری عنوان کردند که از رأی به روحانی پشیمان‌اند و حتی برخی از آنان بابت حمایت‌های خود از مردم عذرخواهی هم کردند.
این موضع انتقادی از سلبریتی‌ها به توده مردم سرایت کرد و بدین‌گونه پشیمانی سلبریتی‌ها آغازی بر بیان انتقادات در زیر سایه این هشتگ و خارج از آن شد. موجی به‌راه افتاد که در ابتدای کار گاهی با استدلال‌های سیاسیون کم و زیاد می‌شد، اما هرچه جلوتر رفت حنای سیاسیون کمرنگ‌تر و شدت انتقادات و سرخوردگی‌ها بیشتر شد.
در موج اول کمپین پشیمانیم، برخورد دولت با سلبریتی‌ها تقابلی بود. در همین راستا «محمدباقر نوبخت»، سخنگوی وقت دولت خطاب به سلبریتی‌های حامی دولت گفت: شما اصلا کی رأی دادید که حال پشیمان شده‌اید؟!
رسانه دیگری از جریان اصلاح‌طلب که حمایت پررنگ از دولت روحانی داشت، سوالی کلیدی از پشیمان‌ها پرسید: بازگردیم آیا گزینه بهتری جز روحانی اصلا وجود داشت؟ و در ادامه خطاب به این سلبریتی‌ها نوشت: «حمید فرخ‌نژاد، رضا رشیدپور، سیروان خسروی، محسن افشانی، مهدی فخیم‌زاده، نوید محمدزاده، مهدی پاکدل و علی‌کریمی از جمله آنها هستند. می‌گویند وقتی عرصه سیاست از اهلش خالی شود، وقتی احزاب به حاشیه رانده شوند، شهر شلوغ می‌شود و جا برای عرض‌اندام برخی باز می‌شود.
جز مقامات رسمی دولت و وزرا چهره‌های نزدیک به رئیس‌جمهور نیز به شدت به این کمپین واکنش نشان دادند. به‌طور مثال حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی این کمپین را «پویش فرمایشی» خواند. شاید یکی از پر سروصداترین پشیمان‌ها استاد راهنمای دوره دکترای حسن روحانی باشد که در برنامه علی ‌ضیاء در تلویزیون حضور پیدا کرد و بعد از توضیحاتی درباره صحت مدرک دکترای حسن روحانی در پاسخ به سوال همیشگی مجری صداوسیما مبنی بر اینکه آیا از رأی به  آقای روحانی پشیمان هستید یا خیر، گفت بنده رأی دادم به وعده‌های ایشان اعتماد کردم ولی فکر می‌کنم اگر می‌دانستم به این وعده‌ها عمل نمی‌شود جور دیگری رفتار می‌کردم و بله! پشیمانم!
مهم‌ترین دلیل ابراز پشیمانی از جانب سلبریتی‌های این کمپین مباحث اقتصادی و معیشتی مردم است. سینماگران، فعالان حوزه فرهنگ و نویسندگان و ورزشکاران با طرح عنوان پشیمانی از وضعیت اقتصادی مردم گلایه کرده و یادآوری می‌کنند که سفره مردم روزبه‌روز در حال کوچکترشدن است. موضوعی که به اذعان آنها خلاف وعده‌های دولت و از اساس خلاف وظایف حاکمیت و دولت است. مشکلات اقتصادی، قیمت کالاهای اساسی، وضعیت معیشتی، افت درآمدها و دستمزدها در قیاس با رشد تورم، مباحث مربوط به موسسات مالی ‌و اعتباری، عوارض خروج از کشور، تصمیم دولت برای افزایش قیمت حامل‌های انرژی و آب و برق و کوچک‌شدن سفره‌های خوراکی مردم مهم‌ترین دلایل سلبریتی‌ها برای انتقاد از دولت و پیوستن به کمپین پشیمانم است.