kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۴۰۹۵
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۱

کدام طرفی هستید؟(نگاه)



علی اکبری
ایام انتخابات، نامزدهای محترم با شعارها و وعده‌های زیبا و جذاب و با استفاده از هنر تبلیغات تلاش می‌نمایند که آرای مردم را به نفع خود جذب نمایند. در سویی دیگر این مردم هستند که باید از بین نامزدهای محترم که هرکدام نیز وعده‌های جذاب و جالبی را می‌دهند، فرد یا افرادی را به‌تناسب موضوع انتخابات (ریاست جمهوری، مجلس و...) برگزینند. معمولاً در هر انتخاباتی چند مسئله مورد توجه قرار می‌گیرد:
1- ملاک مردم برای اعتماد به وعده‌ها و سخنانی که این نامزدهای محترم مطرح می‌کنند چه چیزی باید باشد؟ مردم از چه شاخص‌ها و سنجه‌هایی برای عیارسنجی اظهارات این نامزدهای محترم برخوردار هستند؟ چگونه می‌توان تشخیص داد که این نامزد محترم در بیان این سخنان، دارای صداقت و درستی است و قصد اغفال مردم را ندارد؟
2- موضوع دوم چگونگی کنترل و پایش آن نامزد محترم پس از انتخاب از سوی مردم است. فرض کنیم مردم بر اساس وعده‌های یک نامزد و شناختی که خودشان داشته‌اند، فردی را انتخاب و به عنوان نماینده خود در آن انتخابات برمی‌گزینند. مردم چگونه می‌توانند متوجه شوند که آن نماینده محترم به وعده‌های خود عمل کرده و می‌کند و یا این‌که عملکرد وی پس از انتخابات، در مسیری مخالف با آن چیزی بوده است که قبلاً وعده داده است؟
همین دو موضوع مبنای این یادداشت است. معمولاً افراد مذبذب هیچ‌گاه تمایلی به آشکار شدن خط و خطوط خود ندارند و تلاش دارند در فضای خاکستری بین دو طیف سیاه ‌و سفید حرکت ‌کنند. اگر منطقه سفید به نفع آنها باشد، به این منطقه وارد می‌شوند و اگر منطقه سیاه، وارد آن منطقه خواهند شد. از این افراد هیچ‌گاه شفافیت و صراحت را نخواهیم دید. معمولاً با حرکت باد، شاهد حرکت ایشان نیز خواهیم بود؛ نه با حرکت باد که حتی با حرکت نسیم نیز این افراد حرکت خواهند کرد. ثبات و استقامت در قاموس ایشان معنا ندارد. این افراد هیچ‌گاه تمایل ندارند ماهیتشان آشکار شود و همواره تلاش دارند که مخفی‌کاری داشته باشند لیکن از این موضوع غفلت می‌کنند که اتفاقاً این نوع بازی کردن، موجب آشکار شدن ماهیت ایشان خواهد شد. اجازه دهید شفاف‌تر سخن بگوییم. این افراد تمایل دارند همواره در رأس قدرت باشند و برای ایشان زید و عمرو تفاوتی نمی‌کند. مهم، کسب و تصاحب ‌منصب و قدرت است؛ بنابراین هر جناحی که حاکم باشد این افراد به همان رنگ درخواهند آمد و مطالب و نظرات ایشان، رنگ آن جناح حاکم را پررنگ‌تر در خود دارد. بر همین اساس است که قدری تأمل و کاوش در گذشته ایشان، شما را با انبوهی از تناقضات مواجه می‌سازد. تضاد و تناقض بین نظرات و مطالبی که بیان کرده و رفتاری که داشته‌اند، اظهر من الشمس است. روزگاری چماق به دست بوده‌اند و اکنون طوری فحش و بد و بیراه به چماق به دستان آن مقاطع تاریخی نثار می‌کنند که افراد مطلع از سابقه ایشان، اگر انگشت که هیچ تا آرنج را نیز بر دهان بگیرند جای ملال نیست. در موضوع اقتصاد به‌قدری دارای دیدگاه‌های چپ‌گرا بوده‌اند که حتی مجوز کارخانه پفک‌سازی را نیز به بخش خصوصی نمی‌داده‌اند و اکنون به‌قدری از این سمت افتاده‌اند که معتقدند حتی آموزش ‌و پرورش را نیز باید از دولت گرفت و به بخش خصوصی واگذار کرد. هزاران مثال دیگر در این بخش را می‌توان مطرح کرد اما نگارنده تمایل دارد به موضوع شفاف‌سازی رأی نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی ‌اشاره کند.
مردم عزیز کشورمان در جای جای ایران اسلامی، افرادی را به عنوان نماینده خود انتخاب و روانه مجلس شورای اسلامی نموده‌اند. مردم حق دارند که بدانند وکلایشان چگونه حقوق ایشان را مطالبه و استیفا می‌نمایند. برای سنجش رفتار و عملکرد یک نماینده در طول دوران نمایندگی، شاخص‌های متعددی را می‌توان مبنای عمل قرار داد. ملاک‌هایی از قبیل میزان حضور نماینده در جلسات، مشارکت وی در مباحث تخصصی، حضور در کمیسیون‌های تخصصی، سرکشی به حوزه انتخابیه و پیگیری مطالبات مردم و... اما مهم‌ترین این شاخص‌ها، نظر و رأی آن نماینده درخصوص قوانینی است که می‌تواند زندگی مردم را متأثر از خود نماید. این‌که نماینده و وکیل بنده در مجلس شورای اسلامی چه رأی و نظری را درخصوص طرح و لایحه‌ای که قرار است به عنوان قانون تصویب شود، داده است قطعاً برای انتخاب بنده در آینده مؤثر است و نه در آینده که حتی در هنگام حضور آن نماینده در حوزه انتخابیه این امر مورد سؤال واقع خواهد شد. اینجا است که نماینده محترمی که دارای همان تذبذب است آشکار شدن رأی را برخلاف مصالح خویش می‌بیند و به قیمت تضییع حق مردم، بر پنهان‌کاری تأکید می‌نماید. در انتخابات باید رأی مردم مخفی باشد و قانون‌گذار نیز به درستی بر این حق مردم صحه گذاشته است اما اینکه یک وکیل توقع داشته باشد رأی او برای موکلش مخفی باشد از عجایب است. مگر می‌توان یک وکیل به موکل خود بگوید که صلاح نیست شما نظر من را درخصوص آن موضوعی که بنده را برای آن امر انتخاب کرده‌اید، بدانید. شاید این امر مورد تعجب قرار گیرد اما متأسفانه همین امر بدیهی سال‌ها مورد غفلت قرار گرفته است و اکنون که موکلین از وکلای خود آن را مطالبه می‌نمایند، امر عجیب و غریبی به نظر می‌رسد. از مهم‌ترین دلایلی که این نمایندگان محترم را به مخالفت با آشکارسازی رأی ترغیب و تشویق می‌نماید، ترس از فشار افکار عمومی و عدم تمایل به پاسخگویی به موکلان و شاید مهم‌تر از آن، ترس از عدم انتخاب از سوی مردم در دور بعدی انتخابات باشد. آشکار بودن رأی یک نماینده در فلان موضوع، باعث خواهد شد که آن نماینده محترم، رنگ خود را آشکار سازد و از منطقه خاکستری خارج شود. سفید یا سیاه بودن، بزرگ‌ترین خطر برای کسی است که قصد دارد با استتار و فریب، خود را در منطقه‌ای وارد نماید که اهل آن منطقه نیست. از سوی دیگر برای مردمی که نمی‌خواهند فریب بخورند، دانستن رنگ واقعی نماینده از مهم‌ترین ملاک‌ها خواهد بود.
در موضوعات مهمی چون برجام و یا لوایح چهارگانه، موافقین و مخالفین این مسائل به ایراد نظرات و سخنان خود پرداخته و منطق خود را برای موافقت و یا مخالفت با این موضوعات مطرح کردند و مردم نیز این نظرات را استماع کردند اما آنچه برای مردم مهم است این است که نماینده ایشان در پایان چه برداشتی از این سخنان داشت و چه رأیی صادر نمود. فلان نماینده که دم از شفافیت می‌زند و خود از شفافیت فرار می‌کند، می‌تواند از دولت، طلبِ شفافیت نماید؟ آقایانی که مطرح می‌کنند ما چیز محرمانه‌ای نداریم و بدیهی‌ترین حق موکل را از وی دریغ می‌دارند، می‌توانند وکیل خوب و شایسته‌ای باشند؟ چرا نباید یکی از ملاک‌های انتخاب مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، ارزیابی چگونگی حضور نماینده در طول دوره نمایندگی و مشارکت وی در مباحث و مخالفت و موافقت وی با لوایح و طرح‌ها و رأی مثبت و منفی وی باشد؟
دیروز مجلس گذشت و فردای مجلس در پیش است. این حق مردم است که از رأی نماینده و وکیل خود مطلع باشند. وکیلی که این‌قدر جرئت ندارد که به صراحت، نظر خود را برای موکل خود بیان کند، به درد وکالت نخواهد خورد. مطالبه شفاف‌سازی آراء نمایندگان که مدتی است آغاز شده است اندک زمانی دیگر محقق خواهد شد. در عصر کنونی هر فرد دارای یک رسانه است و قدرت رسانه، مخالفین این امر را مجبور به تمکین خواهد کرد. نهضت مطالبه‌گری مدتی است آغاز شده است و آتش به اختیاران جبهه فرهنگی، در حال شناسایی و مسدود کردن منافذی هستند که افراد نفوذی یا مذبذب از آنها برای نفوذ خود بهره می‌برند. قطعاً در آن صورت شاهد خواهیم بود مجلسی که در رأس امور است، بسیار بهتر و مناسب‌تر از وضعیت کنونی خود به ایفای نقش خود خواهد پرداخت.
سروصدای برخی آقایان محترم در تهدید مطالبه‌گران، آب در هاون کوبیدن است. تعجب نکنید که اندک زمانی نمی‌گذرد که همین آقایان ادعا خواهند کرد که خودشان از افرادی بودند که درخواست شفافیت آرا را داشته و آن را پیگیری کرده‌اند و البته مانند همیشه فراموش می‌کنند که دروغ‌گو کم‌حافظه است و سوابق مشعشع ایشان در پیگیری این حق مردم! در رسانه‌های همین مردم، ثبت و ضبط شده است. جمله معروف نامزد محترمی که در ایام انتخابات مکرر اعلام می‌کرد: «مردم یادتان هست...» یک عبارت کلیدی در آینده و انتخاب‌های آتی مردم شریف ایران اسلامی خواهد بود.