kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۲۷۵۷
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۷
اهمیت و بایدهای ثبت خاطرات و زندگی مدافعان حرم برای نسل امروز - بخش پایانی

رسالت رسانه‌ها در ادای دین به طلایه‌داران مبارزه با تکفیری‌ها

آرش فهیم

قافله کربلا در طول تاریخ درگذر است و هر روز به مناسبت و شکل خاصی ظهور می‌کند؛ کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا و کل شهر محرم، دیگر یک شعار و افسانه نیست. طی سال‌های اخیر حوادثی پیرامون ما رخ دادند که شبیه وقایع کربلای سال 61 قمری هستند؛ باز هم جریان‌هایی شکل گرفتند که ظاهر و باطنشان یادآور شمر و یزید و ابن زیاد است و باز هم مردانی با شعارهای عاشورایی، در مقابل آنها ایستادند. اگر قافله کربلا بر جریده تاریخ ثبت شده است، به خاطر جانفشانی‌ها و هوشمندی اسوه‌ای چون
 زینب کبری(س) بود که نگذاشت فریاد عاشوراییان در خروش یزیدیان خاموش شود.
امروز هم اگر عده‌ای کاری حسینی می‌کنند، برای تکمیل کارشان باید کاری زینبی انجام شود تا این مسیر نسل به نسل ادامه یابد.
مدافعان حرم به عنوان دافعان شر داعش و امثالش، وظیفه‌ای اسلامی، ملی و انسانی را انجام می‌دهند؛ هم از این رو اهالی رسانه، هنرمندان، خطیبان و همه فعالان فرهنگی، رسالت تازه‌ای بر دوش دارند که همان ثبت واقعی و بی‌پیرایه ازخودگذشتگی این طلایه‌داران حفظ انسان و انسانیت است.
چالش احساسات‌گرایی و واقع‌گرایی
یکی از قشرهای فعال در ثبت حقایق و وقایع جنگ، چه در دوران دفاع مقدس و چه در دوران مقاومت، نویسنده و اهالی قلم بودند. کتاب‌ها و مطالبی که در روزنامه‌ها و رسانه‌ها منتشر شده‌اند نقش مهمی در آگاهی مردم از واقعیات جنگ‌ها داشته‌اند.
 امروز هم مانند دوران جنگ تحمیلی، هم کتاب‌های خوبی درباره مدافعان حرم چاپ می‌شود و هم اینکه برخی روزنامه‌ها در معرفی این رزمندگان فعال هستند.
میثم رشیدی مهرآبادی یکی از فعالان ادبیات دفاع مقدس است. این نویسنده نسل سومی از دوران نوجوانی وارد عرصه نگارش زندگینامه و خاطرات شهدا شد. با اینکه کارنامه وی را کتاب‌ها و نوشته‌هایی درباره طیف متنوعی از ایثارگران، از شهدای انقلاب تا دفاع مقدس و جانبازان و... در بر می‌گیرد، اما هنوز اثری با موضوع شهدای مدافع حرم در کارنامه او دیده نمی‌شود.
رشیدی مهرآبادی درباره اینکه چرا هنوز کتابی را با این موضوع تولید نکرده، به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «فاصله زمانی با دوران جنگ تحمیلی تحقیق درباره شهدای آن دوران را سخت کرده است. اما جنبه مثبت هم این است که به خاطر گذشت زمان، احساسات درباره شهدا فروکش کرده و این مانع از ورود غیرواقعی می‌شود. در زمینه شهدای مدافع حرم چون خیلی به روزهای شهادت این عزیزان نزدیک هستیم، فضای احساسی نسبت به آنها خیلی غالب است. یک بار کار درباره یکی از شهدای مدافع حرم را شروع کردم، اما در همان جلسه اول با سیلی از حرف‌ها روبرو شدم که نمی‌شد مرز بین واقعیت و تخیل در آنها را جدا کرد. به همین دلیل هم تصمیم گرفتم که بعد از فاصله‌ای چند ساله به زندگی شهدای مدافع حرم بپردازم.»
وی می‌افزاید: «هر چند که کتاب‌هایی با وجه غالب عاطفی درباره شهدای مدافع حرم هم لازم است و امروز هم می‌بینیم که این کتاب‌ها با استقبال بسیار خوبی مواجه می‌شوند، اما معتقدم که نویسنده‌ها باید تا جایی که ممکن است وجه استنادی را در کارشان تقویت کنند. البته گذشت زمان این مسئله را حل خواهد کرد و به مرور به سمتی خواهیم رفت که جنبه احساسی و اغراق‌آمیز در نوشته‌ها کاسته و وجه اسنادی آثار پررنگ‌تر خواهد شد.»
این نویسنده همچنین با تأکید بر اهمیت استمرار نگارش و انتشار درباره شهدای دفاع مقدس، بیان می‌کند: «با بررسی خاطرات، نوشته‌ها و وصیت‌نامه‌های شهدای مدافع حرم درمی‌یابیم که آنها تحت تأثیر روایت‌ها و کتاب‌های موجود درباره شهدای دوران جنگ تحمیلی قرار داشتند؛ لذا نباید از دفاع مقدس غافل شد. یعنی بحث جنگ تحمیلی هشت ساله باید پایه و اساس ادبیات مقاومت باشد. یادمان نرود، تجربیات ناب و خاصی در آن هشت سال اتفاق افتاد که امکان تکرارش خارج از مرزها نیست. باید خوراک فرهنگی ترکیب شده‌ای از شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم را به نحو مطلوبی در سفره فکری مخاطب بگذاریم.»
علیرضا محمدی، روزنامه‌نگار فعال در حوزه ادبیات پایداری نیز درباره احساسات‌گرایی در این نوع مطالب به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «وجود حال و هوای عاطفی در خانواده شهدای مدافع حرم یک اتفاق طبیعی است. اما کم و کیف آن بین این خانواده‌ها متفاوت است. از تجربیات خودم می‌توانم مثال بزنم؛ با اینکه فقط چند روز از شهادت شهید خیزاب گذشته بود، همسر این شهید با روحیه‌ای بسیار عالی به مصاحبه با بنده پرداخت و بحث ما در فضایی کاملا منطقی انجام شد و آرامش بر هیجان غلبه داشت. اما مصاحبه با همسر شهید هادی شجاع در جوی بسیار عاطفی و احساسی برگزار شد، چون همسر این شهید تنها چند روز بعد از ازدواجشان داغدار شده بود و سن و سال بسیار کمی هم داشت. با این حال من تا به حال با طرح مطالب اغراق‌آمیز و دور از واقعیت از سوی این خانواده‌ها مواجه نشده‌ام.»
با توجه به اینکه این خبرنگار هم در زمینه شهدای دفاع مقدس کار می‌کند و هم شهدای مدافع حرم، درباره تفاوت آنها این گونه نظر می‌دهد: «بدون شک مدافعان حرم از رزمندگان دفاع مقدس الگو گرفتند. چون رزمندگان جنگ تحمیلی در شرایطی انقلابی و با روحیه‌ای که آن دوران در کل جامعه جریان داشت به جبهه می‌رفتند. اما اینک جوانانی شور و حال اول انقلاب و دوران دفاع مقدس را ندیده و در شرایط امروز به این نتیجه می‌رسند که از همه چیز خود بگذرند و به میدان نبرد بروند، یک امر شگفت‌انگیز است. به همین دلیل هم باید عظمت کار آنها به مردم شناسانده شود. خوشبختانه قضاوت ‌اشتباهی که قبلا رایج بود و برخی فکر می‌کردند مدافعان حرم برای پول به جنگ می‌روند برطرف شده است، اما متأسفانه هنوز هم شناخت کافی درباره این شهدا به وجود نیامده است. به طور مثال در گفت وگو با همسر شهید مدافع حرم طاهرنیا فهمیدم که فقط شش ساعت بعد از رفتن وی فرزندش متولد شده بود. اما این موضوعات برای مردم کمتر بازگو می‌شود. به نظر من به هر بهانه‌ای، مثلا این روزها به مناسبت محرم باید به طور گسترده از شهدای مدافع حرم یاد بشود تا هیچ‌گاه فراموش نشوند.»
الزامات رسانه‌ای
 ثبت خاطرات مدافعان حرم
در کنار فعالیت و کمیت کارها که هر چه بیشتر باشد بهتر است، کیفیت آثاری که درباره شهدای مدافع حرم تولید می‌شود نیز اهمیت زیادی دارد. چه بسا حجم زیادی از مطالب درباره این موضوع اگر قوت و تأثیرگذاری لازم را نداشته باشند، منجر به نتیجه مطلوب نشوند. مسئله‌ای که یک روزنامه‌نگار فعال در این حوزه به آن ‌اشاره می‌کند، ملموس بودن معرفی شهدای مدافع حرم برای مردم امروز جامعه ماست.
مینا مولایی از دیگر روزنامه‌نگارانی است که حضوری پررنگ در فعالیت‌های رسانه‌ای در حوزه مدافعان حرم داشته و به گفته خودش حدود 60 مصاحبه در این زمینه را منتشر کرده است.
 وی در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «براساس تجربه خودم می‌گویم که شهدای مدافع حرم نیز همچون همه ما بودند؛ مثل بقیه مردم زندگی و کار و تفریح می‌کردند، اما از همه این چیزها گذشتند و رفتند؛ یک انتخاب کردند که آنها را در مسیر شهادت قرار داد. به نظرم اگر این افراد را خیلی ماورایی و جدای از مردم نشان دهیم، ‌اشتباه است. اگر درباره این شهدا طوری گفت که خود مردم هم می‌توانند مثل مدافعان حرم بشوند، فکر می‌کنم که بهتر بتوانند ارتباط برقرار کنند.»
وی درباره اینکه چرا پرداختن به مدافع حرم را برای کارش انتخاب کرد هم بیان می‌کند: «زمانی که این کار را شروع کردم برخی از مردم ذهنیتی درست و واقعی درباره مدافعان حرم نداشتند اما من می‌دیدم که نه تنها مسائل مادی و پول هیچ نقشی در رفتن مدافعان حرم به سوریه نداشت، بلکه یک اعتقاد و باور عمیق و قلبی بود که آنها را به این وادی می‌کشاند. به طور مثال، در حین تهیه گزارش از محل اعزام نیروهای لشکر فاطمیون متوجه شدم که اعتقادشان به حضرت زینب(س) به حدی قوی بود که آنها را به آنجا کشانده بود؛ چه آنها که به طور داوطلبانه می‌رفتند و چه کسانی که به عنوان نیروی سپاه اعزام می‌شدند، انگیزه‌ای اعتقادی و دلی داشتند. حتی متوجه شدم که ارادت آنها به حضرت زینب(س) تا حدی است که خیلی از آنها نام دخترانشان را زینب گذاشته‌اند.»
این روزنامه‌نگار همچنین درباره جلوگیری از غلبه وجه عاطفی بر جنبه‌های اسنادی و تاریخی ثبت روایات مرتبط با مدافعان حرم هم می‌گوید:«احساساتی بودن خانواده شهدای مدافع حرم در زمان شهادت عزیزانشان واقعیت دارد و روی حرف‌های آنها تأثیر می‌گذارد. به نظرم خود مصاحبه‌گر باید مصاحبه را به گونه‌ای هدایت و تنظیم کند که به هدف مدنظر برسد. یعنی باید موقع نگارش، حرف‌هایی که از جنس گزارش خودمان هست را انتخاب کنیم و چیزهایی که فراتر از درکمان هست را منعکس نکنیم و بگذاریم بین خودشان و خدایشان بماند.»
سید محمد مشکاهًْ‌الممالک، از دیگر خبرنگارهایی است که فعالیتی گسترده‌ای در زمینه ثبت خاطرات رزمندگان و شهدای مدافع حرم دارد. معمولا گفت‌وگوهای وی با خانواده این شهیدان را در صفحه فرهنگ مقاومت کیهان می‌خوانید.
 وی درباره الزامات کار درباره شهدای مدافع حرم معتقد است: «فضای کار در این زمینه به حدی بی‌بدیل است که گویا در هر مصاحبه یک دنیا به روی آدم گشوده می‌شود. در واقع وقتی در مورد شهدای مدافع حرم گزارش می‌نویسم به دنیایی ملکوتی و عرفانی سفر می‌کنیم، اما باید احتیاط شود در حالی که می‌خواهیم پرچم مدافعان حرم را از منظر معنوی و اجتماعی بالا نگه داریم چارچوب‌های سیاسی و نظامی‌گری آنها حفظ شود.»
وی می‌افزاید: «ضروری است که از زوایای مختلفی به مسائل مدافعان حرم پرداخته شود؛ ابعاد فرهنگی، تربیتی و اجتماعی معمولاً در این عرصه مغفول واقع شده است. هم چنان‌که در هشت سال دفاع مقدس آن‌طور که باید فعالیت فرهنگی عمیق صورت نگرفته و متأسفانه بخش‌هایی از تاریخ شفاهی دفاع مقدس رو به فراموشی است. باید با الگوگیری و آسیب‌شناسی ادبیات دفاع مقدس و کاستی‌ها و خلأهای موجود و همچنین روش‌شناسی کارهای تبلیغی و ترویجی بتوانیم در حوزه مدافعان حرم فعالیت‌های رسانه‌ای شایسته‌تری انجام دهیم. شفافیت، وضوح، صداقت، نکات جالب و هیجانی زندگی و تصویر و... را می‌توان از الزامات دیگر خواند.»
ضرورت انتشار جهانی
خاطرات مدافعان حرم
یکی از خلأهای موجود در این عرصه، ترجمه و انتشار شرح زندگی، مبارزات و خاطرات مدافعان حرم به سایر زبان‌هاست.
علیرضا محمدی، خبرنگار ادبیات پایداری در این زمینه می‌گوید: «با توجه به اینکه ماجرای دفاع از حرم و جبهه مقاومت، یک موضوع بین‌المللی است و فقط محدود به ایران نیست، لازم است که کار فرهنگی جهانی هم برای این موضوع صورت گیرد. به طور مثال، تازگی‌ها یک ورزشکار در کشور آذربایجان که کشور لاییک است، موقع حضور در صحنه به شهدای مدافع حرم ابراز ارادت کرد و همزمان با این کار، یک قطعه مداحی در ستایش مدافعان حرم پخش شد که نشان‌دهنده درک مردم سایر کشورها از اهمیت این مسئله است. مسئولان نهادهای فرهنگی باید زمینه را برای ترجمه و نشر آثار مربوط به مدافعان حرم برنامه‌ریزی کنند.»
سیدمحمد مشکاهًْ‌الممالک نیز بیان می‌کند: «با توجه به اینکه مدافعان حرم که به دفاع از مردم بی‌دفاع در کشورهایی دیگر رفتند و مجاهدت‌های آنها قوام بخش امنیت در همه جای جهان بوده، کار رسانه‌ای درباره آنها نیز باید بین‌المللی باشد. یعنی باید محصولاتی در قالب مولتی مدیا و فیلم مستند به زبان‌های زنده دنیا منتشر شود تا دنیا متوجه شود که جوانان جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از بی‌پناهان عالم چگونه جان خود را نثار می‌کنند.»