دموکرات یا جمهوریخواه هر دو جنگطلب هستند
اشاره:
«جورج کاپاسیو»، نویسنده، بازیگر سینما و فعال ضدجنگ ساکن «آرلینگتون» آمریکاست. او در طول سالهایی که انگلیس و آمریکا، تحریمهایشان را علیه عراق اعمال میکردهاند، او دفعات زیادی به آنجا سفر کرد، کالاهای ممنوعه را همراه خود برده، با تعدادی از خانوادههای ساکن بغداد رابطه دوستانه برقرار کرده است. کاپاسیو با این اقدامات، درک عمیقی از چگونگی تاثیر تحریمها بر افراد غیرنظامی پیدا کرده است. اکنون یمن و جنایات عربستان سعودی با پشتیبانی آمریکا علیه مردم این کشور، از دغدغههای اصلی کاپاسیو است. او معتقد است رسانههای جریان اصلی آمریکا با ناآگاه نگه داشتن مردم درباره ابعاد وحشتناک این جنگ و نقش گسترده واشنگتن در آن، در این کشتار و جنایت سهیم هستند. در همین زمینه پایگاه «بصیرت» گفتوگویی را با این فعال آمریکایی ترتیب داده است، که در ادامه میخوانیم.
- چه تعدادی از مردم آمریکا در مورد ابعاد جنگ یمن آگاهی دارند؟
من به طور یقین نمیدانم چه تعدادی از مردم آمریکا از ابعاد جنگ یمن آگاهی دارند. من حتی تعداد مردمی که از این حقیقت آگاهی دارند که آمریکا به طور گسترده در این جنگ شرکت دارد، را هم نمیدانم! خبرنگاران محلی در کانالهای تلویزیونی تقریبا به این جنگ یا به طور کلی، به امور بینالملل هیچ توجهی نمیکنند. با این وجود، شبکههای خبری اصلی مانند «سی بیاس»، «بیبی سی»، «سی ان ان» «ان بیسی» و شبکههایی ازاین قبیل، این دسته از اخبار را پوشش میدهند. برای برخی افراد اینجالب خواهد بود تا به تماشای گزارشات این شبکههای خبری بنشینند و بفهمند که آیا خبرنگاران آمارهای ارائه شده توسط سازمانهایی مانند «کودکان را نجات دهید»، «یونیسف» در مورد تعداد مرگ و میرناشی از بمب بارانها و جنگ اقتصادی، تعداد افرادمبتلا به وبا، خانوادههای آواره و... را اعلام میکنند یا خیر!
این سؤال هم وجود دارد که آیا این شبکهها درباره میزان همکاری آمریکا (با عربستان) در کشتار شهروندان یمنی گزارش میدهند؟ من واقعا فکر میکنم که غولهای رسانه آمریکا متمایل به دولت به نوبه خود در تراژدی انسانی یمن که غیرقابل چشم پوشی است، شریک هستند. البته بسیاری از سازمانهای محلی و ملی حامی صلح، در حال کار بر روی یمن هستند وهر کاری را که بتوانند انجام میدهند تا با فشار به سنای آمریکا، آنها را وادار به توقف حمایت از جنگ یمن بکنند. اخیراً سنای آمریکا (63 به 37)، به طرح سناتور «برنی ساندرز»، درباره برگزاری یک همهپرسی در سنا رای دادند.
دو هفته پیش هم مجلس نمایندگان آمریکا یک طرح تقریباً مشابهی را تصویب کرده بود. طرفداران صلح امیدوارند که در سال جدید، زمانی که آمریکا یکبار دیگر تحت کنترل دموکراتها قرار بگیرد، مجلس برای تصویب این طرح تلاش کند. بسیاری از خبرنگاران، آمریکایی، این کشور را متحد مهم (عربستان سعودی) علیه نمایندگان ایران، یعنی حوثیها معرفی میکنند.
- آیا فکر میکنید افزایش آگاهی مردم آمریکا بر این جنگ تاثیر میگذارد؟ و اصولاً اینکه در کشوری مانند یمن چه میگذرد، برای مردم آمریکا اهمیت خواهد داشت؟
بله، من فکر میکنم افزایش آگاهی برای جنبش صلح در این کشور و برای پایان دادن به حمایت آمریکا از جنگ بسیار مهم است. کسانی از ما که برای رسیدن به این هدف تلاش میکنند، معتقدند که آموزش مردم، از اولین گامها برای رسیدن به اهدافمان است. به اعتقاد من، آگاهی روزافزون از رنج مردم یمن، به سیاستمدارانی نظیر «برنی سندرز»، مبنایی برای ایستادن در برابر همتایان خود (هم دموکراتها و هم جمهوری خواهان) داده است و از آنها میخواهد تا طرحی که وی در مجلس سنا ارائه کرده است را پیش ببرند. پاسخ مشخص و دقیق به بخش دوم این سؤال سختتر است. من فکر میکنم که فقط یک درصد از هموطنان آمریکایی من واقعا در مورد آنچه که در یمن یا در مکانهایی مانند یمن اتفاق میافتد، آگاهی دارند. آیا مرگ از شدت گرسنگی نزدیک به یک صد هزار کودک در یمن برای آنها اهمیت دارد؟ امیدوارم این طور باشد!
از سوی دیگر، من معتقدم آنچه که در یمن یا سوریه، عراق و یا افغانستان اتفاق میافتد، صرفا بیرون از محدوده «رادار» بسیاری از مردم است و این غلط است که آنها را بد ذات و یا بیتفاوت شمرد. علاقه به توجه بیشتر آنها، به مسائل داخلی خودشان دارند، به خصوص زمانی که ناامنی بیش از هر زمان دیگری در آمریکا وجود دارد، هزینههای بهداشت و درمان افزایش مییابد. (اکنون در آمریکا) مسکن در کلان شهرها، گرانتر است و شغلهای خوب به سختی پیدا میشوند.
علاوهبر این، رسانهها اغلب در فراهم کردن محتوای مناسب برای مردم و ارائه اطلاعات درست به آنها در مورد اتفاقات در حال وقوع در یمن و چگونگی حمایت آمریکا ازعربستان سعودی شکست خوردهاند. خبرنگاران رسانههای اصلی ممکن است شمار کشته شدگان آخرین بمباران توسط عربستان سعودی را برجسته و یا به اپیدمی وخیم و در حال رشد «وبا» اشاره کنند، اما آنچه که ازاین قاب جا افتاده، «دست پنهان» است، یعنی حمایت، مستقیم و غیرمستقیم آمریکا از سعودیها و اینکه چگونه این حمایت، آنها را قادر میسازد تا بنادر یمن را محاصره کنند و بمباران اهداف غیر نظامی را ادامه دهند.
- جنگ اقتصادی علیه مردم یمن چگونه است و آمریکا چه نقشی در آن بازی میکند؟
- من در مقاله اخیر خود در رابطه با جنگ در یمن، به گزارشی از «مارتا ماندی» استاد افتخاری حقوق بشر در دانشکده اقتصاد لندن اشاره کردم. او در مقاله خود اظهار داشت که جنگ اقتصادی، عامل اصلی گرسنگی در یمن است. او میگوید که ائتلاف سعودی و همپیمانانش ابتدا به اهداف نظامی و دولتی و در مرحله دوم به زیرساختهای غیرنظامی حمله میکنند. مرحله سوم نیز جنگ اقتصادی است که در آن بندرها محاصره میشوند، از پروازهای تجاری خارجی جلوگیری میشود و معاملات مالی نیز توسط دولت تحت حمایت نیروهای امارات در عدن، کنترل میگردد. به گفته پروفسور ماندی؛ مهمترین عامل جنگ اقتصادی، انتقال بانک مرکزی یمن به عدن بوده است؛ این کار باعث دشوارتر شدن انتقال پول به بانکهای یمنی شده است. با این اقدام همچنین باعث شد که صدور ریال یمن در دست دولت جنوب قرار گیرد و پرداخت حقوق تمامی کارمندان دولت در مناطق تحت کنترل صنعا، که نیروهای حوثی آن را کنترل میکنند، متوقف گردد. از آنجا که دولت بزرگترین کارفرمای مشاغل در رابطه با کادر پزشکی تا پرسنل نظامی، و همچنین از معلمان تا مدیران در کشور بود، حقوق بازنشستگی و سایر پرداختهای اجتماعی نیز متوقف شده است.
پروفسور ماندی در مورد نقش آمریکا در جنگ اقتصادی، اشاره به این نکته میکند که سفیران سابق و کنونی در یمن از انتقال بانک مرکزی به عدن و حمله به بندرالحدیده حمایت کردهاند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حمایت آمریکا از جنگ اقتصادی، مطالعه مقاله «الکس امونس» در وب سایت «اینترسپت» را پیشنهاد میکنم.
- منافع شخصی سیاستمداران آمریکایی چگونه منجر به حمایت از کشتار مردم یمن میشود؟
- پیمانکاران دفاعی و سازندگان سلاح در آمریکا علاقه شدیدی دارند تا مطمئن شوند جنگ همچنان ادامه پیدا میکند. هر چه که باشد، این برای تجارتشان خوب است! اگر شما یک سیاستمدار در یک ایالت به شدت وابسته به تولید و فروش سلاح باشید، علاقهای به رأی دادن برای پایان هیچ جنگی را ندارید. شرکتهایی که این اسلحهها را تولید میکنند، احتمالا مشارکت قابل توجهی در بودجه مبارزات انتخاباتی برخی سیاستمداران دارند و این سیاستمداران به نوبه خود نمیخواهند که نمک خورده و نمکدان را بشکنند! برعکس، آنها از جنگ پس از مبارزات سیاسی حمایت میکنند. از آنجا که جریانهای سیاسی در این کشور بسیار پر هزینه هستند، آنها به تمام پولهایی که میتوانند کسب کنند، نیاز دارند تا بتوانند تشکیلات خود را اداره کنند.
- جنگ یمن در دوران دموکراتها و با حمایت آنها آغاز شد و در دوران جمهوریخواهان ادامه پیدا کرد. نظر شما در مورد رفتار این دو حزب در این قضیه چیست؟
من هیچ تفاوتی واقعی در این قضیه نمیبینم. بر خلاف تصور رایج که اوباما را یک صلحطلب میداند، من او را در قبال درد و رنج مردم یمن به اندازه جانشین او، یعنی «دونالد ترامپ» مقصر میدانم. در دوران اوباما، آمریکا از شورای همکاری خلیجفارس و اجرایی شدن عملیات نظامی یمن، حمایتهای حساب شده و هوشمندانهای میکرد. طبق گزارش تحقیقات کنگره، دولت اوباما سوختگیری هواپیماها، اطلاعات اهداف حمله، عملیات جستوجو و نجات برای خلبانان سعودی و افزایش چشمگیر صادرات سلاح را عهدهدار بوده است. هیئت اجرایی کنگره (از سال 2009 به بعد) پیشنهاد فروش تجهیزات نظامی خارجی به عربستان سعودی و خدمات مهم دفاعی را با ارزش بالقوه بالغ بر 139 میلیارد دلار اعلام کرده است. آمریکا و عربستان سعودی توافقنامههای فروش سلاح با ارزش بیش از 65 میلیارد دلار را از سال مالی 2009 تا سال مالی 2016 به تصویب رساندهاند.
- عربستان سعودی از لحاظ مالی، برای آمریکا چقدر سودآور است که باعث میشود واشنگتن چشم خود را بر جنایات و کشتارهای مکرر سعودیها میبندد، و یا مسئله چیز دیگری است؟
پاسخ اجمالی مثبت است. با وجود سابقه منفور و زشت حقوق بشر آن کشور و جنگ با یمن، آمریکا در دوران اوباما، موافقت کرد که از ابتدای سال 2010 میلادی به پادشاهی عربستان تقریبا 90 میلیارد و 400 میلیون دلار سلاح بفروشد.
آیا اتحاد و دوستی ما با عربستان سعودی، فراتر از پول است؟ بله! این مسئله فراتر از «نفت» است. با وجود رشد چشمگیر تولید نفت «شیل» در آمریکای شمالی و جنوبی، واشنگتن هنوز مقادیر زیادی نفت از عربستان سعودی وارد میکند، کشوری که «بزرگترین» تولیدکننده نفت سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است و حدود 40 درصد از منابع نفت جهانی را در اختیار دارد. علاوهبر این، بر اساس یک مقاله در نشریه «آتلانتیک»، ذخایر نفتی عربستان سعودی، کویت و امارات معادل460 میلیارد بشکه ثابت شده است. در مقام مقایسه، آمریکا تنها 10 میلیارد بشکه در اقیانوس اطلس دارد. علاوهبر این، پیشبینی میشود که تولید نفت «شیل» آمریکا در اوایل سال 2020 به اوج خود برسد.
- ارزیابی شما از نتیجه این جنگ نابرابر و غیرانسانی چیست؟
کم کم دارم احساس امیدواری میکنم. هم مجلس نمایندگان و هم سنا مشغول بررسی و در نظر گرفتن طرحهایی هستند که به دخالت آمریکا پایان میدهد، این توقف حمایت، به طور جدی اقدامات نظامی عربستان سعودی را فلج میکند. همچنین در میان طرفداران صلح یک جنبش رو به رشد برای آموزش مردم در مورد این جنگ و افزایش مخالفتهای عمومی در قالب تظاهرات، راهپیماییها، اعتراضات، نامهنگاری و غیره وجود دارد.
«جورج کاپاسیو»، نویسنده، بازیگر سینما و فعال ضدجنگ ساکن «آرلینگتون» آمریکاست. او در طول سالهایی که انگلیس و آمریکا، تحریمهایشان را علیه عراق اعمال میکردهاند، او دفعات زیادی به آنجا سفر کرد، کالاهای ممنوعه را همراه خود برده، با تعدادی از خانوادههای ساکن بغداد رابطه دوستانه برقرار کرده است. کاپاسیو با این اقدامات، درک عمیقی از چگونگی تاثیر تحریمها بر افراد غیرنظامی پیدا کرده است. اکنون یمن و جنایات عربستان سعودی با پشتیبانی آمریکا علیه مردم این کشور، از دغدغههای اصلی کاپاسیو است. او معتقد است رسانههای جریان اصلی آمریکا با ناآگاه نگه داشتن مردم درباره ابعاد وحشتناک این جنگ و نقش گسترده واشنگتن در آن، در این کشتار و جنایت سهیم هستند. در همین زمینه پایگاه «بصیرت» گفتوگویی را با این فعال آمریکایی ترتیب داده است، که در ادامه میخوانیم.
- چه تعدادی از مردم آمریکا در مورد ابعاد جنگ یمن آگاهی دارند؟
من به طور یقین نمیدانم چه تعدادی از مردم آمریکا از ابعاد جنگ یمن آگاهی دارند. من حتی تعداد مردمی که از این حقیقت آگاهی دارند که آمریکا به طور گسترده در این جنگ شرکت دارد، را هم نمیدانم! خبرنگاران محلی در کانالهای تلویزیونی تقریبا به این جنگ یا به طور کلی، به امور بینالملل هیچ توجهی نمیکنند. با این وجود، شبکههای خبری اصلی مانند «سی بیاس»، «بیبی سی»، «سی ان ان» «ان بیسی» و شبکههایی ازاین قبیل، این دسته از اخبار را پوشش میدهند. برای برخی افراد اینجالب خواهد بود تا به تماشای گزارشات این شبکههای خبری بنشینند و بفهمند که آیا خبرنگاران آمارهای ارائه شده توسط سازمانهایی مانند «کودکان را نجات دهید»، «یونیسف» در مورد تعداد مرگ و میرناشی از بمب بارانها و جنگ اقتصادی، تعداد افرادمبتلا به وبا، خانوادههای آواره و... را اعلام میکنند یا خیر!
این سؤال هم وجود دارد که آیا این شبکهها درباره میزان همکاری آمریکا (با عربستان) در کشتار شهروندان یمنی گزارش میدهند؟ من واقعا فکر میکنم که غولهای رسانه آمریکا متمایل به دولت به نوبه خود در تراژدی انسانی یمن که غیرقابل چشم پوشی است، شریک هستند. البته بسیاری از سازمانهای محلی و ملی حامی صلح، در حال کار بر روی یمن هستند وهر کاری را که بتوانند انجام میدهند تا با فشار به سنای آمریکا، آنها را وادار به توقف حمایت از جنگ یمن بکنند. اخیراً سنای آمریکا (63 به 37)، به طرح سناتور «برنی ساندرز»، درباره برگزاری یک همهپرسی در سنا رای دادند.
دو هفته پیش هم مجلس نمایندگان آمریکا یک طرح تقریباً مشابهی را تصویب کرده بود. طرفداران صلح امیدوارند که در سال جدید، زمانی که آمریکا یکبار دیگر تحت کنترل دموکراتها قرار بگیرد، مجلس برای تصویب این طرح تلاش کند. بسیاری از خبرنگاران، آمریکایی، این کشور را متحد مهم (عربستان سعودی) علیه نمایندگان ایران، یعنی حوثیها معرفی میکنند.
- آیا فکر میکنید افزایش آگاهی مردم آمریکا بر این جنگ تاثیر میگذارد؟ و اصولاً اینکه در کشوری مانند یمن چه میگذرد، برای مردم آمریکا اهمیت خواهد داشت؟
بله، من فکر میکنم افزایش آگاهی برای جنبش صلح در این کشور و برای پایان دادن به حمایت آمریکا از جنگ بسیار مهم است. کسانی از ما که برای رسیدن به این هدف تلاش میکنند، معتقدند که آموزش مردم، از اولین گامها برای رسیدن به اهدافمان است. به اعتقاد من، آگاهی روزافزون از رنج مردم یمن، به سیاستمدارانی نظیر «برنی سندرز»، مبنایی برای ایستادن در برابر همتایان خود (هم دموکراتها و هم جمهوری خواهان) داده است و از آنها میخواهد تا طرحی که وی در مجلس سنا ارائه کرده است را پیش ببرند. پاسخ مشخص و دقیق به بخش دوم این سؤال سختتر است. من فکر میکنم که فقط یک درصد از هموطنان آمریکایی من واقعا در مورد آنچه که در یمن یا در مکانهایی مانند یمن اتفاق میافتد، آگاهی دارند. آیا مرگ از شدت گرسنگی نزدیک به یک صد هزار کودک در یمن برای آنها اهمیت دارد؟ امیدوارم این طور باشد!
از سوی دیگر، من معتقدم آنچه که در یمن یا سوریه، عراق و یا افغانستان اتفاق میافتد، صرفا بیرون از محدوده «رادار» بسیاری از مردم است و این غلط است که آنها را بد ذات و یا بیتفاوت شمرد. علاقه به توجه بیشتر آنها، به مسائل داخلی خودشان دارند، به خصوص زمانی که ناامنی بیش از هر زمان دیگری در آمریکا وجود دارد، هزینههای بهداشت و درمان افزایش مییابد. (اکنون در آمریکا) مسکن در کلان شهرها، گرانتر است و شغلهای خوب به سختی پیدا میشوند.
علاوهبر این، رسانهها اغلب در فراهم کردن محتوای مناسب برای مردم و ارائه اطلاعات درست به آنها در مورد اتفاقات در حال وقوع در یمن و چگونگی حمایت آمریکا ازعربستان سعودی شکست خوردهاند. خبرنگاران رسانههای اصلی ممکن است شمار کشته شدگان آخرین بمباران توسط عربستان سعودی را برجسته و یا به اپیدمی وخیم و در حال رشد «وبا» اشاره کنند، اما آنچه که ازاین قاب جا افتاده، «دست پنهان» است، یعنی حمایت، مستقیم و غیرمستقیم آمریکا از سعودیها و اینکه چگونه این حمایت، آنها را قادر میسازد تا بنادر یمن را محاصره کنند و بمباران اهداف غیر نظامی را ادامه دهند.
- جنگ اقتصادی علیه مردم یمن چگونه است و آمریکا چه نقشی در آن بازی میکند؟
- من در مقاله اخیر خود در رابطه با جنگ در یمن، به گزارشی از «مارتا ماندی» استاد افتخاری حقوق بشر در دانشکده اقتصاد لندن اشاره کردم. او در مقاله خود اظهار داشت که جنگ اقتصادی، عامل اصلی گرسنگی در یمن است. او میگوید که ائتلاف سعودی و همپیمانانش ابتدا به اهداف نظامی و دولتی و در مرحله دوم به زیرساختهای غیرنظامی حمله میکنند. مرحله سوم نیز جنگ اقتصادی است که در آن بندرها محاصره میشوند، از پروازهای تجاری خارجی جلوگیری میشود و معاملات مالی نیز توسط دولت تحت حمایت نیروهای امارات در عدن، کنترل میگردد. به گفته پروفسور ماندی؛ مهمترین عامل جنگ اقتصادی، انتقال بانک مرکزی یمن به عدن بوده است؛ این کار باعث دشوارتر شدن انتقال پول به بانکهای یمنی شده است. با این اقدام همچنین باعث شد که صدور ریال یمن در دست دولت جنوب قرار گیرد و پرداخت حقوق تمامی کارمندان دولت در مناطق تحت کنترل صنعا، که نیروهای حوثی آن را کنترل میکنند، متوقف گردد. از آنجا که دولت بزرگترین کارفرمای مشاغل در رابطه با کادر پزشکی تا پرسنل نظامی، و همچنین از معلمان تا مدیران در کشور بود، حقوق بازنشستگی و سایر پرداختهای اجتماعی نیز متوقف شده است.
پروفسور ماندی در مورد نقش آمریکا در جنگ اقتصادی، اشاره به این نکته میکند که سفیران سابق و کنونی در یمن از انتقال بانک مرکزی به عدن و حمله به بندرالحدیده حمایت کردهاند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حمایت آمریکا از جنگ اقتصادی، مطالعه مقاله «الکس امونس» در وب سایت «اینترسپت» را پیشنهاد میکنم.
- منافع شخصی سیاستمداران آمریکایی چگونه منجر به حمایت از کشتار مردم یمن میشود؟
- پیمانکاران دفاعی و سازندگان سلاح در آمریکا علاقه شدیدی دارند تا مطمئن شوند جنگ همچنان ادامه پیدا میکند. هر چه که باشد، این برای تجارتشان خوب است! اگر شما یک سیاستمدار در یک ایالت به شدت وابسته به تولید و فروش سلاح باشید، علاقهای به رأی دادن برای پایان هیچ جنگی را ندارید. شرکتهایی که این اسلحهها را تولید میکنند، احتمالا مشارکت قابل توجهی در بودجه مبارزات انتخاباتی برخی سیاستمداران دارند و این سیاستمداران به نوبه خود نمیخواهند که نمک خورده و نمکدان را بشکنند! برعکس، آنها از جنگ پس از مبارزات سیاسی حمایت میکنند. از آنجا که جریانهای سیاسی در این کشور بسیار پر هزینه هستند، آنها به تمام پولهایی که میتوانند کسب کنند، نیاز دارند تا بتوانند تشکیلات خود را اداره کنند.
- جنگ یمن در دوران دموکراتها و با حمایت آنها آغاز شد و در دوران جمهوریخواهان ادامه پیدا کرد. نظر شما در مورد رفتار این دو حزب در این قضیه چیست؟
من هیچ تفاوتی واقعی در این قضیه نمیبینم. بر خلاف تصور رایج که اوباما را یک صلحطلب میداند، من او را در قبال درد و رنج مردم یمن به اندازه جانشین او، یعنی «دونالد ترامپ» مقصر میدانم. در دوران اوباما، آمریکا از شورای همکاری خلیجفارس و اجرایی شدن عملیات نظامی یمن، حمایتهای حساب شده و هوشمندانهای میکرد. طبق گزارش تحقیقات کنگره، دولت اوباما سوختگیری هواپیماها، اطلاعات اهداف حمله، عملیات جستوجو و نجات برای خلبانان سعودی و افزایش چشمگیر صادرات سلاح را عهدهدار بوده است. هیئت اجرایی کنگره (از سال 2009 به بعد) پیشنهاد فروش تجهیزات نظامی خارجی به عربستان سعودی و خدمات مهم دفاعی را با ارزش بالقوه بالغ بر 139 میلیارد دلار اعلام کرده است. آمریکا و عربستان سعودی توافقنامههای فروش سلاح با ارزش بیش از 65 میلیارد دلار را از سال مالی 2009 تا سال مالی 2016 به تصویب رساندهاند.
- عربستان سعودی از لحاظ مالی، برای آمریکا چقدر سودآور است که باعث میشود واشنگتن چشم خود را بر جنایات و کشتارهای مکرر سعودیها میبندد، و یا مسئله چیز دیگری است؟
پاسخ اجمالی مثبت است. با وجود سابقه منفور و زشت حقوق بشر آن کشور و جنگ با یمن، آمریکا در دوران اوباما، موافقت کرد که از ابتدای سال 2010 میلادی به پادشاهی عربستان تقریبا 90 میلیارد و 400 میلیون دلار سلاح بفروشد.
آیا اتحاد و دوستی ما با عربستان سعودی، فراتر از پول است؟ بله! این مسئله فراتر از «نفت» است. با وجود رشد چشمگیر تولید نفت «شیل» در آمریکای شمالی و جنوبی، واشنگتن هنوز مقادیر زیادی نفت از عربستان سعودی وارد میکند، کشوری که «بزرگترین» تولیدکننده نفت سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است و حدود 40 درصد از منابع نفت جهانی را در اختیار دارد. علاوهبر این، بر اساس یک مقاله در نشریه «آتلانتیک»، ذخایر نفتی عربستان سعودی، کویت و امارات معادل460 میلیارد بشکه ثابت شده است. در مقام مقایسه، آمریکا تنها 10 میلیارد بشکه در اقیانوس اطلس دارد. علاوهبر این، پیشبینی میشود که تولید نفت «شیل» آمریکا در اوایل سال 2020 به اوج خود برسد.
- ارزیابی شما از نتیجه این جنگ نابرابر و غیرانسانی چیست؟
کم کم دارم احساس امیدواری میکنم. هم مجلس نمایندگان و هم سنا مشغول بررسی و در نظر گرفتن طرحهایی هستند که به دخالت آمریکا پایان میدهد، این توقف حمایت، به طور جدی اقدامات نظامی عربستان سعودی را فلج میکند. همچنین در میان طرفداران صلح یک جنبش رو به رشد برای آموزش مردم در مورد این جنگ و افزایش مخالفتهای عمومی در قالب تظاهرات، راهپیماییها، اعتراضات، نامهنگاری و غیره وجود دارد.