kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۱۴۶۸
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۴

مسیر ‌اشتباه سلبریتی‌ها و آدرس غلط رامبد!

 وقتی کارشناسان و متخصصین کنار می‌روند، جهت‌گیری رفتارهای اجتماعی را گروهی به‌عهده می‌گیرند که شناخت درستی از مسائل ندارند. بخشی از این گروه‌های اجتماعی «سلبریتی‌ها» هستند و گاهی در بسط و گسترش یک‌سری شایعه و اخبار جعلی یا ضریب‌دادن به یک تصمیم ‌اشتباه مؤثر واقع می‌شوند. «سلبریتی‌ها» با ارائه الگوها و مدل‌های نامناسب زندگی، احیای تفکرات ناملموس و آلوده غربی و تصویرسازی‌های نادرست می‌کوشند خودشان را ناجی بشریت معرفی کنند، اما واقعاً چقدر یک «سلبریتی» دلش برای جامعه‌اش می‌سوزد؟ چقدر دغدغه فرهنگ و احیای ارزش‌های اسلامی ــ ایرانی دارد؟ این روزها وقتی حمله تروریستی به چابهار می‌شود و یا مشکلات عدیده‌ای به‌لحاظ معیشتی و اقتصادی برای مردم پدید می‌آید؛ آنها کجایند؟
یک نکته قابل تأمل شنیدم که «جواد شمقدری» درباره «سلبریتی‌ها» گفت که باید مردم آنها را کنار بگذارند و ما به یک فرهنگ‌سازی برای ارتقاء آگاهی مردم نسبت به این عناصر فعال رسانه‌ای که بیشتر آمال‌شان توجه به مدهای روز و دغدغه اصلی‌شان افزایش فالوورهایشان است، نیاز داریم. این کنار گذاشتن و آزرده‌شدن مردم از رفتارهای «سلبریتی‌ها» در موضوع اظهارات سام درخشانی درباره به‌دنیا آوردن فرزندش در کانادا مصداق پیدا کرد، جایی که او روی آنتن زنده تلویزیون همچنانکه بارها خودش را شریک مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم می‌دانست به‌یک‌باره گفت: «هدیه‌ام به فرزندم به‌دنیا آمدن در کانادا بود.»، این حرف قدری مخاطب‌ را آزرده کرد که؛ مگر به دنیا آمدن در وطن ایرادی دارد؟
این‌ها گوشه‌ای از رفتارهای «سلبریتی‌ها»ست. اینکه یک موضوع بی‌اساس را در بوق و کرنا می‌کنند و توهم دارند که هرچه می‌گویند چه ‌اشتباه، چه جعل و چه کذب را همه باور می‌کنند. چون «سلبریتی» کسی است که به‌خاطر زیبایی، صدا و بازی قشنگ در عرصه‌های مختلف اما بیشتر در عالم هنر به یک شخصیت‌ خاص تبدیل می‌شود؛ به‌خاطر این امکانات و منحصر به فرد بودن مورد توجه قرار می‌گیرد و کم‌کم احساس می‌کند منشأ حق است. اینجاست که این ضریب را می‌گیرند و به خودشان اجازه می‌دهند درباره هر موضوعی اظهارنظر و حتی اعمال نظر کنند.
«سلبریتی‌ها» بعضاً در حوزه‌هایی ورود می‌کنند که هیچ تخصص و آگاهی نسبت به آن حوزه ندارند اما دست به اتفاقات عجیبی می‌زنند، مثلاً یک نقاشی کشیده می‌شود که قلابی است، یا یک «سلبریتی» نمایشگاه عکس برپا می‌کند و از مقامات سیاسی وقت هم امتیاز می‌گیرد یا کنسرت برگزار می‌کند که هیچ تخصصی نسبت به هنر موسیقی ندارد، درباره آسیب‌شناسی اجتماعی اظهارنظر می‌کنند، برای زلزله‌زدگان اعتبار جمع می‌کنند ولی سندی ارائه نمی‌شود که این پول‌ها به دست زلزله‌زدگان رسید یا خیر، این توهم همه‌جانبه را دارند که هم خودشان را حق می‌دانند و هم متأسفانه اظهارنظر و حتی اعمال‌نظرشان را مطلوب می‌پندارند.
رسانه‌هایی که باعث معروف شدن این «سلبریتی‌ها» می‌شوند سعی می‌کنند به‌ازای شهرت، از آنها امتیاز بگیرند و در برنامه‌هایشان استفاده کنند. برنامه‌ای که دیده نمی‌شود یک هنرپیشه معروف دعوت می‌کند تا یک گفت‌وگو با وی انجام دهد. یا استفاده دیگر رسانه از این «سلبریتی‌ها» اعتبار بخشیدن به یک جریان و فضایی است که برای تبلیغ آن از این‌ها استفاده می‌کند، به‌یک‌عبارت، مابه‌ازای آن شهرت، ارزش افزوده‌شان را با این نوع اقدامات باید بپردازند. البته در این مسیر آنها هم نسبت به رسانه ملی و سینما برای تداوم دیده‌شدن، نیاز دارند. این چرخه، چرخه نامرغوبی است که به معروفیتشان افزوده می‌شود.
اما مناسبت این صحبت‌ها چیست؟ ماجرا از این قرار است که «رامبد جوان» به اندیشه‌ورزی وزارت ارتباطات دعوت می‌شود تا درباره فضای مجازی و سلبریتی‌های وابسته به این فضا صحبت کند. او خودش را مخلص سلبریتی‌های فضای مجازی معرفی می‌کند و یک کنایه تند به رسانه‌های انحصاری حکومت می‌زند. مثلاً می‌گوید: «از آنجایی که رسانه‌هایی مثل رادیو و تلویزیون همواره در انحصار حکومت بوده‌اند و هیچ ابزار دیگری در اختیار سایر افراد که ممکن است قابلیت‌های زیادی هم داشته باشند نبوده، طبیعی است رسانه‌های اجتماعی مورد اقبال عمومی قرار می‌گیرند. در این میان وقتی سال‌ها این رسانه حکومتی با مواضع و ارزش‌هایی که دارد معیار یک رسانه می‌شود، طبعاً وقتی در رسانه‌های اجتماعی به برخی از این مواضع و ارزش‌ها اهمیتی داده نمی‌شود، این افراد مورد انتقاد قرار می‌گیرند. در حالی که معتقدم همه آدم‌ها می‌توانند هر چه می‌خواهند بگویند و افراد می‌توانند انتخاب کنند که دنبال آنها بروند یا نه».
یا در جای دیگری این چنین ‌اشاره دارد که: «الان دوره‌ای است که تفکر حکومتی باید عقب‌نشینی کند تا مردم حداقل در فضای مجازی در همه زمینه‌ها تصمیم بگیرند و حکومت فکر نکند که او باید به عنوان یک دانای کل در همه موضوعات ورود کند؛ البته قطعا این موضوع آسیب‌ها و قربانی‌هایی هم خواهد داشت؛ اما باید از این مرحله گذر کرد تا مردم خودشان به اندیشه برسند و پای مسئولیت‌هایشان بایستند.»
شاید رامبد جوان نمی‌بیند که چقدر فضای مجازی باعث شده تا پست‌های فلان خانم و آقای به اصطلاح هنرمند ما به مبلغ 240 میلیون تومان بفروش برسد یا برخی به همین واسطه فالوورها «استار» سینما یا تلویزیون شده‌اند و یا حتی در همین تلویزیون خودمان بازیگری و اجرا می‌کنند. خود همین برنامه «خندوانه» و اجرای شما(رامبد جوان) تحت‌الشعاع فضای تجاری همین «مجاز» است.
این‌ها که همیشه لق‌لقه‌ زبان شما و امثال شمایی بوده که از قِبَلِ همین حکومت برج و بارویی برای خودتان ساخته‌اید و در همین حکومت به شما اجازه اجرای تلویزیونی و همجواری با خسرو شکیبایی در سریال «خانه سبز» را دادند حالا این طور می‌گویید شاید جو‌ّزده‌ فضای سلبریتی بودنتان یا حضور در جمع روشنفکری و تاب و تبِ دیدن خبرنگاران شده‌اید. هرکدام از این موقعیت‌ها هم برایتان پیش آمده اما یک قدری نمک‌شناسی جای دوری نمی‌رود.
رامبد جوان بگوید و هر سلبریتی دیگر، شنیدن و پاسخ دادن و موضع گرفتن کار سلبریتی‌ها نیست چون این‌ها از پَسِ همان هنرهای نمایشی و مشکلات شخصی و خانوادگی‌شان بربیایند کار بزرگی کرده‌اند. چرا که می‌بینیم بسیاری از همین مدعیان آزادی و آزادگی و بالندگی و درست زندگی کردن، مروری بر زیست خودشان بیندازیم فاجعه‌آور است.
امیررضا سجادیان