اندر باب اوصاف 40 سالگي انقلاب اسلامي
40 سال پيش زلزلهاي در غرب آسيا رخ داد که همه ارکان قدرتهاي مسلط را در شرق و غرب عالم به لرزه درآورد. ثبت اندازه درجه ريشتري اين زلزله در سرزمينهاي اشغالي فلسطين توسط صهيونيستها صورت گرفت و آنها بودند که به صاحبان قدرت در جهان هشدار دادند که شمارش معکوس افول قدرت آنها آغاز شده است.
محمد کاظم انبارلويي
قرار بود با ضرب و زور مدرنيسم که از دو قرن پيش در اروپا آغاز شده بود بساط دين و مذهب از جوامع انساني رخت بر بندد و ماديت چتر خود را در تمامي ذهن انسان معاصر پهن کند اما چنين نشد. پروفسور اسکات توماس استاد روابط بينالملل که سابقه تدريس در آمريکا و انگليس، آفريقاي جنوبي و سوئيس را دارد در کتاب خود به نام «باز خيزش جهاني دين و تغييرات روابط بينالملل» ميگويد؛ «گمان ميرفت تحصيلات، شهرنشيني، علم و تکنولوژي ظهور طبقه متوسط پايان دين را رقم زند اما اين اتفاق نيفتاد بعدها معلوم شد اين عوامل به ادامه حيات دين نيز کمک کرده است» او ميگويد: «ترجيح ميدهم قرن بيست و يکم را قرن خدا بخوانم» پروفسور اليزابت شاکمن هرو استاد دانشگاه نورث وسترن آمريکا نيز ميگويد:«اين پنداره که دين بايد حاشيهنشين شود يا از بين برود نيازمند يک تعريف دقيق از دين است که فعلا ما آن را در اختيار نداريم.»
***
چهل سال پيش انقلابي بزرگ در ابعاد جهاني در ايران اسلامي رخ داد که باطلالسحر تفکرات مادي جهان بود. اين انقلاب پنجه در پنجه قدرتهاي جهاني انداخت و در تئوري و عمل برتري راهبردهاي خود را نشان داد.
وقتي امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي نزديک به 20 سال پيش از انقلاب اسلامي به تنهايي پرچم اسلام و قرآن را به دوش کشيد کمتر کسي گمان ميبرد اين مبارزه به ثمر نشيند. تفکر غالب فيلسوفان سياسي در آن زمان اين بود که امکان اجتماع دين و دولت در يک نظام سياسي ممکن نيست.
اما او با منطق حکيم طوس معتقد بود؛
چنان دين و دولت به يکديگرند
تو گويي که در زير يک چادرند
لذا مردانه فرياد برآورد؛
جمع باشيد اي حريفان زانک وقت خواب نيست
هر حريفي کو نجنبد و الله از اصحاب نيست
او فرياد اقبال لاهوري را در ايران و سرزمينهاي اسلامي زنده کرد که ميگفت:
مسلمانان مسلمان، مسلماني مسلماني
از اين آيين بيدينان، پشيماني پشيماني
او فرياد برآورد؛ به حيرتم که چرا فقيهان شهر خاموشاند.
او از 15 خرداد 1342 کار را آغاز کرد و کار را در همين روز نزديک به 2دهه بعد به اتمام رساند.
***
تبهکاران عالم به سرکردگي آمريکا بر ملت ايران به جرم انقلابي به اسم اسلام تيغ خصومت کشيدند. آنها در هيچ شرايطي جمهوري اسلامي را به رسميت نشناختند. لذا اولين لشگرکشي تمام عيار آمريکا در طبس به اين منظور صورت گرفته بود که؛ «آمده بودند تا بمانند» ! اما خداوند «باد » و «شن» بيابان طبس را مامور به سرکوب آنها کرد. پنتاگون، سيا و وزارت خارجه آمريکا در يک جمعبندي به اين نتيجه رسيدند در مناقشه و خصومت همه دنيا با آنهاست اما «خدا» در اين نبرد سوي ايران است. لذا جنگ مستقيم با ايران را کنار گذاشتند و به جنگ سخت نيابتي و نيز جنگ نرم روي آوردند. آنها اعراب و صدام را براي يک جنگ نيابتي تجهيز کردند اما در اين فريب و نيرنگ نيز شکست خوردند و سگ هاري که به جان ملت ايران انداختند روزگاري به جان آنها افتاد و 7 هزار ميليارد دلار هزينه بر روي دست آنها گذاشت.
بر اساس روز شمار، ماه شمار و سالشمار امپرياليسم جهاني، قرار بود انقلاب در همان روزهاي اول و ماههاي اول و سالهاي اول سقوط کند. اما چنين نشد و اين ملت چهل سال است روي پاي خود ايستاده و هر روز نيرومندتر از روز قبل در عرصههاي جهاني ظهور قدرتمندانه دارد.
کمتر از يک دهه شوروي يکي از دو خصم ملت ايران فروپاشيد و اکنون دولتي در مسکو مستقر است که روابط راهبردي در منطقه و جهان با ايران دارد و در غرب آسيا متحد ايران عليه آمريکا محسوب ميشود.
ايران پس از انقلاب ماند، اما شمارش معکوس افول قدرت آمريکا و رژيم صهيونيستي آغاز شد. رژيم صهيونيستي که روزگاري حريف ارتشهاي عرب بود در برابر حزبالله، جهاد اسلامي و حماس زانو زد و در هر نبردي زودتر پرچم تسليم و آتشبس را بالا ميبرد و رکورد تسليم دو روزه آخرين رکوردي از اين دست نبردها است که در تاريخ مبارزات مردم منطقه ثبت شده است.آنهايي که آرزوي نابودي ارتش و جمهوري اسلامي ايران را داشتند خود در رصد قدرت ايران، ارتش و سپاه را در شماره 10 قدرت ارتش کشورهاي بزرگ دنيا ارزيابي ميکنند. امروز پايگاههاي آمريکا در منطقه زير برد موشکي ايران است و ميليونها جوان عاشق شهادت، منتظر يک فرماني براي مقابله با آمريکا، ناتو و رژيم صهيونيستي ميباشند.امروز نقطه به نقطه سرزمينهاي اشغالي زير برد موشکي حزبالله و حماس و موشکهاي نقطهزن ايران است. اگر دست از پا خطا کنند صهيونيستها از صفحه زمين محو ميشوند.
ايران در چهل سالگي به درخت تنومندي تبديل شده که تندبادهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي که عمدتاً از غرب ميوزد قادر نيست حتي برگي از اين درخت را فرو ريزد.
امروز در چهل سالگي انقلاب ايران در فناوريهاي نوين، زيست فناوري هستهاي، صنعت هوايي، سلولهاي بنيادين جزو 10 کشور جهان است. نرخ رشد علمي ايران 11 برابر ميانگين جهاني است و ايرانيان رتبه اول رشد علمي در منطقه و شانزدهم را در جهان از آن خود کردهاند.
اين پيشرفتها در حالي صورت گرفته است که تمام قدرتهاي جهاني عليه ملت ما بسيج شده بود تا ما به قلههاي پيشرفت نرسيم. ايران امروز در وسط معرکه محاصره اقتصادي و تحريمهاي فلجکننده در رتبه هفدهمين اقتصاد جهان قرار دارد. سن اميد به زندگي به 76 سال رسيده است.
ايران رتبه اول توليد خاويار، پسته، زرشک و زعفران و فرش دستباف را در جهان دارد.
ايران رتبه دوم توليد گردو، زردآلو و... جهان را دارد.
ايران هشتمين کشور توليدکننده ميوه و مرغ در جهان است.
ايران هفتمين کشور توليدکننده مرکبات در دنيا است.
از نظر توليد غلات بيست و يکمين کشور جهان است.
اينقدر آمارها اميدوارکننده است که نشان ميدهد ملت در آزمون «ميشود بدون آمريکا خوب زندگي کرد» موفق شده و الگوي ملتهاي جهان در برون رفت از سلطه غرب و به ويژه آمريکاست. امروز پس از 40 سال می توان به راحتي به اوضاع داخلي خودمان، اوضاع منطقه و اوضاع جهان نگاه کنيم و اميدوار باشيم که در چهل ساله دوم پيشرفتهاي محيرالعقولي را پيش روي خود داشته باشيم. چهل ساله دوم انقلاب قطعاً کشوري به نام اسرائيل در جغرافياي سياسي جهان وجود نخواهد داشت. در چهل ساله دوم انقلاب اثري از سلطه آمريکا نخواهد بود. جهان در نيمه چهل ساله دوم آماده ظهور تنها منجي بشريت حضرت بقيهالله الاعظم خواهد بود و در مسير رهايي و آزادي از ظلم و ستم استبداد جهاني قرار خواهد گرفت.